با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج ک
سلام به همه ی دوستان همدردی
راستش من چند وقتی هست که با این سایت آشنا شدم،
وقتی توی قسمت اختلافات بین زن و شوهر می رفتم و درگیری ها رو می خوندم، انگیزم برای ازدواج که از بین می رفت هیچ، تازه متنفر هم می شدم از ازدواج.
آخه من چه دلیلی برای ازدواج باید داشته باشم!!!!!
این اختلافات بیان شده اصلاً برای من قابل درک و هضم شدن نیست!!!!!
چه طور یک انسان می تونه یه انسان دیگه رو بزنه!!!!!
چه طور می تونه زنش رو، مادر بچه هاش رو از خونه بیرون کنه!!!!1چه طور می تونه اون رو جلوی همه تحقیر کنه!!!!
منی که توی خونه ی پدرم، تا حالا ناسزا نشدیم، تا حالا تحقیر نشدم، تا حالا همیشه باهام با احترام رفتار شده، چه طور می تونم این رفتار رو قبول کنم!!!!!
من اصلا متوجه نمی شم!! انسان باید همیشه مواظب باشه دیگران رو تحقیر نکنه، بعد خانوما می یان اینجا و می گن توی خونه که ما رو تحقیر می کنه هیچ، جلوی همه، تو خیابون، جلوی خونوادش...
خدایا، همچین چیزی ممکنه!!!!!!
جالب اینجاست که می گن شوهرم خیانت کرده، جالب تر اینه که به فکر ترمیم اون زندگی هستن!!!!! اصلا برام ملموس نیست!!!!
و به طور خلاصه:
1) اینکه پس برای چی ازدواج کنیم؟
اگه وااقعاً ازدواج کردن مزیت هایی داره، باید علاوه بر این که فقط توی این فکر باشیم که چگونه اختلافات رو حل کنیم یا از آن ها پیشگیری کنیم، خوبی های ازدواج، مزیت های ازدواج و... هم بیان کنیم.
2)اگه قرار من ازدواج کنم و این همه تحقیر رو تحمل کنم، تحمل کنم که به خاطر حس مادرانم ازم سوء استفاده کنن، تحمل کنم که به خاطر اینکه توی جامعه به عنوان یه زن مطلقه نباشم، هر جور رفتار باهام بشه.....هیچ وقت نمی خوام ازدواج کنم!!! هر چقدر مزیت هم داشته باشه بازم نمی خوام!!!
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
سلام MAMC عزیز..
البته تا حدی این احساس شما با خواندن مطالب سایت طبیعی است.
ببینید این تالار تلاش داره تا مشکل و اختلاف مراجعان رو حل کنه....بنابراین هدف رفع رمشکل مراجعان و آموزش مهارت های فردی و اجتماعی به افراد است
بنابراین چه کسانی بیشتر به تالار همدردی مراجعه می کنند: مشخص است افرادی که درگیری و اختلاف خانوادگی دارنذ.
شما در دفترخانه طلاق ...تنها زوج هایی را می بینید که می خواهند از یکدیگر طلاق بگیرند نمی توان انتظار داشت در همین دفترخانه مراسم ازدواج و عقد نیز برپا باشد.
نباید دچار خطای شناختی بشیم.... یعنی شما در همین تالار تا حال سری به تاپیک های "خصوصیات خوب همسرم" نزدید یا تاپیک هایی را ندیده اید که به نتیجه رسیده اند.
نمی شود که همواره نیمه خالی لیوان را دید.... یعنی شما بین این همه عضو کسی را نیافتید که خوشبخت باشد و از ازدواج خود راضی؟
بله مشکلات همواره هست ولی آنچه مهم است مهارت حل انهاست.
بنابراین اگر مهارت های ارتباطی خود را گسترش دهیم هم می توانیم انتخاب درستی انجام دهیم و هم در مواجه با اختلافات کم نیاوریم.
و یک چیز جالب در مورد قانون جذب بگم... شما اگر در روز میانگین هر بار 68 ثانیه :300: با تمرکز به موردی فکر کنید احتمال اینکه در آینده این مورد برایتان پیش آید بسیار است... پس اینقدر فکرتو با این چیزا پر نکن...از دست میری ها
موفق باشید:72:
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MAMC
وقتی توی قسمت اختلافات بین زن و شوهر می رفتم و درگیری ها رو می خوندم، انگیزم برای ازدواج که از بین می رفت هیچ، تازه متنفر هم می شدم از ازدواج.
در این مورد نقاب جواب خوبی دادن، شما باید به تاپیک های دیگه هم سر بزنی، بعدش میبینی که ازدواج چقدر زیبا و قشنگه. البته زحمت سرچ رو خودت بکش.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MAMC
این اختلافات بیان شده اصلاً برای من قابل درک و هضم شدن نیست!!!!!
