به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آذر 90 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,675
    سطح
    23
    Points: 1,675, Level: 23
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Talking مشکل من با دوستم و رابطه

    با سلام و خسته نباشید به دوستای گلم و مدیران محترم همدردی.
    یه تشکر خالصانه و یه خدا قوت صمیمینه رو از من پذیرا باشید
    دوستان گلم به پیشنهاد شما من دونه ونه تاپیک باز میکنم تا مشکلاتم حل کنم و شما رو هم سر در گم نکنم.
    مرسی عزیزانم که کنارم بودید.


    خب دوستان و اما مشکلات من.
    ببینیم من یه سری مشکلات شخصیتی دارم که تو هر نوع رابطه ای که باشم باعث اذیت و آزار بقیه میشم.
    حالا یه سری از افراد من رو به خاطر علاقه تحمل میکنند مثل مامانم و دوست پسرم اما خیلی ها هم همون موقع به روم میارن و شدیدا برخورد میکنند.
    دوستان گلم من ثبات شخصیتی ندارمو همینطور فکری.
    کلا چون از رو فکر حرف نمیزنم و عمل نمیکنم سریع هم تصمیمم عوض میشه و اعتباری بهم نیست.
    شدیدا عصبی میشم و سر کوچکترین مساله به اوج عصبانیت میرسم.
    زیاذ به بقیه احترام نمیذارم مثل همین دوستم اما توقع احترام دارم.
    مثلا به همین دوستم کلی بی احترامی میکردم و حتی فحش میدادم اما اون بعد از 1.5 سال تازه جدیدا داره واکنش نشون میده و مثل خودم رفتار میکنه
    یعنی فحش و تحقیر و بی احترامی.
    من مشکلم موندن یا نموندن تو رابطه نیست چون اون پسر واقعا از هر نظر ایده آل هست مشکل من خدم هست که چه تو این رابطه چه تو هر رابطه دیگه ای تا زمانی که خودم رو درست نکنم همین وضع هست.
    من جدا شدم ازش.
    نمیدونم آینده چه اتفاقی میوفته شاید اونم دیگه قید منو بزنه و با کسی ازدواج کنه که قدرشو میدونه و بهش احترام میذاره و منم تا آخر عمرم رنگ همچین پسر خوبی رو نبینم اما الان یکم حس آرامش دارم چون کسی دیگه به اون شدت سرزنش و تحقیرم نمیکنه. در واقع کسی نیست که تحقیرم کنه.
    حتی با دوستای دخترمم دیگه رابطه ای ندارم.
    بدم میاد از خودم و رفتارام نمیخوام هم داشته باشم. الن خودمم و خودم
    آرامشم تو این تنهایی محض خیلی بیشتره.
    هرچند که میدونم ادامه این روند ضربه هایی به مراتب بدتر بهم میزنه.
    ممنون میشم کمکم کنید

  2. 5 کاربر از پست مفید نوشین خسته تشکرکرده اند .

    نوشین خسته (جمعه 15 مهر 90)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آذر 90 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,675
    سطح
    23
    Points: 1,675, Level: 23
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    دوستان عزیزم منتظر راهنمایی های خوبتون هستم

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    1,588
    سطح
    22
    Points: 1,588, Level: 22
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    224

    تشکرشده 228 در 80 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    جواب رو خودت می دونی دوست گرامی. کلید حل مشکل شما اراده ی قوی و همت بالا برای تغییر کردن به سمت مثبت و خوبه. حرف زدن از مشکل اون رو حل نمی کنه. به جنگ مشکل برو . باهاش سر شاخ بشو و شکستش بده. اراده کن که صبور و مودب و مهربان و دلسوز و با هدف بشی و پس از اراده سعی کن اون رو استمرار بدی و عادت خوب رو جایگزین عادت بد کنی. همانطور که گفتم راه حل مشکل شما مشخصه فقط اراده می خواد برای اجرا کردنش و تنها تفاوت انسانهای موفق با غیر موفق و ضعیف چیزیست به اسم اراده!

  5. 2 کاربر از پست مفید شب شکن تشکرکرده اند .

