به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 خیال پردازی های طولانی من در مورد عشق

    یادمه تو دوران دبیرستان تنها تفریح و دلخوشی شبانه من این بود که دراز بکشم و سناریوی زندگیمو با کسی که دوسش دارم تو ذهنم مرور کنم این کار هرشب من بود .چون در خانواده مذهبی و تعصبی بزرگ شده بودم و از خیلی چیزا محدود بودم اما تنها لذتی که تو اون دوران میبردم همین بود یه جوری لذت برام به حساب میومد چون کسی به کارم کار نداشت و راحت واسه خودم قصه و سناریوی دلخواه خودمو میساختم .این فکر و خیال ها ادامه داشت تا وقتی که اون شخصی که بهش علاقه داشتم ازدواج کرد البته این علاقه یکطرفه بود چون نه خودش و نه کسه دیگه خبر نداشت که من علتقه مند هستم .نمیدونم اینقدر خودمو در کنار اون شخص تصور کرده بودم که فکر میکردم واقعا اون در اینده همسر من خواهد شد .گذشت وارد دانشگاه شدم با دیدن کسی نا خوداگاه دوباره اون سناریو شکل میگرفت .و از قضا بالاخره به طور کاملا سنتی ازدواج کردم بدون علاقه فقط برای رهایی از فکر و خیال هایی که واقعا نیاز داشتم یه روزی عملی بشه.از فردا افسردگی و حال بعد سراغم اومد حتی بعد از گذشت چند سال بازم اون شخص که تو ذهنم مرورش میکردم میومد و واقعا فک میکردم شوهرم مرد واقعی من نیست و اونی که قبلا تو ذهنم باهاش زندگی میکردم همسرم منه .بالاخره به لطف خدا کم کم اون شخص از ذهنم رخت بست و رفت و الان با گذشت 10 سال از زندگی مشتزک هنوز برمیگردم به گذشته .دوباره فکر میکنم دوباره قصه میسازم .و الان ببا دیدن فیلم یا خوندن قصه یا دیدن کسی که حال خوبی به من منتقل کنه دوباره میرم تو خیالات .شاید از نگاه خیلی ها مسخره به نظر برسه اما کسی که بهش دچار باشه خوب منو درک میکنههمش دچار توهمم با اینکه اصلا خوشگل نیستم ولی همش فک میکنم من خیلی زیبا بودم حروم شدم و اگر صبر میکردم ادم بهتر و عاشق تری سراغم میومد و هزار فکر و خیال دیگه
    .همسرم هم ادم تودار قانون مدار جدی خشک و عصبی هستن حتی بعضی وقتا از اینکه باهاش شوخی کنم میترسم .این رفتارهای ایشونم بیشتر به حال افسردگی من دامن زده چون خودم سرحال و شوخ و شادی بودم اما بعد ازدواج به یک ادم دیگه تبدیل شدم و از زندگیم هم خیلی ناراضیم.چون بدون عشق و گذشت داره طی میشه و فقط با وجود بچه هام دارم روح خستمو میکشونم.احساس میکنم دچار کمبود محبت هستم واسه همین یه سناریو یا اتفقی که دوست دارم بین خودمو همسرم بیفته رو تصور میکنم
    شاید اگر همسرم کمی انسان نرمتری بودن این خیالپردازی ها و مشکلات از بین میرفت اما واقعا روحم خیلی خسته شده .
    .از مدیر همدردی عزیز و سایر دوستان ممنون میشم کمکم کنن اگر کسی دچار این مشکل هست بیاد و نظرشو بده

  2. کاربر روبرو از پست مفید قلب تشکرکرده است .