چه طور یک انسان می تونه یه انسان دیگه رو بزنه!!!!!
چه طور می تونه زنش رو، مادر بچه هاش رو از خونه بیرون کنه!!!!1چه طور می تونه اون رو جلوی همه تحقیر کنه!!!!
منی که توی خونه ی پدرم، تا حالا ناسزا نشدیم، تا حالا تحقیر نشدم، تا حالا همیشه باهام با احترام رفتار شده، چه طور می تونم این رفتار رو قبول کنم!!!!!
من اصلا متوجه نمی شم!! انسان باید همیشه مواظب باشه دیگران رو تحقیر نکنه، بعد خانوما می یان اینجا و می گن توی خونه که ما رو تحقیر می کنه هیچ، جلوی همه، تو خیابون، جلوی خونوادش...
البته کتک زدن حداقلش برخی اوقات به کشت و کشتارم میکشه :311:
عزیز من چرا اون تاپیک هایی که زن وشوهر حاضرن برای همدیگه بمیرن و از هر چیشون میگذرن تا زیر یک سقف زنگی کنن رو نمی خونی. بازم زحمت سرچ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MAMC
جالب اینجاست که می گن شوهرم خیانت کرده، جالب تر اینه که به فکر ترمیم اون زندگی هستن!!!!! اصلا برام ملموس نیست!!!!
وقتی ازدواج کردی، میفهمی که آدم حاضر هرکاری بکنه ولی زندگیش ازهم نپاشه. بالاخره اون همسرشه. مثلا شما اگه برادرتون بزنه یکی رو لت وپار کنه دیگه از خونه میندازیش بیرون(ببخشید این فقط یه مثاله)
برای اینکه شما دچار این مشکلات نشی باید آگاهی ها و مهارت ها تو بالا ببری و تا میتونی خودآگادهی و اعتماد به نفستو بالا ببری و از اون چیزایی که خوندی عبرت بگیر.
وای که من چقدر دوست دارم ازدواج کنم و عاشق بشم. :227::227::227:
امیدوارم شما هم بزودی ازدواج کنید. موفق باشید.
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
سلام
در تكميل صحبتهاي قشنگ نقاب عزيز عرض كنم:
يكم:
شما چه توقعي از يك بيمارستان داريد. بيمارستان محل مناسبي براي ارزيابي نسبت تعداد افراد بيمار به سالم نيست. چون جامعه آماري شما اكثرا بيماران هستند.
اينجا هم افرادي كه مشكلاتي دارند سئوالشون را مطرح مي كنند. :316: :302:
تازه اين افراد هم تنها برشي از زندگي خود را به نمايش مي گذارند كه در مورد مشكل هست. و در ساير زمانهايي كه با زندگيشون عشق مي كردند اينجا پيداشون نمي شد.
آنها كه دنبال عشق و حال زندگي زناشويي هستند، الان در كانون خانواده و ... هستند.:227: :310:
دوم:
بحث مشكلات فقط مربوط به ازدواج نيست كه نتيجه بگيريم نبايد ازدواج كنيم.
مشكلات با همكار و دوستان هم در اين تالار داريم! پس بايد نتيجه بگيريم شغلي انتخاب نكنيم.
مشكلات با فرزند هم داريم! پس نتيجه بگيريم فرزند نداشته باشيم
در اين تالار موارد زيادي اختلاف با پدر و مادر داريم! پس نتيجه بگيريم پدر و مادر نداشته باشيم.
و .....
همه اينها يعني اينكه اطلاعات خامت را بايد كامل كني تا منجر به نتيجه گيري اشتباهت نشود.
اگر دقت كنيد در پس هر مشكلي هم علت آن در اين تالار مشخص هست.
وقتي دختري شيفته يك پسري شده و همه اعضاء سرش داد مي زنند كه اگر ادامه بدهي بدبختي. و او ادامه مي دهد خب شكست مي خورد. اين ربطي به ازدواج ندارد. اين مربوط به بي مهارتي و ناآگاهي هست.
شما در اين تالار بايد اين نتيجه را بگيريد كه
مهارتها و آگاهي هايي براي ازدواج نياز هست كه بايد كسب كرد و به كار گرفت.
همه اينها كه گفتم جمله قشنگ نقاب هست كه:
نباید دچار خطای شناختی بشیم....
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
خیلی از راهنمائی تون ممنونم و اما..
نقل قول:
شما چه توقعي از يك بيمارستان داريد. بيمارستان محل مناسبي براي ارزيابي نسبت تعداد افراد بيمار به سالم نيست. چون جامعه آماري شما اكثرا بيماران هستند.
