*** آیا دجال به دنیا آمده است ***
اخيراً خبري در تعدادي از سايت ها پيرامون تولد دجال منتشر شده است. حال آن که خبر مذکور صحيح نمي باشد. ابتدا به متن اين خبر توجه فرماييد:
درحاليکه چندي پيش به نقل از يکي از دانشمندان ديني کشور خبر باقي ماندن "فقط 5 نشانه ظهور" منتشر شد خبر تولد نوزادي عجيب الخلقه اسرائيل را فراگرفته است .
برخي منابع اسرائيلي طي روزهاي گذشته دست به انتشار خبري باعنوان تولد "دجال آخرالزمان " از بدنيا آمدن کودکي عجيب الخلقه در سرزمينهاي اشغالي فلسيطنيان خبر ميدهند که تنها يک چشم دارد و چشم سمت چپش روي پيشاني اش قرار گرفته و فاقد گودي زيرچشم و بيني است ،دراين اخبار تلاش شده اين کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفي شود .
براساس خبرنگار ما منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفي نوزاد مذکور بعنوان يک نوزاديهودي وي را با دجال که در کتب ديني اديان بزرگ اسلام ،مسيحيت و يهود ازوي بعنوان فتنه گر آخرالزمان ياد شده ،مقايسه ميکنند.
اين منابع با طرح اين سوال که آيا اين نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم ميکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه ميدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمي مدعي خدايي شده و فتنه گري در جهان را آغاز خواهد کرد .
انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمينهاي اشغالي آغاز و تاکنون بسياري از کشورهاي جهان را دربرگرفته است .
اين درحاليست که خبرنگار البرز درپيگيريهاي خود به سرنخ هايي براي استفاده ابزاري از اين نوزاد ناقص الخلقه دست يافته است .
اين پيگيريها حاکيست نوزاد مذکور چندي پيش در چين و ازيک پدر و مادر اهل اين کشور بطور ناقص متولد شد.
تولد اين کودک منجر به بروز ترس درميان اين خانواده چيني ميگرددتااينکه با پيشنهاد قابل توجهي ازسوي يک صهيونيست مواجه ميشوند.
اين يهودي با پيشنهاد کلاني اقدام به خريد نوزاد مذکور و انتقال وي به اسرائيل مينمايد.
کودکي که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگي دست وپنجه نرم ميکند به ابزاري براي تحقق آرمانهاي صهيونيست مبدل شده است.
باتوجه به اعلام تولد دجال درميان قوم يهود در احاديث شيعي و انتشارگسترده خبر مذکور اين امکان براي رژيم صهيونيستي فراهم ميشود تا ضمن تثبيت عقايد ديني يهود صهيونيست بر يهودي بودن اراضي فلسطينيان تاکيد نمايند.
دجال در عقايد شيعه :
براساس برخي روايات شيعي پيش از ظهور آخرين منجي عالم علائمي طبيعي و غير طبيعي درجهان رخ خواهد داد که به دو بخش اصلي و فرعي تقسيم بندي شده است .
براساس اين روايت علائم فرعي داري تعدد است وهمگي آنها پيش از ظهور بايد اتفاق بيفتد ولي تنها بروز يکي از علائم اصلي يا حتمي براي اعلام نزديکي ظهور منجي کفايت ميکند.
علائم حتمي براي ظهور :
1. خروج سفياني وخسف بيدا : در روايتي از امام علي بن الحسين(ع) مرويست که قيام حضرت قائم حتمي و امر سفياني نيز حتمي است و تازماني که سفياني نيايد حضرت قيام نخواهد کرد.
2. خروج يماني: امام صادق(ع) دراين باره ميفرمايند: سه کس در يک سال و در يک روز قيام ميکنند؛ خراساني و سفياني و يماني و در بين اين سه پرچم بهترين پرچمها از يماني است: زيرا پرچمي است که به حق دعوت ميکند.
