به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    سلام ويووناي عزيز...
    نميدونم چرا من دائم ايشون رو با مادر خودم مقايسه ميكنم.....راستش هيچ وقت فكر نميكردمتا اين حد شبيه مامانم باشم چون هميشه از بعضي حساسيت هاش به تميزي خونه وok بودن همه چي اعتراض ميكردم......مثلا اينكه بهش ميگفتم چرا هر روز بايد پاركت رو تميز كني خب بذار يه روز در ميون انجام بده ميگفت دوست دارم خونه برق بزنه كمكم نميكني لاقل غر نزن.......حالا خودم شدم عيييييييييييييييين مامانم.........همه چي باااااااااااايد تميز باشه........هر روز كف اشپزخونه رو تميز ميكردم ولي ايشون اصلا توجه نميكرد و ............
    اصلا دقت نميكنه كه من به ظرف ها حساسم.....هر چي دوست داره توي هر ظرفي كه دلش ميخواد مياره اصلا به تناسب ظرف و محتويش فكر نميكنه...........خونه ما قوانين خاصي داشته و داره ........منم قبول دارم همه اين قوانين درست نيست(قوانين بهداشتي و.....)اما بلاخره من با اين قوانين بزرگ شدم.......حالا هم خودم شدم مجري قانون....اما توي خونه اونها هيچي قانون نداره.........نظم نداره.......با اينكه دائم ميگه من بهترين برنامه ريزي رو براي همه ادماي دور وبرم انجام ميدم.......من بهترين مشاور درسي ام .........من بهترين...........
    باورتون نميشه طي انجام يك تست خودشناسي(مجله موفقيت)فهميدم كه ايشون دوست داره همهههههههههه چي و همه كس مثل خودش باشه......مثلا ميخواست همزمان با هم اون تسترو انجام بديم.....
    وقتي جوابمون با هم يكي نبود 5 دقيقه تمام حرف ميزد و سوال رو طوريكه خووووووودش ميخواست توضيح ميداد و ميگفت ببين تو نفهميدي سوال چي ميخواد وگرنه جوابت اين نبود.......منم با پررويي تمام گفتم نهههههههههههههههههه همون گزينه خودم رو بزنيد لطفا.........
    اخرش جالب بود كه چون تست ميزان احساس خوشبختي ما رو نشون ميداد ......براي من اينو نوشته بود كه ميان انتظاري كه از زندگي داريد و انچه از ان ميگيريد تعادلي برقرار كرده ايد شما از سياست "زندگي كن و بگذار زندگي كنند"پيروي ميكنيد......
    براي ايشون اين بود::اشتياق سوزاني براي تغيير زندگي خود داريد اگر با افراد خوشبخت تر از خودتان رفت و امد كنيد در وضعيت بهتري قرار ميگيريد....

    وقتي ديد نتيجه ها چقدر متفاوت شديه حالت خاصي شد..نفهميدم ناراحت يا عصباني ........


    دائم به من ميگه تو دخترمي دوستت دارم اما انتظار ندارم تو منو مثل مامانت دوست داشته باشي......بعدا ازم ميپرسه غزاله جونم تو دلت براي من تنگ نميشه؟؟
    حس ميكنم حرفش با عملش مطابقت نداره!!
    اصلا سعي نميكنه با كلاس بر خورد كنه.......ميگه من با كسي تعارف ندارم و راحتم و .......من اصلا خوشم نمياد ادم خيلي راحت باشه......
    تفاوت هاي اساسي با هم داريم....طوريكه حتي همسر من هم با وجود تربيت توي اين خانواده به سمت تربيت و اصول خانواده من اومده و....بيشتر از قبل با مامانش سر مسائلي كه به خاطر بي توجهي ايشون پيش مياد بحث ميكنه.......
    ميترسم روزي كسي كه نبايد حرفامو بخونه و........
    اما مجبورم بگ.....حرف اخر اينكه احساس ميكنم بچه است و هوز بزرگ نشده مثل يه دختر بچه تا ساعت 3 صبح ميشينه واسه خودش فال ميگيره و صبح از بيخوابي غر ميزنه........اين كارها در شان يه خانم50 ساله هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟

