به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 86
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم


    سلام.
    دیگه نمیخوام بگم شوهرم خانوادم یا هر کس دیگه ای. فقط میخوام از خودم گله کنم، از خودی که دیگه به زانوم دراورده، از خودی که به معنای واقعی خستم کرده.از خودم بدم میاد.
    من یه آدم وابسته، حساس و زود رنج هستم که خودمم نمیدونم دارم چی کار میکنم. زود عصبانی میشم.از تهمت متنفرم اما همیشه دچارش میشم.
    متاسفانه انقد حرف بقیه واسم مهمه که در اوج عصبانیت ازشون خواهش میکنم که بهم فرصت بدن واسشون توضیح بدم و وقتی بانامردی کامل رو حرف خودشون پافشاری میکنن و به تهمتاشون ادامه میدن و میخوان اون محیطو ترک کنن حتی شده به لباسشون میچسبم و التماس میکنم بهم گوش بدن حتی به قیمت اینکه کتک بخورم و دستام و بدنم کبود شن. تازه بعد از اینم منت و منت ومنت و......
    از قهر، از رفتن و برنگشتن، از تنها موندن، از حرفها و تیکه های مردم، از سرزنش و سرکوفتهای خانواده ام و از سایه خودم میترسم.
    از بچگی همین بودم حتی وقتی مقصرم نبودم معذرت میخواستم.وقتی کسی باهام قهر بود نه خواب داشتم و نه خوراک. از رنگ چهرم همه میفهمن. دستام میلرزن.
    چرا من انقد خودمو ذلیل و خوار میکنم.چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چون تا حالا تجربه کردم وقتی تنهام دوست دارم بمیرم . چون تا حالا تیکه و سرکوفت زیاد شنیدم. چون این جور وقتا صدای قلبمو میشنوم. چون بی خیال نیستم. چون بی عرضم.
    این میدونم دیگه دارن از این رفتارم سوء استفاده میکنن. ازم باج میگیرن.
    خیلی وقتا بیخودی دلم میگیره، واقعا بیخودی، دوست دارم گریه کنم. از رابطه جنسی حالم به هم میخوره. بلد نیستم با هرکسی چطوری برخورد کنم. وابستم. زودرنجم. با اینکه به خدا ته دلم هیچی نیست جز مهربونی اما نمیدونم چطوری حرف میزنم که متهم میشم، که از صحبتام بدشون میاد، اون چیزی که برداشت میکنن با نظر من زمین تا آسمون فرق داره. چی کار کنم چه خاکی توسرم بریزم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چند روز پیش رفتم پیش یه روانپزشک بهم چندتا دارو داد و گفت بعد از اتمام اینا دوباره بیا پیشم.
    کمکم کنید رفتارامو درست کنم.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  2. 5 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (شنبه 16 بهمن 89)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    این رفتار احمقانه من تا حدیه که اصلا کینه ای نیستم. هر کس جای من بود دیگه باهاش حرف نمیزد اما منه احمق چون میدونم قهرم خریداری نداره قهر نمیکنم که بماند معذرتم میخواد.
    هی گله میکنم چرا واست مهم نیستم چرا بهم اهمیت نمیدی.
    کاش کینه ای میبودم. کاش یه نفر بود که واسش ناراحتیم مهم بود.
    خدایا خودت کمکم کن.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  4. کاربر روبرو از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده است .

    آفتاب همدرد (سه شنبه 19 بهمن 89)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    سلام دوست خوبم. اول اينكه تبريك ميگم بهتون چون شما ريشه ي ضعف هاي خودتونو ميدونيد و باورشون داريد. اين يعني نصف راه رو رفتن.

    خب عزيزم مهرباني چيز بسيار خوبيه اما بايد در كنارش عزت نفس خودتونو حفظ كنيد. شما بايد به خودتون احترام بذارين و ديگران رو هم مجاب كنيد كه به شما احترام بذارن. نه با حرف و دعوا و زور، بلكه با اعمال و رفتارتون. بايد قوي باشيد و از ترس پرهيز كنيد. از التماس كردن و ... دست برداريد و توانايي هاتون رو نشون بدين. نياز بود جدي و سرد باشين و با شرايط منعطف بشين. هر رفتاري رو در موقعيت مناسبش انجام بدين و خودتونو كوچك نكنيد.

