>>> امتحان یا مچ گیری ؟؟؟

دوستان عزیز

همه کما بیش در حوادث یا مشکلاتی که برایمان پیش می آید گاه حرف از امتحان الهی می زنیم .
گاه می ترسیم از اینکه امتحان شویم و می گوییم خدایا بس است ما را بیش از این امتحان نکن .
یا به دیگری بخواهیم آرامش دهیم درموقعیت هایی که درگیر مسئله ای هست می گوییم امتحان است صبور باش و.............. امثال اینها .

گاهی وقتی می شنیدم افراد حرفی می زنند که فرار از امتحانه ، یا می ترسند ازامتحان شدن . یا حتی زمانی که خودم دچار این حالت می شدم ، با خود فکر می کردم چرا اصلاً امتحان می شویم ؟ خدا که کارش بیهوده نیست ، چه هدف و حکمتی در امتحان کردن نهفته داشته ؟ و .... سئوالاتی از این دست با خود طرح می کردم و روش فکر می کردم .


امتحان برای چیست ؟
چه نتیحه ای از آن حاصل می شود ؟
چرا از امتحان می ترسیم ؟و ترجیح می دهیم خدا ما را امتحان نکند ؟

و............؟ و..........؟

حاصل این سیر فکری یافته های جالبی بود که فعلاً از آن چیزی نمی گویم ، تا ذهن شما هم کمی درگیر این سئوالات شود و بیاندیشید .

سوالتون دقیق و سخته
آیا باید به دنبال امتحان باشیم یا باید از امتحان فرار کنیم ؟ از امتحان بترسیم یا نه؟
قرآن صریحا می گوید که این که گمان کنید گفتید ایمان آورده اید کافی است و امتحان نمی شوید چنین نیست و این که به بلاهایی که پیشینیان به آن امتحان شدند امتحان می شوید.
اما بلاهایی که به ما می رسد گاهی امتحانی است الهی گاهی بلائی است ناشی از اعمال ما، به قاعده البلاء للولاء صبر پیشه کنیم یا به قاعده حاسبوا قبل ان تحاسبوا ببینیم چه کرده ایم که به این مبتلا شده ایم ؟

در آینده بیشتر بحث می کنیم

با توجه به اینکه خداوند از گذشته و آینده جهان آگاه و مطلع هست..

به نظر من امتحان الهی تنها وسیله ای برای شناخت و تکامل بیشتر انسانه، در واقع وقتی که خدای بزرگ من رو در وضعیتی قرار میده که بهش میگن ((امتحان)) میخواد توانایی های منو به من نشون بده..

در واقع در پس هر امتحانی یک جمله ای به گوش انسان میرسه... مثل (( تو می تونی از این وضعیت رها بشی، تو میتونی بهترین تصمیم رو بگیری، جرأت داشته باش که به ترست غلبه کنی، جرأت داشته باش تا از چیزی که بهش چسبیدی بگذری..))

بعد از این قضیه، شخص هم به توانایی خودش پی برده و هم به تکامل بیشتری نسبت به قبل رسیده.. (البته اگه درست گذر کرده باشه)

:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shad

با توجه به اینکه خداوند از گذشته و آینده جهان آگاه و مطلع هست..

به نظر من امتحان الهی تنها وسیله ای برای شناخت و تکامل بیشتر انسانه، در واقع وقتی که خدای بزرگ من رو در وضعیتی قرار میده که بهش میگن ((امتحان)) میخواد توانایی های منو به من نشون بده..

در واقع در پس هر امتحانی یک جمله ای به گوش انسان میرسه... مثل (( تو می تونی از این وضعیت رها بشی، تو میتونی بهترین تصمیم رو بگیری، جرأت داشته باش که به ترست غلبه کنی، جرأت داشته باش تا از چیزی که بهش چسبیدی بگذری..))

بعد از این قضیه، شخص هم به توانایی خودش پی برده و هم به تکامل بیشتری نسبت به قبل رسیده.. (البته اگه درست گذر کرده باشه)

:72:

---

کاملا درسته امتحان از یه دیدگاه امتحانه اما از دید دیگه سازندگی است آهن تا چکش نخوره فولاد نمی شه مرد هم تا سختی نکشه مرد نمی شه سختی ها یه جور نردبان برای بالا رفتن هم هستند به هر حال به هر سختی ای نمی شه چنین نگاهی داشت گاهی اوقات اتفاقاتی که می گفتند مصداق دقیق آزمایش یا کیفر گناه هستند.

امتحان الهی تا اینجا که من درک کردم برای دو منظوره که گاه ممنکه یکی از این دو مد نظر باشه و گاه هر دو :

1 - برای ارتقاء

2 - برای رهایی از توهم و در نتیجه خودبینی بیمارگونه (یعنی نارسیسم که آسیبها در پی دارد )




.