به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,994
    امتیاز
    35,222
    سطح
    100
    Points: 35,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,429

    تشکرشده 6,479 در 1,819 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب بااین اوصاف پس مشکل خاصی نیست.اینکه یک دختربیشترازیک پسر درارتباط وحرف زدن باجنس مخالف دچارترس وخجالت شود اونم درسن شما مشکل خاصی نیست،یه واکنش ناخودآگاه دفاعی ازحریم دخترانه است.به مرور زمان مهارت بیشتری کسب میکنی خودتوبه خاطرش سرزنش واذیت نکن.طبیعیه....امادرمورد وسواست، نشون میده یه مقداراضطراب داری.والبته بخشی ازفکری که میکنی درسته درمان وسواس دراین موارد انتخاب یک رفتارمنطقی وقاطعانه است. موقع جزوه گرفتن اول ازخانمهاشروع کن اگه نبود ازآقایی که وجهه منطقی تری داره.بالحنی منطقی ومحترمانه....وقتی خودت ازحجاب وپوشش خودت رضایت قلبی داشته باشی نگران حرف مردم نخواهی بود...بازیها وبیرون رفتنات همه به دیدگاه خودت بستگی داره اینکه اونهامتناسب بایه دختر۲۱ساله باشه.واسه دل خودت زندگی کن هرکاری که قلبا اعتقاد داری متناسب ومورد نیازتوست... قاطع ومحکم باش تامزاحمات برن...

  2. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 07 مرداد 92)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 93 [ 10:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    875
    سطح
    15
    Points: 875, Level: 15
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 115 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من ادم فعال وشوخ طبع ودرس خون وپرجنب وجوش هستم
    خوب پس چرا توقع دارید که مزاحم نداشته باشید؟ این صفات شما رو مورد توجه قرار می‌ده و لذا مزاحم خواهید داشت.

    من یه نفررودوست داشتم بهش نرسیدم ودیگه ازپسرا بدم میومد بعد تودانشگاه ازیه پسردیگه خوشم اومد که ایندفعه خودم قیدشو زدم چون باعقلم جوردرنیومد که پسردانشجو بیاد خواستگاری


    نگاه به جنس مرد رو در ذهنتون عوض کنید... به صورت ناخودآگاه بروز می کنه... یعنی اگر حس بدی نسبت به مردها داشته باشید، اونوقت حتی اگر به ظاهر خوشرو جلوه کنید... باز اون نفرتتون حس می‌شه... همه‌ی ما در محیط دانشگاه پسرها و دخترهایی رو دیدیدم که حس نفرت نسبت به جنس مخالف دارن و نمی‌تونن زیر لایه‌ی خوشرویی اون رو پنهان کنند.
    سعی کنید نفرت به یک قشر خاص رو به نفرت از یک فرد و بعد از اون به نفرت از صفات اون فرد تبدیل کنید... به عبارتی اگر ازتون پرسیدن که چرا از مردها بدتون میاد؟ جواب ‌دادید که چون از یه مردی بدم میاد؟ می‌پرسن که چرا از اون مرد بدتون میاد؟ جواب می‌دید که چون یه صفتی داره که خیلی ازش بدم میاد؟ می‌پرسن چه صفتی داره؟ مثلا جواب می‌دید که 'بی‌وفایی'... پس در واقع شما از بی‌وفایی متنفرید و هر صفتی، خوب یا بد، در هر انسانی و در هر قشری می‌تونه وجود داشته باشه. این دید رو در خودتون تقویت کنید.

    تصمیم درستی در مورد خواستگاری یک دانشجو گرفتید!

    من علاوه برظاهرم باطنم داغون شده خیلی عصبی شدم ومزاحم های زیادی ازوقتی رفتم دانشگاه داشتم


    گفتید شوخ‌طبع و پر جنب و جوش هستید و بقیه رو می‌خندونید... پس چه طور شد که فکر می‌کنید ظاهر و باطنتون داغونه؟ نظر خودتونه؟ کس دیگه‌ای هم بهتون گفته؟
    کسی که ظاهر و باطنش داغونه که کسی مزاحمش نمی‌شه! اصولاً چنین آدم‌هایی مزاحم بقیه هستند!

