خوشبختی من و همسرم مرهون نگرش مثبت و مهارتهای ارتباطی ماست
http://www.conversationsforabetterwo...ps-anime-2.JPG
چند توصیه برای آنکه موضوع این تاپیک محقق شود:
1- شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
2- صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمیدانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
3- منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بیطرفانه قضاوت کنیم.
4- کم توقع باشیم؛ از همسرمان آنقدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
5- مثبتنگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
6- خوشبین باشیم؛ داشتن نگاه خوشبینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه میشود.
7- یکدل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم میشود و یکدلی به وجود میآورد.
8- شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند حتیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.
9- مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبتهای همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیتهای موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
10- به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود میبرد ما هستیم.
11- خوش قول باشیم؛ برای حرفها و قولهای خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوشقولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
12- به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
13- ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
14- با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی میتوانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
15- محبتپذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
16- راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایههای زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایههای زندگی را سست میکند.
17- محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
18- به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب میشوند و مقید بودن به ارزشها موجب دوام و استحکام خانواده میشود و اصالت آن را حفظ میکند.
19- به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب میشود خواستههای خود را به راحتی بیان کند.
20- بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی میتوانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
21- با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر میشود.
22- قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیتها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمههای خاصی نیازمند نیستیم!
23- احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفتهاند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
24- برنامهریزی کنیم؛ در حقیقت برنامهریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان میبخشد.
25- الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
26- خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه میکردم؟»
27- به خواستهها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
28- میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرمودهاند «خیرالامور اوسطها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل میشویم.
29- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز میتواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
30- روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین میشود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو میکند.
31- به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختیهای زندگیمان را میپذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او میشود.
32- همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمیکند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمیگذارد.
33- با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایستهتر است.
34- برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
35- سختیها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبکتر مینماید.
36- فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
37- تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان میبرند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
38- از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود.
39- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت میشود. هرگز نباید از نقطه ضعفها به عنوان اسلحهای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
40- مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.
منبع: تبیان
RE: خوشبختی من و همسرم مرهون نگرش مثبت و مهارتهای ارتباطی ماست
http://cards.wahty.com/a/data/media/8/zawag10.jpg
1. داشتن مهارتهای زندگی: علاقه و هیجان ناشی از عشق، با آن که محرّک قدرتمندی برای زوجین است تا به زندگی ادامه دهند، ولی این گونه احساسات، برای ادامه آن، کافی نیستند. امروزه، ما نیاز به خصوصیات و مهارتهایی داریم تا بتوانیم ازدواجمان را از میان توفانهای زندگی، به سلامت به مقصد برسانیم؛ مهارتهایی از قبیل: مهارتهای ارتباطی، تدبیرهای مالی، تغییر نگرشهای قدیمی، مسائل جنسی، تربیت فرزندان و... .
2. دیدن نکات مثبت: وقتی بین زن و شوهری، سوء تفاهمی به وجود میاید، باید به چگونگی کار ذهن به هنگام افسردگی و عصبانیت، توجّه کرد. در اغلب موارد، وقتی مایوس هستیم، دستگاه ذهن ما، معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمیکند و یا آن را به تصویری افراطی و منفی بدل میسازد و ما را از دیدن نقاط مثبت، محروم میسازد. بنا بر این، در مواقعی که احساس میکنیم عصبانی هستیم، بهتر است قبل از این که درباره حرفهای همسرمان قضاوت و موضعگیری عجولانه داشته باشیم، با کمی بردباری، ابتدا سعی کنیم با دقّت به سخنان او توجّه کنیم تا بدون هیچ گونه تعصّب و پیشداوریای، بتوانیم معنا و مقصود واقعی او را دریابیم و بعد، اقدام به پاسخگویی کنیم.
3. پرهیز از خودکمبینی: گردن نهادن بی چون و چرا به دستورها و خواستههای همسر، به مفهوم نادیده انگاشتن شخصیت، هدفها و نیازهای خویش است. تن دادن به حمایت منبع قدرت، یعنی اعتراف به ضعف، ناتوانی و نیازمند بودن. از این رو، هیچ انسانی، آن قدر وارسته نیست که ناتوانی دیگری را ببیند و خودآگاه یا ناخودآگاه، از آن، سوء استفاده نکند. پس در زندگی مشترک، برای این که بتوانیم به درجهای از احساس رضایت برسیم، نباید به صورت منفعلانه، تسلیم خواستههای طرف مقابل شویم؛ بلکه باید با تعامل و گفتگو، به گونهای، روند تحقّق بخشیدن به خواستها و تمایلات خود و همسرمان را مدیریت کنیم که هر دو با درجهای از احساس رضایت، از برآورده شدن خواستهها و تمایلات خود، رو به رو شویم.
4. ارتقای مهارتهای ارتباطی: زن و شوهر، در جریان زندگی، با دهها تصمیمگیری کوچک و بزرگ، روبهرو هستند: تقسیم وظایف، مسائل دخل و خرج خانواده، ارتباط با خویشان زن یا مرد، انتخاب محلّ زندگی، داشتن فرزند، تربیت فرزند و... .
