به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 75
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    اینم یک نمونه ی واقعی از خود تالار. که mamfred عزیز تجربه ای از
    یک برخورد عجولانه ، یک برخورد غلط. را به رایگان در اختیار ما می گذارد تا استفاده کنیم


    نقل قول نوشته اصلی توسط mamfred

    دیشب خونه ی مامانم اینا بودم همسرم گفت بمون میام دنبالت وقتی رسید موقع ورودش به خونه یه سلام کرد و همش حواسش به گوشیش بود و داشت اس ام اس میزد و اس ام اس می خوند
    براش چایی آوردم بازم حواسش پرت گوشیش بود یه موقعه هایی هم یه لبخندی میزد و شروع میکرد به جواب دادن
    راستش یکم حساس شدم گفتم احسان کیه آروم گفت هیچکی!!!!!!!!!
    بعدشم دیگه جوابی نداد و مبایلشو گذاشت تو جیبش کاری که هیچ وقت نمی کنه همیشه مبایل همسرم رو میزو این ور اون ور ولوه
    دوباره پرسیدم کی بود گفت چه گیری دادیها حالا بهت میگم
    بعدش رفت پیش پدر کمک کنه برق آشپز خونه رو وصل کنن
    انقدر اعصابم خورد بود که مامانم هرچی اصرار کرد که شام بمونین گفتم نه باید بریم
    احسان گفت چرا اینجوری می کنی جلو مامان اینا بهت می گم گفتم نه اگه راست میگی همین الان مبایلتو بده به من گفت نمی شه
    گفتم چرا نمی شه گفت بهت می گم
    منم لج کردم گفتم همین الان میریم چون اگه بمونیم من جلو مامان اینا یه چیزی بهت می گم
    احسان رفت پایین ماشین و از پارکینگ درآورد منم باران و گذاشتم پیش مامانم رفتم نی خواستم جلوی بچه بحث کنم
    رفتم دیدم داره داره می خنده موبایلشم دستشه داره یه کارایی توش می کنه
    در حقیقت اون اسام اس ها رو پاک کرد و منم قاطی کردم اساسی
    گفقتم برای چی پاکشون کردی خندید گفت سرکارت گذاشتم به خدا
    گفتم بی خود اگه ریگی به کفشت نبود این کارو نمی کردی
    گفت می فهمی داری چی می گی
    منم که دیگه هیچی حالیم نبود فقط اشک می ریختم و میگفتم برای چی اونا رو پاک کردی فکر کردی من خرم
    هرچی خواست آرومم کنه اصلا گوش نمی کردم وسط خیابون بهش گفتم نگه دار می خوام پیاده شم
    گفت بچه نشو این کارا چیه بخدا رضا بود یه سری جک خیلی بد فرستاده بود منم داشتم باهاش کلکل می کردم باور کن یه شوخیه مردونه بود اون اس ام اسا افتضاح بود نمی خواستم بخونیشون
    گفتم من 2 ساله نیستم با این حرفا خرم کنی نگه دار
    باور کنید اصلا نمی تونستم خودمو کنترل کنم
    گفتم چرا اون لحظه بهت گفتم مبایلتو بده ندادی گفت بخدا دیدم حساس شدی می خواستم یکم اذیتت کنم نمی دونستم انقدر بی جنبه ای
    انقدر گریه کرده بودم صدام در نمی اومد
    گفت تورو خدا گریه نکن بخدا رضا بود
    گفتم مبایلتو بده گفت واسه چی می خوای گفتم می خوا زنگ بزنم به رضا
    گفت یعنی به حرف من اعتماد نداری گفتم نه اگه مشکلی نداری بده من مبایلتو
    مبایلشو داد منم زنگ زدم به دوستش
    بعد از سلام و احوال پرسی گفت احسان چطوره گفتم خوبه گوشیش دست منه گفتم یه زنگی بزنم حال آرزو جونو بپرسم
    یهوجا خورد گفت از کی گوشی دست شماست گفتم یک ساعته گفت وای شرمنده من سره یه شوخی چند تا اس ام اس ناجور برایه احسان فرستادم فکر می کردم گوشی پیشه خودشه گفتم من چیزی نخوندم آقا رضا اون موقع گوشی دسته خودش بود و ....

