سلام به همه ی شما دوستان
دلم نمی خواد از سوالم این برداشت بشه که من مادی گرا هستم اما خب نمی دونم باید چکار کنم
ما بعد از مراسم خطبه جشن عقد گرفتیم و هنوز عقد هستیم ( عروسی نکردیم )
هدایای سر سفره ی عقد ِ ما طلا بود ( سکه و الیزابت و ...) شب جشن عقد به درخواست ِ خودم همه ی هدایارو به همسرم دادم تا نگران نگهداریش توی خونه نباشم
برای خرید فرش و تلویزیون ( که برعهده ی داماده) همسرم یک مقداری از اون ها رو فروختند (و البته خودشون هم وام گرفتند و هزینه کردند)، من از همون اول گفتم 2 تا سکه ی کامل رو بذار روی پولی که می خوای برای من سرویس بخری تا سنگین تر باشه و سرمایه زندگیمون بشهرفتیم و سرویس خریدیم و با پولی که از 2 سکه اضافه اومده بود برای عیدی ِ نوروز ِ من طلا خریدیم تا جلوی خانواده ها، شوهرم کم نیاره ... (یعنی شوهرم از جیبش چیزی نذاشت ...)
خریدی که داماد برای عروس می کنه هنوز مونده و شوهرم قصد داره از پول فروش اون هدایا برای من خرید کنه ( هرچند 2-3 قلم خریدی که کردیم من رو دق داد و می گفت خودت باید مدیریت کنی و فلان قدر پول دارم و ... ) و من هم سعی کردم توی فصل حراجی ها برم و چیز قشنگ بخرم تا بهش فشار نیاد (هرچند خداشاهده من بارها گفتم که من خرید نمیخوام اما خانواده ها و شوهرم میخان جلوی بقیه کم نیارن و همه چیز رعایت بشه!)
اما هر موقع بحثی پیش میاد میگه هیچی برای خودم از اون هدیه ها هزینه نکردم و همشو گذاشتم برای خودت و ... (حتی عیدهای خانوادش به من، و حتی ربع سکه ای که برای شب چله برای من آورد رو هم گذاشتیم روی هدایا)
اما دلم می خواد بهش بگم عزیزم تو باید برای من خرج می کردی و نکردی و داری از این هدایا استفاده می کنی ( چون تمام پولش برای جشن عقد هزینه شد و پس اندازی نداره) و تویی که داری از این هدایا به نفع خودت استفاده می کنی و میگی همشو برای من هزینه کردی و همشو به اسم من میذاری ... بخدا نمی خوام غرورش پیش ِ من از بین بره چون تو زمینه ی مالی فوق العاده حساسه (و مدام میگه من می خواستم برای تو همه کار بکنم اما اوضاع جامعه نذاشت و ...) اما نمی خوام هم قیافه ی حق به جانب بگیره و بگه همشو گذاشتم برای تو !!!
می دونم که این هدایا برای پر کردن چاله چوله های زندگیه ولی نمی خوام همسرم این طوری یاد بگیره و فکر کنه من نمی فهمم! ... چون میگن در دوران عقده که مرد خیلی چیزا رو یاد می گیره
حالا نمی دونم همسر ایده آلی باشم و سکوت کنم و بزرگوار باشم و چیزی نگم و امیدوار باشم همسرم بعدها این رفتار منو می فهمه و ازم قدردانی می کنه (منظورم قدردانی زبانیه)
یا فراموش می کنه و اصن فکر هم نمی کنه که من بزرگوار بودم
به نظرتون بزرگوار باشم یا وقتی بحثمون شد بهش بگم که داماد باید خودش هزینه کنه و تو داری با استفاده از هدایا این کار رو می کنی و در واقع به نفع خودته
به نظر شما باید چه کارکنم ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)