به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    194
    سطح
    3
    Points: 194, Level: 3
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    فریال خانم،

    شما داری نوع دیگری از بهانه های مامان بابا را می آری.

    از خانمهایی که می آن مسجد خوشم نمی آد.
    از خانمهایی که می آن باشگاه خوشم نمی آد.
    دوستای دانشگاهم ...

    همون وسواس را پدر و مادرت هم در انتخاب کسانی که باهاشون معاشرت کنند داشتند که شما الان شاکی هستی.
    در مقابل پیشنهادهای دوستان همه را به شیوه خاص خودت خیلی آروم و بیصدا رد می کنی.
    درسته
    اینو میدونم که طرز تفکر خاصی دارم و دلیل تنها بودنم شاید همینه!اینا رو من نمیتونم کامل تغییر بدم ولی تا حدودی چرا...

    راستش یه طرحی رو میخوام ببرم جایی ثبت کنم که از امکانات اونجا استفاده کنم باید گروه حداقل 2 نفره باشه متاسفانه همین مشکل محدودیت دوروبرم باعث شده نفر دوم رو نتونم پیدا کنم.
    چون باید رشتش متناسب باشه
    آدم مورد اعتمادی باشه
    تو این زمینه به خصوص صفر نباشه
    نزدیک من یا تو همین شهر باشه که بتونه با من همکاری کنه....
    دختر و پسر فرقی نداره برام مهم اینه شرایط بالا رو داشته باشه ؛ از اسفند دارم فکر میکنم و میبینم واقعا تنهام!!!!!!!!!!!!!!!حتی نمیتونم شریک کاری خوبی پیدا کنم:(

    برای ازدواج هم چند موردی که داشتم اینطوری فکر میکردم و ردشون میکردم ....

    این طرز فکر من که بقیه یه جا دیگه سیر میکنن خیلی مخربه میخوام از بین ببرمش!



    از این هفته میخوام شروع کنم

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array


    کلا منم از اولش دوست صمیمی زیادی نداشتم در حد چند تا!بعد از اینکه دانشگاه قبول شدم همون ها هم کم و کمتر شدند.
    ببین خودت میگی رفتی دانشگاه دوستای بیرون از دانشگاه کمتر شدن.خب چرا؟یعنی نمیشد همچنان باهاش دوست باشی ؟خب تو مشکلت اینه که نمیتونی دوستی هاتو ادامه بدی.درسته؟یه جورایی بی معرفتی;)
    وقتی یه دوست جدید پیدا می کنی قبلیا رو کم کم فراموش نمی کنی؟
    یه چیز دیگه.یه کوچولو مغرور نیستین؟
    اینکه فکر کنی آدمای دوروبرت خیلی از دنیای تو دورن خوب نیست،آره.ولی بعضیاشون واقعا هستن.
    بهت که گفتم اونایی که درموردشون اینجوری فکر می کنی همه ش همین نیستن که!شاید چون باشون ارتباط زیادی نداری در مورد همشون اینجوری فکر می کنی.البته منظورم این نیست که با دخترایی که اهل دوستی های ناسالم هستن و....دوست شو!!!!!
    ولی واقعا واقعا واقعا همه آدمای دور وبر شما دنیاشون همینه که میگی؟مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




  3. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    ferial (جمعه 16 فروردین 92)

  4. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    194
    سطح
    3
    Points: 194, Level: 3
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها


    ببین خودت میگی رفتی دانشگاه دوستای بیرون از دانشگاه کمتر شدن.خب چرا؟یعنی نمیشد همچنان باهاش دوست باشی ؟خب تو مشکلت اینه که نمیتونی دوستی هاتو ادامه بدی.درسته؟یه جورایی بی معرفتی;)
    وقتی یه دوست جدید پیدا می کنی قبلیا رو کم کم فراموش نمی کنی؟
    یه چیز دیگه.یه کوچولو مغرور نیستین؟
    اینکه فکر کنی آدمای دوروبرت خیلی از دنیای تو دورن خوب نیست،آره.ولی بعضیاشون واقعا هستن.
    بهت که گفتم اونایی که درموردشون اینجوری فکر می کنی همه ش همین نیستن که!شاید چون باشون ارتباط زیادی نداری در مورد همشون اینجوری فکر می کنی.البته منظورم این نیست که با دخترایی که اهل دوستی های ناسالم هستن و....دوست شو!!!!!
    ولی واقعا واقعا واقعا همه آدمای دور وبر شما دنیاشون همینه که میگی؟مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



