کسی رو می شناسم که
کودکی نکرده
نوجوانی نکرده
جوانی نکرده
چگونه میشه بهش کمک کرد
نمایش نسخه قابل چاپ
کسی رو می شناسم که
کودکی نکرده
نوجوانی نکرده
جوانی نکرده
چگونه میشه بهش کمک کرد
ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است :72:و مگه معيار سن است ،خيلي از اعضاي تالار كودك درون شاداب و شيطوني دارند:310:يا دل جواني دارند ،منظورم اين است كه :ميشود كودكي كرد ...نوجواني كرد ....جواني كرد ولي در آخر عاقبت به خير نبود :302:ولي ميشود هيچكدام را تجربه نكرد ولي نيمه دوم زندگي را قشنگترين دوران زندگي ناميد و در آخر هم عاقبت به خير بود :72:
صبر کن صبر کن با عجله نرو
نه کسی که در دوران کودکی و کلا در همه دوران زندگی اش بزرگتر از سنش رفتار کردهنقل قول:
ميشود كودكي كرد ...نوجواني كرد ....جواني كرد ولي در آخر عاقبت به خير نبود
و حالا می بیند که چون مقتضای سنش رفتار نکرده مشکل داره چگونه باید راهنمایی داد؟
البته شما كه خودت استادي و مطالبتان منطقي و ... است ولي من خيلي به قانون همه چيز به وقت خودش و جاي خودش اعتقاد ندارم چون :عملا" ميبينم كه در خيلي موارد رعايت نميشود و آب هم از آب تكان نميخورد :302:من فكر ميكنم نبايد خيلي به گذشته و آينده آويزان بود !! يعني آدم خودش با دست (ذهن )خودش ،خودش را تنبيه كند:324:حيف است هي خودمان را محكوم كنيم و آة بكشيم :305:من فكر ميكنم برخي از ماها خيلي خيلي منطقي هستيم همه چيز را كامل ميخواهيم !خوب نميشود! مگر اصلا" جز ذات اقدس او كامل داريم ؟من بعضي جاها زيادي كودكي كردم و برخي جاها كمتر نوجواني و اصلا" جواني نكردم !حالا فقط زندگي ميكنم !همين !الان خاطرات كودكي به خنده ام مياندازد و خاطرات جواني به گريه !ولي زندگي من الان جريان دارد اون جايي كه گذشته بخواهد اذيت كند يه درب آهنين روش ميزنم و اگر فكر اينده هم بخواهد ناراحتم كند همينطور !پس الان را از دست نده كه فردا نگويي كسي كه زندگي نكرده ....:72:حالا به فكر ناقص ما اين رسيد كه عرض كردم شايد هم منظور شما چيز ديگري است !!
خودت هم که مثل خودش هستی
داری زندگی می کنی
این درست نیست
باید کودکی کرد نوجوانی و جوانی کرد
نمیشه این ها را درون خودت داشته باشی و تخلیه نشود و تنها گفت زندگی می کنیم
مشکل همین جاست چگونه درست زندگی کنیم ؟
کودکی نوجوانی جوانی رفت حسرتش موند حالا نمیشه با 50سال سن بری کودکی کنی که
الان چگونه باشیم؟
گاهی میشه کودکی کرد ، نوجوانی کرد و جوانی هم کرد اما تو این مسیر به فکر آخرت نبود و توشه ای برنداشت !
باید ببینیم تو هر موقعیت وزمانی اولویت تو زندگی چیه !؟ گاهی زمانی که ما باید نوجوانی کنیم یعنی شاد و شنگول و پی بازی و شیطنت بود شاید بهتر این باشه که نوجوانی نکنیم و تو اون موقعیت سعی کنیم مفید باشیم و کاری بزرگتر از حد سن و سالمون انجام بدیم که باعث افتخار باشه تا اینکه فقط یک نوجوان شاد و پر انرژی باشیم .
و اگر منظورتون از جوانی کردن همین تعاریفی باشه که ما تو صندلی داغ ارائه میدیم مثلا" شور و نشاط و گردش و تفریح و به خود رسیدن از هر لحاظ و ... ، باز هم گاهی نمیشه چنین بود .بلکه موقعیت و جایگاهی که ما تو اون موقعیت داریم این اجازه رو به ما نمیده و بهترین کار شاید گذشتن از این شور و نشاط باشه .
البته این بستگی به هر کسی داره که نوجوانی و جوانی رو تو چی ببینه ؟ مثلا"کسی ممکنه اوج جوانی و شور و نشاط رو در این ببینه که با وجود حتی کهولت سن ، دل شادی داشته باشه یا اینکه تو اوج جوانی از خودش بگذره و ایثار کنه و حتی جون جوانش رو از دست بده .......
مثل نوجوانان و جوانانی که درس و دانشگاه و مدرسه و شور و نشاط رو رها کردن و رفتن به جنگ باطل :104:
گاهی اوقات والدینی رو می بینم که به بچه هاشون اجازه شیطنت نمی دن ، مثلا یه دوستی دارم که دخترش با ا 4-5 سال سن مثل خانمهای 40 ساله رفتار میکنه ، یه روز اومده بودن خونه ما این طفلک یه جوری نشسته بود و جم نمی خورد (به اصطلاح خیلی خانوم بود) - اما من با این شیوه مخالفم .
باید درهر دوره سنی به اقتضای همون سن رفتار کنیم.
(موعود عزیز ) واین بمعنای عدم توجه به معنویات و اصول اخلاقی نیست. :72:
واما پاسخ مشخص سوال شما:
اگه این شخص مورد نظر شما الان میانسال هست شما کمکش کنید که در دوره سنی خودش باشه،
اگه بچگی نکرده بفرمائید دیگه وقتش نیست وباید سنگین و با وقار باشه.
اگه سایرین مسولیتی بیش از طاقتش از او می خوان ، دیگران رو روشن کنید.:72:
جناب بی بی
همین بچگی نکردن
نوجوانی نکردن
جوانی نکردن
باعث شده خیلی مشکلات در زندگی داشته باشه
الان چگونه باید باشه ؟
یعنی آدم بزرگی است که درونش هنوز بچه هست
و همانند کودکان در بحرانی ترین موقعیت ها برخورد می کند
چگونه می توان بهش کمک کرد؟
واما پاسخ مشخص سوال شما:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
اگه این شخص مورد نظر شما الان میانسال هست شما کمکش کنید که:
- مهارتهای زندگی رو یاد بگیره
- اگه در تصمیم گیری مشکل داره ، بهش آموزش ومشاوره بدید
- دروقایع بحرانی (مثلا من فوت یکی از عزیزان رو در نظر اوردم )ازاو ایده و اجرا نخواهید و خانواده اجازه بدهند فرد پخته تری امورات را بعهده بگیرد
- اگه سایرین مسولیتی بیش از طاقتش از او می خوان ، دیگران رو روشن کنید / مسولیتهای کوچکتری به او محول شود تا آرام آرام یاد بگیرد چه باید بکند.
اگه بچگی نکرده بفرمائید دیگه وقتش نیست وباید سنگین و با وقار باشه.
- سرکوفت نزنید
واضح تر سوال کنید تا بهتر بتونیم پاسخ بدیم:104:
نسبتش با شما چیه؟
الان داره خانواده ای رو سرپرستی میکنه ؟ یا یه شکل دیگس؟
موقعیت های بحرانی یعنی چی؟