به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 103
  1. #51
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    از اون روزا بهش میگفتم توافقی جدا بشیم قبول نمیکرد منم فکر کردم چه خبره که جدا نمیشه فهمیدم هم میترسه هم مهریه میخواد گفت مهریمو بدی جدا میشم...
    واقعا حالم بهم میخوره ازین جماعت...ینی دخترا..
    میخوام هیچ وقت طلاقش ندم میشینم تو خونم تا خسته بشه و مجبور بشه مهریشو ببخشه...
    ازش متنفر دارم میشم... به معنی واقعی متنفر..

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  2. #52
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آروم باشید آقای mohammad2012
    خب تو دعوا وقتی که حرمت ها شکسته بشه گاهی از روی عصبانیت حرفهایی زده می شه و فقط در حد حرفه !
    خانومتون هم حتما تو اوج عصبانیت گفته مهریه بدی جدا میشم ! شاید خواسته که یه مانع جلو راهتون بزاره که صرف نظر کنید کلا از این حرف طلاق !

    شما دو نفر چرا انقدر با هم دعوا میکنید آخه ؟!؟!؟!

    یه تور یه روزه ثبت نام کنید دوتایی برید سفر , دیگه هم به گذشته فکر نکنید ! و اصلا در موردش حرف نزنید !

    کار شما دو نفر شده لج و لجبازی .. کوتاه بیاید ! درسته طلاق دیگه عادی شده تو جامعه مثل قبل نیست دیده مردم بهش اما دیگه انقدرها هم عادی نشده که سر بچه بازی و لج بازی راحت بیان بشه تا به اینجاها برسه که شما بگی دارم متنفر می شم ازش !!

  3. کاربر روبرو از پست مفید violet تشکرکرده است .

    sookoot (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  4. #53
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط violet نمایش پست ها
    آروم باشید آقای mohammad2012
    خب تو دعوا وقتی که حرمت ها شکسته بشه گاهی از روی عصبانیت حرفهایی زده می شه و فقط در حد حرفه !
    خانومتون هم حتما تو اوج عصبانیت گفته مهریه بدی جدا میشم ! شاید خواسته که یه مانع جلو راهتون بزاره که صرف نظر کنید کلا از این حرف طلاق !

    شما دو نفر چرا انقدر با هم دعوا میکنید آخه ؟!؟!؟!

    یه تور یه روزه ثبت نام کنید دوتایی برید سفر , دیگه هم به گذشته فکر نکنید ! و اصلا در موردش حرف نزنید !

    کار شما دو نفر شده لج و لجبازی .. کوتاه بیاید ! درسته طلاق دیگه عادی شده تو جامعه مثل قبل نیست دیده مردم بهش اما دیگه انقدرها هم عادی نشده که سر بچه بازی و لج بازی راحت بیان بشه تا به اینجاها برسه که شما بگی دارم متنفر می شم ازش !!
    اصلا هم عصبانی نگفت.. گفت من برای اینده میترسم و بعد طلاق همه چشما دنبالمه پس باید یه پشتوانه داشته باشم که بتونم از پس خودم بر بیام. گفت تو خونه پدری داری ارثیه داری نصفشو به نامم بزن منم توافقی جدا میشم....اینا کجاش عصبانیته... فقط واسه مهریه جدا نشده...
    این مدتم به قول خودش یه روز دوسم داشته یه روز نه... خودش میگه با این احساس نمیشه زندگی کرد و فقطططططططططط میخواد گردن من عوضی لعنتی بیفته ... از همه دخترا بدم میاد حالم ازش بهم میخوره..
    فقط واسه پوللللللللللل مونده... میفهمین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من این وسط ادم نبودم

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  5. #54
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چی بگم !
    کاش می شد با خانومتون صحبت می کردم , ازش می پرسیدم واقعا حاضره زندگیشو به خاطر پول خراب کنه .. و کلی سوال های دیگه..

    واقعا نمیدونم چرا بعضی از دخترا و پسرا انقدر راحت آیندشونو خراب میکنن..

