سلام به همه ی دوستای خوبم.
1 سال و نی پیش با اقایی دوس شدم که از اول ایشون گفته بود که شاید بخواد از ایران بره و اقامت کشور دیگه ای رو بگیره.من از اول اصلن دوستیم با ایشون جدی نبود ولی کم کم به خاطر اینکه هر روز تلفنی حرف میزدیم البته چند بارم همو دیدیم بهش علاقه مند شدم چون از نظر اخلاقی دقیقا همون ادمی بود که من میخواستم.البته ایشون در طول این مدت بعضی وقتا نظرشونو تغییر میدادن و میگفتن اگه جور شه ازدواج میکنیم.ولی الان چند وقت که میگه من الان 7 سال منتظر روزیم که بتونم اقامت بگیرم و واسه این کار باید با ی دختر به صورت سوری از همون کشور ازدواج کنم و هی به من تاکید میکنه که با زن زندگی نمیکنه ازدواجش فقط سوری.ولی واسه من چه فرقی داره در هر صورت که اون مال من نیست و هی بهم میگه که بهم علاقه داره اخه این دوس داشتن به چه دردی میخوره.کمک کنید..این اقا الان 30 سالش و من 24 سالم.