مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
سلام .
من دختري هستم 24 ساله مبتلا به يك بيماري خود ايمن به نام SLE . كه از 12 سالگي من را مبتلا كرده و از آن موقع تا حالا دارو مصرف مي كنم . در حال حاضر اين بيماري كليه من را درگير كرده . در ظاهر هيچ كس متوجه بيماري من نمي شه . در حقيقت خودم هم زندگي عادي دارم فقط براي كنترل بيماري و دفع پروتئين توسط كليه ها بايد هر 4 ماه آزمايش بدم و به پزشكم مراجعه كنم . پزشكم مي گه مي تونم ازدواج كنم و بچه دار بشم و مانند بقيه زندگي عادي داشته باشم اما بچه دار شدنم بايد تحت نظر و با احتياط باشه . از اونجايي كه بيماريم زود تشخيص داده شده و كنترل شده تا الان سير عادي طي كرده . فقط 2 - 3 بار اوت كرد كه اونم با افزايش دارو كنترل شد و دوباره دارو هام كم شد .
تا حالا خواستگار زياد داشتم اما هيچ كدوم از نظر معيار هاي من با من هماهنگ نبودن كه حالا بخوام بدش مريضيم رو مطرح كنم . اما يك مورد پيش اومد كه من ايشون رو پسنديدم و ايشون هم همينطور . من در جلسه اولي كه صحبت كرديم فقط اشاره اي كردم به اينكه مشكل كليه اي دارم و همين باعث شد ايشون كنار بكشن و پيغام فرستادند كه نمي خوان در جريان زندگيشون همسرشون دچار مشكل باشه و زود همسرشونو از دست بدن !
حالا دوباره خواستگاري دارم كه شرايطمون به هم مي خوره . يك جلسه صحبت كرديم اما من چيزي نگفتم . مي خوام كاملا روي من شناخت پيدا كنه . اون از الان قضيه رو حل شده مي دونه اما من هنوز چيزي نگفتم .
لطفا كمكم كنيد . من كي و به چه صورتي بايد اين مسئله رو بيان كنم كه برداشت اشتباهي نكنه . لازمه بگم با دكترم صحبت كنن ؟
اصلا اولين بار چي بايد بگم كه يهو جا نخوره و پشيمون نشه ؟
من حق مي دم طرفم بخواد با فرد سالمي زندگي كنه اما منم زندگي كاملا عادي دارم . مي گم فقط بايد دارو مصرف كنم و تحت نظر باشم اما چون عنوان بيماري من عجيب غريبه همه مي ترسن ازش . راستش خودم هم خيلي بابت اين قضيه نگرانم و باعث شده اعتماد به نفسم رو هم با وجود ويژگي هاي خوبي كه دارم مثل خانواده با اصل و نصب ، تحصيلات عاليه و شغل حرفه اي و عالي از دست بدم .
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
شما باید در جلسات اندکی مانده به آخر که هنوز شرط و شروط گذاشته نشده است و نیز پس از شناخت نسبتاً کاملی که پس از شش ماه تا یک سال رفت و آمد آزادانه با کنترل خانوده و تحقیقات هرچند نارسای محلی و خانوادگی بدست می آورید،این موضوع را با حضور پزشک اصلی معالج خود بگویید.
پیش از همه اینها باید با مراجعه به یک روانشناس قابل با آموختن روشهای و مهارتهای فردی، به خودتان و همه قول دهید که اگر خواستگارتان پا پس کشیداین را حقش دانسته و راحتی و شادی خود را در گرو انصراف یک خواستگار قرار ندهید و با توکل به خدا آرام باشید.
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
سلام
اگه واقعا" نمي خواي موقعيتت رو از دست بدي به نظر من بايد ارتباطت رو خيلي بيشتر بكني و از نظر عاطفي طرف مقابل رو در گير كني .به طوري كه اين آقا بيماريتون را در برابر خصوصيات مثبت اخلاقيتون بسنجه و تصميم بگيره .
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
اسماء جان حواست باشد اینجا جایی نیست که هر راهنمایی را که برای طرف پرسش کننده زیان آور است را هم بیان کنیم،این صحبت شا بدترین کاری است که این دختر گرامی می توانند انجام دهند.در بیان نظرات خود فیلتری درونی داشته و از خدا بترسید.
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
گرد آفريد جان يعني به نظرتون من بايد براي گفتن اين موضوع اين قدر صبر كنم ؟ دير نمي شه ؟
خوب تو اين مدت ممكنه هم من و هم ايشون نسبت به هم علاقمون بيشتر بشه و به هم وابسته بشيم .