    شب شکن (جمعه 15 مهر 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آذر 90 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,675
    سطح
    23
    Points: 1,675, Level: 23
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    ممنونم شب شکن عزیز از پاسخ.
    من مدت 3 سال است که متوجه این رفتارام که زشت هستند شده ام.
    اما خب تغییر انها خیی سخته.
    رفتار من تلفیقی از رفتار پدر و مادرم است. همه رفتارام عین اوناست و همه روزه دارم در کنارشون زندگی میکنم ........
    کتاب و مقاله زیاد خوندم اما........
    یه جورایی دیگه ناامید شدم از خودم. میگم اینا تو خون من هست و قابل تغییر نیست
    من افسردگی هم دارم. مشاور حضوری و روانپزشک میتونه کمک کنه؟
    هزینه اش هم که خیلی سنگینه

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    سلام نوشین عزیز

    عزیزم شما اینجا بیشتر مشکلات شخصیتیت رو گفتی.
    اگه میخواستی درباره ی دوستیت با اون آقا پسر حرف بزنی، باید جزییات دوستی رو میگفتی و راه حل هایی در اون مورد رو میخواستی.

    البته دیدم که نوشتی ازش جدا شدی. حالا بگذریم. سر همین مسائل شخصیتی صحبت میکنیم با هم.

    خیلی خوشحال شدم که خوندم همه رفتارهایی که نامناسب هستند رو توی خودت شناسایی کردی. این خیلی عالیه. هر کسی نمیتونه بگه خودش چه عیبایی داره.

    نوشین عزیزم، گفتی که:
    یه جورایی دیگه ناامید شدم از خودم. میگم اینا تو خون من هست و قابل تغییر نیست
    این فکر اصلاً درست نیست. اینا چیزی نیست که از تواناییت خارج باشه یا غیر ارادی باشه. فحش و تحقیر و بی احترامی، فقط به اراده ی آدم اتفاق میفته. مگه میشه بدون اینکه کسی بخواد، بی احترامی کنه؟ یا حرف نامناسبی بگه؟
    هیچ وقت هم دیر نمیشه برای تغییر دادن این ویژگی ها.

    همونطور که خودت گفتی، بهترین راه حل برای این مشکل، فکر کردن قبل از سخن گفتن هست.

    تا به حال اینو تمرین کردی؟ که تا فکر نکرده باشی حرفی نزنی؟

    راستی این سوال رو هم جواب بده:
    مکالمات درونی خودت با خودت چقدره؟ چقدر با خودت صحبت میکنی؟ اصلاً این کار رو میکنی؟

  8. 4 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (شنبه 16 مهر 90)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    نوشین عزیز سلام

    بنده تا کنون برای شما پیامی نگذاشتم ولی همه تاپیک های شما رو خوندم تا به الان و یک سیر

    رشد خوب رو در شما دیدم و احساسش کردم و اون زندگی در دنیای واقعیت هاست!

    دوست عزیز این تنهایی برای شما وقتی سازندست که حالا که داری محیط اطرافت رو پاک سازی

    می کنی و ایرادهات رو می دونی دنبال راه حل هم باشی...من چندتا پیشنهاد عملی دارم!

    1- لطفا حتما و حتما CD تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان رو تهیه کن و باهاش از نو دنیات ، باورهات و

    در نهایت زندگیت رو بساز چرا که من با سخنان ایشون همین کار رو کردم...تمام حرفاشون رو

    یادداشت کن و اجرا کن و تاثیرش رو تو زندگیت ببین..تا به مرحله استیصال نرسی این تحول تو

    زندگیت اتفاق نمی افته ولی شما به اون مرحله رسیدی و باید خودت و تنها خودت فقط به خودت می تونی

    کمک کنی و از خدا کمک بخوای چرا که خدا با این همه دوستان خوب همدردی و راهنمایی

    های زیباشون به شما لبیک گفته و شما اصلا تنها نیستید و این همه دوست خوب دارید و خدا

    هم حاضر و ناضر به شماست و منتظر اولین گام عملی مثبتته تا بینهایت درهای رحمتش رو به

    روی بنده عزیزش که میخواد زیبا زندگی کنه باز کنه!...از اینترنت search کن و سفارش بده!