3. صيحه آسماني: ندايي که ازآسمان شنيده ميشود و عالميان همگي اين صدا را خواهند شنيد ازجمله علائم حتمي شمرده ميشود .امام باقر در روايتي از اين نشانه ظهور چنين بيان ميفرمايند: صدايي از آسمان شنيده ميشود که حق با او (امير المومنين) و پيروان اوست. در اين هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.
4. قتل نفس زکيه:قتل نفس زکيه نيز از علائم قطعي ظهور شمرده ميشود و براساس روايتي از نبي گرامي اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اينگونه نقل ميشود که : مهدي ظهور نميکند تا اينکه نفس زکيه کشته شود.
5. ظهور دجال : براساس همين روايات دجال بعنوان فردي با يک چشم که از گودي معمول زيرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روي پيشاني اش قرارگرفته و داراي شمايل ترسناکي است و...نام برده شده است .
براساس روايات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و يک چشمي که و از اصل خلقت يک چشم ندارد به طورى که گودى حدقهاش نيست و ادعاي خدائي ميکند ،چشم چپش در وسط پيشاني او قرار دارد،متولد شده در ميان قوم يهود ازجمله ترسيم شده است.
در بيان ديگر مشخصات ظاهري دجال ميخوانيم : مردي چاق و سرخ روي است ( در برخي منابع ذکر شده است که لحاظ بزرگي هيکل هيچ انساني از ابتداي خلقت مانند او وجود نداشته است ) ،موهايش مجعد است،پايش لنگ است، داراي قدرتهاي فوق بشري و جادوئي است به نحوي که تصور ميشود مرده را زنده ميکند و در قحطي مردم را طعام ميدهد.
هفتاد هزار ترک ، يهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، باديه نشين و زن از او پيروي مي کنند به هرخرابه اي برسد مي گويد گنج هايت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمي شود.
طول حکومتش چهل روز است و در اين مدت همه را به کفر ميکشد
براي نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رويت وي خواندن سوره حمد و خانه نشيني و توکل بر خدا توصيه شده است
اما تاکنون برسراين مطلب که آيا دجال يک انسان است يا تعبيري از يک رويداد يا ابزار است ترديد وجود داشته است .ازهمين رو دلار آمريکا،تلويزيون ،ماهواره و..ازجمله تعابيري است که از دجال در زمان کنوني نام برده ميشود.
اما انتشار خبرتولد اين کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نيز درحال نشر است " انسان " بودن دجال را ميتواند تقويت نمايد.
همانگونه که ملاحظه فرموديد، چنان ادعا شده است که کودک مذکور همان دجال آخرالزمان مي باشد و اسراييل در تلاش است تا وي را براي ايفاي نقشش در آينده زنده نگه دارد. اما آيا اين ادعا صحيح است؟
کودکي که در تصوير فوق ملاحظه مي فرماييد، مبتلا به يک ناهنجاري شديد تکاملي مغز با نام هولوپروزنسفالي و يک نوع خاص از اين بيماري با عنوان سيکلوپيا مي باشد. اين بيماري يک بيماري بسيار خطرناک و مهلک بوده که باعث عقب ماندگي شديد ذهني فرد مبتلا شده و منجر به مرگ وي در همان دوره ي کودکي مي گردد. به طوري که غالب افراد مبتلا به سيکلوپيا در همان سال اول زندگي مي ميرند. همان گونه که در تصوير ملاحظه مي فرماييد، کودک مذکور اينتوبه بوده و با دستگاه هاي کمکي، به زور زنده نگه داشته شده است و عليرغم اين تميدات به زودي از بين خواهد رفت.
لازم به ذکر است که کودک مذکور اولين نمونه از افراد مبتلا به اين بيماري نبوده و آخرين آن ها نيز نمي باشد. بلکه بيماري هولوپروزنسفالي و به خصوص شديدترين نوع آن يعني سيکلوپيا، يکي از بيماري هايي است که در علوم پزشکي به خوبي شناخته شده است.
