قطع رابطه

:302:

سلام
من 4 ساله ازدواج کردم همراه با موافقت کامل هر دو خانواده. چند ماهی که از ازدواج ما گذشت اخلاق خانواده همسرم عوض شد و مدام سر هر موضوع بی دلیل به من دور از چشم همسرم بی احترامی میکردن وقتی من موضوع را به همسرم می گفتم باور نمی کرد لازمه بگم شوهر من 8 سال از خانوادش دور بوده و وقتی ازدواج کردیم به شهر ما امد
بعد از گذشت 1 سال کار به حدی بالا گرفت که شوهرم متعجب شد و واسش این رفتارهای خانوادش شک برانگیز بود.و متوجه شد پدرش با ظاهری ارام چقدر فرد دروغ گویی است و مادرش و 2خواهرش از روی حسادت کارها و حرف های خود ساخته ای را به من نسبت می دهند.پدر و مادر همسرم به من بارها حرف های زشت و ناپسند زدند و خواهر شوهرام هم که بهتره چیزی نگم.شوهرم بارها با اونها بر خورد می کرد که با زن من درست رفتار کنید و به استقلال ما احترام بزارین ولی فایده ای نداشت.
من طلاق خواستم ولی شوهرم منو راضی کرد.من بعد از چند ماه تغییر حالت دادم و افسردگی گرفتم به پزشک مراجعه کردم و تا الان به مدت 4 سال دارو مصرف میکنم.وقتی شوهرم حال منو دید و وکیلی که تقاضای طلاق منو بهش داد تصممیم گرفت مثل همیشه با خانوادش حرف بزنه ولی فایده نداشت.فامیل شوهرم انو تشویق کردن که رابطه اش را با خانوادش بهم بزنه و انها هم خانواده همسرم را مقصر می دونستن.ما حدود 10 ماه با هاشون قطع رابطه کردیم.پزشک من متوجه بهبود چشمگیر من شد و داروهام را کم کرد ولی 3 ماه پیش پدر شوهرم از شوهرم خواست که ما اونها را ببخشیم و باهاشون رفت و امد داشته باشیم تا حالا بحثی نشده ولی من از اونها متنفرم اونها حتی عکس و فیلم عروسی ما را گرفتن و به ما ندادن از وقتی دارم می رم خونشون باز مشکلات افسردگیم زیاد شده تحملشون واسم سخته .من اگر شوهرم را دوست نداشتم از این زندگی رفته بودم بیرون.ایا قطع رابطه خود من میتونه چاره ساز باشه/
خواهر شوهرام با شوهراشون روابط خوبی ندارن و همیشه حسادت ما رو میکنن. وقتی می بینمشون تپش قلب می گیرم. من می خوام بچه دار بشم ولی از ترس دخالت هاشون از این کار جلوگیری می کنم

سلام دوست من
حالا که با خانواده همسرتون رابط دارید هرچند متفرید با زبان آروم از اونها درمورد فیلم و عکستون بپرسید ، بگید می خواهید دوباره اونها رو ببینید.
خواهر خوبم شما فرمودید که دور از چشم شوهرتون شما رو اذیت می کنند حالا به هر دلایلی ، و شوهرتون از این ماجرا خبر نداره خوب الان که علم پیشرفت کرده هر موقع شوهرت بیرون رفت موبایلتو روی دکمه ضبط بذار هر چی گفتن بدون اینکه بفهمن ضبط کن به شوهرت نشون بده و بگو که من کمتر به منزل اونها می یام
میگی به زندگی شما حسودی می کنن ، بخاطر اینکه خود اونها زندگی خوبی ندارن .
سعی کن شوهرتو خوب نگه داری و با خانوادش ارتباط داشته باش ولی خیلی کم زندگی دو روزه شاد باش

پیشنهاد می کنم سیدی راز یا کتابشو حتما بخونی خیلی تاثیر داره
موفق باشی

سلام ساناز

از نظر برخورد خانواده همسرت هیچ ربطی‌ به همسرت نداره که بخوای ازش طلاق بگیری عزیزم. این راهش نیست.. نمی‌شه بخاطر رفتار اونا همسرت رو تنبیه کنی‌ که.:43:

سلام دوست خوبم. تا حالا بچه اي رو ديدي كه اذيت ميكنه و هيشكي از كاراش دلگير نميشه؟! به خاطر بچه بودنش نيست، به خاطر نادانيشه! من به شما پيشنهاد ميكنم رابطتونو با خانواده شوهرتون قطع نكنيد اما مثل بچه ها باهاشون رفتار كنيد. اگر زخم زبون زدن و با كارهاشون آزارتون دادن با خودتون بگين حتما عقلشون همين قدره! افسردگي شما بخاطر اينه كه حرفاشون واستون مهمه. خب اگه به صحبت هاشون بي اعتنا باشين ديگه افسردگيتون عود نميكنه.
شما سعي كنيد زندگي خودتونو حفظ كنيد و مردتونو براي خودتون نگه دارين. حيف اين علاقه نيست كه نابود شه؟
البته يادآوري ميكنم هيچوقت اجازه ندين بهتون بي احترامي كنن. سعي كنيد اون جذبه رو در اخلاق و رفتار خودتون بروز بدين. اما هيچ چيز نبايد پايه هاي عشق مقدسي كه به همسرتون دارين بلرزونه.
پاينده باشين.:72:

