RE: "قدر خانواده ات رو بدان"
باران عزیزم..خیلی متن تاثیر گزاری بود..ازت ممنونم..
اجازه دارم از تاپیکت استفاده کنم ؟
این داستانو می خواستم تو تالار بذارم..میشه به نوعی گفت...قدر همسرتان را بدانید....
به نظرم در محتوا به داستان شما نزدیک بود....
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...86df58cc6f.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...908a995d72.jpg
یک روز پدر بزرگم برام يه کتاب دست نويس آورد، کتابي که بسيار گرون قيمت بود، و با ارزش، وقتي به من داد، تاکيد کرد که اين کتاب مال توئه مال خود خودته، و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا بايد چنين هديه با ارزشي رو بي هيچ مناسبتي به من بده، من اون کتاب رو گرفتم و يه جايي پنهونش کردم،
چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندي ؟ گفتم نه، وقتي ازم پرسيد چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندي زد و رفت،
همون روز عصر با يک کپي از روزنامه همون زمان که تنها نشريه بود برگشت اومد خونه ما و روزنامه رو گذاشت روي ميز، من داشتم نگاهي بهش مينداختم که گفت اين مال من نيست امانته بايد ببرمش،
به محض گفتن اين حرف شروع کردم با اشتياق تمام صفحه هاش رو ورق زدن وسعي ميکردم از هر صفحه اي حداقل يک مطلب رو بخونم.
در آخرين لحظه که پدر بزرگ ميخواست از خونه بره بيرون تقريبا به زور اون روزنامه رو کشيد از دستم بيرون و رفت. فقط چند روز طول کشيد که اومد پيشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه مي مونه
ازدواج اطمينان برات درست مي کنه که اين زن يا مرد مال تو هستش مال خود خودت، اون موقع هست که فکر مي کني هميشه وقت دارم بهش محبت کنم، هميشه وقت هست که دلش رو به دست بيارم، هميشه مي تونم شام دعوتش کنم اگر الان يادم رفت يک شاخه گل به عنوان هديه بهش بدم، حتما در فرصت بعدي اين کارو مي کنم حتي اگر هرچقدراون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفيس و قيمتي، اما وقتي که اين باور در تونيست که اين آدم مال منه، و هر لحظه فکرمي کني که خوب اين که تعهدي نداره، مي تونه به راحتي دل بکنه و بره، مثل يه شيء با ارزش ازش نگهداري مي کني و هميشه ولع داري که تا جايي که ممکنه ازش لذت ببري، شايد فردا ديگه مال من نباشه، درست مثل اون روزنامه حتي اگر هم هيچ ارزش قيمتي نداشته باشه...
و این تفاوت عشق است با ازدواج
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...86df58cc6f.gif
RE: "قدر خانواده ات رو بدان"
ممنون سارا عزیزم
نظر شخصیم رو میگم
درسته که عشق حقیقی در بند وصال نیست درسته که عشق حقیقی با مالکیت نسبتی نداره
اما
به نظر من نباید فکر کنیم که ازدواج مانع بروز و ظهور عشق هست و یا اینکه عشق بعد از ازدواج به خاطر حس مالکیت کمرنگ میشه
به نظر من عاشق حقیقی در ازدواج هم قدر لحظه رو میدونه قدر کنار معشوق بودن رو میدونه
به خاطر لحظه لحظه اش شاکر خواهد بود
حتی اگر گاهی در کنار اون باشه و ناراحتیی پیش بیاد ، این ذره ای از عشقش کم نمیکنه
چون معشوق رو دوست داره به خاطر خودش نه به خاطر اینکه کنارش هست و مال اونه
که میتونست نباشه که انسان از یک لحظه ی بعدش خبر نداره
پس عاشق باشیم و خصوصیات عاشقان حقیقی رو کسب کنیم
بدونیم که عشق و ازدواج با هم بیگانه نیستند البته اگر عشق حقیقی باشه
بلکه می تونند در کنار هم رشد کنند و زندگی رو شیرین کنند
پس قدر همسرت را بدان
قدر ازدواجت را بدان و آن را با عشق حقیقیت حفظ کن
قدر عشقت را بدان و از آن نگهداری کن و آن را وسعت ببخش