پایان این رابطه.....درست است؟...چگونه؟؟

سلام
پسری هستم 21 ساله
مدت 5 ماهه که با دختری آشنا شدم(همکلاسی خواهرم بود) و 3 ماهه که باهاش دوستم
یه دختر19 ساله،بسیار هنرمند،باچهره ای زیبا و تا جایی که من فهمیدم احساساتی،مغرور،متین و سنگین(همین آخری باعث شد کمی ابراز علاقه سخت بشه)
از همان روز اول و دوم بهش گفتم که دنبال رابطه ای نیستم که به قولی دورهمی بخوام چند روزی رو باهات سر کنم.جوابای مبهم مثله انشا الله درست میشه باعث شد همون موقع رابطه رو خراب نکنم(امیدوار به تغییر بشم)
5 روز بعد از برقراری رابطه دوستی تو صحبت هایی که با هم داشتیم متوجهش کردم که حجاب برام مهمه.اون علی رغم بی حجابیش تو محافل خصوصی برخورد سنگین و متینی داره که منو به شدت جذب کرد.علاوه بر اون بیرون از خونه لباس های با وقاری میپوشه....اما ذره ذره متوجه شدم که اختلاف عقیده مون زیاده.من کمی متعصبانه میگم تو باطنت عالیه(و واقعا هم آدم سلامتیه.بی خطا نیست اما دختر خیلی خوبیه.اینو از خانوادش میگم و از خواهرم) ولی برای من هم ظاهر مهمه هم باطن ولی اون اصرار داره که ظاهر من سنگینه و بیشتر از این نه!!!
هرچی میگذره بهش وابسته تر میشم...میگم وابسته چون پیش خودم بین علاقه و وابستگی تفاوت قائلم...من اونو دوسش دارم چون دوسش دارم...اما برقراری رابطه ی نزدیکی مثه این نیاز به هم عقیدگی داره...میخوام بگم دلم شدیدا میگه آره ولی عقلم میگه نه
چند روز پیش با این مسئله مواجهش کردم وعجولانه خواستم تا تصمیم بگیره اما میدونم اشتباه کردم....نتیجه اش البته حداقل این شد که فکر نمیکنم تغییر کنه...هرچند که میترسم تغییرش باعث بشه خودش نباشه...در واقع من نتونستم اون چیزی رو که هست بپذیرم...حالا قصد دارم رابطمو به هم بزنم
لطفا راهنماییم کنید و بگید درسته یا نه که به هم بزنم؟؟؟؟؟؟
اگر درسته چطور این کارو انجام بدم؟؟؟یادتون نره که به شدت همو دوست داریم
لطفا کمکم کنید(سعی کردم همه چیز رو تضیح بدم اما اگه چیزی لازم هست که بدونید تا کمکم کنید میگم)

به حرف عقلتون گوش کنید به عبارتی عاقلانه عمل کنید . یعنی رابطه رو کات کنید . و چون مشخصه فعلاً شرایط ازدواج را ندارید وارد این گونه رابطه ها نشید . رابطه را هم اول به حداقل برسونید بعد هم خیلی صادقانه بیان کنید که مایل به ادامه ارتباط نیستید و می خواهید تا وقتی هم شرایط مناسب ازدواج رو پیدا نکردید هیچ ارتباطی با دخترا نداشته باشید و مشغول درستون باشید و می خواهید سعی کنید در زمینه تحصیل موفق عمل کنید که روابط هم مانعشه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

به حرف عقلتون گوش کنید به عبارتی عاقلانه عمل کنید . یعنی رابطه رو کات کنید . و چون مشخصه فعلاً شرایط ازدواج را ندارید وارد این گونه رابطه ها نشید . رابطه را هم اول به حداقل برسونید بعد هم خیلی صادقانه بیان کنید که مایل به ادامه ارتباط نیستید و می خواهید تا وقتی هم شرایط مناسب ازدواج رو پیدا نکردید هیچ ارتباطی با دخترا نداشته باشید و مشغول درستون باشید و می خواهید سعی کنید در زمینه تحصیل موفق عمل کنید که روابط هم مانعشه .

---

واقعا ممنونم از پاسختون
اما یه مشکل بزرگ دارم
این که روابطمو کم کنم دقیقا یعنی چی؟تا چه حد؟
مثلا هر دوتا اس ام اس یکیو جواب بدم؟یا حرفای عاشقونه رو دیگه نمیزارم انجام بشه
سعی میکنم تا زمانی که قراره برم باهاش صادقانه صحبت کنم و کات کنم باهم بیرون نریم
و کل این پروسه طی یک هفته انجام بشه
شرایطی رو که گفتم خوبه؟؟
نمیخوام باعث بشم که لطمه ای بخوره که قابل جبران نباشه

باید همانطور که دوست دخترتان هست آن را قبول کنید ولی اگر نتونستید قبول کنید سعی کنید بر اساس عقلتان تصمیم بگیرید به نظر من باید با دوست دخترتان صحبت کنید نه اینکه هم اینطوری قطع رابطه کنید چون ممکن است برای دختر خیلی سخت باشه و باعث افسردگی آن دختر شوید.تمام معیارهایی که برای ازدواج دارید را بهش بگید .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ستاره1388

باید همانطور که دوست دخترتان هست آن را قبول کنید ولی اگر نتونستید قبول کنید سعی کنید بر اساس عقلتان تصمیم بگیرید به نظر من باید با دوست دخترتان صحبت کنید نه اینکه هم اینطوری قطع رابطه کنید چون ممکن است برای دختر خیلی سخت باشه و باعث افسردگی آن دختر شوید.تمام معیارهایی که برای ازدواج دارید را بهش بگید .