    کسی نیستم که با پسراخوب باشم نمیدونم چرا اینقدرمزاحم دارم


    راجع به این موضوع می‌تونم ساعت‌ها صحبت کنم که چرا بعضی‌ خانم‌ها که عمل ناشایستی انجام نمی‌دن باز مزاحم دارند...
    خانم‌ها دقت کنند که بعضی رفتارها هست که از نظر اونها به هیچ وجه ناشایست نیست اما از نگاه آقایون معنای دیگه‌ای داره. ببینید مثال می‌زنم براتون...
    کنار دوستانتون نشستید و دارید خوش و بش می‌کنید و می‌گید می‌خندید و گه گاهی صدای خندتون بلند می‌شه... اتفاقا اون اطراف آقایونی هم حضور دارند... شاید شما متوجه موضوع هم نشید اما از نظر این آقایون شما دارید رفتار ناشایستی انجام می‌دید( که البته از نقطه نظر بعضی شایسته و ستودنی هم هست!). شما شاید با خودتون بگید که من با آقایون ارتباطی ندارم یا جلوی اون‌ها نمی‌خندم و به قولی سنگین رنگین هستم، پس چرا در موردم بد فکر می‌کنن. اون‌ها تصویری که از شما می‌گیرن اینه که شما اهل دوستی و مراودت با آقایون هستید ولی هر کسی رو تحویل نمی‌گیرید و لذا به شما حریص‌تر هم می‌شن!

    توجه نکردن به کسی باعث جلب توجه اون می‌شه. آدم‌ها دوست دارن که دست نیافتنی ها رو به دست بیارن. حالا این موضوع در مورد شما ممکن هست که بوجود اومده باشه...

    خانمی رو می‌شناختم که بسیار فعال بود در محیط دانشگاه... درس، ورزش، بیرون رفتن با دوستان، شورای صنفی، انجمن و ... اما همیشه حریم نگه می‌داشت. ایشون هم خیلی بین هم‌جنس‌هاشون پرطرفدار بودن و همه دوستشون داشتن. در مقابل آقایون سر سنگین رفتار می‌کردن اما در برابر خانم‌ها خودشون رو رها می‌کردن...
    تا بخواید ایشون مزاحم داشت و حتی یه دونه خواستگار هم نه! می‌دونید چرا؟ به این دلیل که کسی که به دنبال ازدواج هست می‌ترسه از خانمی که خیلی حاشیه داره. یعنی وقتی می‌بینن که آقایون دیگه( که بعضاً دوستان اونها هستند) نسبت به این خانم تمایل دارن و در بگو بخندهای دوستانه گاهی در مورد این خانم صحبت می‌شه، لذا دیگه نمی‌تونن که به این خانم برای ازدواج فکر کنن. یعنی این خانم با افتادن تو دهن! خواستگارهاش رو از دست داد! کسایی که شاید داشتند صبر می‌کردند که فرصت مناسبی پیش بیاد، مثلا اواخر فارغ‌التحصیلی، دیگه به این خانم نمی‌تونن فکر کنن و می‌رن سراغ کسایی که حواشی کمی دارن.

    متأسفانه من خیلی دیدم خانم‌هایی که گله می کن که چرا مایی که این همه فعالیت و جنب و جوش داشتیم، همه هم دوستمون داشتن، باز کسی نیومد خواستگاریمون، ولی هم‌کلاسی‌هامون که اصلا کاری نمی کردن بعد از دانشگاه یا اواخر اون ازدواج کردند.

    یه مسأله‌ی دیگه هم هست و اینکه شما اصلاً خودتون رو درست معرفی نکردید... ببینید هر انسانی باید به وضوح مشخص کنه که به چه تفکری تعلق داره. اگر شما فردی با ایمان هستید، باید این رو اعلام کنید، البته در عمل، اگر مذهبی هستید به همین شکل، اگر سیاست دوست دارید باز هم همین‌طور. شما الان در حالتی هستید که به هیچ وجه به نظر نمی‌رسه که پایبند مسایل مذهبی باشید. خودتون رو بذارید جای آقایون اطرافتون... آیا از نگاه اون‌ها شما فردی با ایمانید؟ اونها چه طور می‌تونن به عمق فکر شما نفوذ کنن؟ شما باید علایمی برای بقیه بذارید که جزء چه دسته‌ای هستید.

    شما به وضوح خودتون رو جزء دسته‌ی خانم‌هایی قرار دادید که:
    اومدن دانشگاه تا درس بخونن و کمی هم خوش باشن... به هیچ وجه قصد ازدواج ندارن( توی مدتی که دانشگاه هستن)، و بدشون نمیاد که با کسی دوست بشن اما نه با هر کسی، یعنی به قول گفتنی کلاسشون بالاست!

    خداروزیاد یاد میکنم ولی عمل نمیکنم (نمازهامو به موقع نمیخونم)

    دلم می‌خواست در این مورد صفحه‌ها تایپ کنم، مختصر بلد نیستم بگم، پس رهاش می‌کنم

    احساس میکنم مشکل روحی پیدا کردم چون دوستام خواستگاردارن ومن ندارم فکرمیکنم به خاطرظاهرم هست ولی نمیتونم ظاهرمو عوض کنم من اینجوری بزرگ شدم


    حالا چه طور فهمیدید که دوستاتون خواستگار دارن؟ خیلی ها همون مزاحم‌ها رو خواستگار تعریف می‌کنند. بعدش هم اگر مسابقه‌ گذاشتید که کی پرخواستگار تره، لااقل خواستگارها رو وزن کنید! نه اینکه بشمارید! ( از نظر ارزشی بسنجید، نه تعداد )

    من زیاد خوشکل نیستم ولی جذابم

    خوب این یعنی اینکه هم تا حدودی خوشگل هستید و هم جذاب. پس می‌شه بپرسم مشکل کجاست؟!