اينجا هم افرادي كه مشكلاتي دارند سئوالشون را مطرح مي كنند. 316 302
تازه اين افراد هم تنها برشي از زندگي خود را به نمايش مي گذارند كه در مورد مشكل هست. و در ساير زمانهايي كه با زندگيشون عشق مي كردند اينجا پيداشون نمي شد.
من تقریباً با تمام دوستانم که ازدواج کردن صحبت می کنم، می گن مشکلات فراونی دارن، اصلا اون چیزی نبوده که فکرش رو می کردن و چقدر به من می گن خوش به حالت که مجردی! تازه توی زمانهای دیگه چه طور می تونن با کسی که این بلاها رو روی سرشون آورده عشق کنند؟؟؟؟
نقل قول:
نمی شود که همواره نیمه خالی لیوان را دید
خوب خودمم گفتم که توی این سایت باید سعی بشه که مزیت های ازدواج کردن هم بیشتر بیان بشه، این لینک هایی که گفتین رو هم سر زدم و با عرض معذرت بگم که این جوری به نظر می رسه که همه ی افراد برای دل خوش کردن خودشون به زندگی، دارن مزیت های همسرشون رو می گن تا بدییاش یادشون بره!! مثلاً کسی که می گه شوهره من خیلی خوبه، فقط وقتی عصبانی می شه متوجه نیست چی کار می کنه و همه جور توهینی می کنه، خوب این چه جور خوب بودنیه؟ این مسلمه که هر انسانی در شرایط عادی و وقتی همه چیز بر وفق مرادشه رفتارشم خوبه، پس وقتی می تونیم بگیم یه نفر خوبه که در بدترین شرایطم خوب باشه!!!!
نقل قول:
وقتی ازدواج کردی، میفهمی که آدم حاضر هرکاری بکنه ولی زندگیش ازهم نپاشه.
این که مسلمه به خاطر اینکه بچم رو ازم نگیرن حاضرم هر کاری کنم تا زندگیم از هم نپاشه!!!!!!! به خاطر اینکه از مطلقه شدن می ترسم حاضرم هر کاری کنم که زندگیم از هم نپاشه!!!!!
اما متاسفانه اصلا دید خوبی به قضیه ی ازدواج ندارم، در ازدواج، من باید این قدر انعطاف پذیر باشم تا بتونم خلاء طرف مقابل رو پر کنم، به هر قیمتی، از دست رفتن آزادی باشه، خورد شدن غرور باشه....این یعنی از دست دادن هویت!!!!!!! متاسفانه این دید منه!!!:163:
ببخشید می شه جمله ی زیر رو بیشتر بازش کنین نقاب عزیز:
نقل قول:
بنابراین اگر مهارت های ارتباطی خود را گسترش دهیم هم می توانیم انتخاب درستی انجام دهیم و هم در مواجه با اختلافات کم نیاوریم.
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
سلام خانم MAMC
من کسی رو توی فامیل می شناسم که مشکلات خیلی زیادی با خانمش داره. شاید تو فامیل همه می دونن که اینا چقدر با هم مشکل دارن. من اصلا نمی تونم تصور کنم که اینا یه لحظه با محبت با هم رفتار کنن ولی یه بار که صحبت ازدواج بود به من گفت که واقعاً باعث آرامش می شه و خوبه که ازدواج کنی و ادامه داد که فقط تو اشتباه منو تکرار نکن و با دقت همسرتو انتخاب کن.
می خوام بگم که علی رغم مشکلاتی که داره آرامشی هم به دست میاد که شاید هیچ جور دیگه غیر از ازدواج قابل دسترسی نباشه.
هر چیزی تو این دنیا هم مزایایی داره و هم معایبی. ما آدما معمولا وقتی خوشحال و راضی هستیم احساس بی نیازی می کنیم. اینه که نمیایم به یه نفر دیگه بگیم که الان چقدر دارم از زندگیم لذت می برم. ولی همین که به مشکلی برخوردیم احساس نیاز می کنیم، می ریم با کسی درد دل می کنیم و از کسی کمک می گیریم. به همین دلیلم هست که بیشتر جوانب منفیشو می بینید. که البته این خصوصیت در مورد دخترها قوی تره و بیشتر احتیاج به صحبت کردن دارن و طبیعتا هم شما بیشتر می شنوید.
من یه سوالی ازتون دارم که نمی خوامم به من جواب بدین، فقط می خوام دقیقتر در موردش فکر کنید. این که می گید تمام دوستاتون که ازدواج کردن ناراضین، تعدادشون چند نفره؟ واقعاً اون قدر زیاد هست که شما بخواید به تمام جامعه نسبت بدید؟ و مطمئنید که وقتی این حرفو زدن از سر ناراحتی مقطعی نبوده؟ یا نه، مثلاً از چییزی ناراحت بودن و اومدن با شما درددل کردن و آخرشم گفتن که خوش به حالت که مجردی؟
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
MAMC عزیز ایا می شود تحت تاثیر یک اتفاق(زندگی ناموفق دوستان شما) همه واقعیت ها را تار دید و تنها به جزئی از یک مسئله نگاه کرد ....نمی توان دید جوهری داشت شبیه چکیدن یک قطره جوهر که می تواند بشکه آبی را کدر کند.
