مشکل اساسی در روابط

[اسناء]

سلام. من در روابطم خیلی آدم کم حرف ،اطلاعاتم در همه زمینه ای پایین،خشک و بی حال و خیلیم سردم،خیلیم ساده ام.تمام مهارتهای ارتباطی را بلدم و قبلا زیاد مطالعه کردم حتی در عمل موفق بودم و میتونم اجرا کنم اما در مواردی که گفتم خیلی مشکل دارم و اینطوریم. هیچ وقت هیچ حرفی به ذهنم نمیرسه ،تو جمع بیشتر اینجوریم حتی جمع های دوستانه یا همکلاسی و ... مخصوصا جمعها یا دوستان جدید و اردو و...مخصوصا تازه دوستان یا غریبه ها برا همین خیلی افسرده میشم و همه ازم دور میشن ،عین یه مجسمه برا همین هیچوقت نمیتونم خودم باشم و خودمو نشون بدم ،نمیتونم مثل بقیه شاد باشم البته اینم بگم من تو خونوادم خیلیم پرحرفم تو فامیل هم تقریبا بد نیستم اما بیرون حتی با صمیمی ترین دوستم حرفی ندارم و هرچه تعداد افراد بیشتر بشن بدترم برا همینم همیشه تنهام و افسرده نمیتونم با دیگران جور بشم .من آدم کم حرف و آرومی نیستم اما همیشه همه جا مخصوصا در جمع همسالانم آدم فوق العاده آروم و سربه زیر و ساکتی تلقی میشم چون واقعا نمیتونم به خاطر کم حرفی زیاد از حدم خودمو نشون بدم و خودم باشم راستش تو هر موقعیتی باشم با هرکسی هیچی به ذهنم نمیرسه یا نمیدونم چی باید بگم یا اصلا همه چیز فراموشم میشه (شنیده ها،خوانده ها،حتی جک و خاطره ها و ... همون لحظه یادم میره.)و هیچی به ذهنم نمیاد بگم چه برسه به موارد جالب.من حالم واقعا خرابه یکی کمکم کنه اما لطفا راهکارهای واقعی و قابل اجرا بهم بدین .خیلی دوست دارم منم اجتماعی باشم اما اینطور نیست و همش دپرسمراستش نه خجالتیم نه اعتماد به نفسم پایینه اینیم که میگم خیلی کم حرفم ،کلا شخصیتی آدم کم حرفی نیستم ،تو جمع همسالانم و حرفایی که میزنند در هرموردی حتی حرفای معمولی من چیزی به ذهنم نمیرسه بگم ،وقتیم یه چیز میبینم یا اتفاقی یا مطلبی بخونم و...سریع یادم میره یا در لحظه یادم نمیاد که بخام تعریف کنم .من خیلی موقعیتهای خوبمو و حتی دوستان خوبمو به خاطر این موضوع از دست میدم و همش تنهام لطفا کمکم کنید.

[شیدا.]

امیدوارم آقای اس سی آی برای دادن راهکار به تاپیکتون بیان.
متاسفم که نمی تونم کمکتون کنم.

[اسناء]

شیداچان چطور میتونم با آقای اس سی آی مشورت کنم .من حالم خیلی خرابه افسردگی هم دارم

[majid_k]

سعی کن کارهایی انجام بدی که ذهنت رو فعال کنه. مثل پازل . حل کردن جدول. مطالعه.
امتهان کردنش سودمند و کاملا بی ضرره.

[meinoush]

اگه حال و پول داری احتمالا کلاس بازیگری خوب پیدا کنی بری برات خیلی خوب باشه. یک دهم اون چیزایی که یاد می دنو یاد بگیریم هم بسه واسه ما :)
اگه حال داری ولی پول نداری یه راهش اینه که کتابایی که متن خیلی ساده نباشن حتی نمایشنامه ها رو بلند بلند واسه خودت بخونی و کم کم حتی به هر شکلی که دوست داری واسه خودت که تنهایی بازی شون کنی و تمرین کنی.
اگه مثه منی و نه حال داری نه پول که هیچکدوم مناسبت نیستن :) باید ببینی دوستان دیگه چه راهنمایی هایی می کنند.
موفق باشی.