    بهم کمک کنین مشکلم ازچی هست ازاینکه خداجداشدم ازظاهرم از باطنم ازرفتارم


    من تشخیصم این بود که از نداشتن خواستگار در سال دوم دانشگاه و ۲۱ سالگی تون و اینکه به جای اون مزاحم دارید ناراحتید، و اینکه می‌بینید که دوستاتون خواستگار دارن. اگر برداشتم اشتباه بود که تصحیحش کنید.

    ویرایش توسط myself : شنبه 05 مرداد 92 در ساعت 15:37

  4. 4 کاربر از پست مفید myself تشکرکرده اند .

    dokhtare kordestan (شنبه 05 مرداد 92), reihane_b (شنبه 05 مرداد 92), roze sepid (دوشنبه 07 مرداد 92), ویدا@ (شنبه 05 مرداد 92)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مرداد 92 [ 11:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    70
    سطح
    1
    Points: 70, Level: 1
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول اینکه واقعا من خوشحالم چنین افرادی حضوردارن تو این سایت که منو راهنمایی میکنن میشه بیشتردرمورد اینهایی که گفتین صحبت کنین چون من واقعا دوچاردوگانگی هستم یعنی تا حدودی حرفتون رو فهمیدم واینو بگم یه بنده خدایی ازاقایون که خیلی محترم هستن به من درمورد حسادت پیام دادن که اگرکسی حسادت میکنه به شما و.....که نمیتونم اینجا زیاد بگم منظورشو این برداشت کردم که یکی چیزی گفته که ایشون پیامی با مظمون به من دادن من حد وحدود رو رعایت میکنم هم درحرف زدنم بااقایون هم رفتارمو که جلف نباشه راست میگین من اوایل ترم زیاد شیطنت کردم ودرهرمسابقه ای شرکت دارم ومقام اواردم بازم یعنی میگین اقایون هرجا میشینن بحث میکنن
    میشه کمکم کنید myself ازتون ممنون کمکم کردین ولی اگربیشترباشه ممنون میشم
    من ترم اول میرفتم ومیومدم با کسی کاری نداشتم ترم دوم کارهامون عملی شدوتازه بچه های کلاس رو شناختم وترم سوم وچهارم هم فعالیتم تو دانشگاه شدیدشد باراولی که کنفرانس میخواستم بدم همه با تعجب میومدن میگفتن این خانمه میخواد بده ومن ازاین حرکات زشتشون بدم میومدم
    دقیقا بحث خانومی که تودانشگاه کردین منم دارم فعالم تو هرانجمنی عضو هستم حدودود رورعایت میکنم
    وبین دوستای خودم خوبم خب به نظرتون باید چیکارکرد ؟
    ویرایش توسط بهاروخدایش : شنبه 05 مرداد 92 در ساعت 19:55

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 93 [ 10:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    875
    سطح
    15
    Points: 875, Level: 15
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 115 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرتون باید چیکارکرد ؟


    یه توصیه به شما و بقیه‌ی خانم‌ها می‌کنم...

    یه فرصتی به خودتون بدید... بشینید خوب فکر کنید... ببینید چه طور آدمی هستید... دوست دارید همسرتون چه طور مردی باشه... نه خیلی انتزاعی فکر کنید و نه خیلی جزئی... نه خیلی دید از بالا و نه خیلی میکروسکوپی... ببینید از چه تیپ مردهایی خوشتون میاد... فکر می‌کنم ۴-۵ دسته بیشتر نشه... اگر بیشتر شد یعنی خیلی جزئی نگاه کردید و اگر کم‌تر شد یعنی زیادی دید از بالا داشتید... بین این چند دسته دو دسته رو انتخاب کنید و اولویت بدید.

    حالا باید زمانی رو بذارید ببینید که این دسته‌ی اولی که مورد علاقه‌ی شما هستند... از چه خانم‌هایی بیشتر خوششون میاد... ببینید... شما قرار نیست خودتون رو عوض کنید... اما رفتارهاتون باید طوری باشه که اون تیپ مردها رو به سمت خودش بکشه... اگر دیدید که این رفتارها ( که شما باید انجام بدید )‌ براتون جالب نیست و از انجامشون بدتون میاد، نشانه‌ی اینه که شما در واقع از این تیپ مردها خوشتون نمیاد، بلکه به خودتون تلقین کردید که چنین مردهایی رو می‌پسندید که می‌تونه تحت تأثیر افکار اطرافیان باشه. پس خوب دقت کنید.