ممكن نيست بعدا گله كنن كه اين موضوع رو همون اول بايد مي گفتي ؟ سوء تعبير به پنهان كاري نمي كنن ؟
اگر تو اين مدت تحقيق كنن و قبل از من از زبان كسي ديگر موضوع رو بفهمن چي ؟
راستش من دنبال راه و روشي براي بيان اين مسئله مي گردم كه هم بشه اون رو زودتر مطرح كنم و هم اينكه جوري نگم كه طرفم فقط با شنيدن اين كه من بيمارم كلا منصرف بشه . يعني مي خوام با نگاه حقيقي اين مسئله رو بررسي كنه .
در ضمن اصلا دوست ندارم بعد از اينكه ايشون رو به خودم وابسته كردم موضوع رو بگم چون ممكنه ازدواج تحميلي يا از روي ترحم پيش بياد .
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
من نمی دانم دیگر چه بگویم،اما اگر از این موارد می ترسید که موجه هم هست،باید به خدا توکل کرده و از دست دان خواستگاران را بپذیرید یا حتی دیرترازدواج کردن را؛اگر ارتباط استوارتری با خداوند بزرگ داشته باشید،طبیعت نیز پاسخ مناسبش را به شما خواهد داد که همان خواستگاری است که از روی ترحم با شما ازدواج نخواهد کرد.
در ضمن اگر در همان جلسات نخست این موضوع را می گویید،باید با حضور پزشک اصلی و متخصص معالج یا نظر کتبی او و یک دکتر دیگر متخصص در این زمینه باشد تا خطرناک نبودن بیماری شما برای همه و خانواده خواستگارتان و خودش آشکار گردد یا اگر تبعاتی در زندگی آینده شما با آن پسر هم دارد،این امر نیز روشن شود.
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
به نظر من بهتره خیلی خونسردانه ایشون رو در جریان این موضوع قرار بدین. نمی دونم تا چه حد با خواستگارتون ارتباط دارین اگه ارتباط تلفنی دارین می تونید عادی درباره این مسئله صحبت کنید که مثلا امروز که رفته بودم دکتر ... اگه هم پرسید دکتر برای چی خیلی عادی توضیح بدین و از همون اول هم بگین که چیز خاصی نیست. و اگه خیلی نگران شد بهش پیشنهاد بدین که سری بعد با هم به دکتر مراجعه کنید.
من وضعیتم از شما خیلی بدتره اما همسرم خیلی راحت کنار اومد چون من خودم خیلی راحت باقضیه کنار اومده بودم.
:72:
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
سلام
من منظورم اغفال كردن نبود . قبول كنيد كه اگه اين خانم مستقيم درباره بيماري صحبت كنه (هرچند كه بيماري كنترل شده باشد ) احتمال داره خواستگار به خاطر عدم آگاهي دچار ترديد شود . ولي اگر ارتباط نزديكتر داشته باشد حداقل متوجه مي شود كه اين خانم حداقل در امور روزمره زندگي مشكل خاصي ندارد و كلا" راحت تر مي پذيره و تصميم مي گيره .
RE: مطرح كردن بيماري در جلسه خواستگاري
سلام :72:
خوشبختانه به نظر می رسه شما به خوبی از پس تجزیه و تحلیل مشکل خودتون بر می ایین. نگران نباشید و همونطور که shad اشاره کردن ضمن گفتن این مطلب به خواستگارتون از ایشون بخواین که با پزشکتون صحبت کنن .
از طرفی همونطور که خودتون و نیز گردآفرید اشاره کردین آگاهی از این موضوع حق کسی ست که قصد ازدواج با شما رو داره اما این به معنی این نیست که اگر ایشون بنا به این دلیل ازدواج با شما رو رد کرد چیزی از ارزشهای شما کم شده .مهم اینه که شما باور داشته باشین این بیماری هیچ وقت مانع رشد شما نبوده ونیست .
ازطرفی بهتره روی معیارها و عواملی که عزت نفس شما رو تعیین می کنه بیشتر کار کنید تا کمتر تحت تاثیر این موضوع قرار بگیرید . یادتون باشه عزت نفس بالا نتیجه ی نگرش مثبت نسبت به خود و عزت نفس پایین نتیجه نگرش منفی نسبت به خود است . معمولا آدمایی که به داشته های خود فکر می کنن احساس ارزشمندی می کنن و کسایی که به نداشته های خود می اندیشد احساس بی ارزشی . البته عزت نفس علاوه بر داشته هامون با توانایی ما در بکارگیری پتانسیلهای نهفته و آشکارمون هم سر و کار داره .
می شه گفت عزت نفس تابعی ست از تعداد زیادی متغیر :
....و (تلاش و ارداده) C7+ (سلامتی)C6 + (مهارت)C5 + (سخاوت)C4 + (دانش)C3 + (ثروت)C2 + (زیبایی)C1 =عزت نفس
که با تغییر ضریب هر کدوم از متغییرها می شه در وزن جدیدی از عزت نفس رکورد زد.
موفق باشی .