به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 47
  1. #11
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,994
    امتیاز
    35,222
    سطح
    100
    Points: 35,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,429

    تشکرشده 6,478 در 1,819 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    وقتی میگی دیگران ممکنه دخالت کنن نشان از اینه ازالان میخوای منفعل رفتارکنی.تو بایدبتونی شرایط آینده(شناخت ورفت وآمدها ونظر دیگران)رومدیریت کنی..قرارنیست اگه پسره ازاول به دلت نشست حتما اونی که به تومیاد.منظورم طی کردن مراحل شناخت زیرنظر خانواده و مراحل خواستگاری وحتی نامزدی هست. آدمهابه راحتیه راحتی هم شناخته نمیشن بنابراین شما سه مرحله کلی داری باتوجه به معیارها وشخصیت خودت


    ۱_مرحله ویژگی های اولیه که شامل اطلاعات عمومی شغل وتحصیل وظاهر وخانواده وغیره هست اگه مشکلی نداری اجازه میدی بیاد برای آشنایی




    ۲_مرحله آشنایی زیرنظر خانواده منظورم اینه با اطلاع خانواده چند جلسه باهاش صحبت کن اگه مشکلی نبود اونوقت قرارخواستگاری رسمی و نامزد شدن


    ۳_مرحله ی نامزدی اگه نشانه های بد ندیدی چون دربهترین حالت بازممکنه نشانه های بد رفتاری زیادی رو دردوره نامزدی ببینی که درزندگی مشترک برات قابل تحمل نباشه.این کلیت مطلب هست.


    توی مراحل تصمیم گیری میتونید هر دو پیش مشاور هم برید تا تشخیص بدن مناسب هم هستید یا خیر
    امابه لحاظ ذهنی وروحی خودت،اگه نمیتونی با این سه مرحله روبروبشی وتصمیم بگیری و هنوزرودربایستی بادیگران داری دست نگه دارو اول روی خودت کارکن تایه کم راه بیفتی واعتمادبنفس پیداکنی چون بعدا متوجه میشی ترس ورودبایستی که ازگفتن ومواجهه الانت وجود داره روبعدا باید بامسائل بزرگتری دست وپنجه نرم کنی وجبران کنی ی جاهای دردناکی ناچار میشی خودت باشی که با الان قابل مقایسه نیست.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : سه شنبه 21 مرداد 93 در ساعت 15:23

  2. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    maedeh120 (سه شنبه 21 مرداد 93)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    در پاسخ دختر بیخیال ......
    مادرم تو جریان قبلی چون مخالف بود با ازدواجم فامیل و دوست و اشنارو پر کرد که اگه مائده اومد درباره خواستگارش صحبت کنه شما بهش بپید نه نمیخواد ازدواج کنی که بعد من تعجب کردم که مادر بزرگو خاله تو شهرستانو فلانی و فلانی .... به من میگن با این پسره ازدواج نکنیاااا اصلا مونده بودم که وقتی اینا حتی اون اقارو ندیدن چطور میتونن دربارش نظر بدن به من .... از اینجا شد که از مامانم و اطرافیان میترسم حتی جلو مامانم زیاد گوشی دستم نمیگیرم اخه دیروز برگشته بود از دوستم پرسیده بود مائده با کسی هست؟؟؟دوستمم گفته بود نه بابا فکر نکنم ......
    جدایی پدر مادر هامونم که ایشون مادرش گذاشته از ایران رفته اما من دلیلش رو نپرسیدم .... خودش میگه مادرمو دوست ندارم اما بابام مثل یه کوه پشت هممون و این نامادریش رو میپرسته .... ایشون نسبت به هیچی بدبین نیست دقیقا برعکس من .... همه جوانب رو مو به مو میسنجه ..... فقط حس میکنم رفتارش یکم خشک ...البته شاید طبیعی باشه چون دوبار بیشتر همدیگرو ندیدیم .....
    رفتارش خیلی اروم هستش .... مودب ...... منطقی ...... اما خیلی خونسرده