  2. #22
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    دوستان من يه كاري كردم كه حالا عذاب وجدان گرفتم!!!
    مادر شوهرم بهم گفت كه هفته ي بعد حتما ميام كه بهتون سر بزنم و براتون آشپزييييييييييي كنم!!
    منم كه قاطي كرده بودم وقتي همسر دلبندم اومده بود خونمون بهش گفتم به مامانت بگو نياد واسه اشپزي اگه ميخواد به عنوان مهمون بياد!!
    اون بيچاره هم هي ميگفت اخه غزاله من چه جوري به مامان بگم نرو خونه غزاله اينا بدش مياد!!
    گفتم ديگه مشكل خودته خودت يه حوري بهش بگو كه ناراحت نشه......
    اصلا دلم نميخواست همسرم توي اين وضعيت قرار بگيره..غمگين شد!!
    همش تقصير مامانشه!!!!!!!!!!!!!!!اخه كي گفته بياي واسه من اشپزي كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  3. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 91 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    3,209
    سطح
    35
    Points: 3,209, Level: 35
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    345

    تشکرشده 339 در 159 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    غزاله جان چرا داری الکی الکی زندگی رو به کام خودت و شوهرت تلخ می کنی
    عزیزم تصور کن 25-30 سال دیگه شما هم صاحب عروس بشی با این رشد تکنولوژی ما مسلما نسل اینده رو درک نمی کنیم و نمی تونیم مثل اونها صحبت کنیم و صحبت های اونها رو متوجه بشیم
    تصور کن عروست به پسرت می گه اه عجب مامان ببخشی این کلمه رو به کا می برم شاسکولی داری هر چی می گم با این وسیله باید غذا بپزی (وسیله جدیدی که باهاش غذا می پزن در اینده ) می گه باید غذا جا بیفته اه از این مامانت بدم می اد اخه چرا این چیز به سادگی رو نمی فهمه
    چه احساسی اون موقع خواهی داشت
    عزیزم نذار پدره احترام ها بین شما دریده بشه

  4. 2 کاربر از پست مفید اتنا تشکرکرده اند .

    اتنا (دوشنبه 02 آذر 88)

  5. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 اسفند 90 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-21
    نوشته ها
    1,027
    امتیاز
    8,463
    سطح
    62
    Points: 8,463, Level: 62
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 287
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,165

    تشکرشده 4,222 در 1,018 پست

    Rep Power
    119
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    غزاله جون ببخش اینو می گم ،ولی شما خیلی سخت گرفتی

    به نظر من همانطور که اون اعتماد به نفس بالایی داره(البته در ظاهر) ولی شما هم اعتماد به نفستون همچین پایین نیست

    درسته که همه چی باید ok باشه ولی من باور نمی کنم این وسط شما هم خیلی بی تقصیر باشی
    معذرت می خوام تند رفتم

  6. کاربر روبرو از پست مفید gole maryam تشکرکرده است .

    gole maryam (دوشنبه 02 آذر 88)

  7. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    سلام غزاله جان
    خانومی این همه حساسیت حتما تو زندگی اذیتت می کنه
    شما مادرشوهرتو گذاشتی زیر ذره بین و همه ی کارهاش بات غیر قابل تحمل شده
    بیخیال باش وگرنه برات گرون تموم می شه کاری که من اوایل ازدواجم کردم تو نکن منم اویل ازدواجم روی همه چیز خواهر شوهرم حساس بودم
    باور کن اون هنوزم رفتاراش عوض نشده ولی من دیگه بیخیال شدم چون انقدر به احسان گفتم خواهرت اینجور خواهرت اینجور این کارو کرد و اون حرف و زد چرا ایجا نشست چرا چپ نگاه کرد و... دیگه خسته شد یه روز بهم گفت من فکر می کردم تو با خواهرم فرق می کنی ولی الان می بینم تو هم مثه اون خاله زنکی!!!!
    من دوسال از زندگیم شده بود رفتارای خواهرش بهترین دوران زندگیمو بخاطر این خواهر از دست دادم تقصیر خودم بود چون الکی روی رفتارها حساس بود م ونمی خواستم باور کنم این طبیعت اون آدمه
    خواهرش هنوزم مجرده و توی خونه حرف حرف اونه اوایل برام سخت بود ولی الان عادت کردم
    من دوسال از زندگیمو گذاشتم تا به این نتیجه رسیدم که باید بیخیال باشم ولی تو سعی کن بدون اینکه زمانی خرج کنی این کارو بکنی
    اگه این روند رو ادامه بدی بعد از یه مدتی در چشم همسرت می شی یه زن غرغرو

