اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
با سلام به همه دوستان
داستان زندگی من اینطوری که من با شوهرم حدود 7 -8 سال دوست بودم. الان هم حدود دو سال و نیم که با هم زیر یک سقف زندگی میکنیم. ما هر کدوممون از یک فرهنگ و عقاید خانوادگی هستیم.ولی خوب یه جوراییولی با مشکل با هم زندگی کردیم ولی خدا رو شکر کم کم همه چیز بهتر شده. ولی اون هر چی میگذره به عقاید مذهبی خانوادش نزدیکتر میشه.(البته از اونها هم بیشتر )البته اینهم بگم که وقتی با هم دوست بودیم و اوایل زندگی عین خودم بود(من هم مقید هستم ولی نه اونجور که اون میگه و حجاب روسری ندارم)تازگیها به من گیر داده میگه باید وقتی میری توی خیابون نباید یه تار موت هم بیرون باشه و باید مانتوی تنگ نپوشی و باید همه چیز رو بیشتر رعایت کنی.(در محافل خانوادگی ) وگرنه فکراتو بکن قبل از اینکه بچه دار بشیم تصمیمات جدی برای زندگی بگیریم(علی رغم احساساتمون) .ازدواجمون اگر اشتباه بود الان اگر نمیشه با هم سازگار بشیم تمامش کنیم اینم بگم که اون منو خیلی دوست داره . من هم همینطور . از این ور نمی تونم راحت زندگیمو از هم بپاشونم. مگر الکی(مردا خیلی راحت یه حرفهایی میزنن) و از اون ور برام سخته که سخت گیریهای اونو تحمل کنم .و یجوری دیگه زندگی کنم آخه 27 سال اینجوری بودم
خیلی وقتها سر همین موضوع تازگیها دعوامون میشه .
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
به نظر من اگر به حرفهایش توجه کنید دیگر به شما سخت نخواهد گذشت. اگر مردی بخواهد که همسرش فقط برای خودش باشد به نظر شما این بد است ؟ بنظرم این شدت علاقه او را به شما میرساند.
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
دوست عزیز سانی سلام
من هم با نظر دوستمون آرزو موافقم شوهر شما برای شما ارزش قائل هست که از شما میخواد که اینطور باشید اگر برخلاف این میگفت یعنی میخواست که شما مقید به مسئله حجاب و وضع ظاهرتون نباشید حق با شما بود و همه حق را به شما میدادند اما مطمئن باشید حتی اگر خدای ناکرده و به گفته خودتان کارتان به این دلیل به جدایی بکشد مطمئن باشید دادگاه در این مورد حق را به شوهرتان میدهد
من همیشه از اینکه شوهرم نسبت به وضع ظاهرم در بیرون از منزل و در مقابل نامحرم حساسیت نشان دهد لذت میبرم و می دانم چون مرا دوست دارد اینطور واکنش نشان میدهد باور کنید حفظ حجاب شما برای خودتان حرمت می اورد و از طرفی با نگاهی در جامعه میتوانید بفهمید که چقدر ظاهر ما خانمها میتواند در طرز رفتار مردان هوس باز جامعه تاثیر بگذارد
از خودتان سوال کنید که چرا میخواهید اینگونه باشید
اگر واقعا همسرتان را دوست دارید به حرف ایشان که کاملا منطقی هم هست احترام بگذارید
البته یک خرده هم به ایشان وارد هست که ایشان باید از اول با یک طرز فکر واحد و بدون تغییر با شما قدم در این راه میگذاشتند و به قول معروف از اول سنگهاشون رو با شما وامیکندن تا شما با توجه به این اعتقاد و طرز فکر ایشان تصمیم میگرفتید
ولی در نهایت ایشان خواسته نامعقولی از شما ندارند امیدوارم با دید منطقی تری به این قضیه نگاه کنید
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
بنده با نظر آرزو کاملاً مخالفم.مرد . . . میکند که بخواهد زنش را مالک شود.پس سانی خان گرامی:
شما باید با همسرتان پیش یک مشاور بروید،و پیش ا آنهم به او بگویید که مگر تو من را و حجاب من را پیش از ازدواج ندیدی و تا همین اواخر؟؟پس چرا حالا گیر می دهی!!؟؟؟تو مگر می توانی برای کوچکترین سخنی سخن از طلاق بگویی . . .
البته من مقصودم جبهه گیری نیست و گفتن این حرفها با آرامش و منطق است.موضوع دیگر این است که همسر شما دچار بدبینی نیست که خود گونه ای بیماری روانی است.
به هرحال اگر می توانید و ته دلتان می خواهید،به حرف او گوش فرا دهید و گرنه بخ صحبتهای بنده بیشتر بیندیشید.
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
من با نظر آقای گرد آفرید مخالف نیستم ولی به نظر من زن و شوهر این حق را دارند که از هم انتظاراتی داشته باشند و این انتظارات میتواند مذهبی باشد یا غیر مذهبی. آنچه مهم است اینست که هر دو طرف در زمینه انتظارات با هم توافق داشته باشند و یا با گفتگو به یک نتیجه مشترک برسند .
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
سلام sany
دوست عزیز
بازم هر چی باشه اون یه مرد هست و غیرت داره
اون شما رو دوست داره شک نکنید شاید این اتفاقاتی که در روز برا خانمها می افته باعثاین برخورد ها شده البته بد هم که نیست حجاب برا زن مثل صدفی که مروارید درونش هست
اگه حرف های او رو جدی بگیرید ضرر نمی کنید
RE: اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟؟؟؟
سلام sany
معمولا مشکلات بسیار حاد یک زندگی زناشویی ، از یک جای کوچک شروع می شود و با استدلالهای یک جانبه و افراطی رشد می کند.
هیچ زوجی یک روز بهاری از بستر بر نمی خیزند و به اتفاق هم بروند محضر و طلاق بگیرند. این حادثه پس از رشد یک سری مشکلات بدون بینش و بدون مهارت انجام می پذیرد.
یک مثال و نتیجه گیری به عهده خودتون
ما آدمها در بعد سخت افزاری به راحتی درک می کنیم که هر چیزی هزینه ای دارد.
مثلا یک انگشرت بدلی 2000 تومان است.
یا یک سرویس طلا 2000000 تومان
حالا هیچ آدم عاقلی تصور نمی کند که دومی خیلی بی انصافی هست و اولی عالی است.
چون می داند دومی ارزشش بیشتر است.
حالا که هر کس باید زندگی خود را از نظر اهمیت و ارزش قیمت گذاری کند. در یک زندگی شاید یک امر و نهی هم زیادی باشد تصور کنید مردی معتاد، که همسرش را می زند و در خانه هم زندانی اش کرده و اجازه تحصیل را هم از او گرفته. خب برای حفظ این زندگی واقعا هرچی هزینه کنیم از دستمون رفته است.
اما اگر زندگیمون را ارزشمند می دانیم ، حساب و کتاب می کنیم می بینم جز نقاط ضعف کمی ، بقیه مسائل حله.... خب حالا چه اشکالی داره یه میزان روی آن هزینه کنیم...
اما اگر بخواهید دنبال من و تو کردن و حق و حقوق و اینها برویم... آنجا باید تبعات آنرا نیز بپذیریم...