براي کسب اطلاع بيشتر پيرامون اين بيماري مي توانيد به آدرس هاي اينترنتي زير مراجعه فرماييد:
http://en.wikipedia.org/wiki/Cyclopia
http://www.medterms.com//main/art.asp?articlekey=15530
http://www.wisegeek.com/what-is-cyclopia.htm
http://www.lpfch.org/fundraising/news/winter05/research.html
http://www.phreeque.com/parasitic_twins.html
http://www.nurseminerva.co.uk/twins.htm
بنابراين همانگونه که ملاحظه فرموديد، کودک مذکور مبتلا به بيماري سيکلوپيا مي باشد و دجال آخرالزمان نيست. براي اين امر دلايلي وجود دارند که مهمترين آن ها عبارتند از:
1 – کودک مذکور عليرغم تمهيدات پزشکي انجام شده به زودي خواهد مرد و به سن جواني و بزرگسالي نمي رسد و نمي تواند نقش دجال را ايفا کند.
2 – مطابق روايات نقل شده از معصومين، عمر دجال بسيار طولاني بوده و وي حتي در زمان قبل از پيامبر اسلام (ص) نيز وجود داشته است. بنابراين اين کودک که تاره به دنيا آمده است نمي تواند دجال باشد. (براي بررسي روايات ذکر شده، به مقاله ي فراماسونري: دجال آخرالزمان مراجعه فرماييد.)
3 – کودک مذکور، اولين کودکي نيست که با بيماري مذکور به دنيا آمده است. بنابراين کودکان مشابه با وي که قبل از او به دنيا آمده اند نيز مي توانستند کانديد دجال بودن باشند، حال آن که همگي آن ها فوت کرده اند.
4 – علم پزشکي هنوز در زمينه ي علوم اعصاب و نورولوژي بسيار ناتوان است و در حال حاضر توانايي درمان کودکان مبتلا به ناهنجاري هاي شديد مغزي را ندارد و در آينده ي نزديک نيز نخواهد داشت. بنابراين نمي تواند کودک مذکور را زنده نگه داشته و پرورش دهد. به همين دليل احتمال دجال شدن وي منتفي است.
5– کودکي که نمي تواند به خودي خود حتي به راحتي نفس بکشد، چگونه ممکن است بتواند بزرگترين جنايات تاريخ بشر را رقم زند و چگونه مي تواند بزرگترين دروغگوي تاريخ باشد؟
6 – کودکي که مبتلا به شديدترين ناهنجاري تکاملي مغز و بدترين نوع عقب ماندگي ذهني است و حتي در انجام کارهاي روزمره ي زندگي نيز ناتوان است، چگونه مي تواند مکارترين موجود تاريخ لقب بگيرد و اکثريت مردم را فريب دهد.
7 – کودکي که از اولين ساعات زندگي در معرض ديد عموم است و اخبار مربوط به وي با دقت و وسعت زياد منتشر مي شود، به فرض محال رسيدن به سن بزرگسالي، چگونه مي تواند بزرگترين دجال تاريخ باشد. حال آن که همان مردمي که او را از کودکي به عنوان دجال مي شناسند، مي فهمند که نبايد به سخنان وي اعتماد کرد.
دلايل فوق و صدها دلايل ديگر وجود دارند که نشان مي دهند که کودک مذکور و کودکان مشابه وي دجال نيستند. عزيزان خواننده اي که قصد دارند با دجال آخرالزمان آشنا شوند، مي توانند به مقاله ي « فراماسونري: دجال آخرالزمان » مراجعه فرمايند تا اين دروغگوي بزرگ تاريخ را بيشتر بشناسند.
لازم به ذکر است که ممکن است هدف صهيونيست ها از انتشار خبر فوق، گمراه کردن افکار عمومي از دجال اصلي آخرالزمان باشد تا اين موجود خبيث بتواند با خيال راحت به فتنه انگيزي ادامه دهد.