    اوایل ازدواج مثه یه بچه همش انتظار داشتم احسان پشت من در بیاد و خواهرشو ضایع کنه ولی احسان این کارو نمی کرد و بیطرف بود واین برای من خیلی سخت بود
    یه دفعه بهم گفت چرا منو تو دوارهی انتخاب میزاری تو زنمی اون خواهرم نمی تونم یکیتونو انتخاب کنم جایگاه تو و خواهرم کاملا باهم متفاوته پس خودتو با اون مقایسه نکن ولی بعنوان یه خواهر بزرگتر من نمی تونم بهش بی احترامی کنم
    این حرفا اصلا تو گوش من نمی رفتم حالا الان می بینم راست می گفته و من زیادی حساس بودم

    تو اگه اعتماد به نفس خواهر شوهر منو ببینی خودتو دار میزنی ولی باید عادت کنیم هر فردی رو همونجور که هست بپذیریم و نخواهیم بعضی از افراد رو از زندگیمون حذف کنیم
    باورت خواهر شوهرم من هنوزم که هنوزه می گه تو خیلی خوشبختی که زن احسان شئی می دونی چندتا دختر تو فامیل ما آروزوشون بود همچین بختی داشته باشن

  8. کاربر روبرو از پست مفید mamfred تشکرکرده است .

    mamfred (دوشنبه 02 آذر 88)

  9. #26
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    سلام
    ممنون از آتناي عزيزم كه مثل هميشه مفيد و مختصر بهترين راه رو نشون ميده
    حق با شماس من تفتوت نسل ها و البته بالا رفتن سن باعث بوجود اومدن بعضي مشكلات ميشه درسته.....
    حتي همسرم هم گاهي اوقات از كاراي مادرش تعب ميكنه و ميگه فكر كنم مامان روز به روز كه پير تر ميشه كاراش عجيب تر ميشه!!!

    ممنون گل مريم عزيز
    يكي از مشكلات من ايده آل گرايي افراطيمه.....همه چي بايد بيست باشه.....به همين دليل هم خيلي اذيت ميشم

    و اما ممفرد جونم
    ممنون از نظراتت....بازم حق با شماس من اون بيچاره رو گذاشتم زير ذره بين و دارم اناليزش ميكنم!!البته اين اصلا دست خودم نيست......يه جورايي به صداش هم حساسيت پيدا كردم...اصلا دلم نميخواد برم خونشون انگار دارم ازش فرار ميكنم......اين مدتي كه مامانم اينا نيستن بهونه دارم كه نرم تهران چون خواهرم تنها ميمونه اما وقتي برگشتن......!!!!ديگه بايد برم حتما!!!
    من اصلا اينجوري نبودم!!با هر جور ادمي كنار ميومدم اما نميدونم چرا در اين مورد هنگ كردم؟اصلا ادمي نيستم كه حرف و كار بقيه يادم بمونه و اذيتم كنه اما در اين مورد حرفاي يك سال پيشش هم يادمه!!!!!از عجايب هفتگانه اس چون من خلي هم حواسپرتم اما ..........


    از همتون ممنونم كه كمكم ميكنين

  10. 3 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (سه شنبه 03 آذر 88)

  11. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 18:20]
    تاریخ عضویت
    1387-11-21
    نوشته ها
    182
    امتیاز
    3,780
    سطح
    38
    Points: 3,780, Level: 38
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    96