    بله درسته من مغرور بودم ولی دیگه نیستم مدیون یه سری مشکلاتم که منو از اون دنیا رها کرد

    ببینید وقتی رفتارا و حرفای یه تعداد واقعا برات خوشایند نیست باز ادامه میدی باهاشون؟

    من نمیگم بی نقصم اتفاقا پر از عیبم ولی ولی ولی....اگه کسی یه قدم بیاد من 2 تا برمیدارم ولی ببینم قصد سوء استفاده و حرفا و کاراش متناقضه ,هدفش خوب, نیست کمرنگش میکنم!

    من مجبور نیستم به هر طریقی دوست پیدا کنم!


    مثال میزنم یه دوستی دارم 14 ساله دوستیم خونشون نزدیک ماست و خیلی صمیمی هستیم امسال یه شهر دیگه قبول شد و رفت دانشگاه تا وقتی که داشت برای کنکور میخوند هر وقت میگفت دلم گرفته کار دارم میخوام برم دکتر ....میای؟باهاش میرفتم حتی کار خودمم عقب مینداختم تا با دوستم برم چون تو خونشون تنها بود ....
    از وقتی هم که رفته دانشگاه هر سری بهش میگم میای خونه برنامه بزار با هم بریم بیرون...میگه باشه بعد دیگه خبری نمیده!
    اصرار میکرد تو بیا اینجا-
    از قضا من اسفند رفتم همون شهر برای کارایی که داشتم بهش گفتم این هفته هستم وقت داشتی بگو!
    امروز فردا کرد آخرش هم گفت باید برم خونه خواهرم چون 2 ماهه نرفتم:eek:
    گفتم اشکال نداره تو هی اصرار میکردی بیا اینجا حالا 1 دقیقه هم وقت نمیزاری(اولین بار نبوده اکثرا این اتفاق میوفته با اینکه خیلی نزدیک خونمون هستن ولی سالی 1 بار همو میبینیم)


    ببینید انعطاف من تا این حده ولی دوستام و اطرافیانم همیشه فکر خودشونن!!ولله دوستی این معنی رو نمیده جالبه همه اینطورن!این یعنی بی معرفتی؟؟؟؟؟؟

    منم فکر میکنم اگه دوستی اینه تنها باشم اعصابم راحت تره!

  5. کاربر روبرو از پست مفید ferial تشکرکرده است .

    reihane_b (جمعه 16 فروردین 92)

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ferial نمایش پست ها
    بله درسته من مغرور بودم ولی دیگه نیستم مدیون یه سری مشکلاتم که منو از اون دنیا رها کرد

    ببینید وقتی رفتارا و حرفای یه تعداد واقعا برات خوشایند نیست باز ادامه میدی باهاشون؟
    !
    مسلما نه!!!!!!!
    من نمیگم بی نقصم اتفاقا پر از عیبم ولی ولی ولی....اگه کسی یه قدم بیاد من 2 تا برمیدارم ولی ببینم قصد سوء استفاده و حرفا و کاراش متناقضه ,هدفش خوب, نیست کمرنگش میکنم!
    درسته،منم که تو پست قبلیم گفتم
    ببینید انعطاف من تا این حده ولی دوستام و اطرافیانم همیشه فکر خودشونن!!ولله دوستی این معنی رو نمیده جالبه همه اینطورن!این یعنی بی معرفتی؟؟؟؟؟؟
    دوست من،چون گفتی رفتم دانشگاه دوستام کمتر شدن،حدس زدم اونا که شرایطشون تغییری نکرده شما شرایطت عوض شده(دانشگاه رفتن) پس احتمالا قطع روابط از طرف شما بوده.از من ناراحت نشو.نوشته ها چون همیشه کامل نیستن نمیتونن منظور طرف رو خوب برسونن بعضی وقتا.
    وگرنه شما کم نذاشتی تو روابطت...
    من مجبور نیستم به هر طریقی دوست پیدا کنم!
    دقیقا!! پست قبلیمو نگاه کن،گفتم که با هرکسی نمیشه دوست شد که بگیم اینو اگه بشناسم حتما باهام جور میشه و حتما ویژگی های مشترکمون زیاده.
    خیلی وقتا تو تنهایی به قول خودت آرامشت بیشتره.نباید که به خاطر یه هدف کوچیک آرامشتو به هم بزنی!!