اين مطلب با توجه به خطري که اين خبر کذب ممکن بود براي جامعه ي مهدوي کشور ايجاد کند، به صورت فوري نگاشته شده است. خوانندگان عزيز وبسايت نويسنده ي اين مطلب را به دليل تفاوت نحوه ي نگارش و رفرنس دهي آن عفو فرمايند. از عزيزان در خواست مي شود تا در صورتي که اين مطلب را مفيد دانستند، آن را به سرعت در اينترنت منتشر نمايند.
منبع
RE: *** آیا دجال به دنیا آمده است ***
فراماسونری چیست؟
می توان گفت این سؤالی است که افراد بسیاری قادر به پاسخ دادن نیستند و یا اطلاعات دقیقی در این رابطه ندارند. این در حالی است که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت این تشکیلات، برای ما مسلمانان امری لازم و ضروری است.
کلمه ی ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. ماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولت های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل می کند. کسی که عضو فراماسونری است، ماسون یا فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نام دارد. یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist = دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند. فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود، کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و موفق به کشف و افشای اسرار آنها شوند. همه ی این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله یک توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی «شیطانی» است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.»
کتاب «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» نوشته ی دکتر جان – کولمن، در این زمینه چنین می گوید: « دلیل موجودیت نظامهای پنهانی مانند سلحشوران اورشیلم، سنت جان و مردان میزگرد و گروه میلنر و سایر اجتماعات مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از زنجیره ی گسترده ی فرماندهی سلطه گری جهانی را تشکیل می دهند که از باشگاه رم ، سازمان ناتو، مؤسسه ی سلطنتی امور بین المللی تا سرسلسله ی توطئه گران، یعنی کمیته ی 300، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان و اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. »
یک توضیح: در کشور های غربی گروه های مختلف مخفی و سری فعالیت می کنند که بعضآً نام های اغواگری چون ( Illuminati = روشن ضمیران، روشن فکران ) و ... دارند. اکثر گروه های نامبرده ، گروه هایی توطئه گر و پیرو اهداف شیطانی هستند که دست بسیاری از آن ها برای محققین رو شده است. اکثر این گروه ها با وجود تفاوت های ظاهری، عقاید مشترک و اهداف یکسانی دارند. اسامی که به این گروه ها اطلاق می شود عبارتند از: Theosophical Society (نامی که به هیچ عنوان درخور آنان نیست)، Occult، Secret Society، Illuminati، The Committee of 300،Masonry و Freemasonry. از این به بعد وقتی از ماسون ها یا فراماسون ها سخن می گوییم ، علاوه بر اعضای Freemasonry و Masonry به طور خاص، منظورمان اعضای گروه های دیگر نیز به طور عام می باشند. چرا که این گروه ها همگی عقاید و اهداف مشترکی دارند.
منشأ فراماسونری
فراماسونری عمده ی تعلیمات خود را از حکومت طاغوتی و شیطانی مصر باستان کسب کرده است، هر چند تعالیم اندکی نیز از بقیه ی حکومت های الحادی فراگرفته است. در هر صورت رد پای حکومت طاغوتی فرعون های مصر باستان را می توان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.
شواهدی که بر این مدعا صحه می گذارند، به قرار زیرند:
1 – نقوش اهرام، مجسمه های ابوالهول و همچنین نوشته های هیروگلیف در سراسر لژها و نشریات ماسونی به چشم می خورد.
2 – دعاهایی که فراماسون ها می خوانند، مملو از عبارات مصری است که در زمان فراعنه استفاده می شد. برای نمونه: (مَعَت نِب مِن آ، مَعَت بَ آ = بزرگ است استاد فراماسونری ، بزرگ است روح فراماسونری)
3 – یکی از نمادهایی که در فراماسونری کاربرد فراوان دارد، علامت و نماد « چشم جهان بین :All seeing eye » است که به صورت یک هرم و چشم در انتهای آن می باشد. این نماد مربوط به یکی از خدایان مصر باستان بوده است.
4 – « ستاره ی شش گوش » علامت و نماد بحث برانگیز فراماسونها.