    مثال می‌زنم...
    خانمی دوست داره همسری از این تیپ داشته باشه:

    مردی که تحصیلات داره... به مسایل عملی دین پایبند هست و ...

    تا همین‌جای کار رو که نگاه کنید خیلی چیزها دستتون میاد... وقتی مردی به مسایل عملی دین پایبند هست، بیشتر روی مسأله‌ی ارتباط خانمش حساس می‌شه... به خصوص قبل از ازدواج.

    یه نکته‌ای هم بگم شاید بعضی خانم‌ها ندونند... اینکه آقایون زیادی هستند که خیلی اصرار دارند که خانمشون قبل از ازدواج روابطش محدود بوده باشه اما مشکلی با این ندارند که بعد از ازدواج رابطه‌ها زیاد بشه... بنده پای حرفشون نشستم و معتقدم که بد هم نمی‌گن... یعنی حرفاشون به دل می‌شینه... که انقدر طولانی هست که از حوصله‌ی نوشتن خارجه.

    شما بعد از اینکه تیپ مورد نظر مرد خودتون رو تشخیص دادید... در مورد اون با اطرافیانتون صحبت کنید... از این کار خجالت نکشید... می‌تونید از برادرتون... فامیل‌های ازدواج کرده( خانم البته)‌ و خیلی‌های دیگه بپرسید... تا به این شکل بفهمید چی تو فکر این دسته آقایون می‌گذره...

    همین خانم نمی‌دونست که مردهای مورد علاقه‌ی اون، چون به مسایل عملی دین پایبند هستند، نمی‌تونن تحمل کنن که خانمشون همه جا اسمش باشه، یعنی هر جایی ازش یاد شه و این براشون غیر قابل تحمل بود. براشون اشکالی نداشت که بعد از ازدواج این اتفاق بیافته، اما قبل از ازدواج فرق داشت. به هر صورت ایشون تا اون موقع که من می‌دیدمشون ازدواج نکردن، چون هر کسی که میومد سمتشون برای دوستی بود نه ازدواج یا اگر هم ازدواج بود اصلاً وصله‌ی ایشون نبود.

    دلیل این اتفاق این بود که ایشون نتونسته بود خودش رو ( خود واقعیش رو ) درست نشون بده، به عبارتی در معرفی خودش دچار اشتباه شده بود، این باعث کج-فهمی اطرافیان شده بود، یعنی کسانی که ایشون مایل بود به خواستگاریش بیان، ایشون رو در نظر نمی‌گرفتند و برعکس کسانی که مایل نبود حتی ریختشون رو ببینه! (به گفته‌ی خودش) ازش درخواست ازدواج یا دوستی می‌کردند... من واقعا براشون ناراحت شدم... امیدوارم به حقشون رسیده باشند یا به زودی برسند.




  7. 2 کاربر از پست مفید myself تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 07 مرداد 92), بهاروخدایش (دوشنبه 07 مرداد 92)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مرداد 92 [ 11:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    70
    سطح
    1
    Points: 70, Level: 1
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    myselfشما ازجنس من نیستین وهرکس همجنس خودشو بهترمیشناسه ازاینکه منوراهنمایی میکنین ممنون هستم نگاه کنین نمیدونم ربط داره یامن زیادتو اجتماع نبودم فقط باپسردایی خاله و... حرف زدم راستشو میگم چرا دروغ بگم وقتی وارد دانشگاه شدم محیط اجتماعی من بزرگترشد ولی من هنوزهمون سابقم نه تغییری دررفتارم ونه درظاهربه وجود اومده خانوادم خوشحالن ومن خیلی ها رودیدم که بااومدن دانشگاه حجابو برداشتن ومن خیلیا تو دانشگاه دیدم که با چادرشون هزارتا کثافت بازی دراوردن البته نه همشون همین باعث شده من ازچادرپوشیدن زده بشم اگربحث پوشش روبذاریم کنارکه من اصلا قانع نمیشم مگرباکلی دلیل اوردن برام وشماهم که وققتون کمه
    من درموردرفتاراقایون تو دانشگاه دوست دارم بدونم اقایون ازچه رفتاری خوششون میاد یانه ؟
    من واقعا نمیدونستم خندیدن بلند پسرازیاد نمیپسندن و..... این باعث میشه من بیشتراقایون روبشناسم
    ودرمورد اون اس اقا هم صحبتی نکردین درموردش؟
    ویه چیزدیگه که خیلی جالب هست برام خانواده من به من اعتماد دارن یه بارپسرخالم نصفه شب پیام داد بهاریه چیزی بپرسم راستشو میگی گفتم اره گفت دوست پسرم داری منم ازحرفش شوکه شدم گفتم چه ربطی داره ونه نمیدونم چرا دیگران رومن حساس هستن واینو بگم ایشون ازدواج کردن
    ویرایش توسط بهاروخدایش : یکشنبه 06 مرداد 92 در ساعت 17:26