    - - - Updated - - -

    امین آقا ممنون از پاسختون ....
    اعتماد به نفسم توی 2 جا پایین یکی محل کارم چون تازه اومدم ... یکی در برابر ایشون ... البته خیلی هم اختلاف نداریم اما چون تازه هستن من خخخخخخیلی ازشون خجالت میکشم ....
    درباره مرحله اول که فرمودین ایشون تمکام شرایط رو توضیح دادن .... اما من به دلیل الزایمری که دارم مدام حرفاشون یادم میره .... شرایطشون به نسبت مناسب بوده فقط از خونسردیشون بیزارم ... اجازه دست من نیست اگه به من بود میگفتم معرفم شت تلفن بگه بیان خواستگاری مشکل من اینه من حق انتخاب ندارم .... مادرم هر کسی که من بگم رو قبول نداره میگه من باید انتخاب کنم .... چون به خاطر شکست خودش ترسیده ....بنابراین مطمینم بعد از اون جریان قبلی به ایشون هم اجازه نمیدن که بیاد ....
    مرحله دوم
    میتونیم شناخت پیدا کنیم در صورتی که فقط خانواده ایشون در جریان باشه ....
    مرحله سوم هم نظر دادن دربارش فعلا به نظرم زود هستش
    ایشون هم نظرشون این بود که پیش مشاور بریم اما هم ایشو.ن هم من شاغل هستیم .... وقت کمه ....
    ایشون فقط به من گفت من با خجالتی بودن شما مشکل دارم ..... منم گفتم به مرور زمان حل میشه و ایشون هم قبول کرد .... اما میترسم خجالتی بودنم حل نشه ...

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد و عرض ادب
    چیزی که تا الان متوجه شدم اینه که به نظرم خیلی دارین سطحی برخورد می کنین . اینکه مادرتون بدون مشورت با شما یا بدون تحقیق خواستگار قبلی شما رو رد کرده ، دلیل نمیشه تا بخواین فعلا مخفی کاری کنین . بهتره دنبال راه های بهتر باشین . مطمئنا توی خانواده شما عمو، دایی ، عمه ، خاله و یا خیلی از بزرگترای دیگه هستن که می تونین این موضوع رو باهاشون در میون بزارین و در مورد این مسئله صحبت کنین تا یه کم با تامل و صبر بیشتری روی خواستگارا فکر بشه و نظر شما رو هم حتما بهش اهمیت بدن . اون کسی که قراره ازدواج کنه شمایین ، پس باید با همفکری بیشتری به این موضوع نگاه کرد .
    به نظر بنده در امر ازدواج باید یه کم خجالت رو کنار گذاشت . و با جرات و شهامت در مورد زندگی آینده تون صحبت کنین . این حق شماست . اگه درست انتخاب نکنین و پشیمونی بیاد سراغتون ، نتایجش به ضرر خود شماست.
    و اما در موردی با خانم دختر بی خیال موافق هستم . اینکه پدر و مادر ایشون از هم جدا شدن یه زنگ هشداره که باید ته و توشو با دقت بسیار در بیارین . و به صحبتای آقا داماد قناعت نکنین .
    من خودم تا همین چند ماه پیش داشتم یه اشتباه فوق العاده مهیب انجام می دادم در امر ازدواج ، فکر می کردم خانواده سنتی من دارن مشکل جلوی پام می زارن و امروزی فکر نمی کنن . ولی همین خانواده منو نجات دادن و ازشون واقعا ممنونم . به بزرگتراتون اعتماد کنین . اونا چیزایی رو می بینن که ما ها که درگیر احساسات میشیم ازش می گذریم .

  5. کاربر روبرو از پست مفید Hadi68 تشکرکرده است .

    maedeh120 (سه شنبه 21 مرداد 93)

  6. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    مرسی آقاهادی از نظرت
    من هنوز تصمیمی نگرفتم درباره ایشون ...
    در ضمن من هیچکسیو ندارم که باهاش مشورت کنم رو هیچکس نمیتونم حساب کنم .... فامیلامون همه بی جنبه ان .... منم باهاشون راحت نیستم ...الان فعلا خودم و خدای خودم و شماها.....

    - - - Updated - - -

    دوستان لطفا نظراتتون رو بزارید من دارم میرم خونه تا فردا صبح دسترسی به نت ندارم صبح میام و نظراتتون رو میخونم ممنون از همتون

  7. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلامی دوباره به همه دوستان .....
    چرا کسی اینجا راهنماییم نمیکنه ....
    تو رو خدا بگید باید چیکار کنم

  8. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلامی دوباره به دوستانی که راهنمایی نمیکنن .... خواهش میکنم نظراتونو بدید ....
    همکارام میگن اگه مادرت رو این مورد هم مخالفت کرد دیگه هیچ جوره زیر بار نرو و اصلا قبول نکن مقابل به مثل کنم ....