    2- تمام اخلاق های بدت رو رو کاغذ بنویس و واسه ترکش 1 اقدام عملی هم جلوش بنویس

    و واسه ترک هر کدوم زمان واقعی بگذار تا دونه دونه اخلاق و عادات بد ترک بشن و فضای

    زیبای قلبت روز به روز روشن تر و زیباتر بشه و هر کدوم رو ترک کردی خودت رو تشویق کن و یک

    نشونه به دستت ببند که تا ناامیدی اومد سراغت دستت رو نگاه کنی و بگی نه!.نوشین خسته نیست

    چون انسان زیبای دیگری شده و نوشین شاد و پر انرژی متولد شده که شایسته بهترین ها و

    زیباترین هاست!

    3- واسه زندگیت هدف گذاری کن و برنامه ریزی داشته باش و یک دفتر بخر و همه رو توش

    بنویس و دائم به خودت با نوشتن جملات زیبا و مثبت انرژی بده و دیگه به خودت توهین نکن و

    نگذار کسی بهت توهین کنه تا عزت نفست نشکنه

    4- دوستان خوبی از جنس دختر پیدا کن و ازشون در این راه کمک بگیر

    در نهایت بدون همه آقایون طالب و خواهان یک شخصیت زیبا ، قوی ، مستقل و مقتدر هستند

    و تو رویای بسیاری از افراد میتونی باشی به شرط اینکه آستین همت رو بالا بزنی و بگی یا

    علی...ضمنا دیگه نگو نمی تونم چون نوشین از امروز دیگه می تونه!

    موفق باشی


    راستی نوشین جان خوندن معنی فارسی قرآن و نماز اول وقت به زندگیت نظم ، آرامش و هدف

    میده و تو رو متعالی می کنه...اگه تونستی انجام بده

  10. 4 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (شنبه 16 مهر 90)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آذر 90 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,675
    سطح
    23
    Points: 1,675, Level: 23
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    سلام دوستان عزیزم دختر مهربون و بهار جان.
    ممنون از پاسخ و وقتی که برام گذاشتین.
    جداگانه پاسخ میدم.
    دختر مهربون عزیز من به خاطر همین مشکلاتم از اون آقا جدا شدم به خاطر جر و بحث و اعصاب خوردی هایی که همه میگفتن خودت اینارو درست میکنی.
    ظاهرا مثبب همه اعصاب خوردی ها و دعواها من بودم و منم دیگه تحمل اون همه جنگ اعصاب رو نداشتم.
    دعواهای ما اخیرا به فحش دادن و بی احترامی محض رسیده بود کاری که من از همون ابتدای رابطه انجام میدادم و ایشون این اواخر.
    شاید ادامه این رابطه قبل از اصلاح مواردی به جاهای خوبی ختم نمیشد
    آره بارها خواستم که حرف با فکر بزنم و عمل کنم اما نمیتونم
    میشینم با خودم میگم دیگه فکر کن اما........
    آره من با خودم خیلی حرف میزنم. در واقع همش در حال حرف زدن با خودمم.
    از نظر خودمم همین که نقاط ضعف خودم رو میدونم خیلی خوبه

    و اما بهار جان ممنونم از همراهیت.
    من زیاد اطلاعی درباره این cd ندارم ولی هرجور شده تهیه میکنم دوست خوبم.
    من قبل از حرف شما یه دفتر تهیه کردم و اول نقاط ضعف خودم و راهکارهاشو و بعدم بررسی عمل به اون هارو در کارهای روزانه ام در دستور کارم قرار دادم.
    ولی مساله اینجاس که بیشتر مشکلات من در رابطه با دیگران است یعنی مشکلاتی است که خودش رو تو رابطه نشون میده و من هم در حال حاضر رابطه ای از هیچ نوعی ندارم
    و البته عمده مشکلاتم مربوط به رابطه با اون آقا و جنس مخالف هستش که از ایشون هم جدا شدم
    من آدم خیلی ضعیفی هستم.
    تا به یه مشکل تو رابطه برخورد میکردم هم از اون رابطه سرد میشدم هم دیگه همه چی برام تموم شده بود.
    نمیدونم چرا اینجوریم.