  6. #55
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا محمد، راستش اخلاق منم همینطوریه مثل خانوم شما
    ولی دارم سعی میکنم خودمو اصلاح کنم. منم وقتی شوهرم بهم توجه نمیکنه از هر راهی وارد میشم تا دوست داشتنش بهم ثابت بشه و گاهی از عمد چون خودشم میدونه که خواستگار زیاد داشتم میگم اشتباه کردم تورو انتخاب کردم تا عصبانی بشه و بفهمم دوستم داره... البته من الان میفهمم که کارم تا چه جد بد و خطرناکه!! راستش شوهرم خیلی آدم خوبیه و به شدت دوستم داره فقط تو بیانش مشکل داره و من نباید اینطور باهاش رفتار میکردم. شما هم من مطمئنم که به خانومتون علاقه دارین فقط چون تو بیانش مشکل دارین اون شک کرده که آیا درست انتخابتون کرده یا نه!!! با خانومتون منطقی صحبت کنید و بهشون بگید که دوستشون دارید و نمیخواید از دستشون بدید بعد ببینید که تا چه حد رفتارشون با شما تغییر میکنه و چقدر نرم میشه و غرورشو میذاره کنار.
    موفق باشید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید hasti25 تشکرکرده است .

    sookoot (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  8. #56
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    دقیقا بر عکس میدونه دوسش دارم داره اذیتم میکنه با حرفاش...
    فقط بخاطر پول وایستاده اینو که صد در صد فهمیدم... لطفا نگین اشتباه میکنی...
    فقط میدونم متنفرم ازش.. به شدتتتتتتتتتت

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  9. #57
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 خرداد 95 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    2,946
    سطح
    33
    Points: 2,946, Level: 33
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    11

    تشکرشده 22 در 10 پست

    Rep Power
    22
    Array
    منم میگم به احتمال زیاد خانمتونداره باهاتون لج میکنه باور کنین هرچند کامون درست نیس ولی بعضی وقتا به قول هستی خانم برا اینکه دوست داشتن همسرمون بهمون ثابت بشه از هر دری وارد میشیم من خودم تو جریان دعوام با همسرم کلی دعوای بد داشتیم مهریمو میخواستم ازش اونم میگفت باید کل هزینه از زمان اشناییمون تا الان رو بهش پس بدم!فک کنین؟ازین حرفا پیش میاد فقط سعی کنین حالا که شما دارین از تجارتب دوستان استفاده میکنین مداری ارومتر و سنجیده تر برخورد کینن حیفه زندگیتون بپاشه ازهم مگه چقد عمر داریم...برین مشاوره برین با بقیه صحبت کنین ولی لا اق حرف از جدایی نزنین..هر چی خانمتون میگه درحال حاضر ناشی از عصبی بودن و ناراحت بودن هست...شاید به معنای واقعی هنوز متوجه علاقه شما نشده...بنظر من اگه مشکل روحی نداشته باشه تنها دلیل اینکه قبلا بشما گفته خواب اون پسره رو دیده و ....صرفا بدلیل بی توجهی یا کم توجهی شما بوده و ازین طریق میخواسته بهتون تلنگر بزنه که بیشتر بهش محبت کنین...خیلی همه چیز واضحه یکم فکر کنین و لی صبورانه و عمیق...اینم بگم شاید محبت از نظر شما با خانمتون یکی نباشه..باهاش صحبت کینن و بگین از شما چه انتظاری داره و اینکه دوس داره شما چطوری بشه محبت کیننی بهر حال هرکسی یه قلقی داره...مخصوصا میگین که پدر ندهره این خودش خیلی رو کمبود محبت و حساس بودنش تاثیر منفی گذاشته ...یکم صبور باشین..میگم صبور چون این راه شمارو من نزدیک 6ماهه دارم طی میکنم و تازه فهمیدیم دلیل اصلی دعواهامون دوری و کم محبتی بهم بوده محبتی که مدنظرمون بوده رو نداشتیم نهمن به هکسرم و نه ایشون به من.....انتظارا زیاده و لی مشکل اصلی اینه به زبون نمیاریم و ازکنارش میگذریم غافل ازینکه اینا همش عقده میشن...خدا یارتون بازم تاکیید میکنم اروم و منطقی عمل کنین...چون خودم تجربه شو داشتم میگم

  10. 4 کاربر از پست مفید henma تشکرکرده اند .