سلام.
ببخشيد من متوجه نشدم اين وسط شوهر بنده خداي شما چكاره بوده كه شما تقاضاي طلاق كرديد.
ايشان كه حتي از شما دفاع كرده ديگه چه انتظاري ازش داريد!
در هر صورت بايد بگم بي احترامي نشان دهنده حقارت افراد است.وقتي يه فردي بي احترامي ميكنه در اصل داره حقارت خودش را فرياد ميزنه.ما در جامعه با افراد زيادي زندگي مي كنيم.اگه قرار باشه با چند تا عكس العمل اينطوري به هم بريزيم كه نميشه.بعدا به بچه هات چه جوري مي خواهي قدرت تحمل در برابر مشكلات را ياد بدي!
حالا كه دست انها براي شوهرت رو شده ديگه نگران چي هستي.هر اتفاقي كه بيفته شوهرت در كنارته.

نهايتا من فعلا معتقد به دوري شما از خانواده ايشان هستم.تا انشا الله بهبودي كامل.
در اين مدت از شوهرتان بخواهيد كه حداقل هفتگي به والدينش سر بزنه.و خودتان هم ان موقع تنها نباشيد برويد خانه پدرتون ديد و بازديد.و برگشتنه بياد دنبال شما.

اگه عكس و فيلم هاتون را داديد اتليه گرفته معمولا يه كپي ازش دارن برين به تان ميدن.
راستي چرا برا سالگرد ازدواج نميريد اتليه چند تا عكس خوشگل بندازيد!


موفق باشيد

سلام دوست عزیز:72:
من هم مثل سایر دوستان با طلاق مخالفم و اصلا خوب نیست که شما حتی اسم طلاق و بین خودتون بیارید.
بهترین کار اینه که اگر هر از گاهی رفتید منزل خانواده همسرتون عشق و محبت و علاقه و خوشبختی بین خودتون و با رفتار و اعمالتون فریاد کنید.
همیشه این یادت باشه برای حسود همون درد حسادتش بستشه. وقتی خوشبختی شما رو ببینین اگه واقعا ادمای حسودی باشن و به خاطر همینم این رفتارها رو با شما دارن بیشتر اذیت می شن.
در ضمن کمی نیرومند تر باشید و رفتار کنید شما زن یک زندگی و مادر اینده هستید باید بتونید فرزندان نیرومندی رو تربیت کنید. و در ضمن مرد خونه هم از همسرش نیرو می گیره پس کمی قوی تر باشید 4 تا حرف خاله زنکا که ارزش این و نداره که شما 4 سال دارو بخوری و خودت و زمین گیر کنی.
[size=medium]یادت باشه مردا از زن ضعیف و بیمار لذت نمی برن.
موفق باشید:72:

سلام یک نصیحت از من به شما
همیشه فراموش نکن که 99% مشکلات ما با تمام آدم های دنیا از همسر گرفته تا همکارو فامیل و همسایه
همش فقط یه سوء تفاهمه فقز همین
چون همه خودخواه شدن و به خودشون این اجازه رو میدن که فکر کنن که عقیدشون در مورد دیگران درسته وهیچ اشتباهی در مورد انگیزه آدما برای انجام کارهاشون نمیکنن همین[color=#FF0000]

sanaz123 عزیز

بهتره با هماهنگی با همسرت رابطه ات با خانواده همسرت را محدود کنی ، و در این موقعیت به بهبود وضعیت روحی و بالا بردن مقاومت روحی بپردازی اونم از راه آموختن و به کار بستن مهارتهای ارتباطی .

با توجه به این که همسرت شما را درک میکنه و حامی شماست نباید نگران باشید .

شما احتمالاً فرد حساسی هستید که اگر اینطور باشه نیازه با یک روانشناس مشاوره داشته و روی حساسیت زدایی کار کنید .

موفق باشی .

ولی من با قطع رابطتون موافقم. خودت رو داغون می کنی و قرص اعصاب می خوری که چی؟ آیا تاثیر بهبودی روی اونها داره؟همسر شما بچه اون خانواده است شما که نیستی.

همسر شما نشان داده از رشد عقلی برخورداره پس شما با خیال راحت می تونی اجازه بدی خودش بره و مطمئن باشی حرف های منفی که در مورد شما بزنند تاثیری روش نداره. شما نرو
حرف طلاق رو هم نزن عزیزم. اگر از اخلاق شوهرت ( فقط شوهرت رو در نظر بگیر بدون مشکلات خانوادش ) م راضی هستی و تفاهم دارین چرا که بچه دار نشی؟ هیچ کس پدر و مادرش رو انتخاب نمی تونه بکنه. پس گناه اونها رو پای همسرت ننویس . شما و همسرتون انسان های بالغی هستین و باید حد و مرز خانواده تان را که یک چیز مسلم هست برای همه مشخص کنید .

من خودم هم دقیقا مشکل شما رو داشتم و متاسفانه کار ما هم داشت به جدایی می رسید ولی منطقی با همسرم موضوع رو حل کردیم. الان هر 20-25 روز یک بار خودش تنها می ریه و می بینه و برمی گرده . نه او حرفی در موردشون می زنه و نه من.
خدا رو هزار هزار بارها شکر دیگه یک دعوا هم سر این موضوع نداریم و زندگی آرامی داریم.
انشاله شما هم به آرامش برسی:72:

نازنین یه نگاهی به تاریخ آخرین پست بنداز.