به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 46
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    سلام :


    آفرین آنی عزیزم ..مثل همیشه بحث خوبی را بیان کردید..عالی عالی....
    من آنقدر مدتی است دنبال همچین بحثی هستم که حد نداره و امروز که تاپیک جدید مدیر را دیدم انجا کمی نوشتم ولی چون نمی خوام الکی بنویسم باید بگم تنها ارسال اول شما را خواندم....
    چون بحث جالب است....ذخیره کردم فردا صبح در جاده بخوانم ... و حتما فردا من نظر کاملم را می نویسم...
    من در این میان تجربه خوبی دارم که حتما فردا ذکر می کنم ....
    علت این ارسالم یک چیز است.....
    خوشحالم به سخن امدی....خوشحال....:D

  2. 5 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93), سارا بانو (چهارشنبه 15 مهر 88)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    ممنون از کیوان محترم که ما را در این بحث یاری کردند .

    اما خبر جدید تر اینکه تعدادی از آقایان تالار هم دچار حس دلزدگی و سکوت هستند . چرا ؟
    البته آقایان از شرایط تعریف شده روانی خود که همانا سکوت است و رسیدن به راه حل پیروی می کنند .
    اما به واقع چرا ؟
    بوی اپیدمی به مشام نمی رسد ؟!
    و قطعا بحث پیشگیری بهتر از درمان ؟!
    درود.

    ما باید در اظهار نظر(سکوت آقایان)؛ گذشته از شرایط روانی که اکنون بنده درگیر آن هستم,شرایط زمانی را هم در نظر بگیریم؛ مثلا" نقاب سرگرم دانشگاه؛ کیوان بیشتر تمرکز روی مشکلات دنیای حقیقی,لرد حامد؛کار ؛دانشگاه؛ و سایرین هم همانطور،
    مورد دیگر اینکه,مشکلات کمتر مطرح میشود ,و اگر هم مشکلی مطرح میشود؛ در حقیقت اسمش مشکل نیست! و این موارد باعث پایین آمدن سطح فعالیتها میشود؛
    مورد دیگر که باعث تفاوت بین آقایان و خانمها شده این است که:

    خانمها جزئی نگر هستند ؛آقایان کلی گرا؛و نیاز نیست ؛همیشه در رفع مشکلات یا عنوان آن؛ آنلاین باشند؛
    بنده با اطمینان خاطر مینویسم که دغدغه فکری آقایان بیشتر از خانمها هست(که خود یک مورد مهم در فعالیتهای روزمره است)؛ البته بنده نمیخواهم از موضوع خارج شویم فقط اینکه آن هم نقش دارد

  4. 5 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (پنجشنبه 16 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  5. #13
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    بسیار عالی و ممنون که ما را در بحث یاری می کنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط keyvan

    بنده با اطمینان خاطر مینویسم که دغدغه فکری آقایان بیشتر از خانمها هست(که خود یک مورد مهم در فعالیتهای روزمره است)؛ البته بنده نمیخواهم از موضوع خارج شویم فقط اینکه آن هم نقش دارد
    گمان نمی کنم از مسیر بحث خارج شویم .
    خواهش می کنم قدری مسئله مورد نظرتان را باز کنید تا بهتر متوجه این دغدغه متفاوت بشویم .
    چرا که خانم ها ناخواسته به وادی سکوت مردانه کشیده شده اند و حق آنهاست که دلائل این سکوت را بفمهند .