    عزیزم،اگه به آدمای دور وبرت دقیق تر نگاه کنی می بینی که همشون مثل هم نیستن.رو ظاهر قضاوت نکن خیلی(منظورم چهره نیست فقط).
    خوش رو باش.حتی اگه به نظر خودت مغرور نیستی جوری رفتار نکن که بقیه این برداشت رو داشته باشن.
    به نظرم بهتره با مامانت صحبت کنی.بهش بگید که تنهایین وحوصلتون سر میره.گفتی تاحالا؟بهشون بگید که آدمای اجتماع همشون یه جور نیستن که،مثل شما داره متفاوت از شما داره،ولی قرار نیست که دوست آدم از همه جهات دقیقا مثل ما فکر کنه،مثل ما بپوشه،تحصیلاتش در سطح خودمون باشه،مثل ما حرف بزنه....واقعا آدما متفاوتن.باید اینو قبول کرد.ولی در چه زمینه ای تفاوت هست مهمه.
    خودتون سراغ دوستای قدیمی(هم شهری) رو بگیر.دوستای مدرسه.خیلیاشون الان دلشون میخواد همدیگه رو ببینن.
    ببین اگه دارم میگم دوست خوب پیدا کنی،چون دوست خوب میتونه خیلی به آدم کمک کنه.


  7. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    ferial (جمعه 16 فروردین 92)

  8. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    ferial عزیز
    من خیلی پیگیر این تاپیک هستمو از این که یه نفر که نمیشناسم انقد اخلاقو شرایط خانوادش مثل منه متعجب شدم!!! از اونجایی که راهنمایی دوستان یه جورایی به درد منم خورد میخوام منم تشکر کنم. راستش حرف شیدا و ریحانه عزیز منو به فکر برده که نکنه ما هم ناخودآگاه رفتار پدر مادرمونو پیدا کردیمو به خاطر همین دوستای کمی داریم اما منم مثل تو بعد دانشگاه دوستای خیلی صمیمی که پیدا کرده بودم همه برگشتن شهر خودشون و منم همینطور. برای همین آخرین دوستایی که توو شهر خودمون داشتم دوستای دوران دبیرستانم بودن. اما قبول کنین وقتی آدم میره دانشگاه طرز فکرش عوض میشه و اگه الان برمیگشتم به اون دوران شاید اصلا باهاشون دوست نمیشدم!!! فریال واقعا ببخشید که تو تاپیک تو اینا رو میگم اما مثلا همین امروز یه مشکلی در این مورد پیش اومده که فکرمو مشغول کرده که آیا واقعا من حساسم و توی ارتباط با دیگران مشکل دارم یا شما هم اگه بودین همین کارو میکردین.یکی از همین دوستام بچه دار شده و ما میخواستیم بریم پیششو براش یه چیزی هم خریدم اما الان بیشتر از 5 باره که زنگ زدم بهش و گفتم میخوایم بیایم پیشت اما هر بار گفت نیست یا... نمیگم دروغ میگه اما میتونست حداقل وقتی کار نداشت حداقل یه بار خودش دعوت کنه! برای همین کلا بیخیال شدم که برم پیشش. خلاصه اینکه خیلی درکت میکنم :D بازم ببخشید که تو تاپیک تو اینا رو گفتم

  9. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    ferial (شنبه 17 فروردین 92), reihane_b (جمعه 16 فروردین 92)

  10. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    فریال عزیز یه چیز دیگه هم به ذهنم رسید.
    شما نباید خیلی به یه نفر پیشنهاد ارتباط بدید.مثلا همون دوستون که 2بار بهش گفتید ببینمت اون گفت.... هرچیزی که باعث شد همدیگه رو نبینید،دیگه برای بارسوم بهش نگید.بذارید اگه خودش خواست باهاتون تماس بگیره.حتی اگه خیلی تنها بودید(البته این نظر شخصی منه!)
    خیلی دوست دارم بهت کمک کنم،چون من برخلاف تو و سارا هستم!!!!!!!

    - - - Updated - - -

    واقعا نمیدونم دلیلش چیه!ولی بعضی از اطرافیان خودمم دوستای خیلی کمی دارن.
    ولی به نظرخودم همه چی به رفتار آدم برمیگرده...