این علامت در افکار عمومی به عنوان نماد «یهودی ها» شناخته شده است و به آن « ستاره ی داوود » یا « مهر سلیمان » هم می گویند؛ ولی در حقیقت این نماد هم جزء نمادهای الحادی بوده که بر اساس تفکرات الحادی مصر باستان ساخته شده است و نماد تعادل طبیعت بین زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه های ماه و خورشید و.... است. البته علامت مذکور در مکتب های الحادی دیگر، مانند هندوییسم و دیگر مکتب های شرقی نیز با مفاهیم مشابهی به کار می رود. نکته ی مهم این است که این تفکر تعادل عالم خلقت، متفاوت با دیدگاه اسلام است. در اسلام نیز مفهوم تعادل وجود دارد، اما در دیدگاه اسلامی، این تعادل مخلوق خداوند یکتاست. امّا در مکاتب شرک آمیز نامبرده، این تعادل را خدایان مختلفی با کمک هم ایجاد کرده اند. برای مثال در تفکر مصر باستان، از امتزاج قدرت خدایانIsis و Osiris، تعادل در عالم خلقت ایجاد شده است.
نکته ی عجیبی که وجود دارد، این است که شیطان پرستان نیز علامت مذکور را قویترین علامت خود می دانند و از آن در مراسم شیطانی خود استفاده می نمایند. در کتاب « Web of Darkness : شبکه ی تاریکی » اثرSean Sellars (شیطان پرست معروف) در زیر این علامت نوشته شده است :
« این علامت، قوی ترین علامت در شیطان پرستی است. ستاره ی شش گوشه از شش ضلع، شش گوشه (زاویه) و شش مثلث کوچک درست شده است که معرّف عدد 666 می باشد. » این عدد در بین مسیحیان و نیز شیطان پرستان عددی ویژه و خاص است و نشان دهنده ی دجال یا Antichristمی باشد.
هدف اصلی شیطان پرستان و فراماسونها به حکومت رساندن Antichrist است؛ به همین دلیل است که ستاره ی شش گوش، بهترین و قوی ترین نمادشان محسوب می شود.
در ادامه در کتاب نوشته شده است که حتی کلمه ی « hex » که در زبان انگلیسی به معنی نفرین و تلاش برای آسیب رساندن می باشد، از کلمه ی « HEXAGRAM : ستاره ی شش گوش » گرفته شده است. »
5 – افسانه ی ایزس (Isis) یا زن بیوه، نیز از دوران مصر باستان اقتباس شده است. فراماسونها اعتقاد دارند که تمام ماسونها فرزندان زن بیوه می باشند. همان طور که ذکر شد در باور مصریان قدیم، Isis و Osiris الهه های مصر باستان بودند که در اثر ازدواج آنان تعادل طبیعت به وجود آمد. بعد از مدتی Osiris مرد و خدای شهر های مردگان گشت. بدین ترتیب Isis بیوه شد.
6 – علامت آنخ (Ankh) که نماد Isis است و در لژهای ماسونی به کار می رود. این علامت امروزه به عنوان سمبل جنس زن و نشانه ی فمینیست ها (Feminists) نیز به کار می رود. رواج تفکر فمینیستی در جهان نیز مشکوک بوده و احتمالاً توطئه ای از جانب ماسون ها می باشد. (فمینیسم دیدگاه تساوی حقوقی زن و مرد اسلام و سایر ادیان الهی را قبول ندارد و به بهانه ی احقاق حقوق زنان، در جهت اهداف استعماری قدم برمی دارد.)
