RE: نظر شما چيه؟
نوشته اصلی توسط
setare1234
[/color][/size]
چند سال پيش متوجه نگاه هاي ارمان شدم ولي چون ادم درسخوني بود وچشم چران نبود فكر كردم شايد اشتباه ميكنم.من هرجا ميرفتم اين اقارو ميديدم.يكروز كه كلاسمون تموم شد و داشتم از كلاس بيرون مي رفتم ارمان به دوستش گفت من دارم به خاطر اين دختره مي ميرم.دوستشم گفت به خدا توكل كن .
حدود يك سال پيش يكي از پسر هاي كلاسمون در مورد درس با من صحبت كرد.ارمان هم رفت باهاش دعوا كرد كه زياد دورو بره اين دختره نباش. اونم گفت مگه خبري هست؟ ارمان هم گفت تو اين جوري فكر كن.
ارمان تو اين چند سال حتي يك كلمه هم بامن حرف نزده. يك سال ديگه درسمون تموم ميشه.الان هم همديگه رو نمي بينيم چون واحدهامون فرق ميكنه.
من تو اين چند سال به خاطر ارمان خواستگار هامو رد كردم.چون از نظر شغلي پايين تر از اين اقا بودند و من دوستداشتم با هم كارم ازدواج كنم.ولي الان خسته شدم و مي ترسم اين اقا نظر ديگه اي داشته باشه ومن اشتباه فهميده باشم. يا اينكه نظرش عوض بشه.
ميترسم با يكي از خواستگارام ازدواج كنم بعد پشيمون بشم كه چرا صبر نكردم. يا اينكه صبر كنم و موقعيت هامو از دست بدم. نميدونم چي كار كنم؟
قبل از تعهد قانونی خود رو به امواج نگاه ها سپردن موجب تضعیف قدرت استدلال و منطق میشه در شرایط فعلی که هدف و قصد ایشون از نگاه ها و رفتارشون برای شما کاملا مجهول هست دلیلی برای رد کردن خواستگار و صبر بی ثمر و جود نداره .
همه ی ما در میدان عمل هست که خودمون رو نشون می دیم و گرنه حرف زدن و نگاه کردن عشقولانه که کنتر نمی ندازه
پروردگارا
به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.
دلیری ده
تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم.
بینش ده
تا تفاوت این دو را بدانم.
مرا فهم ده
تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)