RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اول از همه باید بگم ما هممون حداقل یک بار عشق رو به سبک شما تجربه کردیم حالا یا به عنوان زن اول یا به عنوان زن دوم. نمام خوبیها و لحظات خوبی که خانم بی دل گفتن در تمام زندگیهای زناشویی دیده می شه . ولی مشکلات زن دوم دو برابر مشکلات زن اول است (مشکلات با اون اقا و جامعه).
عزیزم من که خیلی نگران شدم وقتی دیدم شما به طور گزینشی حتی پستهای جامع خانم بی دل رو خوندید و فقط قسمت اخر پست خانم بی دل رو که به مزاقتون سازگار اومد رو تایید کردید.
اگر واقعا نگاه شما به مسائل ازدواج هم همینطور گزینشی باشه پس این اقا هم احتمالا خیلی از معیارهای شما رو نداره و شما تنها به نکات مثبت این اقا توجه کردی.
شما که پتانسیل عاشق شدن رو دارید چرا این عشق رو به پای کسی نریزید که عشقتون رو فقط برای شما خرج کنه نه اینکه پیش شما شارژ بشه و بره اونو پیش یکی دیگه خرج کنه؟
لطفا به این قسمت ها از نوشته های خانم بی دل هم توجه کنید.
بی دل گفته است:
"خانم سامره در درجه اول به عنوان یک زن خدمت شما عرض کنم که تصویری که شما از این زندگی برای خودت ساخته ای تنها بر مبنای تخیل شما است چون واقعیت های زندگی دو همسری (حالا آسیبهایش بماند) فیل را از پا در میاورد. و بر اساس تجربه در اکثر موارد هم این همسر دوم است که بیشترین آسیب را می بیند. شاید سالیان سال برای همسرت دوست داشتنی بمانی یا شاید هم نه! اما در اصل ماجرا که حق و حقوق همسر دوم هیچگاه به اندازه همسر اول رعایت نمیشود هیچ تغییری حاصل نخواهد شد. یادم هست توی یکی از پستهایت نوشته بودی اصلا از آن خانم بدت نمیاید. الان در این مرحله این حس کاملا طبیعی است. همچنان که عشق بین شما و آن آقا قابل لمس است. اما این هم طبیعی است که بعد از مدتی (در اثر حقایقی که بعدها خودشان را نشان میدهند) حس های دیگری جایگزین خواهند شد!"
راستی چرا راه دور برویم . چرا پای صحبت پدر و مادرت نمیشینی تا از انچه بر دلشان رفته برایت بگویند.
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)