    اگه درست برخورد می شد قضیه انقدر طولانی نمی شد.
    زن قصه ی ما می تونست حساسیتشو کنترل کنه و فکر بدی نکنه تا این برخوردها اتفاق نیافته.
    می تونست وقتی همسرش میگه هیچکی با شوخی و خنده بگه سلام منم به هیچکی برسون.
    یا وقتی مرد میگه بعدا بهت می گم بگه کاش همین الان بگی آخه عجیب کنجکاو شدم.
    یا وقتی مرد به گوشیش نگاه می کنه و می خنده بگه واسه من تعریف نمی کنی تا منم شاد شم .
    و در نهابت اگه از بی توجهی همسرش ناراحت هست ،با آرامش و خونسردی بعد از مهمونی توی خونه (فضای مناسب تر) به همسرش بگه عزیزم تو امروز اصلا حواست به من نبود حالا دیگه بگو کی بود و به چی می خندیدی آخه کنجکاو شدم که به چی می خندیدی.

    حتی اگر زن بد بینی پیدا کرد می تونه خیلی هنرمندانه این بدبینی رو مخفی کنه و سعی کنه جور دیگه ای از اصل قضیه خبر دار شه . این جوری تا وقتی که مطمئن نشده برخورد و قضاوت عجولانه ای نکرده که بعدش مثل زن این قصه ی ما پشیمون بشه و شوهرش هم ناراحت بشه و احساس کنه همسرش بهش بی اعتماده.

    کاش خوش بینی رو در خودمون تقویت کنیم .امیدوارم هیچگاه برخورد عجولانه نداشته باشیم ،و زود قضاوت نکنیم.


  2. 18 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (پنجشنبه 29 بهمن 88), skyzare (جمعه 27 فروردین 95)

  3. #12
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    مدیر عزیز همدردی
    از اینکه این تاپیک مورد توجه ویژه شما قرار گرفته خوشحالم واز اینکه رو دستتون خرج گذاشتم شرمنده ، اما از اون جائی که قدما گفتن "بی مایه فتیره" ، خیلی خوبه که از این جور خرجها تو سایت بشه. بهرحال من هم منتظر دریافت جایزه ام هستم!!! :D

  4. کاربر روبرو از پست مفید baby تشکرکرده است .

    baby (سه شنبه 17 آذر 88)

  5. #13
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    الگوی اصلاح ارتباط:

    الگوی اصلاح ارتباط:

    این الگو رو " اتفاق ---- تعبیروبرداشت ---- عکس العمل"

    ما تحت تاثیر واقعیت نیستیم بلکه تحت تاثیر برداشت خود از واقعه ایم.

    اگر نسبت به وقایع بدبین باشیم اول خودمان را اذیت کرده ایم در مرحله بعد ممکن است دیگران را اذیت کنیم.

    در اثر بدبینی ، ارتباطات تخریب می شود وبه تدریج ممکن است قطع ارتباط ونهایتا تنهائی وانزوا را به دنبال داشته باشد.

    الگوی صحیح : " اتفاق ---- درک واقعیت بجای تعبیروبرداشت ---- عکس العمل"


    راه حل های اصلاح ارتباط
    1- واضح سازی
    یعنی هنگامی که فرد مطلبی را می بیند برداشت منفی هم می کند ، با صحبت کردن حول وحوش اون مطلب ، قضیه برایش روشن می شود سپس قضاوت وعکس العمل داشته باشد.

    2- مکث
    معمولا اولین برداشت هیجانی ترین ومنفی ترین برداشت است. با کمی مکث ونفس عمیق به نتایج مثبت هم می شود رسید.

    3- سوال
    فرد از خودش بپرسد :غیراز برداشت اول آیا می توانم برداشت دیگری از رفتار دیگران داشته باشم که مثبت تر باشد؟

    گاه بهترین دوست وبدترین دشمن خودمان ، خودمان هستیم. با برداشت های مثبت بهترین دوست خود باشیم.

