-
شوهر فراری!!
[/align][سلام به همه دوستان
من و همسرم دو ساله عقد هستیم و در این مدت شاید به اندازه انگشتان دست هم منو بیرون نبرده.وقتی بهش میگم دوست دارم بریم بیرون یا میگه ماشین ندارم.یا میگه راهم دوره آخه خونه ما یک سر شهره خونه اونها یک سر شهر (یک ساعت فاصله این یکی رو حق داره)یا میگه درس دارم آخه دانشجویه.خلاصه کلافه شدم از بس هر جمعه به جمعه همدیگرو دیدیم اون هم یا تو خونه ما یا تو خونه اونها.خیلی غصه ام میشه می بینم دیگران چقدر برا همسرشون وقت میذارن ولی شوهر من همش از بیرون رفتن با من فراریه! کاری میشه کرد؟شوهرم 29 سالشه ومن 27 سال...شاید فکر میکنه برا این کارها دیگه پیر شدیم!!
-
RE: شوهر فراری!!
با درود
katira عزیز حالا چرا فراری............
نه ایشون از شما فراری نیستند... کدام مردی هست که بخواهد ساعات خوبی که بین همسر و خودش هست را با دیگر موقعیت های زندگی به آسانی تقسیم کند
ببینید شما می گویید او دانشجو هست.... این خودش کافی است دیگر دلیلی برای کمتر دیدن وجود ندارد.
باید بدونیم اولین هدف هر مرد در زندگی تامین مالی و جانی همسر و خانواده اش در زندگی است
اصلا او همچنین تربیت دیده...از کودکی مادر و پدرش بهش یاد داده تو مرد هستی و مسئولی باید از دیگران مراقبت کنی.
پس تا زمانی که زندگی مادی و موقعیتی مردی در حد نرمال نباشد تمام تلاش خود را ابتدا برای جبران و تامین زندگی می کند و این هم نوعی عشق است.
بنابراین ازت خواهش می کنم درکش کنید... اوایل زندگی این گونه مسائل زیاد پیش می آید.
اما برای اینکه مانند یک همسر خوب در کنارش باشی و تشویق به دیدار بیشتر نمایی باید ابتدا:
علایق و خواسته هایت همان طور که به ما می گویی به او گوشزد نمایی...
از او تشکر و قدردانی کن که تلاشش را برای بالا بردن وضع خانواده انجام می دهد و بگو از این خوشحالی که سرپرست پر تلاشی مثل او داری.
بگو می خواهم در کنار تو باشم و گاهی تنها خواسته من است.
اما از همه مهم تر خواهش می کنم برایش اهدافت را مشخص کن یعنی چی؟؟
یعنی بهتر است از الان برای خودت احترام قائل شوی و قوانینی برای ارتباط برقرار کنی.
مثلا:: عزیزم می دانی دلم می گیرد وقتی جمعه ها تنها در خانه یکدیگر هستیم من دوست دارم با شوهرم تنها باشم و قدری بگردیم..خواهش می کنم رعایت کن
پیر هم نشدید بابا اول عشق و عاشقی شماست... :310: این نیز بگذرد
بدرود:72:
-
RE: شوهر فراری!!
ممنون جواب دلگرم کننده ای بود.گاهی خودم هم به همین نتیجه می رسم و دلم براش می سوزه.ولی خوب من هم که بهش میگم میگه تو رو خدا این قدر غر نزن.اصلا هر وقت من میام مشکلی رو بهش بگم میگه غر نزن وناراحت میشه من میدونم اون تحت فشاره ولی پس خواسته های من چی؟ من همش باید سکوت کنم؟
وقتی میگم از بیرون رفتن فراریه میگید نه .مثلا ما دو سه روز رفتیم تهران واسه ثبت نام دانشگاش همه این روزها هر چی گفتم بیا بریم بیرون هی طفره میرفت.وتنها مسافرتمون هم همش تو خونه خاله ام بودیم..اصلا بیرون رفتن رو دوست نداره .خانواده اش هم تنها تفریحشون همینه که بشینن دور هم وبا هم حرف بزنن.همش هم با هم شمالی حرف میزنن من چیزی نمی فهمم .خودش هم دقیقا همین جوریه ...کنج خونه احساس آرامش بیشتری میکنه...شاید بگید این موضوع بی اهمیته ولی من همیشه با حسرت به جوون هایی که دست در دست هم میان بیرون نگاه میکنم و گریه ام میگیره.فک کنم من خیلی احساساتی ام و اون خیلی منطقی.خب حالا بگید من دارم اشتباه میکنم؟دوباره ممنون.
-
RE: شوهر فراری!!
امروز با صبوری و عشق بذری بکارید و فردا با سر بلندی درو کنید . :46:
-
RE: شوهر فراری!!
ظاهرا من اشتباه میکنم یا خیلی حساسم.همه میگن صبر کن مامانم ...شما...پس فهمیدم مشکل از منه .باشه صبر میکنم.ممنون از حوصلتون.