    تشکرشده 91 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    سلام غزاله جان خوشحالم که شما هم داری به نتایج نسبتا مناسبی می رسی که باید بی خیال این آدما بشی اما منم چون با خانمی مشابه مورد شما روزگارمو سپری می کنم و الان 1 هفته است به دلیل همین اعتماد بنفس خانم با فرزند و شوهرم در حد بسیار وخیمی دچار آنفلوآنزا شده ام موضوعم رو همین جا نوشتم خواهش می کنم یکی از بزرگان تالار این بحث و طریقه برخورد با این افراد در اینگونه موارد را بدهند.عاجزانه تمنا میکنم یک روش مناسب ارائه بدید
    هفته قبل به ویلای این خانم رفته بودیم که پسرش ناگهانی اومد توی ویلا و در وضعیت بسیار بدی(تب و لرز بسیار شدید) بسر میبرد. با توجه به اینهمه اعلام رسانه ها دیگه امروزه آدمهای بیسواد و نادان هم از ترس ابتلا به آنفلوآنزای خوکی سعی می کنند رعایت کنند. منم با توجه به اینکه فضای آنجا در بسته بود هرچی درها رو باز می کردم تا هوا عوض بشه نمیگذاشت می گفت نه هوا سرده و به بهانه های مختلف در را می بست. هنگام غذا دیدم ظرف سوپشو گذاشته جلوی بچه من و میگه تو با من از یک بشقاب بخور قاشقشو داد به دختر من و خودش با چنگال!!!!!!!!!!!!شروع کرد به خوردن سوپ از همان بشقاب. شما بودید چکار می کردید؟
    من یک بشقاب سوپ ریختم تا به دخترم بدم می دونید چکار کرد؟ میگفت نه این از بشقاب من میخاد (البته خودش تا اونوقت نیمی اش را خورده بود)وقتی آوردم و به بچه گفتم عزیزم دهنی خوردن کار بدیه بشقاب رو از من گرفت گفت اینو بده من می خورم اون دوست داره ته بشقاب منو بخوره. فقط یک لحظه بشقاب رو توسرم نکوبیدم خیلی هنر کردمفردای آنروز من، شوهرم، بچه، شوهر آن خانم و یکی از دوستاشون که اونجا بود به حد مرگ سرما خوردیم 7 شبانه روز تب و لرز و تشنج چیز کمی نیست!!به نظر تون اگه اونشب ما مراعات حالشو نمی کردیم و همان موقع که پسر مریضش اومد ویلا اومده بودیم خانه مان بهتر از اینهمه بیماری و 3 - 4 بار دکتر فوق تخصص ریه رفتن نبود؟
    جالب اینجاست فردای آنشب بهش گفتم که همه مان از پسرش سرما خوردیم تا چند روز با ما و دوستش سر و سنگین بود که چرا این حرف رو زدیم؟!!!!!
    خودش ادعا می کنه که1 هفته است چون مردم سرما خوردگی دارند با آژانس میره سر کار تا نگیره اما ما نمی توانستیم اعتراض کنیم که چرا آنشب پسر مریضش اومد ویلا؟
    در صورتی که از ویلا تا خانه 1 ربع راه بیشتر نبود!!!!!
    اعتماد بنفس بالای این خانم اینجاست که می گوید شماها مراعات نکرده اید من مراعات کردم مریض نشدم حالا تو پست بعدی می نویسم چطوری مراعات میکنه!!!!!!
    آخه تا چه حد به خودمون بقبولانیم که با این افراد کلنجار نریم و نه نگوییم؟؟
    تو رو خدا راه حل ارائه بدید

    طریقه جلوگیری از ابتلا به آنفلوآنزایش هم اینه که
    - 4 - 5 تا بلوز و شلوار + دو سه تا ژاکت رویهم بپوشید.(کاری که خودش می کنه)
    - شلغم روی کاز همینطور می جوشه
    - دور سرم 2 تا روسری پیچوندم!!!!
    - توی دماغهام ویکس مالیدم!!!
    - از قرصهای cild candy و یک قرص گیاهی دیگه که اسمش رو نمیدمنم هر ساعت می مکم!!!!!
    - تا 1 هفته حمام رفتن و دوش گرفتن ممنوع!!!!!!
    - با یک دست دارم اسفند توی خونمون می چرخونم با یکی الکل به در و دیوار و تلفن و آیفون می زنم!!!!!!!!!!
    - آب رو جوش آوردم راه به راه یک لیوان آب و عسل می خورم.
    توی خونه 2 تا ماسک رویهم زده ام
    - از روش تلقین درمانی استفاده می کنم که نگیرم!!!
    - به گروه اتصال خبر دادم برایم دعا کنند تا نگیرم
    -و.......
    میگه شماها هم اگه این کار را می کردید جلوی ورود ویروس را می گرفتید شما ها مراعات نمی کنید.
    خب بگید من در مواجهه با این آدم چکار کنم.
    چند وقته من این موضوعاتم رو مینویسم اما متاسفانه هنوز نتونستم جواب کارسازی بگیرم خواهش میکنم راه حل ارائه بدید.
    غزاله جان ببخشید که از تاپیک شما استفاده کردم میخواستم تکراری نشه

