دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
با سلام خدمت شما دوستان و مدیر همدردی،من عاشق یه دختر شدم که دو سال از خودم بزرگتره،چند ساله میشناسمش از بچگی با هم بزرگ شدیم،خیلی دوسش دارم ولی خیلی دوس دارم بودنم اونم منو دوس داره یا نه چیکار کنم؟؟؟ من غیر مستقیم تالا خیلی بهش فهموندم ولی اون هیچ وقت ابراز نمی کنه از کجا بفهمم منو دوست داره یا نه؟؟؟ خیلی سر در گمم کمکم کنید، با تشکر
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
سلام دوست محترم
به تالار همدردی خوش آمدید .
شما چند سال دارید ؟
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
سلام
به تالار همدردی خوش اومدین
خودتون چند سالتون هست ؟
معیارهاتون چیه ؟
چه چیزهایی در اون خانم دیدید که جذبش شدید ؟
آیا شرایط ازدواج دارید ؟
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
سلام به همگی،من 18 سالمه و اونم حدود 20 سالشه،خیلی خوشم اومده از اخلاقش و طرز فکرش و همین طور بیشتر از سنش عقلش رشد کرده و به نظر من هم از نظر قیافه و هم عقلی کامل کامله و راستی نگفته بودم که دختر خالمه و از بچگی با هم بودیم البته نه اینکه فکر کنید همیشه،مثلا همیشه که خونه بزرگرتا جع میشدیم همونجا همدیگرو میدیدم و همیشه رابطه احساسی و سالمی داشتیم و من خیلی دوسش دارم نمیتونم فکر کنم که بهش نمیرسم،لطفا راهنماییم کنید.با تشکر
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
این دیدگاه شما که کامل کامله مال همین سن هست
هیچ شخصی کامل نیست
شما تو این سن شرایط ازدواج رو ندارید و اصلا ازدواج تو سن شما کار درستی نیست .
این سن پر از شور و هیجان و احساس هست و دقیقا همین جمله ها که نمی تونم فکرشم کنم که بهش نرسم ، اگه اون نباشه میمیرم ، نباید از دستش بدم ، این خانم فقط یه دونس اونم واسه نمونس و ..............
سعی کن چه دخترخالت چه هر شخص دیگه ای تو این سن باهاش وارد ارتباط احساسی نشی که سن شما و شرایط روحی و احساسی در این سن حساس هست .
پس خویشتندار باش
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
یاد بگیریم هر کسی رو به عنوان اون چیزی که هست دوست داشته باشیم نه به عنوانی که ما می خوایم باشه و
هیچ کس رو به تا زمانیکه زن/ شوهر مون نشده به چشم همسر نبینیم.علاقه داشتن به فامیل که باهاش بزرگ شدیم
یه چیز طبیعیه ولی نباید باعث بشه ما آیندمونو با اون شخص تصور کنیم چون این احساسات ناشی از ارتباط خونی و
ارتباطات فامیلیه.فرق می کنه با اون احساسانی که از شناخت به وجود میاد.
نقل قول:
بیشتر از سنش عقلش رشد کرده
رو چه حسابی می گی؟
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
با سلام،دوستان خیلی ممنونم از راهنماییهاتون،ولی یه جوری حرف میزنید که انگار نشدینه،یعنی تالا کسی شرلیطش مشابه من نبوده و خوشبخت نشدن؟؟؟ لطفا از دید دیگه هم نگاه کنید،خواهش میکنم.
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
بحث خوشبخت شدن نیست
بحث سن بیشتر نیست
بحث اینه که کلا شما تو این سن نباید خودتون رو درگیر احساسات کنید
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mohammadavi
با سلام،دوستان خیلی ممنونم از راهنماییهاتون،ولی یه جوری حرف میزنید که انگار نشدینه،یعنی تالا کسی شرلیطش مشابه من نبوده و خوشبخت نشدن؟؟؟ لطفا از دید دیگه هم نگاه کنید،خواهش میکنم.
سلام... اتفاقا ما زاویه دوربین رو درست به طرف شما گرفته ایم و خودمان در پشت صحنه دوربین هستیم....شما فعلا دارید اصل فیلم را می بینید کاش چند قدمی هم عقب بکشی و پشت صحنه این ماجرا را هم ببینی..
داستان بسیار شیرین است...جوان 18 ساله ای با تیپی روشنفکرانه که سرلوحه اش عشق پاک است با دختری وارد رابطه ای می شود
خنده ها و عشوه ها، شیطنتها ، و کلاس گذاشتن ها،برای هم مردن ها،،دل و قلوه گرفتن ها،،غش کردن برای هم،،تعارف ها،،مخ زدن،،هی تعارف تیکه پاره کردن،،من بدون تو می میرم...بله یکهو به دلت می افته که عاشق شدی یعنی فکر می کنی عشق و ازدواج همینه(اخر 18 سالته و اول جونی)...با این احساسات از معشوق و ازدواج یک بت می سازی.خب تازه طالب تر و مشتاق تر میشی به ازدواج و وصال..در انتها هم بادا بادا مبارک بادا... :227: بسمه الله عقد کنید :43:
..........................
نه تموم نشده.... اون تازه اصل و روی فیلم بود حالا میریم به پشت صحنه::
اون بتی که ساخته بودی تازه بعد از ازدواج داره می شکنه و واقعیات کم کم داره برات رو میشه.
دل و قلوه پس دادن جاشو داده به گلایه از رفتار همسر...گیردادن :324:
خنده ها و عشوه ها جاشو داده به گریه و دادن زدن :302:
مخ زدن...جاشو داده به مشت زدن>>این بار هم یکهو به دلت می افته ازش متنفری..لایق تو نیست
می بینی کار دل توی این سن همینه یهو حالش عوض میشه
.........................
حالا نوبت خود شماست که کمی هم از پشت صحنه این ماجرا درس بگیری...
:305:
اما می تونست هم خود ماجرا و پشت صحنه اون شیرین باشه اگه...به وقتش و درست انتخاب می کردی!
که البته امیدوارم این کار رو تا حالا کردی باشی.
RE: دو سال ازم بزگتره چیکار کنم؟؟؟
خیلی ممنونم از راهنماییهاتون ولی بگید چطوری خودمو کنترل کنم،من بخاطر اون همیشه حالم گرفته احساس میکنم افسرده شدم،و بخاطر اون از خیلی از موقعیت های خوب زندگیم گذشتم و میشه گفت مانع پیشرفت خودم شدم،اصلا دل و دماغ کاری رو ندارم،حوصله هیچی رو ندارم همیشه تا میبینمش و بعد از پیش هم دور میشیم میریزم بهم و روز از نو و روزی از نو هر وقت میبینمش یا صداشو میشنوم دلم میلرزه ،بگید چیکار کنم؟؟؟ چطوری تحمل کنم دوریشو؟ چطوری با این موضوعی که گفتید کنار بیام؟؟؟ با تشکر