نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من همون طور که گفتم با یه خانوم هستم. ایشون دختر بسیار خوب و مهربونیه. نجیبه و دوست داشتنی و زیبا! من هم واقعا ایشون رو دوست دارم. اما تا به حال نتونستم از نظر روحی نزدیک بشم. یعنی نمی تونم با ایشون درد دل کنم و... علتش فکر کنم این باشه که ایشون یک مقدار از من کم تجربه تر و کم سن و سالتر باشند. آیا این مشکل در آینده برطرف می شه؟
دقيقا همينه........شما فكر ميكنين كه ايشون براي درد دل كردن مناسب نيستن.شما بايد اول طرز فكرتونو عوض كنين...كم سن بودن دليل بي تجربه بودن نيست.......ايشون ميتونن شنونده خيلي خوبي براي حرفاي شما باشن واي موضوع ربطي به سن و تجربه هم نداره.......چشم ها را بشوييد و جور ديگر ببينيد...همه چي درست ميشه:72:
با سلام
فقط با این خانم اینطور هستید یا جاهای دیگه هم مشکل دارید؟
آیا در خانواده خودتون با بقیه اعضای خانواده ارتباط خوبی دارید یا نه؟
منم مشکل شما رو دارم و فکر میکنم به خاطر تربیت خانوادگی باشه که بعضی ها مثل من و یا شاید شما در ارتباط احساسی دچار مشکل هستیم.
نه من با دخترهای بزرگتر از خودم راحت تر هستم!!
من سوالم رو اینطور بپرسم!! خانمهایی که سنشون بالاتره معمولا درک بالاتری دارند. این دلیل خوبی می شه برای اینکه با یک دختر با سن بیشتر ازدواج کنیم؟
دوستان کسی می تونه کمکم کنه؟
" با یک دختر با سن بیشتر ازدواج کنیم؟"نقل قول:
نوشته اصلی توسط chashmdarrah
در هر دوصورت بستگی به درک و رشد فکری و تجربه دختر داره و به گمانم به سن و سال مربوط نیست ولی خوب به طور کلی دخترهای با سن بالاتر درک بهتری از زندگی و همسر اینده خود دارند ... اگر فرض کنیم که دو دختر 25 ساله و یا 18 ساله در شرایط خانوادگی یکسان و محیط زندگی شبیه به هم رشد کرده باشند مسلما دختر 25 ساله تجربیات و درکتش نبست به محیط بیشتره و بهتر می تونه خودش را با همسر و زندگیش هماهنگ کنه و شاید بهتر بتونه شما درک کنه و یه همدم به تمام معنا بشه ... نگرش دخترها از سن 15 تا 30 سالگی خیلی دچار تغییر میشه و به شخصه ان را تجربه کردم و البته بازهم مطلق نیست .
اینکه شما با این خانم راحت نیستید شاید علتش کم سن سالی ایشان نباشه , خود شما چقدر با ایشان احساس راحتی می کنید؟ شاید یه چیزی در درون خود شما مانع بروز این صمیمت است !
خب همانطور که دوستان گفتند ، شاید شما هم ایشان را مناسب برای درد دل کردن و صمیمت نمیدونی .
یکبار امتحان کنید ...وقتی ایشان را دیدی و شرایط را مناسب بود ، شما شروع کنید از احساساتان صحبت کنید ، میتونی خیلی راحت احساست را بروز بدهی و از اروزهایی که قبلا داشتی و یا چیزهایی که الان دوست داری داشته باشی و منتظر بدست اوردنش هستی و یا چیزهایی که خیلی خوشحالتان می کند ...خیلی راحت و صمیمی حرف بزنید . و منتظر جواب ایشان باشید . ببینید جوابهایی که از طرف ایشان دریافت می کنید برای شما قانع کننده است ؟ نه اینکه دقیقا همان چیزی را بگویید که شما انتظارش دارید شاید ادبیات گفتاری ایشان با چیزی که شما انتظارش را دارید متفاوت باشد ولی لااقل سخنان و احساس شما را انطور که بیان کردی درک کند.
امتحان کنید ...
ممنونم.