---

از پاسختون ممنون
حق با شماست.من هم چون هرطور با خودم کلنجار رفتم نتونستم این طوری بپذیرمش حرف از جدایی میزنم.وگرنه واقعا دوستش دارم.
حقیقتش همونطور که در طرح موضوع گفتم، این معیار رو براش شرح دادم.اما نپذیرفت.توی همکلاسی ها و آشنایانم هم هستن کسایی که مثله اونن ولی هیچکدوم دوست دخترم نیستن و این مساله باعث میشه حساسیت به خرج بدم.
حقیقتش الآن واقعا به این احتیاج دارم که بدونم چطوری ازش جدا بشم که آسیب جدی نبینه
در واقع از تمام کسایی که این مطالبو میخونن و فکر میکنن میتونن کمکم کنن میخوام کمی جزئی تر و ریز تر برام توضیح بدن دقیقا چه کار کنم

به اون دختر بگید که چه قدر این مسئله برای شما اهمیت دارد و بهش بگید که می دانید که برای خودش هم سخته که تا آخر عمر حجاب و خیلی از مسائل مربوط به شما را تحمل کنه و بگید که برای خودتون هم سخته که از اون جدا بشید ولی بگید که فقط دوست داشتن برای ادامه زندگی کافی نیست و بهش بگید که بیشتر وابسته اش شدید تا به اون علاقه داشته باشید و برای اون آرزوی خوشبختی کنید و یواش یواش ارتباطتان را کم کنید یک دفعه این کار رو نکنید یه کاری کنید که این طور به نظر برسد که دو نفرتان به این نتیجه رسیده اید که بدرد هم نمی خورید اگر که نپذیرفت به اون بگید که من سعی خودم را می کنم که با این قضیه کنار بیای ولی اگر دیدید که دارد سواستفاده می کند دیگه زیاد لی لی به لالاش نزارید و بگذارید که خودش با موضوع کنار بیاید هیچ دختری از پسری که دوستش نداشته باشد خوشش نمی یاد .

ستاره 1388
از پاسختون ممنون
این همون چیزیه که میخواستم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran144

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

color]

---

واقعا ممنونم از پاسختون
اما یه مشکل بزرگ دارم
این که روابطمو کم کنم دقیقا یعنی چی؟تا چه حد؟
مثلا هر دوتا اس ام اس یکیو جواب بدم؟یا حرفای عاشقونه رو دیگه نمیزارم انجام بشه
سعی میکنم تا زمانی که قراره برم باهاش صادقانه صحبت کنم و کات کنم باهم بیرون نریم
و کل این پروسه طی یک هفته انجام بشه
شرایطی رو که گفتم خوبه؟؟
نمیخوام باعث بشم که لطمه ای بخوره که قابل جبران نباشه

---

دقیقاً همینی که گفتی عاقلانه است و هیچ لزومی ندارد که بیش از این کش پیدا کند چون احساسات طرف بیشتر درگیر می شود و در شما حس معذوریت و دلسوزی پیش می آید .

واقعیت را بپذیرید که شما اساساً شرایط ازدواج را ندارید که بخواهید پیشنهاد ستاره را مبنی بر آوردن دلیل تفاوتها ، برای کات کردن بپردازید ، همین روش خود شما مناسب تر است .و هر چه سریعتر کات شدن این ارتباط هم لطف به آن دختر است هم خودت

البته "فرشته مهربان" عزیز، تا جایی که من فهمیدم این دو پیشنهاد تفاوتی ندارند.
اون گفتمان صادقانه ای که گفتید مگه همین نیست که بهش بگم که به این دلیل ما باید به هم بزنیم
فکر میکنم نتونم بگم من دارم به خاطر درس با تو به هم میزنم ولی میتونم از درس کمک بگیرم برای تحکیم موضوع
اما میتونم بگم به این دلایل به هم نمیخوریم.پذیرفتن اینکه در حال حاضر شرایط ازدواج نداریم برای هردومون کار راحتیه.کم کردن روابط همون یه هفته ای میشه که گفتم و شما گفتین که عاقلانه است.مگه نه؟
ولی بدبختی اینه که آخر همین هفته تولدمه...میدونید چی میگم دیگه...نمیگم به میمنت این تولد هورا فعلا بی خیال ولی نمیدونم قبل از تولدم اون یه هفته تموم نشده و بعدش اون احساس معذوریته به وجود اومده

سلام
همان طور که خودتون میگید احساستان بر عقلتون غلبه کرده شما ذاتا پذیرای رفتار دختره نیستید ولی چون چشتو گرفته می خوای کوتاه بیایی باید اینو بدونی که بعد ازدواج بیشتر عقل حکم می کنه تا احساس به خلاف قبل ازدواج که احساس حاکم بر عقله لذا بهتره ببینی آیا این تحمل و داری یا نه؟ می تونی فردا با بی حجابیش کنار بیایی یانه؟ اگه اینو به خودت قبولاندی بسم الله والا نباید این کار و بکنی وباید اینو بدونی که شما با چنین شخصی می خواید ازدواج کنید یه موقع فکر نکنید که بعد ازدواج درستش می کنید چون معمولا این کار نتیجه بخش نیست
موفق باشید