    Eram (پنجشنبه 20 آذر 99)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام چه جالب تیتر موضوع منو چه کسی عوض کرد.البته این تیتر موضوع فک کنم درست تر باشه.ممنون میشم از مدیر همدردی عزی که ارهنمایی بفرمایند

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    47
    Array
    باید مراقب دل و فکرتون باشین چون دل و فکر جای خیال پردازی و وابسته شدن به نامحرم نیست و این خطاست . همین فکر و خیال در جهت منفی باعث میشه همسرتون برای شما جذاب به نظر نرسه . یه مدت فکر و دلتون را در جهت مثبت قرار دهید - از گناه فاصله بگیرین - خواهید دید روند مثبتی طی می کنید . اگه همسرتون ایراد داره راهش اینجور فکرها نیست . حتما با روانشناس بالینی مشورت کن .
    در رابطه با همسرتون هم حتما با یه مشاوره خانواده مشورت داشته باشین .
    ویرایش توسط Niagara : شنبه 06 دی 99 در ساعت 21:55

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 25 اسفند 02 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    6,084
    سطح
    50
    Points: 6,084, Level: 50
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تو گذشته هر چی بوده اتفاق افتاده تمام شده و این دست رویاپردازی جز اتلاف انرژیتون نتیجه ای نداره.غرورتون تعدیل کنید و پازل زندگیتون رو بر اساس واقعیتی که الان درش هستید برنامه ریزی و چینش کنید.
    باور کنید این رویابینی هیچ تأثیر مثبتی براتون نداره تا ذهنتون از این عادت قدیمی دست برداره

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 03 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    464
    امتیاز
    15,482
    سطح
    80
    Points: 15,482, Level: 80
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 368
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,324

    تشکرشده 1,336 در 399 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    71
    Array
    سلام. وقت بخیر

    یه سناریو یا اتفاقی که دوست دارم بین خودمو همسرم بیفته رو تصور میکنم

    یک پیشنهاد دارم. برای یک مدت مشخص بیاید سعی کنید این رویاهتون را در دنیای واقعی تا حد امکان، عملی کنید. بیاید ان کارهایی که دوست دارید با همسرتون انجام بدهید ولی تا حالا موفق نشدید، را انجام بدهید. شاید اوایل همسرتون خیلی مایل به همکاری نباشند. به نظرم باید سعی کنید اول با ان دسته کارهایی اغاز کنید که همسرتون هم بیشتر علاقه مند هستند و یا اول بیاید یه مدت با هم به فعالیت های که مورد علاقه همسرتون هست بپردازید و کم کم فعالیتهای مورد علاقه خودتون که همسرتون کمتر تمایل دارند را هم اضافه کنید. رویا ها باعث می شوند که ما از دنیای واقعی دور بشیم. بعضی وقتها ما چون واقعیت را دوست نداریم و یا حاضر نیستیم رنج و زحمت لازم برای تغییر را متحمل بشیم به سمت رویاها کشیده می شویم. ولی لذت شون واقعی نیست. من روزگاری ارزو داشتم پزشکی بخوانم و در رویاهام تصور می کردم که دانشجو پزشکی هستم! اما قبول نشدم. بعدا که وارد بازار کار و بیمارستان شدم و با خودم و روحیاتم اشنا شدم، فهیمدم که پزشکی واقعا شغل سختی و با روحیه و شخصیتی که من دارم اگر قبول میشدم خیلی اذیت میشدم. برای همین وقتی با حقیقت و توانایی و ظرفیت جسمی و روحی خودم اشنا شدم، دست از رویاها و ارزوهام برداشتم و سعی کردم ان چیزهایی که از رشته پزشکی می خواستم را از کار و زندگی خودم ولی به شکل دیگر بدست بیارم.
    نمی دانم توانستم کمک تون کنم یا نه. ولی به نظرم بروید به رویاهاتون رجوع کنید و ببینید در ان رویاها به دنبال چه چیزی هستید و بعد بروید در دنیای واقعی به دنبال ان دسته از خواسته هایی که قابل انجام هست بگردید. شاید به همه خواسته ها نرسید ولی وقتی به همان اندازه ای که شدنی هست برسید، متعاقبا احساس رضایت را تجربه می کنید و کم کم که جلوتر بروید رویاهای جدیدتر و شدنی تری را پیدا می کنید. ولی اگر یک جا بشینید در اخر زندگی فقط رویاهای دست نیافته براتون می مونه و یک دنیا غم و ناراحتی و حسرت. امیدوارم که یکروز بیاید و برامون بنویسید که زندگی تون به زندگی ایده ال تون خیلی بیشتر از قبل نزدیک شده.

    موفق و پیروز باشید






    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  7. کاربر روبرو از پست مفید salehe92 تشکرکرده است .

    gholam1234 (دوشنبه 08 دی 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.