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مرداد 92 [ 11:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    70
    سطح
    1
    Points: 70, Level: 1
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهاروخدایش نمایش پست ها
    myselfشما ازجنس من نیستین وهرکس همجنس خودشو بهترمیشناسه ازاینکه منوراهنمایی میکنین ممنون هستم نگاه کنین نمیدونم ربط داره یامن زیادتو اجتماع نبودم فقط باپسردایی خاله و... حرف زدم راستشو میگم چرا دروغ بگم وقتی وارد دانشگاه شدم محیط اجتماعی من بزرگترشد ولی من هنوزهمون سابقم نه تغییری دررفتارم ونه درظاهربه وجود اومده خانوادم خوشحالن ومن خیلی ها رودیدم که بااومدن دانشگاه حجابو برداشتن ومن خیلیا تو دانشگاه دیدم که با چادرشون هزارتا کثافت بازی دراوردن البته نه همشون همین باعث شده من ازچادرپوشیدن زده بشم اگربحث پوشش روبذاریم کنارکه من اصلا قانع نمیشم مگرباکلی دلیل اوردن برام وشماهم که وققتون کمه
    من درموردرفتاراقایون تو دانشگاه دوست دارم بدونم اقایون ازچه رفتاری خوششون میاد یانه ؟
    من واقعا نمیدونستم خندیدن بلند پسرازیاد نمیپسندن و..... این باعث میشه من بیشتراقایون روبشناسم
    ودرمورد اون اس اقا هم صحبتی نکردین درموردش؟
    ویه چیزدیگه که خیلی جالب هست برام خانواده من به من اعتماد دارن یه بارپسرخالم نصفه شب پیام داد بهاریه چیزی بپرسم راستشو میگی گفتم اره گفت دوست پسرم داری منم ازحرفش شوکه شدم گفتم چه ربطی داره ونه نمیدونم چرا دیگران رومن حساس هستن واینو بگم ایشون ازدواج کردن
    خواهش میکنم کمکم کنید من زیاد اینجا نیستم

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام بهار و خدایش
    منم دقیقا مثل توام یعنی تو دانشگاه با دخترها جورم و شیطون ولی با پسرها سنگین دقیقا حرفهای myselfعزیز رو خوندم بمنم خیلی کمک کرد منم نمیدونستم پسرها از خنده ی بلند دخترها خوششون نمیاد.(ببخشید پریدم وسط پستت ولی برام جالب بود یکی انقدر شبیه منه)
    درمورد حجاب من یکسری فایلهای صوتی دارم که ایکاش ازت ایمیل داشتم برات میفرستادم چون خیلی خوبن.
    تازه دختر خوب تو تازه 21 سالته زیاد خودت رو در گیر ازدواج نکن.
    ایکاش myself بیشتر درمورد اقایون توضیح بده.

  11. 2 کاربر از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 07 مرداد 92), بهاروخدایش (دوشنبه 07 مرداد 92)

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مرداد 92 [ 11:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    70
    سطح
    1
    Points: 70, Level: 1
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setareh 1390 نمایش پست ها
    سلام بهار و خدایش
    منم دقیقا مثل توام یعنی تو دانشگاه با دخترها جورم و شیطون ولی با پسرها سنگین دقیقا حرفهای myselfعزیز رو خوندم بمنم خیلی کمک کرد منم نمیدونستم پسرها از خنده ی بلند دخترها خوششون نمیاد.(ببخشید پریدم وسط پستت ولی برام جالب بود یکی انقدر شبیه منه)
    درمورد حجاب من یکسری فایلهای صوتی دارم که ایکاش ازت ایمیل داشتم برات میفرستادم چون خیلی خوبن.
    تازه دختر خوب تو تازه 21 سالته زیاد خودت رو در گیر ازدواج نکن.
    ایکاش myself بیشتر درمورد اقایون توضیح بده.
    سلام ستاره جوش ایمیلمbahareasheg1371
    من یک هفته دیگه میام امیدوارم جوابهای شما بتونه بهم کمک کنه چون دخترای زیادی مثل من همین مشکل رودارن

  13. کاربر روبرو از پست مفید بهاروخدایش تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 07 مرداد 92)