    اما در مورد وابستگي هاتون بايد بگم كه زندگي تو دنيايي پر از تعلقات بسيار دشواره. حساسيت ها و زود رنجي هاتونم ريشه در وابستگي هاتون داره. حتي واسه همينه كه حرف هاي ديگران (تهمت هاشون) واستون مهمه و انقدر شما رو عصبي ميكنه. پس بايد خودتونو از اين وابستگي ها آزاد و رها كنيد، اونوقت ميبينيد كه عزت نفستونم به دست ميارين، چون اون موقع احساساتي با مسائل برخورد نمي كنيد و عوضش منطق در حل مشكلاتتون بيشتر بهتون كمك ميكنه. اما از اونجايي كه ما آدما عادت داريم نيازمند يا به قولا آويزون كسي يا چيزي باشيم، بهتره اين احساسات رو خرج خدا كنيد و به او متوسل شده تا هم بيشتر مورد حمايت خداوند باشين و هم آرامشتون رو به دست بيارين و هم از اينكه به خدا عشق ميورزين هيچ وقت پشيمون نميشين. كتاب هاي معنوي و عرفاني بخونيد، هر روز با خدا صحبت كنيد، باهاش درد دل كنيد. مشكلاتتونو به خدا بسپارين و ازش كمك بخواين. اون در مقابل مشكلات به شما صبر ميده و در راستاي موفقيت و پيروزي ياريتون ميكنه. به اين ايمان داشته باشين. انشاءاله همه چيز درست ميشه.
    براتون آرزوي موفقيت ميكنم.

  6. 7 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (سه شنبه 28 تیر 90)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    خانوم del sisili بهشت دل انگیز ، آقای تسوکه BABY
    همتون باهام قهر کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:306:
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    سلام مینای عزیزم .

    خوب درک میکنم که چی میگی و خوشحالم که متوجه مشکلت شدی .

    عزیزم مشکل شما اینه که رضایت از خودت ، به عوامل بیرونی وابسته است.

    متوجه منظورم شدی؟
    یعنی زمانی که اطرافیان از شما راضی باشن شما هم از خودت احساس رضایت میکنی .

    به خودت میگی :

    من وقتی خوبم که شوهرم از من گله ای نداشته باشه و رضایت داشته باشه

    من وقتی خوبم که خانواده شوهرم بهم حرفی نزنن و من رو بپذیرند و دوست بدارند

    من وقتی خوبم که در محیط کار هیچ کسی از کار من ناراضی نباشه

    و.......

    اما عزیزم حقیقت اینه که هرچی این موضوع رو توی خودت تقویت کنی کمتر بهش دست پیدا میکنی .
    تا وقتی که برای احساس رضایت به عوامل بیرونی وابسته باشی کوچکترین چیزی موجب بهم ریختگی تو خواهد شد.
    و حقیقت اصلی اینه که شما هیچ وقت قادر نخواهی بود که همه را راضی نگه داری .


    بهتره حالا که متوجه مشکلت شدی تغییر رویه بدی .
    برات مهم نباشه که دیگران راجع به تو چطور قضاوت میکنند مهم این باشه که تو خودت رو میشناسی و قبول داری .
    مهم نیست که دیگران پشت سرت حرف بزنند و بهت تهمت بزنند مهم اینه که خودت میدونی حق با کیه .
    مهم نیست دیگران سرکوفت بزنن یا تیکه بیان مهم اینه که تو بتونی بی توجه باشی و از زندگیت لذت ببری .
    انقدر بی توجه باش که کم کم حرفهای دیگران رو نشنوی چه برسه بخوای عکس العمل نشون بدی .

    به خودت فکر کن ، به زندگی که داری ، به امروزت که میتونی بهترین بهره رو ازش ببری .
    هرکاری رو که بهت احساس خوبی میده رو انجام بده . (کلاس و باشگاه و.... )
    برای خودت وقت بگذار و به ظاهرت برس و تنها برای حفظ روحیه ی خودت نه هیچ کسی دیگه .
    اگر کار خونه رو انجام میدی فقط برای احساس لذتی که از این کار میکنی انجامش بده و متوجه دیگران نباش .
    خودت رو دوست داشته باش و برای خودت احترام و ارزش قائل شو .

    بدون که هرکدوم از ما تنها زمانی مورد احترام دیگران خواهیم بود که خودمون برای خودمون احترام و ارزش قائل باشیم .

  9. 13 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (شنبه 16 بهمن 89)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    87
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    سلام مینا جان،
    با شما قهر نیستم. دارم فکر می کنم. امروز فرشته مهربون دو تا از پست های من را پاک کرد. حتی براشون توضیح هم دادم ولی به جای جواب از قدرتشون در حذف سوال استفاده کردند.
    این هم پاک می شه. مهم نیست.
    من بجای جواب دادن تجسس می کنم. دارم فکر می کنم بدون اطلاعات چطور می شه جواب داد.