    asemani (سه شنبه 15 مرداد 92), del (چهارشنبه 16 مرداد 92), hasti25 (چهارشنبه 16 مرداد 92), sookoot (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  11. #58
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا محمد من نمیگم شما اشتباه میکنید . میگم شما چند بار لفظ دوست داشتن رو بکار بردین؟؟؟ چند بار بهش گفتین که نمیتونید از دستش بدین و عاطفی برخورد کردین؟؟
    ما خانوم ها نیاز به عاطفه و محبت همسرمون داریم همونطور که شما نیاز به احترام دارین...
    من نمیخوام شما رو مجبور به پذیرش حرفام کنم ولی منم مثل شما تو عقدم و خیلی دعوا با همسرم داشتیم که الان کمتر شده. و خوب میفهمم که همسرتون بیشتر از هر چیزی که فکر کنین واسه این ازتون ناامید شده چون از طرفتون احساسی نمیبینه و فکر میکنه تا آخر عمرش نمیتونه شما رو تحمل کنه و مطمئنن به احساس شما و خودش شک کرده و برای همین میخواد اگه جدا بشه یه مقدار پس انداز حداقل داشته باشه ولی این شما بودین که اونو تا اینجا کشوندین که الان اینقدر راحت در مورد جدایی فکر میکنه و تصمیم میگیره... سعی کنین یه بار بهش ابراز احساسات کنین و خودتونم حس کنین که دوستش دارین. مطمئن باشین پشیمون نمیشین فقط بهم فرصت بدین و از اول شروع کنین. بهش بها بدین و فراموشش نکنین. بعد از اینکه رابطتون خوب شد حداقل با اس ام اس هم که شده بهش بفهمونید که به یادش هستین.

    - - - Updated - - -

    آقا محمد من نمیگم شما اشتباه میکنید . میگم شما چند بار لفظ دوست داشتن رو بکار بردین؟؟؟ چند بار بهش گفتین که نمیتونید از دستش بدین و عاطفی برخورد کردین؟؟
    ما خانوم ها نیاز به عاطفه و محبت همسرمون داریم همونطور که شما نیاز به احترام دارین...
    من نمیخوام شما رو مجبور به پذیرش حرفام کنم ولی منم مثل شما تو عقدم و خیلی دعوا با همسرم داشتیم که الان کمتر شده. و خوب میفهمم که همسرتون بیشتر از هر چیزی که فکر کنین واسه این ازتون ناامید شده چون از طرفتون احساسی نمیبینه و فکر میکنه تا آخر عمرش نمیتونه شما رو تحمل کنه و مطمئنن به احساس شما و خودش شک کرده و برای همین میخواد اگه جدا بشه یه مقدار پس انداز حداقل داشته باشه ولی این شما بودین که اونو تا اینجا کشوندین که الان اینقدر راحت در مورد جدایی فکر میکنه و تصمیم میگیره... سعی کنین یه بار بهش ابراز احساسات کنین و خودتونم حس کنین که دوستش دارین. مطمئن باشین پشیمون نمیشین فقط بهم فرصت بدین و از اول شروع کنین. بهش بها بدین و فراموشش نکنین. بعد از اینکه رابطتون خوب شد حداقل با اس ام اس هم که شده بهش بفهمونید که به یادش هستین.

  12. 2 کاربر از پست مفید hasti25 تشکرکرده اند .