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 93 [ 10:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    875
    سطح
    15
    Points: 875, Level: 15
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 115 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خیلی ها رودیدم که بااومدن دانشگاه حجابو برداشتن ومن خیلیا تو دانشگاه دیدم که با چادرشون هزارتا کثافت بازی دراوردن البته نه همشون همین باعث شده من ازچادرپوشیدن زده بشم اگربحث پوشش روبذاریم کنارکه من اصلا قانع نمیشم مگرباکلی دلیل اوردن برام وشماهم که وققتون کمه
    بحث وقت نیست... توانش رو در خودم نمی‌بینم که بتونم در قالب کلمات متقاعدتون کنم... سربسته بگم که متأسفانه در جامعه‌ی ما خانم‌ها رو به دو دسته‌ی چادری و مانتویی تقسیم کردند... که باید یکی رو انتخاب کرد... و انتخاب یکی به منزله‌ی پیوستن به یک حزب سیاسی هست که به دنبالش باید پیرو رفتار اون حزب بود... دخترخانم هم نگاه می‌کنه ببینه حزب خودش به چه سمتی حرکت می‌کنه به همون سمت می‌ره... دقیقا توی محیط دانشگاه هم بنده این رو دیدم که خانم‌ها دو دسته می‌شن... چادری‌ها و مانتویی‌ها... و سعی میکنن با هم باشن و هوای هم رو بیشتر داشته باشن...

    اگر بتونید تفکرتون رو از این حالت خارج کنید، بهتر می‌تونید عمل کنید... به نفس کار فکر کنید و ارزشی که داره نه اینکه چه کسانی این کار رو انجام می‌دن...

    به هر حال گفتم بکه نده توانش رو در خودم نمی‌بینم تغییری ایجاد کنم... بگذریم

    من درموردرفتاراقایون تو دانشگاه دوست دارم بدونم اقایون ازچه رفتاری خوششون میاد یانه ؟
    رفتارهای مورد علاقه‌ی آقایون رو می‌شه به سه دسته تقسیم کرد...

    ۱. رفتارهایی که همه‌ی مردان دوست دارند... و یک چیز ذاتی هست نه اکتسابی
    ۲. رفتارهایی که بستگی به دسته‌ای داره که مرد مورد نظر در اون قرار داره
    ۳. رفتارهایی که یک مرد به خصوص دوست داره و به شخصیت اون فرد بستگی داره


    شما به عنوان یک زن... باید علایق کلی مردها رو بشناسید... یعنی باید رفتارهای مناسب دسته‌ی ۱ رو داشته باشید... رفتارهایی مثل حیا، عفت، لطافت طبع، مهربانی، رعایت بهداشت، رعایت ادب، عدم بروز رفتارهای مردانه، شرم، متانت، وقار( که به معنای آرامش ظاهری است) و ...

    رفتارهای بالا بیشتر انسانی است... یعنی به جنسیت زیاد برنمی‌گرده... اما عمق این رفتارها گاهی در خانم‌ها بیشتر مطلوب هست... مثلا در مورد رعایت بهداشت یا لطافت طبع... دقت کنید در مورد صفاتی صحبت نشد که در نگاه اول و یا بدون نزدیک شدن به فرد بشه بهش پی برد... مثلا صفت راستگویی خیلی پسندیده است... اما برای مردی که به شما نزدیک نیست این صفت قابل نمایش نیست... لذا صفاتی در جذب جنس مخالف مؤثرند که به راحتی و بدون نزدیک شدن به فرد مقابل قابل درک‌اند.

    در مرحله‌ی بعد... که عموماً همه در اینجا مشکل دارند... شما باید ابتدا، مشخص کرده باشید که چه دسته‌ای از مردان رو می‌پسندید... اگر نتونید به این سؤال درست پاسخ بدید، نخواهید تونست که در اینجا درست عمل کنید... به عبارتی بیشتر خانم‌ها در همین نقطه متوقف می‌شند... دلیلش گاهی این هست که خانم دقیقاً نمی‌دونه که از چه دسته‌ای از مردان خوشش میاد... حالت دیگه‌ای که بنده دیدم و بسیار هم شکست خورده هست... اینه که خانم می‌خواد برای تمام مردان جذاب باشه... این باعث می‌شه که هیچ کدوم از آقایونی که تعریف درستی از همسر آیندشون دارند به این خانم فکر نکنند.

    مثال در این مورد زیاد می‌شه زد... شما همیشه سعی کنید از زاویه‌ی دید اون‌ها به خودتون نگاه کنید... کسی نمی‌دونه درون شما چی هست... بقیه‌ که فکرتون رو و نیتتون رو نمی‌دونن... شما با رفتارتون خودتون رو به آدم‌ها معرفی می‌کنید... حالا چه مرد باشه چه زن.

    یه نکته‌ای رو دقت کنید... که هیچ مردی حاضر به ازدواج با زنی نمی‌شه که روابطش با جنس مخالف از خودش بیشتر باشه و اگر هم بشه یه روزی این حس خودش رو نشون می‌ده و مشکل‌ساز می‌شه.

    برای اینکه به تفاوت بعضی تفکرات در آقایون و خانم‌ها پی ببرید... مثالی می‌زنم...
    جمعی از آقایون نشستند... مثلاً ۵ نفر... و دارند صحبت می‌کنند... حالا صحبت یک خانمی می‌شه... به هر دلیلی مهم نیست... این باعث می‌شه میل فکر کردن به ازدواج با این خانم در این آقایون کم‌تر بشه.

