+معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام به همه دوستانه عزیز هم تالاری ،
میخوام از دوستان متاهل بپرسم کدام یک از معیارهایی که قبل از ازدواج داشتید بنظرتون مهم نبودند و چه معیارهایی را درنظر نگرفتید که الان فکر میکنید مهم بودند و باید در نظر میگرفتید. ممنون میشم اگه دلیل جوابتون را هم بگید.
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام سید :72:
حالا نمیشه ما مجردها هم نظر بدیم گناه داریم ها :311:
خب همان طور که می دانیم افراد در طول مدت زمان و با کسب تجربه های متعدد ... نگرش ها و معیارهای متفاوتی را مدنظر قرار می دهند..
یک فرد از هنگام کودکی تا مرحله کامل بلوغ فکری... معیارهای خود را دائم تغییر می دهد به همین دلیل ما اغلب اشاره می کنیم در امر ازدواج یکی از مهم ترین معیارها::
یکم: بلوغ فکری و استقلال و آزادی عمل است
دوم:عدم اختلاف با خانواده فعلی خود است
سوم:مسئولیت پذیری یک جوان است
.....و....غیره
بنابراین تاکید بر این است .. تا هنگامی که معیارهای ما ثبات کامل نیافته اند(بلوغ فکری) دست به انتخاب و ازدواج نزنیم زیرا امکان تغییر افکار و الویت های ما زیاد است.
............................................
بنده تنها یک توضیح کوتاهی دادم... آخـــــــــر چون این تاپیک متاهل ها هست نه :163:
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام:72::
به تالار همدردی خوش آمدید و بحث زیبایی را مطرح کردید..البته متاهلین می توانند بسیار خوبتر به این سوال پاسخ دهند و نقاب گرامی مقدمه به حقی را مطرح نمودند و من با اینکه هنوز به معنای عام متاهل نیستم ولی خب شاید چون نامزد دارم و در شرف ازدواج هستم بتوانم تا حدی به سوال شما پاسخ دهم..
من خودم معتقدم که انسان ها معیارهای خود را بر پایه دوچیز باید بریزند:
1)عقل و منطق
2)عشق و محبت
و همه انسان ها سعی می کنند تا حدی در راستای همین دو مقوله بالا حرکت کنند ولی گاها برخی افراد بنا به دلایلی که زندگی پیش پای آنها می گذارد یا تجربیات دیگران یکی از دو مقوله بالا را نادیده گرفته و تنها در سایه یکی از موارد بالا حرکت می کنند که از نظر من به سعادت همیشگی ختم نمی شود چون دو مورد بالا در کنار هم از نظر من ضامن موفقیت و شادی در زندگی مشترک هستند...
نمی خوام در اینجا از معیارهای خودم بگم چون نیازی نیست و سوال شما از تغییر این معیارها بود..باید بگویم هر دختر و پسری قبل از ازدواج معیارهایی دارد که دختران در برخورد با خواستگاران مختلف و پسران در خواستگاری رفتن هایشان این معیارها را در حیطه عمل می گذارندد و می سنجند..
همیشه به یاد دارم جز معیارهای ظاهری همسرم برایم قد بلند و مو و چهره خوب مهم بود و همیشه سایرین به من می گفتند آنقدر سر این موضوع پافشاری کن تا آخر یک مرد قد کوتاه و کچل و چاق نصیبت شود...نمی گویم مورد دوم بد است نه ..منظورم معیار هر فرد است ولی من در مرور زمان فهمیدم که ظاهر یک فرد اصلا اهمیت ندارد..به جرات می گم شاید تا یکسال قبل اگر مردی قد کوتاه داشت من ردش می کردم و اصلا برایم هیچ چیز دیگرش مهم نبود...:163:
می بینید:
همه انسان ها همین هستند ..خانم ها یک سری معیار دارند و اقایون هم همینطور...
