تحمل ندارم

سلام به همه دوستان

من واقعا نمی دونم باید چه کاری انجام بدم چون شوهر من با برادرم مشکل داره همیشه توی 1.7 ماهی که زندگی کردیم با وجود سکوت من اون مدام برای چیزهای کوچکی که پیش می یاد مدام تهانه میگیره حتی خیلی وقتها بهش گفتم که مشکلی که تو با برادرم داری به خودتون مربوطه اما خدا می دونه روزی نیست که از رفتارش شکایت نکنه هر راهی که به فکرتون برسه امتحان کردم بهش محبت کردم، قهر کردم، گریه کردم براش هدیه های جور واجور خریدم و غافلگیرش کردم اما هر دفعه با یک موضوع جدید که البته خودش پیدا می کنه دوباره بهانه گیری رو شروع می کنه دیگه خسته شدم دیگه تحمل غرغر شو ندارم عصبی و خسته شدم من هم مثل خیلی از خانمها سرکار میرم وقتی می یام خونه با وجود خستگی به خودم و مادرش( چون با ما زندگی میکنن) می رسم اما دیگه تحمل ندارم..... لطفا کمکم کنید[/b][color=#000[/b][/color]0FF][b]

سلام الهه خانم
پس شماهرروز همسرتان را درحالی ملاقات میکنید که یک پرونده شکایت زیر بغل دارد!

بنابر این حالا که همسرتان شما را یک قاضی میداند چرا بدرستی در جایگاه یک قاضی صبور نمی نشینید و راجع به پرونده جدید با او گفتگو نمیکنید و سعی نمیکنید بفهمید که حق با چه کسی است؟ این کار بهتر از آن است که به حرفهایش بی توجهی کنید و او را در این باره جری تر کنید ، سعی کنید پرونده او را بررسی کنید و بدون موضع گیری و پیشداوری مانند یک قاضی بیطرف به حرفهای او گوش بدهید و پرونده را ببندید .قاضی هم همینکار را میکند او نیز مجبور است صبور باشد و هر روز بدون وقفه به شکایات مردم رسیدگی کند.
آرزو میکنم مشکلتان هر چه زودتر به خیرو خوشی حل شود

باسلام
آرزو جان از این که پاسخ سئوالم را به این زیبایی دادی از شما ممنونم اما باور کن همیشه همین بوده من نقش یک قاضی را هم تجربه کردم به قضاوت نشستم اما فکر می کنم مشکل شوهر من و برادر من چیزی فرا تر از قضاوت من باشد. شوهر من خواهان قطع رابطه با برادرم میباشد!!! چرا؟ نمی دانم؟! حتی چند بار که احساس کردم شکایتی که می کند از ذهن خودش نشات می گیرد ازش پرسیدم: مشکل تو با برادرم چیست؟ اما جواب قانع کننده ای نداده آیا صرفا به خاطر اینکه دیگران با ما فرق دارند می توان از آنها متنفر شد؟ بد تر از همه این موضوع هر روز تکرار می شود تصور کن هر روز نزدیک ترین شخص به شما مدام غر بزنه راجع به یک موضوع تکراری واقعا دیوانه کننده است آیا باید واقعا با برادرم قطع رابطه کنم؟
از شما هم ممنونم آقای ابراهیمی اما شوهرم به مراکز مشاوره نمی آید.

سلام الهه جان

من مشکل شما را احساس میکنم چون شما بین دو عزیزی گیر افتاده اید که هردوشان را دوست دارید و مهمترین چیز برای شما این است که این دو را باهم دوست و رفیق ببینید ، حالا که این نیت زیبا و نیک در قلب شما وجود دارد که از قهر دو انسان که هر دوی آنها برای شما اهمیت دارند گریزان هستید پس کمی صبر و حوصله بخرج بدهید و از غر زدن شوهرتان دلگیر نشوید اما تن به قهر هم با برادرتان ندهید چون قهر با افراد فامیل عاقبت خوشی ندارد. البته این را با سیاست انجام دهید . شوهر شما هم قلباً از کاری که میکند راضی نیست و با غر زدن میخواهد شریک جرم بگیرد و بخود ثابت کند که کارش درست بوده است ، چه بسا که در افکارش نیز در رابطه با این موضوع درگیر است و بخودش هم غر میزند بالاخره قضاوت وجدان انسان را رها نمیکند. شما تنها کاری که باید بکنید این است که هرگز او را تایید نکنید البته فقط با سکوت اینکار را بکنید و نه با کلام !
چون تایید شما همانا و قهر چندین ساله همان !
او را در این باور تنها بگذارید مطمئن باشید بزودی از این فکر نادرست فاصله میگیرد و با شما همراه میشوید .