-
RE: شوهر فراری!!
دوست خوبم سلام، به نظر من مشکل از شما نیست، مشکل از یه عادته و یه احساس راحتی که همسرتون داره نسبت به این موضوع که توی خونه آرامش بیشتری داره! اما این به معنی این نیست که شما بخواید همیشه منفعل باشید و ایشون رو درک کنید! شما خودتون اعتراف می کنید که همسرتون منطقی هست! پس خیلی راحت و با آرامش یه موقعی که توی همون کنج خونه همسرتون آرامش داره، می تونید بهش بگید: "عزیز دلم، می دونم الان آرومتری، من هم آرامش تو رو خیلی دوست دارم، اما فکر نمی کنی که من هم باید در کنار تو آرامش داشته باشم و تو هم باید یه کاری که من دوست دارم و آرامش بیشتری بهم میده رو برام انجام بدی؟" خوب طبیعی هست که این بهترین موقعیت هست که به بهترین شکل خواسته ات رو بهش بگی و ازش بخوای که مثلا هر روز جمعه از ساعت فلان تا فلان برنامه ریزی کنیم توی خونه باشیم، با هم باشیم، حداقل 3 الی 4 ساعت هم با هم بیرون باشیم، و لطفا وقتی هم اولاش هر جایی شما رو برد غرغر نکنید که اینجا کجاست؟ و من دلم جای دیگه رو می خواست، دوست داشتم فلان کار رو برام بکنی؟ فلان چیز رو بخری؟ فقط کافیه که ابراز خوشحالیت رو از اینکه به خواسته ات توجه کرده نشون بدی و حتما بازخورد مثبتی بهش بدی و ازش بخاطر این کار حتی اگر کوچولو با تعداد ساعت های کمتری بود تشکر کنی؟! مطمئنم که تو خانوم فوق العاده ای هستی که می تونی بهترین باشی! و بهترین زندگی رو برای خودت و همسرت درست کنی!:43:
-
RE: شوهر فراری!!
delعزیز تو رو خدا شما دیگه بهم نگید غرغر و.از این کلمه بدم می یاد.اتفاقا این چند بار که رفتیم بیرون من همیشه ازش تشکر کردم.واسه چیزی خریدن و جایی رفتن هم فک کنم خیلی آدم قانعی ام.حتما باز هم باهاش صحبت می کنم ولی این بار با روشی که شما گفتید نه بادلخوری و ناراحتی خوبه؟خیلی ممنون از پاسختون.از تمام عزیزانی که وقت گذاشتند واین سایت رو پر بار کردند ممنونم.تا قبل از این فک میکردم چه قدر من مشکل دارم ولی از وقتی مشکلات دیگران رو خوندم همش خدا رو شکر میکنم واحساس میکنم مشکلات من در برابر این مشکلات در حد صفره...امیدوارم موفق و پیروز باشید.خدا به همراهتون...
-
RE: شوهر فراری!!
سلام دوست عزیزم
خیلی خوشحالم که خدا رو شاکر هستید . بله واقعیت همینه که همه ما وقتی مشکلی برامون پیش میاد اونقدر روش متمرکز میشیم که اونو بزرگترین مشکل میدونیم و متوجه نیستیم که بدتر از این هم می تونست باشه .
دوست عزیز گذشته از نوع بیان خواسته ها که بسیار مهم هست و هیچ وقت نباید به گونه ای باشه که مرد احساس کنه که شما غر میزنید چون اکثریت مردها از غر زدن بدشون میاد
مشکل دیگری که هست تفاوت های کوچکی که بین عادت های خانواده ایشون با شما هست . همسر شما در خانواده ای بزرگ شده که اهل بیرون رفتن و گردش نیستند و همونطور که گفتید تفریح اونها اینه که تو خونه دور هم بشینند و برعکس اونها شما از بیرون رفتن و گردش لذت می برید .
ببینید ایشون الان 29 سالشونه و تغییر کردن تو این زمینه براشون سخت هست و این طبیعیه که نپذیرند و مقاومت کنند اما شما اگر واقعا خواستار تغییر این عادت ایشون هستید باید با همون نرمی و خوش زبانی سعی کنید که ایشون رو هم به بیرون رفتن و تفریح کردن علاقه مند کنید و سعی کنید زمانی که پیش میاد و بیرون هستید به هر دو شما خوش بگذره و هر دو لذت ببرید نه فقط شما لذت ببرید و برای اون از سر اجبار باشه سعی کنید که اینکار براش جذاب بشه . اما در کل دوست عزیزم امیدت رو از دست نده و بدون که اگر خواستار تغییر همسرت هستی راه سختی رو در پیش داری پس خسته نشو و محکم باش اما با مهربانی و لطافت های زنانه این مسیر رو طی کن
موفق باشید :72: