RE: واقعا دوستش دارم اما...
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید .
ماجرای دراماتیکی بود . من برای روشن تر شدن قضیه دو سوال از شما دارم . شما به چه دلایلی به ایشان جواب رد دادید ؟
معیار های شما برای انتخاب همسر کدامند ؟
RE: واقعا دوستش دارم اما...
ميشه لطفا يكم بيشتر از شرايط آقا پسر بگيد؟از معايب و حسناش و كلا در مورد خانواده ها بيشتر توضيح بدين
RE: واقعا دوستش دارم اما...
خوش آمدی:72:
عزیزم صرفاً بچه طلاق بودن که دلیل بد بودن آدمها نیست .اون بچه که به خواست خودش بچه طلاق نشده تا الان برای ازدواجش مانعی بشه.مشکل از والدین اون پسر بوده که اون رو ناخواسته تبدیل به بچه طلاق کردند .
اتفاقاً شاید چنین بچه هایی خیلی بهتر و قابل اعتمادتر از سایرین باشند .به دلیل آسیبهایی که خودشون تو زندگی دیدن و هیچ نقشی هم توش نداشتند .
گاهی چنین فرزندانی برای اینکه ثابت کنند از عمل والدینشون ناخوشنود و ناراضی هستند تمام تلاششون رو میکنند تا یه زندگی آروم و بدون تنش داشته باشند.
مثل همون پسر که میگید به دلیل خیانت همسرش طلاقش داده هرچند اون هم مقصر بوده چون کمبود محبت و بی توجهی مرد به زنش و بالعکس تاثیر زیادی در خیانت به همسر داره اما به هر حال این پسر دوست نداشته همسرش بد باشه .
ببین عزیزم بچه طلاق بودن به تنهایی شاید باعث انحراف فرزندان نشه اما این بی مهریها و دید بدی که مردم بهشون دارن باعث احساس تنهایی و خیلی کمبودها و سرخوردگیها میشه .
خانواده شما اگه صرفا به خاطر این موضوع از ازدواج شما جلوگیری کردند اشتباه کردن .شما باید معیارهایی رو که برای ازدواج دارید با ایشون تطبیق میدادید اگر دیدید مناسب هم هستید به نظر من بچه طلاق بودن نباید مانع ازدواج شما میشد.کی میتونه تضمین کنه که پسرهای دیگه منحرف نمیشن و فقط کسی که والدنیش از همن جدا شدن منحرف میشن و شایسته ازدواج نیستند؟ و ممکنه اونها هم یه روزی کارشون به طلاق بکشه ؟
حالا یه سوال : خانواده تون اطلاع دارند که دوباره با هم ارتباط دارید ؟
اگه اطلاع ندارن لطفا اونها رو در جریان بذار عزیزم چون خیلی مهمه:305:
اگه فکر میکنی هم کفو هم هستید و از هر لحاظ تناسب دارید با خانوادت در مورد معیارهات و اینکه این آقا شرایطت رو داره صحبت کن .
RE: واقعا دوستش دارم اما...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط digitalman
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید .
ماجرای دراماتیکی بود . من برای روشن تر شدن قضیه دو سوال از شما دارم . شما به چه دلایلی به ایشان جواب رد دادید ؟
معیار های شما برای انتخاب همسر کدامند ؟
سلام راستش توی خانواده یک دعوا پیش اومد و مامانم منو مجبور کرد که بر خلاف میل خودم بهش جواب منفی بدم و این باعث شد که اون به یکی دیگه پناه ببره.در جواب سوال دومتون هم میتونم بگم اولین شرط برای من عشق و دوست داشتنه چون اگه عشق باشه همه چی هست دوم اینکه طرفم بتونه درکم کنه و تا جایی که بتونه واسم کم نذاره و من براش حرف اولو بزنم برای من پول و ثروت ارزشی نداره (برخلاف خانوادم)
RE: واقعا دوستش دارم اما...
عزیزم اینو بدون که عشق و علاقه لازمه اما همه چیز نیست .
شما تو اون موقعیت که خانواده ها با هم دعوا داشتند نباید اصلا جواب میدادید حتی به خواست مادرتون حالا که گذشته اما این رفتار که ایشون با جواب رد شما حالا یا لج کرده یا به کسی پناه برده کمی تردید برانگیز هست .
به هر حال زندگی پر هست از ناملایمات آیا در زندگی اگر شما جایی به خواست ایشون عمل نکنید ایشون ممکنه از سر لج کاری انجام بدن که عواقب بدی داشته باشه .
ببینید هر دو شما همدیگر رو تا حدودی میشناسید اما میزان احساسات در هردوتون بالا هست و این باعث میشه که اگر عیبی هم دارید که هر دو مطلع هستید ازش چشم پوشی کنید و بگید نه اینجوری نیست چون درگیر احساس هستید .
شما انقدر درگیری احساسی داشتید که با این وجود که ایشون زن گرفتن اما شما به خواستگارهاتون جواب رد میدادید .
اگر نمیتونید ایشون رو نادیده بگیرید بهتره منطقی با خانوادتون صحبت کنید و بگید که اگر اون الان یک مرد طلاق گرفته است به این دلیل هست که من به ایشون جواب رد دادم اون هم به خواست شما .
با موافقت خانواده سریعا به مشاوره ازدواج برید و نگذارید که ازدواجتون کاملا احساسی باشه.