و خودتان را هم به آرامش دعوت کنید و فکرتان را بدون آنکه بنظر بی اعتنایی بیاید به چیز دیگر مشغول کنید تا بحران بگذرد.
غصه هم نخورید ما پشت شما هستیم :D
دعا را هم فراموش نکنید خدا با دلهای پاک است .

سلام الهه ز
آنچه که باید توجه کنید اینست که به هیچ وجه نقش قاضی را پیدا نکنید، البته بی توجهی هم نکنید.
بهترین روش که البته بسیار هم زمانبر است و نتایج آن تدریجی به دست می آید ، اینست که غیر مستقیم روی این موضوع کار کنید و خیلی هم خونسرد عمل کنید. مثل یک شخص ناظر

البته این کار احتیاج به خویشتنداری و اعتماد به نفس داره...
برای این کار شما باید خیلی خوب صحبتهای همسرتان را بشنوید. تا ریشه های اختلافش را دریابید. نه اینکه صرفا از حرفهای همسرتون ، بلکه از روش و حالتها و کارها و احساسهایش باید دقیق ریشه مسائل را استخراج کنید.

بسیاری مواقع ممکن است به اشتباه همسرتون تصور کند، شما بیشتر در تیم خانواده خودتون و به عنوان دفاع از آنها کار می کنید. و این را علیه خود می داند.
به نظر می رسد که همسرتان از اعتماد به نفس پائینی برخوردار باشد.
لذا در رفتار غیر مستقیم شما بیاد سعی کنید ضمن احترام به او با تعریف و تمجید از صفات مثبت و اعمال شایسته او ، عزت نفسش را افزایش دهید.
فراموش نکنید سرمایه شما در تغییر اشتباهات همسرتون فقط نقاط مثبت همسرتون هست. پس باید یک مدت انرژی بگذارید و این نقاط را برجسته کنید به شکلی که کاملا خود همسرتون هم دید مثبت به خود بگیرد.

البته کار دیگر هم این است که اگر برادر شما فردی منطقی و خود ساخته است، با او صحبت هایی بکنید، مبنی بر اینکه مسائل تحریک زای احتمالی را کاهش دهد.
معمولا حل این مشکلات در خانواده کاملا ممکن است، اما از نظر زمانی طول می کشد، مشروط بر اینکه شما در روشی که گفتم ثبات داشته باشید.
نمی شود شما هر چند روز یک روش جدید پیش بگیرید و منتظر تغییر نتیجه باشید.
سعی کنید در کنار همسرتون باشید، و با او هم حسی کنید.
مطالعه مهارتهای ارتباطی را در انجمن مقالات خانواده به شما توصیه می کنم.

سلام الهه
اميدوارم مشكلوتون هر چه زودتر حل بشه .
گفتي كه شوهرت روزي نشده كه از رفتار برادرت شكايت نكنه درسته ؟
حالا به چندتا سئوال بايد جواب بدي؟
يك‌ : آيا به شوهرت راجب به رفتن به مشاوره صحبت كردي يا نه ، جواب شوهرت را دقيقا بگو چي بوده ؟
دو : اول ازدواجتون چه طور بوده؟ دقيقا از همان روز اولي كه زندگي مشتركتان را شروع كرديد اين مشكل پيش اومد يا قبلش هم وجود داشته؟
سه : با برادرت صحبت كردي تا ببینی مشکل چیه ؟ و ایشون نظزشون چیه؟
جهار : شوهرت راجب به برادرت چي ميگه و شما در مقابلش چي مي گيد؟
پنج : زماني كه قهر كردي شوهرت فهميد به خاطر چيه؟
ششم: فكر مي كني كه مشكلت حل بشه يا نه.
حتما به این سئوالها یاسخ دهید.
متشکرم