- - - Updated - - -

راستی در مورد اینکه میگی اطلاعاتی نداری هم خوب راه حلش مشخصه. کم کم شروع کن راجع به هر چی که دوست داری اطلاعات بیشتری کسب کن. می تونی توی اینترنت سرچ کنی. کم کم می بینی اطلاعاتت زیاد شده. کتاب های مختلف بخون. مقالات مختلف بخون. هر چی که دوست داری خودت.

[اسناء]

چرا آقای sci فقط به بعضی تایپیکها سرمیزنند...آقای sci من همچنان منتظرجوابتون هستم...........

[tamanaye man]

عزیزم اینکه یک متنی رو بخونی و یا حفظش کنی تا توی یک جمع برای دوستات بگی ، خوب این خوب نیست .
به نظرم همین که بخوای سعی کنی توی جمع صحبت کنی خودش باعث میشه که همه چی یادت بره .
سعی کن خودت باشی . خود خودت ... اگر دوستان بحث میککند گوش بده ، اگر نطری داشتی بده ، ولی اگر نظری نداشتی هم سکوت کن .
چقدر در طول روز مطالعه داری ؟
سعی کن در موزد چیزایی مطالعه کنی که بهشون علاقه داری ... هر چیزی ، مهم نیست چی باشه ، فقط بهش علاقه داشته باشی .
سعی کن توی جمع دوستانت کاملا صادق باشی ، هم با خودت هم با دیگران . به این فکر کن که من هم حرفی بزنم یا چیزی بگم ، نه ... اگر حرفی برای گفتن داشتی حرف بزن .
یا اگر می خوای شروع کننده یک بحث باشی ، میتونی بحث رو با یک سوال شروع کنی ... سوالی که توی ذهنته و دوست داری نظر دیگران رو در موردش بدونی

[اسناء]

اولا من نمیتونم خودم باشم چون از نظر کلامی نمیدونم چی باید بگم یا بلد نیستم ثانیا نمیدونم به چی علاقه دارم که بخام مطالعش کنم ثالثا منظورم از حرفی نداشتن تو جمع اطلاعات داشتن صرف نیست ،من تو حرف زدن عادی و قاطی شدن تو جمع و تیکه انداختن و ...مشکل دارم. اونقدر نمیتونم قاطی بشم که همه تصور آرومو مظلوم بودن و سربه زیر بودنو ازم میکنند
اما بازم ممنون نکات خوبیو اشاره کردی

[meinoush]

تمنا جون نمی دونم از پست من اون برداشت رو کردین یا نه. ولی اگه از پست من بود یه مقدار بیشتر توضیح بدم شاید بهار هم برداشت اشتباه کرده باشه از نوشته ام.
گفته بودم یه تعداد کتاب یا نمایشنامه رو که دوست داره شروع کنه بلند بلند بخونه و بعد حس متن و داستانو بگیره کم کم سعی کنه خودش واسه خودش وقتی تنهاست همونو اجرا کنه با صدا لحن و حرکات بدن و احساس مناسب متن. اینکار یه تمرینه. اصلا نباید عین همونا رو بره بیرون بگه. این کار یه تمرین خیلی خوبه. هم زبون ادم باز میشه هم با بازی کردن و حس کردن یه متن داستانی که پر از احساسات و روابط بین فردیه می تونه احساسای مختلفو بهتر بفهمه. این باعث میشه که در ارتباط با دیگران اثر مثبت بذاره و راحت باهاشون حرف بزنه و راحت تصمیم بگیره که چی کار باید در موقعیت بکنه. این حوصله میخواد.
کلاسای فن بیان هم خوبن.

- - - Updated - - -

یه کار دیگه هم خوبه . اینکه اگه ادمایی رو می بینی که دوست داری رفتاراشونو نگاه کنی دقت کنی به رفتاراشون که ازشون یاد بگیری.