  6. 9 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (سه شنبه 17 آذر 88)

  7. #14
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    نقل قول نوشته اصلی توسط philosara
    [align=justify]

    (چرا مثلا وقتی شوهرمون دیر می کنه )اینقدر علاقه داریم که بدترین حالت ممکن رو تداعی کنیم؟

    مثلا اگه همسرمون دیر کنه، چرا بدترین حالت ممکن رو در نظر می گیریم و تا زمانیکه به خونه برمی گرده، کاملا این وضعیت رو باور می کنیم و بهش شاخ و برگ می دیم؟

    [/align]
    سلام
    نکته قشنگی هست.
    ما می توانیم در حدس زدن و ذهن خوانی مثبت اندیش باشیم.

    جایزه 5 روز عضویت رایگان اهداء شد. مبارکه

  8. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 02 آذر 90)

  9. #15
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68
    اینم یک نمونه ی واقعی از خود تالار. که mamfred عزیز تجربه ای از
    یک برخورد عجولانه ، یک برخورد غلط. را به رایگان در اختیار ما می گذارد تا استفاده کنیم


    نقل قول نوشته اصلی توسط mamfred

    دیشب خونه ی مامانم اینا بودم همسرم گفت بمون میام دنبالت وقتی رسید موقع ورودش به خونه یه سلام کرد و همش حواسش به گوشیش بود و داشت اس ام اس میزد و اس ام اس می خوند
    براش چایی آوردم بازم حواسش پرت گوشیش بود یه موقعه هایی هم یه لبخندی میزد و شروع میکرد به جواب دادن
    راستش یکم حساس شدم گفتم احسان کیه آروم گفت هیچکی!!!!!!!!!
    بعدشم دیگه جوابی نداد و مبایلشو گذاشت تو جیبش کاری که هیچ وقت نمی کنه همیشه مبایل همسرم رو میزو این ور اون ور ولوه
    دوباره پرسیدم کی بود گفت چه گیری دادیها حالا بهت میگم
    بعدش رفت پیش پدر کمک کنه برق آشپز خونه رو وصل کنن
    انقدر اعصابم خورد بود که مامانم هرچی اصرار کرد که شام بمونین گفتم نه باید بریم
    احسان گفت چرا اینجوری می کنی جلو مامان اینا بهت می گم گفتم نه اگه راست میگی همین الان مبایلتو بده به من گفت نمی شه
    گفتم چرا نمی شه گفت بهت می گم
    منم لج کردم گفتم همین الان میریم چون اگه بمونیم من جلو مامان اینا یه چیزی بهت می گم
    احسان رفت پایین ماشین و از پارکینگ درآورد منم باران و گذاشتم پیش مامانم رفتم نی خواستم جلوی بچه بحث کنم
    رفتم دیدم داره داره می خنده موبایلشم دستشه داره یه کارایی توش می کنه
    در حقیقت اون اسام اس ها رو پاک کرد و منم قاطی کردم اساسی
    گفقتم برای چی پاکشون کردی خندید گفت سرکارت گذاشتم به خدا
    گفتم بی خود اگه ریگی به کفشت نبود این کارو نمی کردی
    گفت می فهمی داری چی می گی
    منم که دیگه هیچی حالیم نبود فقط اشک می ریختم و میگفتم برای چی اونا رو پاک کردی فکر کردی من خرم
    هرچی خواست آرومم کنه اصلا گوش نمی کردم وسط خیابون بهش گفتم نگه دار می خوام پیاده شم
    گفت بچه نشو این کارا چیه بخدا رضا بود یه سری جک خیلی بد فرستاده بود منم داشتم باهاش کلکل می کردم باور کن یه شوخیه مردونه بود اون اس ام اسا افتضاح بود نمی خواستم بخونیشون
    گفتم من 2 ساله نیستم با این حرفا خرم کنی نگه دار
    باور کنید اصلا نمی تونستم خودمو کنترل کنم
    گفتم چرا اون لحظه بهت گفتم مبایلتو بده ندادی گفت بخدا دیدم حساس شدی می خواستم یکم اذیتت کنم نمی دونستم انقدر بی جنبه ای
    انقدر گریه کرده بودم صدام در نمی اومد
    گفت تورو خدا گریه نکن بخدا رضا بود
    گفتم مبایلتو بده گفت واسه چی می خوای گفتم می خوا زنگ بزنم به رضا
    گفت یعنی به حرف من اعتماد نداری گفتم نه اگه مشکلی نداری بده من مبایلتو
    مبایلشو داد منم زنگ زدم به دوستش
    بعد از سلام و احوال پرسی گفت احسان چطوره گفتم خوبه گوشیش دست منه گفتم یه زنگی بزنم حال آرزو جونو بپرسم
    یهوجا خورد گفت از کی گوشی دست شماست گفتم یک ساعته گفت وای شرمنده من سره یه شوخی چند تا اس ام اس ناجور برایه احسان فرستادم فکر می کردم گوشی پیشه خودشه گفتم من چیزی نخوندم آقا رضا اون موقع گوشی دسته خودش بود و ....