  11. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    ferial (شنبه 17 فروردین 92)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    194
    سطح
    3
    Points: 194, Level: 3
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها
    ferial عزیز
    من خیلی پیگیر این تاپیک هستمو از این که یه نفر که نمیشناسم انقد اخلاقو شرایط خانوادش مثل منه متعجب شدم!!! از اونجایی که راهنمایی دوستان یه جورایی به درد منم خورد میخوام منم تشکر کنم. راستش حرف شیدا و ریحانه عزیز منو به فکر برده که نکنه ما هم ناخودآگاه رفتار پدر مادرمونو پیدا کردیمو به خاطر همین دوستای کمی داریم اما منم مثل تو بعد دانشگاه دوستای خیلی صمیمی که پیدا کرده بودم همه برگشتن شهر خودشون و منم همینطور. برای همین آخرین دوستایی که توو شهر خودمون داشتم دوستای دوران دبیرستانم بودن. اما قبول کنین وقتی آدم میره دانشگاه طرز فکرش عوض میشه و اگه الان برمیگشتم به اون دوران شاید اصلا باهاشون دوست نمیشدم!!! فریال واقعا ببخشید که تو تاپیک تو اینا رو میگم اما مثلا همین امروز یه مشکلی در این مورد پیش اومده که فکرمو مشغول کرده که آیا واقعا من حساسم و توی ارتباط با دیگران مشکل دارم یا شما هم اگه بودین همین کارو میکردین.یکی از همین دوستام بچه دار شده و ما میخواستیم بریم پیششو براش یه چیزی هم خریدم اما الان بیشتر از 5 باره که زنگ زدم بهش و گفتم میخوایم بیایم پیشت اما هر بار گفت نیست یا... نمیگم دروغ میگه اما میتونست حداقل وقتی کار نداشت حداقل یه بار خودش دعوت کنه! برای همین کلا بیخیال شدم که برم پیشش. خلاصه اینکه خیلی درکت میکنم :D بازم ببخشید که تو تاپیک تو اینا رو گفتم

    نمیگم خداروشکر ولی خوبه یه همدرد پیدا کردم.البته مشکلات من خیلی بیشتر از ایناست این اندازه اپسیلونه نسبت به بقیه

    اینم درسته که بعد دانشگاه دیگه آدما اونای سابق نیستن.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    فریال عزیز یه چیز دیگه هم به ذهنم رسید.
    شما نباید خیلی به یه نفر پیشنهاد ارتباط بدید.مثلا همون دوستون که 2بار بهش گفتید ببینمت اون گفت.... هرچیزی که باعث شد همدیگه رو نبینید،دیگه برای بارسوم بهش نگید.بذارید اگه خودش خواست باهاتون تماس بگیره.حتی اگه خیلی تنها بودید(البته این نظر شخصی منه!)
    خیلی دوست دارم بهت کمک کنم،چون من برخلاف تو و سارا هستم!!!!!!!

    - - - Updated - - -

    واقعا نمیدونم دلیلش چیه!ولی بعضی از اطرافیان خودمم دوستای خیلی کمی دارن.
    ولی به نظرخودم همه چی به رفتار آدم برمیگرده...
    نه دیگه از اونوقت تاحالا اصلا ازش خبری نگرفتم.البته این دوست من خیلی موج منفیه نمیشه 2 کلام راحت باهاش صحبت کرد سریع همه ی دردا و مشکلات و استرس زندگیشو میریزه وسط بعضی وقتا فکر میکنم منم دارم اینجوری میشم

    مرسی عزیزم همینکه راه نشون میدی کمک بزرگیه منم سعی میکنم ایده های خودمم عملی کنم تا ببینم چی میشه.

  13. کاربر روبرو از پست مفید ferial تشکرکرده است .

    sara 65 (شنبه 17 فروردین 92)

  14. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    194
    سطح
    3
    Points: 194, Level: 3
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    up!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دخالت های یک مادر زن که تعادل روحی و روانی ندارد
    توسط mhsn در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 فروردین 93, 02:44
  2. تعارف نابجا به مادر شوهر
    توسط rozaa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 آذر 92, 11:19
  3. مشکل چند ساله من و شوهرم( روابط متعدد و مکرر با دختران)
    توسط elina89 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 آذر 92, 21:49
  4. می خواهم از غم و اندوه به تعالی برسم...
    توسط سرافراز در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 فروردین 91, 20:20
  5. >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
    توسط lvlahtab در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 تیر 89, 18:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.