    دیدی حالا منم بلد نیستم. منم ناراحتم.
    سخت نگیر.

  11. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (یکشنبه 17 بهمن 89)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط مینا چ
    من یه آدم وابسته، حساس و زود رنج هستم که خودمم نمیدونم دارم چی کار میکنم. زود عصبانی میشم.از تهمت متنفرم اما همیشه دچارش میشم. از قهر، از رفتن و برنگشتن، از تنها موندن، از حرفها و تیکه های مردم، از سرزنش و سرکوفتهای خانواده ام و از سایه خودم میترسم. چون بی عرضم.
    خب خوبه که به یکی از عیب های خودتون پی بردین. اما این که میگین بی عرضه این، نه، اینجا را اشتباه کردین. این جوری نیست، شما خیلی هم آدم با عرضه و موفقی هستین. کمی به خودتون نگاه کنین، به موفقیت هاتون. سوادتون. خانواده تون و ایمان و ... قبلا هم گفتم که شما چیزهایی دارین که خیلی ها تو رویاشونه. اینها را کی به شما داده؟ مفت بدست آوردین یا تلاش خودتون بوده؟ خب معلومه، این خودتون بودین که همه ی این چیزها را بدست آوردین. خود خودتون. اگه قرار باشه آدما را از نظر موفقیت تقسیم بندی کنند، قطعا شما جزء موفق ترین ها قرار میگیرین، بنابراین نگین: من بی عرضه ام. بگین: آهان، در کنار همه ی خوبی های زیادی که دارم، به نظرم اومده که کمی در ارتباط برقرار کردن مشکل دارم. چه خوبه که من این ایراد را در خودم کشف کردم. حالا می تونم برای از بین بردنش تلاش کنم.
    یعنی این مشکل را برای خودتون تبدیل به یه غول نکنین و همه ی توانایی هاتون را له نکنین. فکر نکنید که خیلی بده که شما این جوری هستید. به خاطر این عیب کوچولو که در شما قرار داره، سریعا به خودتون نمره ی صفر ندید. همه ی خوبی هاتون را هم ببینین و به خودتون عادلانه نمره بدین. به نظر من شما می تونین به خودتون نمره ی 18.5 بدین، به همراه یه منفی کوچولو. این منفی کوچولو را هم به خاطر این وابستگی و عدم توانایی در برقراری ارتباط میگیرین. چرا به خودتون صفر میدین؟ این همه تلاش برای بدست آوردن این همه خوبی کردین، توی همه جا هم موفق بودین، حالا این منفی کوچولو را هم مطمئن باشین که خیلی راحت تر از سدهای دیگه ی زندگی تون می تونین از بین ببرین.
    اما در مورد راه حل، همون هایی که baran گفتند درسته و من تکرار نمی کنم. فقط خواستم تذکر بدم که فکر نکنین که خیلی بده که این ایراد در شما هست و شما باید زودتر از اینها اونو از بین می بردین و یا از اول نباید در شما می بود. نه. همه ی ما ایراد داریم، اما نباید به خاطر یه ایراد کوچولو، همه ی خوبی هامون را له کنیم و ناچیز ببینیم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مینا چ
    با اینکه به خدا ته دلم هیچی نیست جز مهربونی اما نمیدونم چطوری حرف میزنم که متهم میشم، که از صحبتام بدشون میاد، اون چیزی که برداشت میکنن با نظر من زمین تا آسمون فرق داره. چی کار کنم چه خاکی توسرم بریزم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    این که میگین که من طوری حرف میزنم که دیگران ناراحت میشن، خب میشه چند نمونه نام ببرید. مثلا چی گفتین و کی ناراحت شده؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مینا چ
    چند روز پیش رفتم پیش یه روانپزشک بهم چندتا دارو داد و گفت بعد از اتمام اینا دوباره بیا پیشم. کمکم کنید رفتارامو درست کنم.
    روانپزشک چی گفت؟ حرفی نزد که مشکل شما چیه؟