سبک گفتگو یا آداب صحبت، آموختنی است و نیازمند تمرین. زنان و مردان، تفاوت زیادی در صحبت کردن دارند. به نظر میرسد مردان و زنان، غالباً نه فقط در زمان گوش دادن، بلکه هیچ گاه، در روابطشان درست گفتگو نمیکنند و نمیتوانند پیامهایشان را درست انتقال دهند و شنونده خوبی هم نیستند و در نتیجه، خیلی زود در زندگی مشترک، به شکست یا احساس شکست و خستگی میرسند.
5. توجّه به تفاوتهای شخصیتی: بسیاری از برخوردهای زن و شوهر، ناشی از تفاوتهای شخصیتی بین آنهاست. مثلاً یکی با عینک شفّاف به حوادث مینگرد و دیگری با عینکی سیاه و کِدِر. شخصیت مستقل، پیشنهاد کمک را نشانه تحقیر میداند و حال آن که شخصیت وابسته، آن را به حساب توجّه و علاقه میگذارد. انسان مستقل، جدایی را مترادف آزادی میداند و حال آن که انسان وابسته، جدایی را نشانه انزوا و تنهایی میداند. بنا بر این، برای این که یک زندگی شاد و به دور از اختلاف و درگیری را تجربه کنیم، ابتدا باید به شناخت کاملی از شخصیت طرف مقابل، دست پیدا کنیم. در این صورت، در موقعیتهای گوناگون، خواهیم توانست به گونهای رفتار کنیم که منجر به سوء برداشت از طرف همسرمان نشود و احیاناً اختلافی که ناشی از عدم شناخت شخصیت او باشد، به وجود نیاید.
6. اصلاح نظام تفسیری: پیشفرضهای فکری ما درباره مسائل نظام تفسیری، یا قالب فکری ما را تشکیل میدهند که معیار و ملاکی میشود برای داوری ما درباره پیرامون خود یا نگاه ما به حوادث اطرافمان. مردی که از همسرش شکایت میکند و او را بیاحساس میداند و یا زنی که معترض است که شوهرش سلطهجویی میکند، هر یک، با نظام تفسیری خود، درباره رفتارها قضاوت میکنند، بدون آن که ذهنیتها و انگارههای فکری خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و چه بسا ممکن است برداشت هر یک از رفتار دیگری، کاملاً اشتباه باشد.
7. فاصله گرفتن از معیارهای مطلقگرایانه: برخی از ما فکر میکنیم که طرز فکر و روش ما در یک مسئله، صد درصد صحیح و روش دیگری و طرز فکر دیگران در آن موضوع، کاملاً و مطلقاً غلط است. نمونه متداول این معیارها را در تربیت کودکان مشاهده میکنیم. زن و شوهر، هر کدام، متّکی بر تجربیات خوب و بد گذشته خویش، روشی را توصیه و بر آن، پافشاری میکنند و فقط آن را درست میدانند. مشخّص است که اگر روش آنها در رویارویی با مسائل مشابه زندگی، متفاوت باشد، باعث ایجاد کشمکش و درگیری بر سر پیدا کردن راه حل مسئله خواهند شد.
8. بروز دادن و بیان کردن احساسات: برای همسر خود، وقت بگذارید. هر ازدواجی، وقتی موفّق» شمرده میشود که در آن، زوجین، برای یکدیگر وقت بگذارند و حرف دلشان را به هم بگویند. باید از خودمحوریها عبور کنیم تا من به ما تبدیل شود. هر کدام از زوجین، به همان اندازه که به وقت فراغتی برای خلوت کردن با خویش به قصد تفکّر یا بودن در کنار دوستان احتیاج دارد، به وقت اختصاصی دیگری نیز برای گفتگو با همسر و شریک زندگیاش نیازمند است تا بتوانند سخن یکدیگر را بفهمند و زبان مشترکشان را از دست ندهند و عواطفشان را منتقل کنند و عواطف دیگری را دریابند.
9. جلب رضایت جنسی همسر: به طور قطع، یکی از اصلیترین اهداف ازدواج، برآورده شدن نیاز جنسی دو همسر و تعدیل این غریزه، از راه طبیعی و معقول و مشروع آن است. این، صمیمانهترین شکل ارتباط بین زن و مرد است. درست به همین دلیل، انتقادهای اتاق خواب، خیلی زود به جنبههای دیگر زندگی زناشویی گسترش مییابند. عکس این نیز صحیح است و روابط جنسی، میتواند اینه تمامنمای روابط خانوادگی و زندگی مشترک همسران باشد. بنا بر این، انتقادها و تضادهایی که در سایر زمینهها وجود دارد، ممکن است به شکل انتقاد از روابط جنسی مطرح شود. ضعف مهارت و آگاهی جنسی، غفلت از نیازهای غریزی طرف مقابل و رضایت وی و نیز منتقل ساختن مشکلات زندگی و دلخوریهای روزانه به این عرصه، سه عامل مهم در تخریب روابط همسران و کاهش سطح رضایتمندی آنان محسوب میشوند.
منبع: www.hawzah.net
http://successco.typepad.com/photos/...8/03/love1.jpg