[tamanaye man]

meinoush جان عزیزم ، منظورم به صحبت های شما نبود ، منظورم به صحبت های خود bahar 67 بود . ولی meinoush جان ندیده خیلی دوست دارم هم خودت و هم نظرات خوبی که توی تاپیک ها میزنی ، همیشه نظراتت رو میخونم با دقت

سلام. من در روابطم خیلی آدم کم حرف ،اطلاعاتم در همه زمینه ای پایین،خشک و بی حال و خیلیم سردم،خیلیم ساده ام.تمام مهارتهای ارتباطی را بلدم و قبلا زیاد مطالعه کردم حتی در عمل موفق بودم و میتونم اجرا کنم اما در مواردی که گفتم خیلی مشکل دارم و اینطوریم. هیچ وقت هیچ حرفی به ذهنم نمیرسه ،تو جمع بیشتر اینجوریم حتی جمع های دوستانه یا همکلاسی و ... مخصوصا جمعها یا دوستان جدید و اردو و...مخصوصا تازه دوستان یا غریبه ها برا همین خیلی افسرده میشم و همه ازم دور میشن ،عین یه مجسمه برا همین هیچوقت نمیتونم خودم باشم و خودمو نشون بدم ،نمیتونم مثل بقیه شاد باشم البته اینم بگم من تو خونوادم خیلیم پرحرفم تو فامیل هم تقریبا بد نیستم اما بیرون حتی با صمیمی ترین دوستم حرفی ندارم و هرچه تعداد افراد بیشتر بشن بدترم برا همینم همیشه تنهام و افسرده نمیتونم با دیگران جور بشم .من آدم کم حرف و آرومی نیستم اما همیشه همه جا مخصوصا در جمع همسالانم آدم فوق العاده آروم و سربه زیر و ساکتی تلقی میشم چون واقعا نمیتونم به خاطر کم حرفی زیاد از حدم خودمو نشون بدم و خودم باشم راستش تو هر موقعیتی باشم با هرکسی هیچی به ذهنم نمیرسه یا نمیدونم چی باید بگم یا اصلا همه چیز فراموشم میشه (شنیده ها،خوانده ها،حتی جک و خاطره ها و ... همون لحظه یادم میره.)و هیچی به ذهنم نمیاد بگم چه برسه به موارد جالب.من حالم واقعا خرابه یکی کمکم کنه اما لطفا راهکارهای واقعی و قابل اجرا بهم بدین .خیلی دوست دارم منم اجتماعی باشم اما اینطور نیست و همش دپرسمراستش نه خجالتیم نه اعتماد به نفسم پایینه اینیم که میگم خیلی کم حرفم ،کلا شخصیتی آدم کم حرفی نیستم ،تو جمع همسالانم و حرفایی که میزنند در هرموردی حتی حرفای معمولی من چیزی به ذهنم نمیرسه بگم ،وقتیم یه چیز میبینم یا اتفاقی یا مطلبی بخونم و...سریع یادم میره یا در لحظه یادم نمیاد که بخام تعریف کنم .من خیلی موقعیتهای خوبمو و حتی دوستان خوبمو به خاطر این موضوع از دست میدم و همش تنهام لطفا کمکم کنید.

- - - Updated - - -

بهار جان چطور نمیدونی به چی علاقه داری ؟ مثلا هنرهای متفاوت ، موسیقی ، نقاشی و ... یا تاریخ ، سیاست ، موضوعات پزشکی ، آرایش و مو و .... آشپزی ، دکوراسیون خانه ، کامپیوتر و و و و....و خیلی چیزای دیگه ...
مثلا من خودم به بعضی هاش خیلی علاقه دارم و اگر جایی مطلبی در موردشون ببینم صد در صد میخونم ، اگر جایی بحثی در اون موارد بشه ، خیلی حرف ها برای گفتن دارم ... مثلا به سیاست هیچ علاقه ندارم ، اگر بحثی باشه ، هیچ نطری نمیدم ، فقط یک شنونده هستم ، لازم هم نمیبینم صحبت کنم و یا نظری بدم ، مگر اینکه کنجکاو شم و سوالی بپرسم .

بهترین دوست من گوگل هست .

خیلی موضوعات متفاوتی هست ، توی گوگل سرچ بزنی و بخونی ...