    asemani (سه شنبه 15 مرداد 92), sookoot (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  13. #59
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    henma و hasti گرامی
    ممنونم ازتون واقعا به یه متن طولانی که ارومم کنه نیاز داشتم..
    نمیدونم باور کنین هنگ کردم ... شاید حرفاتون درست باشه و محبت میخواد ولی اینا رو که گفتین یاد یه حرفش افتادم که امروز تو بحث پشت تلفن گفت... گفت من اگر جای تو بودم و کسیو اینقدر که میگی دوست داشتم زندگیمو به نامش میزدم ولی تو حاضر نیستی نصف ارثیت رو به نامم کنی این چه جور دوست داشتنیه؟
    گفت هیچ وقت دوسم نداشتی و فقط واسه مهریه وایستادی اگر اینطور نیست بیا طلاقم بده با مهریه... گفتم اشتباه میکنی گفت من خر نیستم و شناختمت حسابی... میگه هیچ وقت برات مهم نبودم و هیچ وقت دوست داشتنم رو باور نکردی. شاید واسه اینکه باورش نکردم اینجوری شده... نمیدونم. مادرش میگه چون یه بار زدی تو گوشش اینطوری شده ولی اینم دلیل نمیشه با یه سیلی اونم اروم کسی اینطوری بشه. به نظرم خیلی منفعل نباید عمل کنم و همش بگم نمیخوام از دستت بدم اینطوری بدتر میشه باید اون بفهمه داره منو از دست میده که هیچ وقت همچین حسی بهش دست نداده...
    یادمه یه بار دیگه کارمون به جدایی داشت میکشید کلی پیام میداد دارم دق میکنم که از دستت میدم و ... اینقد خواهش و التماس کرد که برگشتیم به زندگی کلی گریه و تمنا کرد... حالا خودش زده زیر همه اون حرفا و میگه از طلاق میترسیدم.. ( توروخدا میبینن چه حرفایی ادم میشنوه ازش) بارها بهم ابراز علاقه کرده به شدت در حد عشق و در حدی که من کم میاوردم و میموندم باید بهش چی بگم.
    من این مدت حداقل اخریا سعیم رو کردم خیلی با زبون و هر جوری که بتونم بهش محبت کنم حتی اومد خونمون و شب رو با هم بودیم و خیلی خوب بود ینی باید بگم عالی بود باهام و حتی روز بعدش بهم گفت دلم واسه اون شب که پیش هم بودیم تنگ شده ولی به روش که میارم حرفاشو میگه کی؟ یادم نمیاد؟ میگه من شام دیشبو یادم نمیاد چی خوردم و احساسی که گفتم مال اون لحظه بوده نه الان.

    - - - Updated - - -

    یه چیز دیگه که یادم اومد اینه که میگه من با همه دخترا فرق دارم همه شوهرشون رو یه جور دیگه دوست دارن که من اینطوری نیستم چرا من اینطوریم؟؟ همش فک میکنه بقیه یه احساس ویژه دارن ولی ان نداره...
    خدا خیر بده بعضی از این دخترا رو که وقتی دور هم میشینن از شوهراشون تعریف میکنن و میگن ما خیلی دوسش داریم و ... و این خانم منم که این وضعو داره یهو به دلش میاد... هر مجلس عروسی و نامزدی میره حالش بد میشه و میگه چرا من مث اونا نیستم و خوشحال نیستم... گاهی خیلی شاده گاهی اصلا شاد نیست.

    - - - Updated - - -

    دلم میخواد بدونم دخترایی که ازدواج کردن واقعا چه حس خاصی دارن تورو خدا بگین!!!
    خیلی واسم مهم شده

    - - - Updated - - -

    همیشه با همه وجود منو تو بغلش میگرفت و میگفت همیشه دوستت دارم و تنهات نمیذارم ...
    دلم ازین میسوزه چرا من احساساتی باید این حرفا رو از کسی بشنوم که بعدش بیاد و ...

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  14. 2 کاربر از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده اند .

    hasti25 (چهارشنبه 16 مرداد 92), sookoot (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  15. #60
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    28
    Array
    من همیشه ماحرای شما رو میخوندم وپیگیر بودم <فکرنمیکنم خانومتون بخاطر مهریه این حرفارو زده باشه فقط شاید فکرمیکنه شما به خاطر مهریه باهاش موندین خانومتون به شدت احساساتی هست یعنی من اینجوری فکر میکنم بهش بگین من دوستت دارم نمیخوام جدا بشم ولی اگه تو واقعا این زنئگی و منو نمیخوای من به تصمیمت احترام میذارم چون دوستت دارم بگین یه هفته بشین فکرکن تصمیمتو بگیر اگه واقعا با من خوشحال نیستی خودت برو تقاضای ظلاق بده من مهریته رو هم میدم بعد ببینین چه میگه و چه تصمیمی میگیره


 
صفحه 6 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 اردیبهشت 95, 17:36
  2. دارم طلاق می گیرم ولی هنوز شوهرمو دوست دارم چیکار کنم؟
    توسط مینا 66 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 اسفند 93, 11:08
  3. برادرم هنوز زنش رو طلاق نداده دوست دختر پیدا کرده
    توسط saraamini در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 01:10
  4. خانمم یک روز میگه بیا طلاقم بده یک روز میگه دوست دارم (شاخ در آوردم)
    توسط نیست در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 21 اردیبهشت 92, 11:56
  5. دوست دخترم ازدواج کرده و من هنوز تو فکرشم
    توسط javad1368 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 اردیبهشت 92, 01:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.