    اگه درست برخورد می شد قضیه انقدر طولانی نمی شد.
    زن قصه ی ما می تونست حساسیتشو کنترل کنه و فکر بدی نکنه تا این برخوردها اتفاق نیافته.
    می تونست وقتی همسرش میگه هیچکی با شوخی و خنده بگه سلام منم به هیچکی برسون.
    یا وقتی مرد میگه بعدا بهت می گم بگه کاش همین الان بگی آخه عجیب کنجکاو شدم.
    یا وقتی مرد به گوشیش نگاه می کنه و می خنده بگه واسه من تعریف نمی کنی تا منم شاد شم .
    و در نهابت اگه از بی توجهی همسرش ناراحت هست ،با آرامش و خونسردی بعد از مهمونی توی خونه (فضای مناسب تر) به همسرش بگه عزیزم تو امروز اصلا حواست به من نبود حالا دیگه بگو کی بود و به چی می خندیدی آخه کنجکاو شدم که به چی می خندیدی.

    حتی اگر زن بد بینی پیدا کرد می تونه خیلی هنرمندانه این بدبینی رو مخفی کنه و سعی کنه جور دیگه ای از اصل قضیه خبر دار شه . این جوری تا وقتی که مطمئن نشده برخورد و قضاوت عجولانه ای نکرده که بعدش مثل زن این قصه ی ما پشیمون بشه و شوهرش هم ناراحت بشه و احساس کنه همسرش بهش بی اعتماده.

    کاش خوش بینی رو در خودمون تقویت کنیم .امیدوارم هیچگاه برخورد عجولانه نداشته باشیم ،و زود قضاوت نکنیم.

    سلام
    به این پست 2 جایزه ویژه اعطاء میشه.
    مبلغ 30000 ریال معادل 20 روز عضویت رایگان به mamfred به خاطر اینکه این تجربه سخت با اینکه علیه خودشون بوده جهت استفاده دوستان عزیز تالار همدردی بیان کردند.
    و مبلغ 20000 ریال معادل 10 روز عضویت برای baran.68 که با ظرافت این پست را انتخاب کرده اند و حاشیه نویسی جالبی انجام داده اند.

    مبارکتون باشه.

  10. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 02 آذر 90)

  11. #16
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    نقل قول نوشته اصلی توسط BABY
    مدیر عزیز همدردی
    از اینکه این تاپیک مورد توجه ویژه شما قرار گرفته خوشحالم واز اینکه رو دستتون خرج گذاشتم شرمنده ، اما از اون جائی که قدما گفتن "بی مایه فتیره" ، خیلی خوبه که از این جور خرجها تو سایت بشه. بهرحال من هم منتظر دریافت جایزه ام هستم!!! :D
    سلام baby
    با توجه به اینکه پایه گذار این تاپیک بسیار آموزنده و مدیریت آنرا شما انجام داده و می دهید،
    مبلغ 40000 ریال معادل 30 روز عضویت رایگان به شما اهداء شود.