ولی به مرور که بزرگتر شدم دیدم خیلی چیزهای دیگر در زندگی مهم است ..دوستانم را دیدم که گاها مردهایی انتخاب می کردند که من هیچ زمان نمی پسندیدم ولی خوشحال و خوشبخت بودندو من همیشه متعجب که چرا همچین فردی را انتخاب کردند..ولی به مرور زمان دیدم معیارهای ظاهریم پیش پا افتاده هستند و اگر در سنین 20 تا 24 سال به این معیارها بیشتر تمایل داشتم بعد از 24 سال و تا الان که 26 سال دارم فهمیدم این کار بسیار بسیار بسیار غلط بوده است و وقتی به گذشته نگاه کردم دیدم تنها من با اقایونی وارد بحث ازدواج شده بودم که قد بلند داشتند!!!!:311:
خب مقدمه بالا را من تنها در رابطه با ظاهر افراد داشتم ولی کم کم معیارهایم باطنی تر شدند به واقع می گم وقتی برای اولین بار نامزدم را دیدم جذب پشتکار و تلاشش شدم و سر به زیری مفرطی که داشت...در حالی که تا قبل از آن هنوز برایم ظاهر اهمیت داشت ...کم کم که گذشت و مراودات ما برای شناخت هم آغاز شد دیدم چه بسیار معیارهای درونی که من می خواستم همیشه و ایشان داشتند..و ججالب اینکه بسیار هم قد بلند بودند!!!:310:
بهتره این طور قضیه رو بیان کنم که من معتقدم انسان هر آنچه را که در ذهن می پرورد نصیبش می شود..من به واقع می گویم بیشتر معیارهای که می خواستم در نامزدم پیدا کردم و حجت موجه من زمانی شد که معیارهایمان را دور از چشم هم روی کاغذ نوشتیم و به هم دادیم و برایم قابل باور نبود که حدود 95-90 درصد معیارهای من و ایشان یکی بود و خودمان هم متعجب شدیم و فقط اختلافاتی که در مذهب بود با کمک هم و صبر حل کردیم و دو خط را به هم نزدیک کردیم و حالا هردو راضی هستیم...
در خود من و معیارهایم همیشه مردی پایبند اخلاق ..کاری..سر به زیر..عاشق..گرم..صادق..مهربان.. .فرهنگ مساوی با خانواده ام ... از نظر مالی هم وزن بودن و مذهب مهم بود که تنها تفاوت اندکی در مذهب بود که با کوتاه اومدن من و ایشان در پاره ای موارد توافق حاصل شد و در ضمن هم شغل بودن ..برای من اینکه همسرم پزشک باشد بسیار مهم بود چون در شغل ما درک متقابل بالایی نیاز است به خصوص مرد که باید زن را درک کند و ایشان به واقع خوب روابط و کار من را درک می کنند ...و منم ایشان را...
خلاصه اینکه معیارهایم را به معیارای باطنی والا تغییر دادم و نه تنها فرد با درون زیبا نصیبم شد(خدا رو شکر) که خدا خواست و ظاهرش همان شد که من همیشه ارزو داشتم. و خواهرم همیشه می گه سارا انقدر آرزوی همچین مردی از لحاظ باطن و ظاهر را کردی که خدا در دامانت گذاشت..من نتیجه صبر و مطالعه خوب در رابطه با همسر نمونه را امروز در اغوش دارم..
به نظرم باید همه جوانان سن ازدواج مقالات و مطالب و تجربیات دیگران را بخوانند و درس بگیرند تا موفق شوند چون من کردم و اکنون واقعا از انتخابم راضی هستم از هر لحاظ...
و البته این نکته هم بگویم تا زیر یک سقف نرویم و با مشکلات برخورد نکنیم نمی توان نظر قطعی داد و آن زمان است که معلوم می شود چند مرده حلاجیم!!! و لی شکر خدا تا اکنون راضیم و همسرم همان معیارهایی دارد که همیشه ارزو داشتم....
** ببخشید اگر زیاد صحبت کردم در ادامه منتظر نظر سایر دوستان هستم...
با تشکر:72:
سارا
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام سارا و نقاب عزیز
ممنون از پاسخهای خوبی که دادید. من گفتم فقط متاهلها چون سوال مقایسه بود و معلومه مجردها نمیتونند جواب بدهند چون چی را با چی میخواهند مقایسه کنند :311: البته بگم من خودم هم هنوز از مزایای مجردی برخوردارم :316:
من حدود یکسالی هست که عضو تالار هستم و کما بیش هم بحث های دوستان را پیگیر بودم اما کمتر در بحث ها شرکت میکردم که امیدوارم از این به بعد بیشتر بشه. فکر میکنم بشه نتیجه خوبی از بحث ها گرفت. معمولا در دنیای واقعی مشکلاتی از قبیل محدودیت زمان، حریم خصوصی افراد و... مانع از پرداختن به چنین بحث هایی میشه.