  12. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 اسفند 90 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-21
    نوشته ها
    1,027
    امتیاز
    8,463
    سطح
    62
    Points: 8,463, Level: 62
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 287
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,165

    تشکرشده 4,222 در 1,018 پست

    Rep Power
    119
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    عزیزم تنها راه حل اینه که سرتونو بکوبید به دیوار ،یا نه ،سر ایشون رو بکوبید به دیوار:D

    شوخی کردم

    به نظر من این خانم اعتماد به نفسش بالا نیست،بلکه مریضه و خود خواه

  13. کاربر روبرو از پست مفید gole maryam تشکرکرده است .

    gole maryam (چهارشنبه 04 آذر 88)

  14. #29
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    عزاله و ویونا

    دلم می خواهد یک سری به تاپیک نازنین غ بزنید .

    وضعیت او بهترین تاپیک برای درس گرفتن از حرفهای این گونه است .
    شما می خواهید با همسرانتان زندگی کنید .قرار نیست که اره بدهید و تیشه بگیرید .آن هم سر مقامی مثل مادر . یعنی مادران این پسران جرمشان این است که شماها عروس آنها شده اید . کدام مادری است که نقص نداشته باشد و اما بچه ی خود را هم دوست نداشته باشد . که اگر حرفی می زند از روی دلسوزی است حال یا به قدیمی بودن متهم می شود یا فضولی و دخالت واعتماد به نفس بالا ......!!!

    هیچ فردی اجازه ندارد خانواده ی همسرش را زیر سوال ببرد . همین است که می بینید . می خواهید چکار کنید ؟!قبل از ازدواج می توانستید به این مسائل فکر کنید الان دیگر نه. این حرفها تنشهای روانی ایجاد می کند و جنگهای فرسایشی بین همسران جوان ایجاد می کند .

    دوست دارید همسرانتان خانواده ی شما را زیر ذره بین ببرند و از این دست حرفها بگویند ؟! فکر می کنید اگر کسی ذره بین دستش بگیرد در میان خانواده ی ما چیزی های عجیب و غریب پیدا نمی کند که بخواهند آن را پر رنگ کنند و ....؟!!!

    به نظرتان زشت نیست در اوج جوانی وقت و انرژی خود را صرف این حرفها کنید ؟!

    هر آدمی یک باوری دارد و یک نوع عملکرد، قرار نیست که همه مثل ما رفتار کنند تا مثلا ما از آنها خوشمان بیاید و یا ...

    زشت نیست مادران همسران و خواهران آنهار ا مسخره می کنید ؟! به قول قدیمی ها تف سر بالا نیست ؟!

    نمی دانم مادرانه - خواهرانه هر جور دوست دارید به حرفهایم فکر کنید . من این نوع دیالوگ ها را در شان دختران تازه عروس امروزی نمی بینم . خود دانید . خواه پند گیر خواه ملول .

  15. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (دوشنبه 09 آذر 88)

  16. #30
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: با اعتماد به نفس بالاي طرف مقابلتون چي كار ميكنين؟؟

    آني جا به خدا نميدوني ادم چه حالي ميشه؟گفتنش راحته اما ........
    واقعا دركت ميكنم ويوونا جان........بنده از راه حل نه چندان جديد"دوري و دوستي"بهرمند شدم
    بلاخره با تلاشهاي همسرم ايشون از اومدن به زنجان منصرف شدند......

  17. 2 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (چهارشنبه 04 آذر 88)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. احساس ميكنم بهم توهين ميشه
    توسط just4you در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مرداد 93, 00:58
  2. عذاب وجدان رهام نميكنه...چكار كنم؟؟
    توسط amiri25 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 02:06
  3. متاسفانه خيلي زود باورم و به همه اعتماد ميكنم چه كار كنم؟
    توسط Tara hosseini در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 91, 11:59
  4. به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
    توسط rama25 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 09:00
  5. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 13:36

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.