  9. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اسفند 94 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1392-12-01
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 60 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام متاسفانه بدلیل محدود بودن ارسال پیام در روز(که نمیدونم دلیلش چی هست؟) دیروز نتونستم بیشتر کمکتون کنم
    یه سری سی دی اموزشی واسه خودسازی هستش مربوط به دکتر ازمندیان زندگی منو که زیرورو کرده بگیرید و استفاده کنید . همه چیز از خودتون شروع میشه باید از خودتون شروع کنید. به ادمها زود اعتماد نکنید شناخت خوبه ولی هزینه داره پس بشناسید ولی عاشق نشید که احتمال عاشق نشدن خانمها تو این مسایل خیلی کمه. بنظر من حداقل این سی دی ها رو بگیرید ببینید و با احتیاط قدم بردارید. تا اونجا که بخواید میتونم کمکتون کنم. من بارها این سی دی ها رو دیدم گاهی اوقات اونقدر حالم خوب شده که قابل وصف نیست.
    نتیجش ثروتمند شدنه که ثروت فقط پول نیست همه اون چیزی هست که باعث کمال انسان میشه. شما باید انسان دیگری بشید و میدونم که میتونیدو فقط باید بخواهید
    در ضمن عجله ای برای ازدواج نیست شماچند سالتونه؟
    نمیگم مورده رو رد کنید ولی عجله نکنید . اینکه نظر دیگران رو با سرعت میخواید یعنی دارید عجله میکنید و عجله کار شیطونه و عاقبت خوبی نداره.
    بشنید با خودتون روراست باشید و به خودتون مسلط باشید و به هیچ عنوان خجالت نکشید تو این موارد.
    بنظرم با مادرتون در میون بذارید اون بد شما رو نمیخواد و دلسوزی میکنه براتون. ولی بهش بگید که از کاری که سری قبلکرده ناراحت شدید و نمیخواید تکرار کنه. بعد بگید اگ میخواد بهش اعتماد کنید باید با شما روراست باشه و مستقیم با خوتون صحبت کنه نه اینکه زنگ بزنه و یه فامیل رو اوار کنه رو سرتون. بهش بگید که میدونید که دوستون داره ولی دوست داشتن مثل یه گنجیشک تو مشت میمونه زیاد بخواید نگهش دارید فشارش میدید له میشه و اگه زیاد بیخیالش باشید پر میزنه میره. سنگاتونو اول با خوتون بعد با مادرتون وا بکنید اون موقع نوبت خواستگارتونه که بشناسیدش

  10. کاربر روبرو از پست مفید امیر۶۲ تشکرکرده است .

    maedeh120 (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  11. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام امیر عزیز واقعا ازت ممنونم که کمکم میدی شما چون جز کاربران سایت هستی روزی 3 پست بیشتر نمیتونید بزارید
    رفتم تو 21 سال
    اما چون حس میکنم به یه تکیه گاه احتیاج دارم میخوام ازدواج کنم .....
    کلا چند وقته بهم ریختم .... از طرفیم مشکلات کارم که خیلی زیاده ....معدم هم به خاطر عصبی بودنم بهم ریخته ... از طرفی هم نه وقت میکنم برم باشگاه نه کلاس زبان ... نه رسیدگی به خودم ....
    اما کلا خیلی وقت به فکر ازدواجم چون تقریبا امادگی لازم رو دارم ....
    مادرم دست خودش نیست نمیتونه حرف نگه داره ...
    نظرم این هستش که هر وقت با ایشون به نتیجه رسیدم بگم خودشون با مادرم تماس بگیرن من حرفی نزنم بهتره ..... و اینکه مادرم با کسایی که من انتخاب میکنم و ایشون خوششون نیاد اصلا خوب برخورد نمیکنن و ابروی منو میبرن در صورتی که تو فامیل مهربونیه مادرم زبانزد هستش ....
    اینکه عجله میکنم دلیل بر این هستش که زودتر تکلیفم مشخص بشه ....
    در ضمن من دوست دارم لااقل تو ازدواج خودم تصمیم بگیرم .... من معتقدم اگه خودم طرف رو دوست داشته باشم سختی های زندگی رو راحت تر میتونم تحمل کنم ....
    راستی این سی دی هارو از کجا میتونم تهیه کنم ....
    امیر عزیز ممنون میشم وقتی به نتیجه برسم کمکم کنی ...