  6. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 15 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    زن و مرد هر دو در زندگی دغدغه های ویژه دارند و هم مشابه؛
    اما بار مسئولیت بیشتر روی دوش آقایان است ,جامعه(اطرافیان) نیز بیشتر آقایان را زیر زره بین قرار میدهد ؛


    از یک دختر و پسر مثال می اورم,:در شرایطی مانند ازدواج:(ببخشید اگر خارج از بحث بود)

    برخی از دغدغه های فکری دختران در قبل از ازدواج که البته مربوط به اکثر دختر خانمهاست نه همه آنها رو به اختصار شرح میدهم:
    خرید لباس : بابام پول کم میده واسه خرید لباس ، خانوادم با آرایش کردن من مشکل دارن ، بابام میگه هر جا هستی باید هوا که تاریک میشه بیایی خونه ، وای خدا قبض موبایلم زیاد شده باز بابام گیر میده ، وای این رنگ مو بهم نمیاد کاشکی از این رنگ استفاده نمی کردم ، وای چقدر برق ناخنه گرون بود ، بابا شهریه دانشگام دیر شده آبروم میره ها ، خدایا چرا بهم اجازه نمیدن با دوستام برم مهمونی ، امروز با دوست پسرم دعوام شده ، وای این گوشیم دیگه دموده شده باید عوضش کنم ، چرا مامان نمیذاره اون لباسم و بپوشم ، بابا شما چرا از فلان دوستم بدت میاد میگی باش بیرون نرم ، چرا امروز فلان دوستم بهم محل نذاشت ، فلانی دیدی ابروهای فلانی چه ضایع بود اصلا بهش نیمی اومد ، وای چقدر این درسا سختند بازم امروز با فلان استاد کلاس داریم کیشه تموم شه و ... ( البته موارد یاد شده در مورد همه صادق نیست ) جالبه نه ؟ مسئولیت چیه ؟ حتما اگه از یه دختر خانم بیستو چند ساله یا کمتر یا بیشتر بپرسید چه مارک رژ لب خوبه یا قیمت فلان لاک ناخن چقدر یا هزینه عمل کردن بینی چقدر میشه 80 درصد دقیق ترین نرخ روزو بهتون میگن اما اگر از همین دختر خانم بپرسی قیمت یک کیلو گوشت ، مرغ ، تخم مرغ یا نه یک کیلو سیب زمینی چنده رو بپرسی شاید به زور 2 یا 3 درصد از اونا بدونند که فلان روز که با باباشون رفته بودن بیرون باباشون مثلا 20 هزار تومان پول واسه خرید چند قلم انگشت شمار جنس هزینه کرده اصلا براش مهم نیست چرا ؟ چون تا وقتی منزل پدر تشریف دارن آقای پدر باید فراهم کنند و وقتی منزل شوهر تشریف بردن آقای شوهر ، پسره کافی اعتراض کنه چه جوابی میشنوه ؟ تو که نداشتی بیخود کردی زن گرفتی شما آقا پسر چی میخواهید جواب این سوال رو بدید ؟

    دغدغه های ذهنی پسرا ن از اولین سالهای جوانی آغاز میشه تحصیلات در دانشگاه به امید یافتن شغلی مناسب برای گذران امور زندگی آینده 4 سال خدمت سربازی و دوری از محیط خانواده در دورانی که شاید به لحاظ عاطفی وابسته به خانواده باشد به مدت 2 سال ( که البته به جز 3 ماه اولش الباقیش خاطره ساز میشود ) چون پسر شده که نمیشه دستش تو جیبه باباش باشه پس باید کنار درس خوندن فکر فراهم کردن کارم باشه ، اساس مسئولیت پذیری به منظور رسیدن به آرامشو امنیت فردی و خانوادگیست پس باید به فکر یافتن شغلی مناسب هم باشه بالاخره اگر قرار باشه ازدواج کنه باید یه سرپناهم داشته باشه پس به فکر تهیه مسکن هم باید باشه تازه برای رسیدن به این مراحل کلی وام و بدهی داره که باید دو شیفت کار کنه تا پسشون بده مگر اینکه از نعمت پدر پولدلر برخوردار باشه اگر یه پسر به فکر تامین این نیازها برای ساختن آینده خود و همسر خودش باشه آیا توان این هم داره که بیاد شب تاصبح ، صبح تا شب مشغول حرف زدن باشه ؟

    مسئولیتها و دغدغه ها متفاوت بود، (البته در این موارد باید استثناء را در نظر نگیریم)