    امروز مدیر همدردی افتاده به حاتم بخشی. تو رو خدا دستمو نگیرید

  12. 12 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 17 آذر 88)

  13. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    خانم مامفرد خیلی قشنگ نوشتی
    چقدر همسرت دوستت داره که اینقدر برایش مهم هستی
    چون
    1- با اینکه با عصبانیت گفتی همین الان برویم وگرنه جلوی مامان اینا یه چیزی بهت می گم >..اون بیشتر لج نکرد و قهر کنه
    2-با اینکه بی دلیل بهش شک کرده بودی >....اون در کمال آرامش ذهنت رو باز کرد حتی به این درخواست شما که گفتی بده به رضا زنگ بزنم هم اهمیت داد و قبول کرد
    3-با اینکه شما مقصر بودی >...هیچی به رخت نکشید.
    .
    .
    .
    اگر زندگی مشترک یعنی این
    فکر می کنم من هیچوقت زندگی مشترک نداشتم چون شوهرم اصلا ناراحتی من برایش مهم نبود
    اگر این جور شما با شوهرت حرف زدی من حرف می زدم شوهرم با اخم و عصبانیت خونه مادرم رو ترک می کرد و با قهر می رفت البته قبل از رفتنش چندتا حرف معنی دار هم به من می زد
    اصولا همیشه کیف شامشونت شوهرم قفل بود و مدارکش هم همیشه توی اون بود "از شناسنامه بگیر تا مدرک دانشگاه و دبیرستان" هیچکس هم رمزشو نداشت
    به من اصلا اجازه نمی داد در حالتی که حتی با هم خوب هستیم به موبایلش دست بزنم چه برسه به این وضعیتی که شما گفتید

    .
    .
    اینها رو گفتم تا قدر شوهرت رو بدونی قدر زندگیت رو بدونی

  14. 10 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    skyzare (جمعه 27 فروردین 95), بالهای صداقت (دوشنبه 15 خرداد 91)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    اول از همه بی نهایت ممنونم از لطف آقای مدیر بخاطر عضویت رایگان
    این تجربه برای من خیلی خوب بود و بابتش ممکن بود تاوان بدی رو بدم ولی بخیر گذشت چون همسرم خودشم یکم اون شب شیطنت کرد و بر شک من دامن زد
    بعدشم نه من حرفی در این مورد زدم نه اون چیزی به من گفت
    بالهای صداقت عزیز از نظر قشنگت ممنونم ولی اینو می دونم که هر زندگی ای قشنگی های خاص خودشو داره زندگیه تو هم قشنگی های خودشو داره عزیزم

  16. 8 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (چهارشنبه 18 آذر 88)

  17. #19
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات

    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
    اگر زندگی مشترک یعنی این
    فکر می کنم من هیچوقت زندگی مشترک نداشتم چون شوهرم اصلا ناراحتی من برایش مهم نبود
    اگر این جور شما با شوهرت حرف زدی من حرف می زدم شوهرم با اخم و عصبانیت خونه مادرم رو ترک می کرد و با قهر می رفت البته قبل از رفتنش چندتا حرف معنی دار هم به من می زد



    مقایسه ممنوع ، چون آفت زندگیه




    نقل قول نوشته اصلی توسط mamfred
    ممنونم ولی اینو می دونم که هر زندگی ای قشنگی های خاص خودشو داره زندگیه تو هم قشنگی های خودشو داره عزیزم

  18. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 02 آذر 90)

  19. #20
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: الگوهای رفتاری درحل مشکلات


    جناب اقای سنگتراشان تنها می روید به قاضی معلومه که راضی هم بر می گردید :D
    چرا خط آخرش رو کادر نکردی؟
    من نخواستم مقایسه کنم ها:P
    می خواستم به مامفرد خوبی های شوهرش رو گوشزد کنم




  20. 6 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (چهارشنبه 18 آذر 88)


 
صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.