سلام دوستان من خیلی اتفاقی اینجا رو پیدا کردم خواستم باشما مشکلم رو مطرح کنم شاید دلم ارووم شه و بتونم بفهمم مشکل از کجاست
من با همسرم 3 ساله ازدواج کردیم
از روز اول سر هر چیزی با هم اختلاف داشتیم البته قبل عقد همه چی عااااااااالی بود بعد از عقد اینطوری شد
به شدت بهانه گیری می کنه و سر هر چیز کوچیک و بی ارزش سه روز دعوا راه می ندازه تا منو مجبور به عذر خواهی کنه
به خانودش وابستگی داره و روزی دوبار می ره اونجا بدون من و من فک می کنم خیلی از مسایل ما به خاطر همینه
با خانواده من همش مشکل داره و سر ی تعارف ساددده بش برمی خوره و مدام میگه من اونجا موذبم
به شدت عصبانی میشه و نمی تونه کنترل کنه و چندین بار زد و خورد داشتیم و جای جای بدن من کبود شده ولی حفظ ابرو کردم و چیزی نگفتم ولی این بار که دعوا شد سر یه چیزز خیلی چرت که همه می تونن به راحتی حل کنن
و به شدت کتک زد و به پدر مادرم فحش داد منم متسفانه زدم تو گوشش به خاطر اینکه به پدرم فحش داد
و انداختم رفتم خونه بابام و الان 20 روزه ک اینجام
و هیچ خبری نیس و من خیللی دو دلم که باید این زندگی رو تموم کنم یا نه
البته او هیچوقت اشتباهات خودش رو گردن نمی گیره و فقط به من میگه تو پرووو و زبون دارزی
ایا این که ادم بخواد با شوهرش راحت و بی پرده حرف بزنه و اگر چیزی رو قبول نداره مخالفت کنه یا حتی بگه چرا این رفتارو میکنی زبون درازیه؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)