با سلام خدمت شما
ضمن خسته نباشيد و عرض ادب
حدود 8 ماه است كه ازدواج كرده ام و هنوز سر خونه و زندگي خودمون نرفتيم...
در اين مدت با مسائل و مشكلاتي هم روبرو بوده ام در زندگي (دخالت مادر شوهر - دعوا بر سر مسائل كوچك با همسرم و ....)
يك ماه قبل به همراه خانواده شوهرم به مسافرت رفته و متاسفانه روزهاي آخر سفر بين من و همسرم در ماشين مشاجره لفظي پيش آمد (با توجه به اينكه مادر شوهر و خواهر شوهرم هم در ماشين ما بودند)
سر يه چيز كوچيك شوهرم به من پرخاش كرد و من هم از اينكه ديدم جلوي مادرش مراعات نكرده خيلي بهم برخورد و اولش ناراحت شده و با انداختن لباسي روي صورتم گريم گرفت(دوست نداشتم اون ببينه گريه ميكنم - چون خودش و مادرش فكر ميكنن من الكي گريه ميكنم ك ... متاسفانه ) ولي ايشون از اين كارم عصبي شده و با من لج كردند
سر شيشه اتومبيل باز داد زدن و اونموقع منم عصبي شدم و مشاجره ما شروع شد ....
تا اينكه ب مكان مورد نظر رسيديم و من موضوع رو با پدر شوهرم مطرح كردم ....
و خلاصه اينكه بماند چه رفتارهايي از ايشون و خواهرهايش ديدم ...
مسئله مهم براي من 2 نكته است:
1- توي ماشين همسرم سه مرتبه دستش را بلند كرد و گفت ميزنم توي دهنت .... (جلوي مادر و خواهرش)
2- يكي از خواهرهايش اومدن مثلا وساطت -كلي حرف زدند وقتي من شروع ب جواب دادن ايشون كردم و ميگفتم شما چرا اينجوري ميگي و ... شوهرم يكدفعه نعره اي زدند و گفتند (با خواهر من درست صحبت كن !!!) در صورتي ك خواهر ايشون خيلي سر من داد زدند و چهرشون رو كج و ماوج ميكردند و وقتي من داشتم جواب ميدادم با عصبانيت دستاشون رو تكون تكون دادند و گفتند تو نميتوني حرف بزني اين چ حرفايي ك ميزني تو نميفهمي و ... و من هم به خواهرش گفتم درست حرف بزن كه شوهرم داد و نعره سر داد
(يعني خواهرشون رو ب من ترجيح دادند با اينكه رفتار و حركات زشت خواهرشون رو ميديدند ولي چيزي نگفتند ولي وقتي من جواب خواهرش رو دادم اونم نه با تندي، سر من داد و هوار زدند)
من با اين رفتارهااي همسرم، نگران امنيتم بعد از رفتن سر خونه زندگيمون و حمايت نكردن از طرف ايشون و يا حمايت ناعادلانه ايشون از خانوادش هستم.
لطفا راهنماييم كنيد
(ايشون يك ماه است نيومده خونه پدرم به من سر بزند يا حتي زنگ نزده )
علاقه مندی ها (Bookmarks)