    حالا اون طرف ۵ خانم نشستند و بین حرفهاشون... در مورد آقایی صحبت می‌کنند... ناخودآگاه توجه این ۵ نفر به اون آقا بیشتر می‌شه... و نه تنها این توجه علاقه‌ی اونها به ازدواج با اون فرد رو کمتر نمی‌کنه بلکه بیشتر هم می‌کنه...

    علت این تفاوت ریشه در صفت غیرت داره...
    آقایون برخلاف خانم‌ها دوست ندارند همسرشون کانون توجه بشه... نیازی نیست که توجه از نوع بد باشه... هیچ مردی نمی‌تونه یه جا بشینه و بشنوه که ۴ تا مرد دیگه دارند در مورد کیفیت ارایه‌ی خانمش صحبت می‌کنند.

    اما خانم‌ها اتفاقا خیلی هم دوست دارند که حرف همسرشون به میان بیاد و تحسین همسرشون توسط خانم‌های دیگه باعث غرور اونهاست.

    این دو حس رو نمی‌شه انکار کرد و در ما انسان‌ها وجود داره. البته شاید عده‌ای جبهه بگیرند که: خیر، من مشکلی ندارم که خانمم کانون توجه بشه... دلیل این امر اینه که عرض کردم، بعد از ازدواج این حس دیگه کمرنگ‌تر میشه... یعنی مرد مورد نظر با به دست آوردن خانم، به یه آرامشی می‌رسه و دیگه نگران نیست... این باعث می‌شه که احساس بدی بهش دست نده، اما تا وقتی که هنوز ایشون رو به دست نیاورده این طور نیست.

    کلامی هست از حضرت امیر که : ❊ غیرت مرد به زنش همان ایمان و غیرت زن به مردش همان کفر است ❊

    در این جمله، جای تأمل زیاد هست، ممکن دوستانی باشن که اعتقاد مذهبی قوی نداشته باشند، اما کلام امیر، منهای ابعاد دینی، دارای مضامین عمیقی است.

    گاهی آقایون از ترس اینکه صفت غیرت به اونها نسبت داده بشه، حرکاتی می‌کنند که به نظر بیاد این حس در اونها وجود نداره... کسی رو می‌شناختم که درحال آشنایی با خانمی بود... اون خانم گاهی که ایشون باهاشون تماس می‌گرفتند... می‌گفتند که با فلانی هستم(‌یک آقا) و این آقا هم برای اینکه خجالت می‌کشید که اعتراضش باعث بشه صفت غیرت رو به او نسبت بدند، می‌گفت که خیلی خوب، بعدا تماس می‌گیرم یا بعدا می‌بینمت... داستان رو کوتاه کنم... آخرش انقدر این حس توسط این خانم لگدمال شد که ایشون دید که دیگه داره زیر بار فشارش از بین می ره و برای همیشه کار رو تموم کرد و این خانم رو رها کرد... این خانم فکر می‌کرد که مثلا این عملش باعث افزایش علاقه‌ی این آقا به خودش می‌شه و به عبارتی باعث می‌شه که به او حریص تر بشه... اشتباهش این بود که از بعد زنانه به قضیه نگاه کرد...

    خانم‌ها بدونید و آگاه باشید که: مردی که شما رو دوست داره... نسبت به شما غیرت داره... به این حس، احترام بذارید


    شما تا قبل از اینکه مردی پا پیش نذاشته نباید به دسته‌ی ۳ ام رفتارها فکر کنید... دسته‌ی سوم رو باید برای یک مرد به خصوص انجام بدید... اون هم گام به گام... و گام‌هاتون هرچه که به سمت ازدواج نزدیک می‌شه این رفتارها بیشتر می‌شن... این رفتارها سلیقه‌ای هستند و حالت کلی ندارند... مثلا رنگ شال یا روسری که می‌بندید و عطری که می‌زنید و ...


    من واقعا نمیدونستم خندیدن بلند پسرازیاد نمیپسندن و..... این باعث میشه من بیشتراقایون روبشناسم
    بله، چون با این کار غیرت آقایون غلغلک می‌شه.


    ودرمورد اون اس اقا هم صحبتی نکردین درموردش؟
    منظورتون رو متوجه نشدم.


    ویه چیزدیگه که خیلی جالب هست برام خانواده من به من اعتماد دارن یه بارپسرخالم نصفه شب پیام داد بهاریه چیزی بپرسم راستشو میگی گفتم اره گفت دوست پسرم داری منم ازحرفش شوکه شدم گفتم چه ربطی داره ونه نمیدونم چرا دیگران رومن حساس هستن واینو بگم ایشون ازدواج کردن
    شما به هیچ وجه نباید در این حد به مردی نزدیک بشید... چه پسرخاله و چه هرکسی... این به معنای صمیمیت نیست... حتی پدر و یا برادر شما هم در صورتی که بخوان این موضوع رو جویا بشن باید به نحو دیگه‌ای بازگو کنند.