نقاب جان میشه بگی از کجا میشه فهمید معیارهامون ثبات پیدا کرده؟
سارا جان مثال خیلی خوبی زدی. در واقع برای شما ظاهر مهم بود که بعدا به این نتیچه رسیدی خیلی هم مهم نیست. بهرحال خیلی خوشحالم که همه چیز مطابق آنچه دوست داشتی پیش رفته.
منتظر نظر بقیه دوستان هم هستم:72:
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سید1387
نقاب جان میشه بگی از کجا میشه فهمید معیارهامون ثبات پیدا کرده؟
سلام,
در جواب این سوال شاید متن زیر کمکت کنه؛
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
چه زمانی باید واقعا به فکر انتخاب همسر باشیم ؟
پاسخ زمانی که معیارهای شما شکل حقیقی به خود گرفت و ثابت ماند . حالا از کجا بدونیم اصلا معیار ما چیه کی ثابت میشه ؟
در نظر داشته باشید همه ما ادما یک سری معیارهای مشترک داریم برای انتخاب همسر مثلا در آقایون : اکثرا از همون سن 16 سالگی اگه ازشون بپرسید همسر شما چه خصوصیاتی باید داشته باشه جواب میدن زیبا باشه خوش اندام باشه و... خب همین سوال رو از یه آقای 30 ساله هم که ازدواج نکرده بپرسید مطمئنا همین موارد در معیارهاشون قرار داره حالا اگر در درجه اول نباشه به هر حال یه جایی قرار داده می شود یا در دختر خانمها : خوش تیپ باشه جذاب باشه پولدار و تحصیل کرده باشه و .. همه اینا معیارهای مشترکه اما معیار حقیقی کی شکل میگیره ؟
یه موقعه ای شما یه کاری انجام میدید که فکر میکنید این کار درسته و خب چون الان این فکرو میکنید پس اونکارو انجام میدید حالا مثال عشقی میزنم شما فرض کنید یه پسر 18 ساله هستید خب عاشق یه دختر 16 ساله میشید و پاتونم توی کفش میکنید که اگر این خانم نشد دیگه هیچکس حتی بعضی ها اقدام به خودکشی هم میکنند اما همین آقا پسر زمانی که شد 19 ساله یا 20 ساله میبینه که وای چقدر اونروز اشتباه میکرده و اون شخصی که انتخاب کرده اصلا اونی نبوده که میخواسته و اصلا معیارهاش الان یه چیزه دیگس این طبیعی که به صرف رشد عقلانی معیارها و نیازهای ما در سنین مختلف تفاوت میکنه اما یه زمانی میرسه که معیارهای شما تغییر آنچنانی نمیکنه و حدود 2 یا 3 سال متوالی معیار شما از انتخاب همسر ثابته یعنی فهمیدید که چه کسی میتونه شما رو خوشبخت کنه اون زمان ، زمانیست که معیارهای حقیقی شما شکل گرفته فراموش نکنید انسان در هر مرحله ای زمانی که رشد میکنه و وارد مرحله ی بعدی میشه معیارهاش هم تغییر میکنه مثلا تا قبل از دانشگاه معمولا افراد یکسری معیار دارند و این در حالی که بعد از دوران دانشگاه معیارهاشون تغییر میکنه یا مثلا تا اوضاع مادی طرف یه تکونی می خوره و اصلا دیدشون به همسر کلی فرق میکنه
http://www.hamdardi.net/thread-8127.html
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام کیوان جان
ممنون از توضیحاتتون. البته من این مقاله را قبلا خونده بودم. من حرف شما را تا حدودی قبول دارم که اگه 2-3 سال معیارهاتون یکسان بود یعنی به ثبات رسیدید. من در یک تاپیک جداگانه در مورد معیارهام بحث خواهم کرد و از نظرات دوستان استفاده خواهم کرد.
با تشکر
سید
RE: معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام
من وقتى مجرد بودم،مهمترين ملاك برام ايمان بود.اما دلم ميخواست همسرم یه فرد مومن اما روشنفكر باشه.
دوست نداشتم همسرم از اين پسراییi باشه كه تا یه دختر ميبينن،دست و پاشونوگم ميكنن یا موقع صحبت با یه دختر همش به زمين نگاه ميكنن باشه.متوجه نمى شدم كه اين رفتارها همش ميتونه از ايمان بالاى ىه مرد باشه..
اما الان كه حدود 5/1از ازدواجم ميگذره،با اين كه بينهايت از همسرم راضيم،دوست دارم با ایمان تر باشه!