  12. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    امیر۶۲ (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اسفند 94 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1392-12-01
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 60 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام وقت بخیر
    اگه تمایل داشتن راجع به کارتون بگید چند ساعت در روز کار میکنین؟ کارتون چی هست؟ ایا استرس زا هستش؟
    بعد سنتون هم که مناسب هستش سعی کنید از بین خواستگارها گزینه بهتر رو انتخاب کنید و زود انتخاب نکنید و درست انتخاب کنید
    اگه مشکلاتتون این هستش که این سی دی ها خیلی بدردتون میخوره و میبینید که همه این مشکلات توسط این مرد مهربان مطرح میشه و راه حل هاش هم بسیار کلیدی هستش راهنمایی های این استاد پیامبر گونه هستش برا ارتباط با کانون تکنولوژی فکر دکتر ازمندیان با شماره 22043081-021 تماس بگیرید اونا راهنماییتون میکنند. ایشون سمینارهای مختلفی دارند که می تونید حضوری هم شرکت کنید. فعلا سی دی هاش رو ببینید اگه دوست داشتید به سمینارهاش هم برید.
    فکرتون بد نیست که بعد از به نتیجه رسیدن با مادرتون مطرح کنید ولی سعی کنید تو مراحل اشنایی وارد فاز احساساتنشید تا وقتیکه از این اقا مطمئن شید. من تاکید به نظارت خانواده ها دارم خصوصا در خصوص خانمها که اسیب پذیرترند. در مورد عجله هیچ نوعش رو تایید نمی کنم ان الله مع الصابرین
    اینکه در ازدواج خودتون تصمیم بگیرید خوبه ولی اطرافیان هم خیلی نقش دارن تو زندگیتون داستان من رو که میدونید. ممکنه اختلاف اطرفیان کمر شما رو خم کنه اگه اونا با همدیگه مشکل نداشته باشند شما در اینده راحت ترید. یکم منطقی فکر کنید احساسی نباشید و سعی کنید در صورت مواجهه اون اقا با مادرتون مشکلی پیش نیاد.
    می تونید یکی از فامیل که غرض نداره واسطه کنید و اون معرف این اقا بشه البته کسیکه خانوادتون قبولش دارند مخصوصا مادرتون.
    خواهش میکنم امیدوارم کمکی کرده باشم

  14. کاربر روبرو از پست مفید امیر۶۲ تشکرکرده است .

    maedeh120 (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  15. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام خیلی ممنون
    به نظرتون چه سوالایی باید ازش بپرسم ... که بتونم بیشتر باهاش اشنا بشم یا چه حرکت هایی باید بکنم ....
    امیر عزیز دیروز یکی از خواستگارام که قضیش واسه 6 ماه پیش بوود خونمون اومده بود و با مامان ساده من میخوام برام خط بخرن ... من حدس میزنم این کارو دارن میکنن که هر فقط خواستن پرینت بگیرن و تماس های من رو چک کنن .... خیلی نگرانم مامانم داره از هر راهی استفاده میکنه ببیته من دارم چیکار میکنم....دیروزم پرسید تو الان عاشقی منم سرمو انداختم پایین و با یه حالتی که معنی بده بیخیال .... سرمو تکون دادم .... نمیتونم حرف دلم رو باهاش بزنم ....ازش میترسم....شبها کابوس میبینم که دارم به مامانم میگم و حالش بد میشه بعد تصادف میکنه ....خیلی میترسم که خودشو اذیت کنه....بعد از قضیه قبل دیگه جرات نمیکنم حرف از کسی بزنم ... همکارام همش میگن تو خیلی ساده ای نقطه ضعف دادی دست مامانت ....اما من دلم نمیاد مادرمو اذیت کنم ..... اما خب دوست دارم به خواسته هام برسم ....
    به نظرتون باید چیکار کنم .... چطوری باهاش درمیون بزارم که عصبانی نشه؟؟؟؟حالش بد نشه؟؟؟؟؟


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.