    در کل شخصیت خودتون رو بشناسید... دو گانگی علایق رو از بین ببرید... ببینید چه مردهایی رو می‌تونید به عنوان همسر قبول کنید... و خودتون رو به درستی معرفی کنید.

    به چراغ راهنمایی چهار راه نگاه کنید... به سمت عده‌ی به خصوصی گرفته شده و به اونها اجازه‌ی حرکت می‌ده... اما خودش حرکت نمی‌کنه... بقیه باید به سمت اون بیان... شما نقش همین چراغ رو دارید... با رفتارتون برای عده‌ای سبز و برای عده‌ای قرمز باشید... فقط دقت کنید که برای همه نارنجی نشید!
    ویرایش توسط myself : دوشنبه 07 مرداد 92 در ساعت 18:42

  15. 4 کاربر از پست مفید myself تشکرکرده اند .

    tanin-91 (دوشنبه 07 مرداد 92), مصباح الهدی (دوشنبه 07 مرداد 92), بهاروخدایش (دوشنبه 07 مرداد 92), دختری تنها (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  16. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مرداد 92 [ 11:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    70
    سطح
    1
    Points: 70, Level: 1
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من ترم اول میرفتم ومیومدم با کسی کاری نداشتم ترم دوم کارهامون عملی شدوتازه بچه های کلاس رو شناختم وترم سوم وچهارم هم فعالیتم تو دانشگاه شدیدشد باراولی که کنفرانس میخواستم بدم همه با تعجب میومدن میگفتن این خانمه میخواد بده ومن ازاین حرکات زشتشون بدم میومدم
    یه بنده خدایی ازاقایون که خیلی محترم هستن به من درمورد حسادت پیام دادن که اگرکسی حسادت میکنه به شما و.....که نمیتونم اینجا زیاد بگم منظورشو این برداشت کردم که یکی چیزی گفته که ایشون پیامی با مظمون به من دادن من حد وحدود رو رعایت میکنم هم درحرف زدنم بااقایون هم رفتارمو که جلف نباشه راست میگین من اوایل ترم زیاد شیطنت کردم ودرهرمسابقه ای شرکت دارم ومقام اواردم بازم یعنی میگین اقایون هرجا میشینن بحث میکنن
    این همون بحثی بود که درمورد اون اقا گفتم وگفتین نمیدونم
    بله درسته ولی منم جز همون کسایی هستم که تو دسته دو گیرکردم واقعا نمیدونم چیکارکنم پس بااین اوصاف من فکرکنم نه تو قلب کسی جا داشته باشم وتو ذهن وفکرکسی چون من هم واسه مسابقات مقام اوردم هم شرکت میکنم وفعالیتی که تو دانشگاه دارم پس ناخوداگاه میشه که پسری حرف منو پیش بکشه ودلیل مزاحمتها هم همینه که گفتین
    من نحوه برخورد بایه اقا نمیدونم مثل کی بخندم کی نخندم واقعا چیزی که ازدید ما خوبه ازدید شما اصلا هم خوب نیست
    یه چیز دیگه من واسه کارهایی که تو دانشگاه میکنم مجبورم بابعضی اقایون درتماس باشم این ازدید بعضی دیگه ازاقایون چه معنی میده یااینکه درمواقعی میشه تو سالن دانشگاه مجبوریم باهم صحبت کنیم ولی شما اگریه پسر غریبه باشین قطعن نمیدونین که ما داریم بحث کاری میکنیم ای چه دیدی داره

    خداییش اینقدرسنگین میرم دانشگاه باوجودی که مانتویی هستم حتی زمانی که پیش پدرومادرم هستم اینقدرسنگین برخوردنمیکنم وطوری که تو دانشگاه میگردم ازنظرظاهرزمین تا اسمون تا خونه فرق میکنه خیلی محجوب ترهستم حتی چادرمیپوشم بادوستام وقتی خیابون میرم یه سوال دیگه اینه که وقتی اقایی شما روتو خیابون چادری ببینه وداخل دانشگاه مانتویی چی فکرمیکنه باخودش
    من خیلی بااحتیاط رفتارمیکنم که شایعه درست نشه ولی بازمیترسم مردم عقلشون به چشمشون هست
    سنگین بابچه های کلاس صحبت میکنم ولی همش ازاین میترسم که شما میگین اقایون یه چیز دیگه فکرمیکنن زنها یه چیزدیگه
    مردهاروشناخت خب چه جوری من که نمیتونم باهاشون دوست بشم تک تکشونو بشناسم وتا حالاهم باکسی دوست نبودم که حداقل بشناسم واقعا دچارسردرگمی هستم
    ویرایش توسط بهاروخدایش : دوشنبه 07 مرداد 92 در ساعت 19:48


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.