    نکته مهم اینکه بحث سکوت در زندگی و سکوت در جامعه مجازی متفاوت است؛ هر چند که سکوت دنیای حقیقی روی مجازی تأثیر گذار است اما مجازی بر حقیقی چنین نیست,

  8. 5 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (چهارشنبه 15 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  9. #15
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    متوجه نوع دیدگاه شما شدم .اما این تعریف شامل حال زنانی که سکوت را به روش مردانه تجربه می کنند نمی شوند قطعا این دسته از زنان به واسطه نوع مسئولیتهای بی شمار اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی رو به سمت سکوت مردانه می آورند .
    این دسته ای که شما به تصویر کشیده اید از قضا خیلی خوب هم از روشهای زنانه و صحبت کردن راه حل مشکلاتشان را می یابند .
    نظر من آن دسته از زنان است که مساوی با مردان در تامین معاش و روزمرگی و دغدغه های زندگی هم شان هستند و در جریان زندگی اجتماعی - خانوادگی - اقتصادی هم دوش و یا گاها قوی تر ظاهر می شوند و همین نوع تجربه آنها را وادار به تفکر از جنس و یا رویکردهای مردانه می کند. به نوعی می خواهند زن باشند ولی تعاریف جبری قدرت اختیار را از آنها سلب می کند و حوضه اختیاراتشان در این باب محدود می شود .

  10. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 15 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  11. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    نوشته های ارسال قبلی بنده جهت مثال بود تا کاملتر بتوان موضوع را لمس کرد ,پس دیدگاه کلی بنده نیست؛

    اما در مورد اینکه خانمها ناخواسته وارد سکوت مردان میشوند,
    این سکوت آنقدر طولانی نیست ؛که واگیر باشد,

    بنده در مورد سکوت اقایان نوشتم ؛در مورد سکوت خانمها چیزی نمیدانم,
    سکوت هر فرد نیز به شرایط زندگی او بستگی دارد ؛

  12. 2 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (چهارشنبه 15 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    [align=justify]
    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    و در کلامی کلی تر معتقدم جامعه من و تو نوعی را به سمت روحیه مردانه سوق می دهد .
    سکوت و راه یابی بر گزیدن غار برای حل مشکلات روشی است کاملا مردانه .
    چه چیزی زن را به سکوت می کشاند و برگزیدن این راهکار . اتفاق خوبی نیست اما می افتد .
    چطور می توانیم خود را آماده فرایند حل مشگل به روش زنانه کنیم ؟!
    خجالت نکشیم ؟
    اعتماد به نفس خود را بالا ببریم ؟
    مسئله را به شکل مشکل نگاه نکنیم ؟
    .
    .
    .

    آن زن عامیانه می گفت : یک حرف را یکبار زدی نفهمیدند - دو بار زدی نفهمیدند - برای بار سوم هرگز بیان نکن چرا که متهم به غر غر هم می شوی .
    سلامی دوباره

    آنی عزیزم بهتر نیست این قدر خط کشی نکنیم و فقط "انسان" باشیم؟

    چرا من باید راه مادر بزرگم را برم و خصوصیات اخلاقی او را در خودم حفظ کنم؟ چرا باید تا این حد پیرو نیاکانم باشم که حتی صفاتم رو هم از اونها بگیرم؟

    من کاری رو انجام می دم که می دونم درسته. اگر مسئله ای داشته باشم، می دونم که با قدرت تفکر خودم حل می شه، نه پهن کردن سفره دلم در هر زمان و مکانی!

    البته صحبت کردن هم جای خودش رو داره. سقراط که گفت "سخن صیغل فکره" زن نبود، درسته؟

    من دوستان زیادی از طیف گسترده ای دارم. در صحبت های عرفانی چند نفر رو انتخاب می کنم، در مورد مد با یکی دو نفر دیگر، و ...

    از هر کس و هر چیزی در جای خودش استفاده می کنم، شاید برای همینه که به نظر برخی ساکت میام، به نظر برخی بی توجه و ...

    و البته بیشتر راه رو خودم به تنهایی می رم، "شاید" چون درونگرا هستم، نه مرد!