  12. کاربر روبرو از پست مفید نوشین خسته تشکرکرده است .

    نوشین خسته (شنبه 16 مهر 90)

  13. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    نوشين تو كاملا بر نقاط ضعف خودت آگاهي

    نمي توانم رفتار خودم را كنترل كنم جمله ي درستي نيست بايد ببيني كسي كه آگاهي كامل و اشراف كامل بر مشكل دارد چرا آن را كنترل نمي كند .

    مثلا تو فحش مي دهي و خودت هم برآن آگاهي كه كار خوبي نيست
    راه حلش فحش ندادن است
    چرا ؟!



    مي خواهي دائم تكرار كني كه من رفتار مثل پدر و مادر م است ( خوب باشه مي دانيم تو در اين محيط بزرگ شده اي اما آيا به غير از تو افراد ديگر در اين محيطها رشد نكرده اند ) آيا همه ي آن افراد مثل تو عمل مي كنند ؟ نتيجه اي كه از اين رفتا ر مي گيري اين است پدر و مادر بد هستند پس من هم بد هستم ( شايد به شكل ناخودآگاه ) اما اتفاق مهم از اين فرايند فكري - حسي - عملي نوازش منفي است .


    تو به دريافت تائيد و نوازش منفي عادت كرده اي اگر شرايطش مهيا باشد كه فبها اگر نباشد خودت شرايط را ايجاد مي كني و باز اگر دور و برت آدم پيدا نشد خودت زحمت اين كار را مي كشي ( كاملا به شكل ناخودآگاه )


    عادتهايت را تغيير بده .
    تو دختر توانمندي هستي
    تو دوست داشتني هستي
    تو فوق العاده اي


    اما براي اينكه توانايي هاي خودت را ظاهر كني

    نياز به پيش شرطهايي داري

    چه پيش شرطهايي

    1- ارزش و احترام به خود
    2- ارزش و احترام به ديگران
    3- اهميت و توجه به خود
    4- اهميت و توجه به غير
    6- ضمن اينكه رفتارت نسبت به خودت مسئولانه است و بايد هم باشد . بايد نسبت به ديگران هم رفتاري مسئولانه داشته باشي آنهايي را كه وارد چرخه ي زيستي خودمي كني بايد مسئولانه و متعهدانه با آنها برخورد كني.
    7- زندگي تو نياز به عشق و دوست داشتن دارد ( منظورم عشق به جنس مخالف نيست )
    8- تو نيازمندايثار هستي آن را وارد چرخه ي زيستي خود كن
    9 تو بايد بازي برنده - برنده را ياد بگيري . فكر نكن با شكست دادن ديگران تو پيروزي . تو بازنده ي بزرگ خواهي بود
    10-بالغ خودت را رشد بده . نه ادعايش را بلكه خودش را .(‌اين زماني و اين مكاني مسائل را ببين و بررسي كن خارج از فضاي احساس )




    فعلا همين ها را داشته باش و زندگي كن تا بعد



  14. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 16 مهر 90)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    نوشین عزیز

    بسیار خوشحالم که اقدامات عملی رو شروع کردی و می خواهی که CD رو تهیه کنی که اون

    خودش یک فصلی داره به اسم فصل ارتباطات که به شما یاد میده چه جوری با دیگران و اطرافیان

    ارتباط صحیح و سالم برقرار کنی و چگونه از آسیب هاش دور بمونی!

    اینکه میگی بیشتر مشکلات من در رابطه با دیگران است باز هم دلیلش نقطه ضعفی در شخصیت

    خود شماست و منظور من هم اصلا اون آقا پسر نیست چرا که در دین ما اساس این نوع رابطه

    ها غلطه چون دو سر زیانه!....بحث من در ارتباط شما با خانوادتونه...دوستان دخترتون...همکلاسا

    و آشنا و فامیل!.... اگه ببینند همه که نوشین بک آدم دیگه شده جسارت توهین یا تحقیر رو به

    ساحت نوشین عزیز نمی کنن و ناخودآگاه رفتار اونها هم اصلاح میشه و خوبی شما روی اونها

    اثر مثبت می گذاره!

