ممنونم که نکته های خوبی بهم گفتید . اما من می خوام بدونم که اگه شما بجای من بودین چکار میکردین؟.
ایا شما فکر می کنید این شخص قابل اعتماده؟.
چرا اون دختر تمام جریان رو برای من تعریف کرد؟. وقتی که تعریف می کرد احساس نمیکردم که خجالت می کشه یا اینکه زیاد پشیمون باشه!
ایا خواسته زیادیه که در برابر عشق و گذشت من ,ازش بخوام که یجور به من اعتماد و اطمینان رو برگردونه؟
دوست من شما داري ادعا ميكني كه به اين خانم بي اعتماد شدي....شما بايد ثابت كني كه ايشون ديگه مورد اعتماد نيستن!!اين خواسته شما كه خانم بايد مورد اعتماد بودنش رو يههههههه جوري به شما ثابت كنه نه تنها خواسته زياد هست بلكه نا به جا و غير منطقي هم هست...
كسي كه ادعاي چيزي رو داره بايد اونو ثابت كنه نه مدعي عليه!!!
.من چطور میتونم این جریان رو هضم کنم ؟
چه طور تونستين اون موقع كه ميخواستين بيشتر بهش نزديك بشين و به همين دليل باهاش سكس داشتين اين موضوع رو هضم كنين اما حالا كه پاي مسئوليت و تعهد وزندگي مشترك اومده وسط ديگه نميتونين هضم كنين؟؟
همیشه این موضوع بیشتر اذیتم می کنه که چطور اون پسر می امده خونه این دختره و شب رو پیشش می گذرونده با وجود برادر ها و یا دختر عمه ها و . .
شما مطمئن هستين كه برادر هاي اين خانم هم از رفت و امد و روابط نامشروع خواهرشون اگاه بودن!!!!؟اگه اين طور باشه نظرم عوض ميشه...
شاید از ای هم می ترسم که بعد از ازدواج نگاه های معنی دار خیلی ها اذیتم کنه؟
بلاخره به جز شما كيا از اين روابط جنسي اگاه بودن و خبر داشتن؟؟؟اين خانم پدر مادر داره؟؟؟
و اینکه ایا چند درصد میشه به همچین دختری اعتماد کرد که فردا در زندگی سر یه بحث یا مشکلات زندگی به سمت دوست پسر قبلی بر نگرده و متعهد باشه ؟
اين موضوع فعلا مسكوت بمونه و جواب سوالهامو بگيرم بعد اينو بگم
علاقه مندی ها (Bookmarks)