    و این خوصیت من از پدرم یا مردهای اطرافم گرفته نشده، چرا که اتفاقا این خصوصیات مردانه ای که می گید رو بیشتر توی کتابهای روانشناسی دیدم تا مردهای خونواده خودم. تا حالا ندیدم پدرم با مادرم صحبت نکنه، بره تو خودش و ...

    برای همینه که با خط کشی کردن موافق نیستم.

    اگر بیشتر فکر می کنم و کمتر حرف می زنم، بخاطر اینه که اولا "راه" درونه منه. و ثانیا باید اهلش رو پیدا کنم تا با صحبت کردن باهاش افکارم رو صیغل بزنم. با هرکسی که نمی شه هر حرفی رو زد!

    و من برعکس خیلی از آقایونی که می شناسم، علاقه ای به صحبت کردن در مورد اتفاقات روزمره و ... ندارم، که هر روز بتونم ساعتها صحبت کنم.

    آقایون رو مثال می زنم که این خط کشی ها برداشته بشه.

    ما همه "انسان" هستیم. همه تا حدودی مرد و تا حدودی زن هستیم. و این البته بخاطر تعریف هاییه که از زن و مرد برای خودمون کردیم. وگرنه می تونستیم بصورت مطلق بیندیشیم، و فقط صفات انسانی رو در خودمون بسنجیم. و به جای اینکه فکر کنیم چقدر مرد یا زن هستیم، ببینیم چقدر انسان هستیم.

    سکوت در جای خودش و سخن در جای خودش. به قول امام علی: هرکس سکوتش بیشتره، حکمتش بیشتره. و این زن و مرد نداره.

    در مورد اون خانمی هم که فرمودید، یک معضل زندگی من همین غر زدنه!!

    با وجود اینکه در مورد مسائلی ساعتها بحث های داغ با دوستهام می کنم، اما هرگز یک حرف معمولی رو دوبار نمی زنم.

    مثلا توی خونه خیلی به ندرت ممکنه پیش بیاد که به کسی اعتراض می کنم که چرا فلان کار رو کردی؟ این رو حتی یکبارش رو هم بد می دونم چه برسه به دو یا چند بار! چرا که اون شخص خودش می دونه که چیکار کرده و دلیلی نداره که من اشاره کنم!

    از طرفی وای از وقتی که کسی غر بزنه!! من دیوونه می شم!! اون لحظه دیگه نمی تونم تحمل کنم پیشش بایستم.

    شاید فکر می کنید اینها صفات مردونه ست که جبر محیط من رو بهش وادار کرده!!! اما اصلا اینطور نیست. این ذات ساراست که از حرف بیهوده منزجره! چه در خودش و چه در دیگران!

    [/align]

  14. 8 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (چهارشنبه 15 مهر 88), واحد (شنبه 13 اردیبهشت 93)

  15. #18
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    چه حرفهای خوبی زدی .
    اما باز هم منظور من گسترده تر از این است بیا عمیق تر نگاه کنیم .

    با تو کاملا در مورد رعایت اخلاقیت و انسانیت موافقم و من هم یکی از کسانی هستم که با پای برهنه و زخمی و تشنه لب ، همیشه به دنبال آن دوبده ام اما ما همیشه در زندگی با انسانهایی که به واقع انسانیت و اخلاقیات را رعایت می کنند رو به رو نیستیم و این یک واقعیت است .آن وقت چه ؟!

    با توجه به جامعه و رویکردهای مختلف زن در این جامعه موجود آسیب پذیری است و اتفاقا شاید خیلی از همین سکوتهای مورد اشاره حاصل همین عدم رعایت ها باشد که زن را به ورطه تغییر می کشاند و حاصل اش می شود این سکوت و راه حل پیدا کردن .
    در آنجا که می بینی برای ابتدایی ترین حقوق خود باید بجنگی و حرف بزنی و مبارزه کنی و باز در نهایت شاهد باشی که در سرت می کوبند اما تو باز بلند می شوی و در یک پیکا ر مداوم برای بقا با تو ستیز می کنند و ستیز می کنی و باز تخریب و اتهام و افترا و.... سیر تسلسل همچنان ادامه می یابدو....