    وقتی شخصیت ما درست و سالم بشه ، دیدگاه ما نیز تغییر می کنه و مسلما تو هیچ ارتباطی

    به مشکلات آنچنانی برخورد نمی کنیم...رابطه با جنس مخالف رو هم فقط میتونی با ازدواج و

    خواستگاری رسمی و اطلاع خانواده شروع کنی نه با دوستی! چون اساس رابطه غلطه و تو

    چیز صحیحی رو شروع نکردی که بخوای درستش کنی پس بهتره طرفش نری اصلا...

    راستی قرار شد جملات خوب و مثبت به خودت بگی و این جمله یعنی شکستن باور پس

    لطفا دیگه نگو "من آدم خیلی ضعیفی هستم"!

    شما اگه ضعیف بودی تا الان زنده نبودی و تصمیم به حل مسئلت نمیگرفتی پس قوی هستی

    تهیه دفتر خوبه ولی واسه پر کردنش هم به اون CD نیاز داری تا کمکت کنه!

    شما وارد مرحله جدیدی از زندگیت شدی پش همه تلاشت رو بکن تا به گذشته برنگردی!

    شاد و خوشبخت باشی



  16. 2 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (یکشنبه 17 مهر 90)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آذر 90 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,675
    سطح
    23
    Points: 1,675, Level: 23
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با دوستم و رابطه

    سلام دوستان گلم. اگه زیاد نمیام و نمینویسم نمیخوام این تاپیک سریع بره جلو اما بی نتیجه.
    من اون cd رو سفارش دادم و منتظرم که به دستم برسه
    ایشالا که بتونه کمکم کنه.
    من امروز به دوستم sms دادم. یکم حالم گرفته شد.
    اما یه تغییری رو تو خودم حس میکنم!!!
    اینکه اگه تو شرایط مثلا 1 ماه پیش بودیم من شدیدا از زندگی ناامید میشدم با این حرفایی که خودم زدم و چند کلمه ای هم شنیدم. اما حالا فقط یه کوچولو حالم گرفته
    از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون من به خاطر شدت علاقه ای که از جانب اون آقا دیده بودم فکر میکردم یه مدت جداییم و بعد اون باز میاد جلو و......
    الانم واقعا نمیدونم اون چه تصمیمی میخواد بگیره چون چند روزی میشه که با هم حرفی نزدیم اما خودم از طرف خودم میگم اون دیگه اینقدر بهم بدبینه که حتی شاید دیگه بهم فکر هم نکنه
    من امید داشتم به اطر علاقه اش ما باز یه روزی باهم خواهیم بود درسته که اون حرفی بهم نزده و در جواب درخواست جدایی من سکوت کرد چه چندروز پیش چه امروز اما دیگه فکر نمیکنم منو دوس داشته باشه. حق هم داره. کی یه دختری مثل منو دوس داره و انتخاب میکنه واسه ازدواج
    دلم گرفته از اینه شاید دیگه هیچ وقت رنگ همچین پسر خوبی رو نبینم.
    واقعا خوب بود و ایده آل.
    واقعا ناراحتم از این موضوع. درسته که خاطرات هم هست اما اینکه اون اینقدر خوب هست و شاید این خوبی اش سهم یکی دیگه بشه و یکی دیگه رو خوشبخت کنه منو اذیت میکنه.
    نه که از خوشیش ناراحت باشما نه. از ایمکه عشق اولش بودم و ممکنه دیگه نباشم و....................
    من ایمان دارم که واسه من از اون پسر بهتر نیست. نه که از رو احساس بگم نه. برام سخته این حالت.
    اما خب جدایی هم یکم عزت نفس و فردیتم رو شاید بهم بر گردونه.
    چون اون حرفی نزده احساس سردر گمی بدی دارم.
    بهش گفتم ه واسه همیشه از زندگیت میرم بیرون اما چیزی نگفت.
    چند روز یشم همین رو گفتم باز چیزی نگفت.
    امروز هم اولین اس رو من دادم و کنایه زدم و اون گفت خسته شدم از این حرفا. تغییر کن. اینقدر بهم بد نکن.......
    منم ه گفتم واسه همیشه میرم که دیگه بدی نبینی..........
    حسم اصلا خوب نیست دوستان. گیجم.............


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.