دوست دارم تو كارهاى دينى موشوقم باشه.
دوست دارم با ديدنش به ياد خدا بيافتم..
فلسفۀ ازدواج،آرامش پيدا كردن انسانها در كنار همدیگره، هر چقدر با ایمانتر باشن،بيشتر ميتونن مایه ی آرامشه دیگری بشن.چون خودشون به منبع آرامش(خدا) بيشتر متصلن.
نميگم زندگى بدونِ خدا،بلكه ميگم حتى زندگى كه خدا توش كمرنگ هم باشه خِییییییییییییییییلی زود جذابيت خودشو از دست ميده. فقط خداس كه ميتونه يك عمر يك آدم رو برات مثل روز اول جذاب و دوست داشتنى نگه داره..
RE: +معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام من دوسال است با همسرم زندگی میکنم.
از اینکه معیارهای محکم و خوبی داشتم بسیار خوشحالم.
فضایل اخلاقی مثل دروغ نگفتن. صادق بودن. با ایمان بودن. با نماز بودن و همه آنچه خودتون میدونید بهترین معیارها هستند حتی برای کسانی که خودشون این طوری نیستند . چون فقط همین اینها برای آدم تو زندگی میمونه و زندگی آن قدر پستی و بلندی داره که همه معیارها مثل زیبایی و پولداری و غیره فنا میشه.
خودتون عاقل باشید و معیار های فنا ناپذیر را انتخاب کنید
RE: +معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام به همه دوستان
من الان 2سال و نیمه که ازدواج کردم مطالبی که من مینویسم فقط به درد خانم ها میخوره .
1 - مهمترین چیز ایمان طرف مقابله البته اگر خودتون اعتقاداتی دارید . منم مثل دوستی که قبلا جواب داده الان دوست دارم که شوهرم با ایمان تر از چیزی که هست بود.
2 - این که میگن ظاهر مهم نیست اشتباهه خیلی هم مهمه اولین چیزی که باهاش طرفید ظاهر فرده و سالها باید تحملش کنید اگر کوچکترین چیزی تو ظاهر طرف مقابل اذیتتون میکنه بدونید که تا آخر عمرتون همین طور خواهد بود
من نمیگم خیلی زیبا باشه چون زیبایی نسبیه و برای هر فرد معیاراش متفاوته .پس کسی رو انتخاب کنید که به دلتون نشسته . و به حرف کسایی که میگن ظاهرمهم نیست توجه نکنید مگر اینکه خیلی به خودتون اطمینان دارید
3 - توجه به تیپ مهم نیست چون بعدا خودتون میتونید به شکلی که میخواید از همسرتون بخواید که تغییرش بده حتی فقط برای زمانی که با شماست . البته اگر همسرتون دوستون داشته باشه این کار رو میکنه .
4 - داشتن صداقت و دروغ نگفتن هم خیلی مهمه که نمیدونم اونو چه جوری میشه فهمید . ولی خیلی مهمه .
امیدوارم همه مجردا وقتی ازدواج میکنن خوشبخت باشن .
RE: +معیار هاتون چقدر تغیر کرد ؟(متاهل ها جواب بدید)
سلام چقدر موضوع جالبی رو گفتین.
شاید موارد زیادی باشه اما کلا کم کاری هایی که من الان در ذهن دارم موقع خواستگاری،به این شرحه:
ظاهر زیبا منو تحت تاثیر قرار داد و خیلی جنبه های منفی رو ندیدم.
تحقیق نکردن از دوستان و فامیل.
جدی مشاوره نرفتن (همون دو جلسه که رفتم هم اصلا گوش به حرف مشاورم ندادم)
زیاد به احساس بها دادم. من ادم احساسی هستم و فکر میکنم اگه کلا با عقلم ازدواج میکرم ، بعد ازدواج حتما عاشق همسرم میشدم و به نظر من ادمها به هم انس میگیرن(اگر رابطشون خوب باشه) و به هم علاقه مند میشن پس علاقه قبل ازدواج فقط باعث میشه کاستی هارو نبین.
در کل کم شناختم همسرمو خیلی کم
و مهمترین چیزی که ازش قبل ازدواج نفهمیدم مسائل اعتقادی بود...که میتونم بگم بالاترین ملاکم بود اما...
و در کل برخی از فضایل اخلاقی مهم و تاثیر گذار مثل دروغ نگفتن... به نظر من دروغ مادر همه بدی هاست...