7 – ستون سنگی با نوک هرمی (Obelisk): این نماد که نماد زایندگی و باروری در مصر باستان بوده است، در بناهای ماسونی متعددی به کار رفته است.(11)
توجه کنید که Obelisk ها دقیقاً به شکل فوق می باشند و به صورت ستون سنگی منشوری شکل هستند که سطح مقطع مربعی دارند و در انتهای آن ها نیز همیشه هرم وجود دارد. بنابراین بناهایی که ویژگی های فوق را نداشته باشند، Obelisk محسوب نمی شوند. برای درک بهتر این مطلب به اشکال زیر توجه فرمایید:
برای دریافت بقیه مقاله به آدرس زیر مراجعه کنید
یک نظر شخصی :
توجه کنید که در سالهای گذشته توسط معماران غربی آبلیسک مکه ( نماد شیطان که حجاج به آن سنگ می زدند ) خراب شده و به جای آن یک دیوار معمولی ساخته اند تا به آن سنگ زده شود ، اما نماد آبلیسک را در میادین اصلی اروپا ساخته اند که یک نماد رسمی برای شیطان است ، آیا این به این معنی نیست که شیطان نباید رجم شود ؟؟؟؟ ( سنگ زده شود )
RE: *** آیا دجال به دنیا آمده است ***
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...1bf65822e1.jpg
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...9c55a46dc9.jpg
بزرگترین سازه ساخته شده به دست بشر تا کنون !
این برج درست کنار کعبه در حال ساخت است آیا میدانید که این برج که ابراج البیت نام دارد قرار است چه کار کند ؟
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...b4510e6983.jpg
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...e3f34f1a24.jpg
در شب ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ در ساعت ۱۱ و ۱۱ دقیقه روز سایه این برج شیطانی بر کعبه احاطه داشته باشد میدانید یعنی چه ؟
یعنی شیطان بر خدا تسلط یابد
زمانی بتها داخل کعبه نفوذ کرده بودند که فنا شدند اینها که بیرونند. ابليسک در فراماسونری و نحلههای رازآميز و شيطانی سخت مورد تکريم است. نماد مقدس پاگانيسم در مصر باستان است و مظهر آلت تناسلی شیطان به معنای حلول يا دخول شيطان در کالبد انسان يا تسليم روح خود به شيطان و اخذ نيرو از او، آنگونه که در نمايشنامه «دکتر فائوستوس» کريستوفر مارلو يا «فائوست» گوته به تصوير کشيده شده و در سالهای اخير به وفور در فيلمهای سينمایی هالیوودی اسراییلی به شکل حلول مستقيم شيطان در جسم انسان يا باروری انسان از شيطان يا موجودات فضای ترويج میشود.
اين همان نماد کهن شيطان در صحرای عرفات (21 کيلومتری شمال مکه) است که هر ساله توسط ميليونها زائر خانه خدا به تاسی از ابراهیم خلیلالله در مناسک «رمی جمرات» در سه نوبت سنگ باران میشد. برج شیطان در گزارشات تاریخی فراماسونها به عنوان ساختمان شیطان میدانند که به شکل آبلیسک است و زاویه آن به نحوی طراحی شده که سایه آن بر روی بیت الله الحرام بیفتد و قرار است ساخت آن در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ (سال برقراری نظم نوین جهانی) ساعت ۱۱/۱۱ (عدد مقدس فراماسونها) به پایان برسد. تعداد طبقات آن هم ۷۲ تاست که آن هم عدد قدرت در شیطان پرستی است. چشم خادم الحرمین (ملک عبد الله) پادشاه عربستان روشن. حالا میتوان معنای کشتار شیعیان ایرانی در حجاز سرزمین موعود به دستور آلشیطان بیشتر درک کرد.
در سالهای اخير، حکومت ماسونی سعودی سه نماد باستانی راکه نه تنها از نظر مناسک اسلامی بلکه از نظر تاريخ اديان و اسطورهشناسی نيز واجد اهميت منحصربهفرد است، برداشت و به جايش ديواری ساده گذارد. با اين تغيير، که قطعن تصادفی نبود، «رمی شيطان» از غنیترين نماد برائت انسان از شيطان تهی شد. در فضايی نماد ابليسک از مناسک حج حذف میشود که سر نورمن فاستر (لرد فاستر تمس بنک) معمار بزرگ انگليسی و ماسون بلندپايه که بازسازی مکه به دست اوست، در سراسر جهان نمادهای ابليسک يا به تعبير ديگر «هرمهای ايلوميناتی» به پا میکند.
منبع