نوشته اصلی توسط
دخترشرق بهشت
سلام من از گفته هاتون این طور برداشت کردم که احتمالا برادرتون بخاطر نداشتن اعتماد بنفس ترجیح میده توی خونه بمونه همینطور هم کمی افسردگی مانع انجام کارش خارج از خونه میشه،باتوجه به حرفایی که زدید احتمال میدم ایشون نسبت به همه حتی اعضای خانوادش بی اعتماده حتما زمانیکه پچ پچای شما رو یا یکی از اعضای خانواده رو باتلفن یا باهمدیگه میشنوه احساس میکنه که دارید درمورد اون صحبت میکنید بخاطر همین هم برای اینکه خودشو اروم کنه که اینطور نیست و اشتباه میکنه فالگوش وایمیسته،حتما برادرتون از اولش زمینه این اختلالات رو داشته و این اختلال رشد کرده و به اینجا رسیده بهتره پیش یه روانشناس مراجعه کنید و ازش کمک بخواید اگر هم برادرتون خودش حاضر باشه پیش روانشناس مراجعه کنه که دیگه بهتر،درسته که زندگی رو برای شما تلخ کرده ولی مطمئن باشید اولین کسی که از این وضعیت آسیب دیده و رنج میکشه و حتی ناراضیه خود برادرتونه ولی متاسفانه نه اقدامی برای خوب شدن میکنه نه کمکی از کسی میخواد درنتیجه اون غرق دربیماریش شده و اعضای خانواده غرق در بی توجهی نسبت بهش،اینکه بهش بگید برو کار کن این کارو کن اون کارو نکن فایده ای نداره بهتره یه انگیزه براش ایجاد کنید تشویقش کنید بش بها بدید و باش بیش از پیش مهربون باشید حتی مواقعی که سخته تحملش خودتونو کنترل کنید تا اون بتونه خودشو پیدا کنه،بازم میگم ،اگه واقعا برادرتونو دوست دارید حتما از یه مشاور کمک بگیرید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)