هانیه جان
اگر اون آقایی که شما توصیف کردید (در حدی که من از حرفهاتون می شناسمش) برادر من بود، حتما حتما برای برگشتن همسرش تماس می گرفتم و پیشقدم می شدم.
نگران بیکاری و اعتیاد و رفیق بازی و بی خانمانی برادرم می شدم و می گفتم اقلا هانیه بیاد یه کمکی باشه که جمعش کنیم.
اما این که شما چه جوابی بدی بستگی به خودت و شرایطت داره.
واقعا شرایطت اینقد بد هست که بودن در کنار همچین مردی، از نبودنش برات بهتر باشه؟
این مدت که از هم دور بودید شرایط روحی و روانی و ... چطور بود؟
چقد روی خودت کار کردی؟ چقدر آرامش داری؟
چرا بازم نگران حرف مردمی؟ همه فامیل می دونن ما جدا شدیم یعنی چی ... به فامیل چه ربطی داره !!
مهم خودتی و زندگیت ...
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)