RE: چه جوری فراموش کنم !!!!
m60 عزیز
همین که گهگاهی این جور رابطه هاشو نو کنترل نامحسوس داشته باشین نه تنها بد نیست که به نفع زندگیتونه.
زن وشوهر باید مراقب هم باشن و چه مراقبتی بهتر از اینکه هیچ کدام به گناه نیفتن ( از این جنبه - جلوگیری از گناه افتادن همسرتون ، خیرخواهی برا همسر - به قضیه نگاه کنید قطعا تاثیرات مثبتی هم برا شما خواهد داشت) :72:
RE: چه جوری فراموش کنم !!!!
خواهر من هر کسی یه زمانی تو زندگیش اشتباهاتی میکنه ؛ گاهی کسی هست که وقتی پی به اشتباهش میبره در صدد جبران و عدم تکرار اشتباهش برمیاد اما گاهی اینطور نیست .حالا که میگید شوهرتون سعی در جبران اشتباهش داره و بعد از یکسال دیگه مشکلی نداشته ، شما هم خیلی سخت نگیرید و بهش فرصت جبران رو بدید اگه شمل زیادی وسواس به خرج بدید و با وجو.د تلاشش برای جبران بهش به چشم مجرم یا گناهکار نگاه کنید یا به روش بیارید چه بسا از لج شما کارش رو تکرار کنه . خوبه که حواستون باشه اما نه طوری که تابلو باشه و اون متوجه بشه که شما همچنان بهش شک دارید .
RE: چه جوری فراموش کنم !!!!
از راهنماییهای شما خیلی ممنونم و حرفهاتون رو کاملا قبول دارم شوهرم دیگه بعد از اون اتفاق هیچ زنی رو سوار ماشینشون نکردند فقط در حال حاضر مشکل من با خودمه !!!
گاهی اونقدر افکارمنفی میاد توذهنم که احساس می کنم دارم خفه میشم دوباره یه مدت اروم میشم باز این چرخه هی می چرخه !!!!
من توقع این رفتار سبک رو از شوهرم نداشتم ! نمی دونم شایدم زیاد دارم سخت میگیرم !!
می دونید از چی دلم میسوزه اینکه من هم ظاهر بدی ندارم هم موقعیت اجتماعی خوبی دارم و همیشه رابطه زناشویی خوبی با همسرم داشتم ودارم ! بارها و بارها در محیط کارم موقعیتهایی بوجود اومده که شاید اگر کسی دیگه ای بود تا حالا لغزیده بود ولی من به لطف خدا هرگز نلغزیدم !
وقتی با اون دختر صحبت می کردم اونقدر دریده و دروغگو بود که واقعا برای شوهرم افسوس خوردم که چرا من و به همچین دختر بی حیایی فروخت !!! افسوس !!
RE: چه جوری فراموش کنم !!!!
این قدر فکر خودتان را مشغول نکنید. ولی دورا دور مراقب زندگیتان باشید. گاهی آدم ها اشتباه می کنند و مردها در این مسائل بیشتر احتیاج به مراقبت دارند.
در ضمن اون خانم را مقصر ندونید کسی که به شما خیانت کرده همسرتان است. شما که نمی توانید همه جا را پاک و استریل کنید تا همسرتان پاک بماند.
RE: چه جوری فراموش کنم !!!!
با سلام
بحثی در اشتباه شوهرتون نیست. اما اینکه ایشون نسبت به تغییرات باز عمل کردند، هم پذیرفته اند، و هم سعی در جبران کردند و هم روش خود را تغییر داده اند. نشان از حسن نیت ایشون هست و اینکه این مسئله پایان پذیرفته است.
اما از این به بعد مشکل نوع رفتار شماست. که می تواند حتی سهمگین تر و آسیب زاتر از مشکل همسرتون بروز کند.
شاید شما زمینه افکار وسواسی یا افکار بدبینانه داشته باشید (که این موارد باید حضوری و در جلسه با یک روانشناسی بالینی به تشخیص برسد.) اگر این فرض را بپذیریم به این معنا هست که حتی اگر خودتون مطمئن باشید که این افکار منفی درست نیست و حتی به شما آسیب می رسند ، باز هم نمی توانید ترکش کنید. در این صورت فقط یک روانشناس بالینی و طی مراحل رواندرمانی می تواند با تکنیک هایی از جمله توقف فکر، قصد متضاد یا ... به شما کمک کند، تا شما بتوانید کنترل فکر داشته باشید و از تکرار افکار آسیب رسان و منطقی در ذهنتان ممانعت کنید.