استدلال شما بدین گونه است ""من از ازدواج هراس دارم""....حتما""ازدواج منجر به طلاق می شود""
یا "احساس ناتوانی و گناه می کنم" پس آدم بدی هستم...
ازدواج به طلاق می انجامد....پس ازدواج بد است!!!
این یک استدلال احساسی است.
نباید تفکر سفید یا سیاه داشت.... لوزومی ندارد تمام ازدواج ها بدون مشکل و اختلاف باشد.
بنابراین تصور اینکه یک ازدواج موفق ازدواجی است که هیچ اختلافی بین زوجین نباشد تصور اشتباهی است.
نوعی دیگر از خطای شناختی این است که شما همین تعاریف مثبت دوستان از همسرانشان را کم اهمیت تلقی می کنید ولی در همین تعریف شما عصبانی شدن همسر در نظرتان بسیار بزرگ جلوه می نماید...در صورتی که جنبه های مثبت طرف را نادیده می گیرید. این بی توجهی باعث احساس ناشایسته بودن ازدواج می شود.
نقل قول:
ببخشید می شه جمله ی زیر رو بیشتر بازش کنین نقاب عزیز:
نقل قول:بنابراین اگر مهارت های ارتباطی خود را گسترش دهیم هم می توانیم انتخاب درستی انجام دهیم و هم در مواجه با اختلافات کم نیاوریم.
یکی از مهارت ها هم همین اصلاح باورهای نادرست است...
اگر دقت کنید در دو پستی که شما زدید چند باور نادرست وجود دارد:
یک>>بی توجهی به امر مثبت......پیشگویی.....درشت نمایی.... استدلال احساسی
در ضمن بر آگاهی کامل این تاپیک رو مطالعه کنید>. مهارت های ارتباطی
اگر کمی توجه کنید خواهید دید شما توجه کمتری به نکات مثبت دارید و از سویی جنبه های منفی را بسیار درشت می کنید تا حدی که ذهن شما قادر به پردازش صحیح نیست
موفق باشی:72:
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
صحبت های دوستمون خوب بود ..
ولی همون طور که دوستان گفتن اینجا جای بیان مشکلاته ...
یه مثال :
ما وقتی یه پولی تو یه خیابون گم می کنیم .. اون روز از همه می پرسیم که فلان پولی رو اینجا ندیدی ؟ آگهی میزنیم ..
خلاصه جار می زنیم...
اما اگر ما اگر پولی رو پیدا کنیم سریع میزاریمش تو جیبمون و انگار نه انگار .. :دئ
یه پیشنهاد :
زوج های خوشبخت این سایت هم هر کدام برای خودشون تاپیکی بزنن ...
اتفاق های قشنگ زندگیشون رو بنویسن .. حتی بحث های کوچیکشون .. و آشتی کردن های شیرینشون ..
این جوری برای خود زوج هم خوبه .. قشنگی های زندگی خودشون رو میبینن و ثبت می کنن ..
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
به نظرم « کمال گرایی » در شما زمینه خطاهای شناختی را فراهم آورده و لذا ازدواج از نظر شما مخدوش شده .
ازدواج فی نفسه هیچ اشکالی نداره و بسیار هم سازنده هست ، چگونه ازدواج کردن و با چه کسی پیمان ازدواج بستن است که جهت می دهد که زندگی چطور باشه نه خود ازدواج ، و شما به علت همین کمال گرایی در مواجهه با موارد ناموفق ، این عدم موفقیت را به اصل ازدواج تعمیم می دهید ( خطای شناختی تعمیم نادرست ) .
کمال گرایی خود را کاهش دهید تا راحت تر و سیال تر به مسائل نگاه کنید و دچار خطاهای شناختی نشوید .
موفق باشید
RE: با این همه مسائل و اختلافات بین زن و شوهر، با چه انگیزه ای ازدواج
سلام
ازدواج برای تکامل انسانه
تنها احد و واحد خداست، مابقی هر چه هست زوج.
اگه هنوز برای ازدواج آماده نیستید، یا به دلایل اصلیش نرسیدید یا کمی به خاطر اتفاقات زندگی مردم ترسیده اید، میتونید با مطالعه، تفکر و اندیشه به سطح آمادگی و آگاهی لازم برسید.
اگر هم مشکلی هست برای انتخاب نادرسته یا اگرم انتخاب صحیح بوده برای اینه که با تمرین فضایل اخلاقی به کمال برسیم.