  13. 7 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (سه شنبه 28 تیر 90)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط tesoke
    این که میگین که من طوری حرف میزنم که دیگران ناراحت میشن، خب میشه چند نمونه نام ببرید. مثلا چی گفتین و کی ناراحت شده؟
    آقای تسوکه شوهر من داره رو پروژش کار میکنه و چون در مراحل پایانیه و الان دیگه کاملا به تمام کارهاش میرسه منم گفتم حالا که دیگه تو سرت خلوت شده منم واسه دکترا شرکت میکنم حالا امسال که وقتی نمونده اما یه تجربه میشه واسم اما واسه سال دیگه محکم میخونم، تا اون موقع اگه خدا بخواد مدرک زبانمم میگیرم و این طوری کارم آسون تر میشه. موافقی؟(اینم بگم خود من تنها مشوق اون بودم، همه مخالف بودن)
    شوهرم: منظورت چیه که میگی سرت خلوت شده همین الانم من هزار تا مشغله دارم مگه من بیکارم؟؟؟؟؟؟
    تو نمیفهمی انقد دارم جون میکنم؟ آها فهمیدم میخوای که منم واسه تو تلافی کنم آره؟ منظورت چیه محکم میشینم میخونم من نمیتونم با این همه کار بیام آشپزی کنم و .....
    اما دیگه واسم مهم نیست میخوام بدون اینکه حرف بزنم این کارو انجام بدم و درسمو ادامه بدم چون نیازی به کمک ایشون ندارم.

    مادرشوهرم داشت میگفت فلانی از من (یعنی خودش) گله کرده چرا من نرفتم سربزنم. منم رو همدردی بهش گفتم ناراحت نشین اونا هم خودشون میدونن آدما حالا انقده گرفتاری دارن که دیگه وقتی واسشون نمیمونه؟
    چیییییییی؟ منظورت چیه من اصلا هیچ گرفتاری ندارم مگه شما خواسته باشی به ما گرفتاری بچسبونی!!!!
    به خودم قول دادم حرفای بی اساس و بی منطق بقیه برام پشیزی ارزش نداشته باشه و اصلا بهش فکر هم نکنم

    اگه میشه رو این موضوع که خودمو تغییر بدم و حساس و وابسته نباشم بهم راهکار بدین.

    بازم از همگی ممنونم.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  15. 7 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (یکشنبه 17 بهمن 89)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    143
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    مینا خانوم آفرین! خوشحالم که می خوای شروع کنی واسه ی تغییر!
    مینا حرفهای باران رو خوندی؟ خوندی یا فقط بهشون نگاه کردی؟ خوندی و فکر کردی یا فقط خواستی که حرفهای خودت رو بزنی؟ من با باران کاملا موافقم!
    با تسوکه هم همین طور! شما نباید اصلا روحیه ات رو از دست بدی و ناراحت باشی!
    به نظر من؛ تازه الان اول راهه، شما اولین قدم رو برداشتی و حالا باید یه انگیزه ی قوی هم پیدا کنی و به نظر من؛ اون انگیزه باید قوی تر از خود هدفت باشه! یعنی چی؟ یعنی الان شما باید به این فکر کنید که مینا می خواد خودش رو تغییر بده؛ فقط و فقططططططططططططططططططططططط ططططططط بخاطر خودش!
    شما برای به دست آوردن آرامش خودت و برای اینکه بهتر و قشنگ تر از قبل از زیبایی هایی که در اطرافت هست لذت ببرید؛ باید تلاش کنید! یعنی مینا عوض میشه که آروم تر باشه و بیشتر و بهتر خودش و توانایی هاش رو ببینه!
    ببینم؛ حاضری؟
    راستی نگفتی روان پزشکت چی گفت بهت؟

  17. 7 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 17 بهمن 89)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از خودم خسته شدم، راهنمای ام کنید تغییر کنم

    حرف خاصي نزدن. بیشتر از من پرسیدن تا جلسه بعدی که برم.
    باور کنید حرفای باران جونو به دقت خوندم. قبول هم دارم .
    دوست دارم راههای عملی رو اگه میدونین، دوستای گلم بهم پیشنهاد بدین.
    در هر موردی چیزی یادم بدید ممنون میشم.
    خانوم دل بلللللللللللللله حاضرم قربان.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  19. 5 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (چهارشنبه 20 بهمن 89)


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دیگه از دعوا خسته شدم چطوری خودمو تغییر بدم؟
    توسط malane در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 بهمن 95, 14:59
  2. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 مهر 93, 00:41
  3. تغییر ناگهانی بعد خواستگاری
    توسط tanha-hamdard در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 10:55
  4. تغییر نظر خواستگاران پس از اطلاع از مشکلم
    توسط saba24 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: شنبه 20 اسفند 90, 18:10
  5. احساس می کنم قدر من رو نمی دونه! به دنبال تغییر هستم
    توسط masoudoo در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: جمعه 18 آذر 90, 10:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.