    من معتقد نیستم و باوری ندارم که مثل زنهای چهار - پنج نسل پیش که جلوی در حیاط می نشستند و از صبح تا شب برای هم از جزیی ترین مسائل تعریف می کردند ،عملکردمان همان باشد که آن روزها هم برای زنان قشر متمدن اینکار معنایی نداشت ولی اکثریت از آن پیروی می کردند و در همان زمان هم کار قشنگی نبود که امروز من و تو بخواهیم همانگونه عمل کنیم .اما زنان متمدن آن دوران که تن به این کار نمی دادند هم راهکار و امکانات و بازیهای خود را داشتند . اما یک چیز واحد در این میان وجود دارد و آن نقش این بازیها و چرایی این بازی ها است .

    من و تو وقتی برای مانورهای بیهوده و وقت تلف کردن نداریم . خیلی زرنگ و با برنامه ریزی زندگی کنیم می شویم همینی که هستیم .همان انزجار از حر ف بیهوده که به آن اشاره کردی یعنی بلوغ و ورود زن به مرحله ای دیگر از تجربه و تکامل . به هر روی این مورد از دستاوردهای جامعه امروز است که مادر بزرگهای ما از آن پیروی نمی کردند و به دنبالش می دویدند و اتفاقا نتیجه می گرفتند !

    هر زمانی مسئله تعریف خود را دارد و قطعا من و تو از آن نسل و حتی نسلهای بعد از آن ها پیروی نمی کنیم و آنها هم اتفاقا از ما و تفکرات ما پیروی نمی کنند چنانچه فرزندان ما هم چون ما و آنان عمل نخواهند کرد که نمی کنند .

    بحث من شروع باب عرفان هم نیست . چرا که همه نمی توانند عارف باشند و با مسلک و باورهای عرفا زندگی کنند .
    حال چه ؟!

    تو از تفکیک زن و مرد دلخوشی نداری . من هم در جاهایی از این تفکیک خوشم نمی آید و اتفاقا از قانون تفکیک زن و مرد به هیچ عنوان پیروی نمی کنم ، اما تنها در یک مسئله مساوات حق و حقوق اجتماعی ، خانوادگی و قضایی و....

    اما به واقع زن و مرد دو جنس مخالفند با تعاریف حاص خود. فیزیک بدن زن و مرد با هم متفاوت است و همینطور بیولوژی بدن آنها . تو برای این بیولوژی چه تعریفی داری برای رسیدن به یک نقطه واحد ؟!می بینی اینجا نقطه بن بست است و اینجاست که باید یک سری از تفاوتها را باور کنیم و به شاخه های دیگر علمی اعتماد کنیم و تازه از این نقطه سئوالها باز آغاز می شود .

    سارا
    تو برای اجابت خواسته و نیازهایت یک حرف را چند بار تکرار می کنی ؟! تجربه تکرار یک حرف در سطح گسترده را نداری ؟!
    مثلا شاخه ای از حفظ حقوق زنان ؟!

    منظور من خیلی فراتر از حرفهای عادی و پیش پا افتاده است .

  16. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (پنجشنبه 16 مهر 88)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: مار اچه می شود ؟!

    [align=justify]سلام آنی عزیزم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    در آنجا که می بینی برای ابتدایی ترین حقوق خود باید بجنگی و حرف بزنی و مبارزه کنی و باز در نهایت شاهد باشی که در سرت می کوبند اما تو باز بلند می شوی و در یک پیکا ر مداوم برای بقا با تو ستیز می کنند و ستیز می کنی و باز تخریب و اتهام و افترا و.... سیر تسلسل همچنان ادامه می یابدو....
    ما نسل ها در ناآگاهی سپری کرده ایم. امروز به این سختی ها نیاز داریم تا ساخته بشیم. تا راهمون رو پیدا کنیم، و قدرت هامون رو زنده کنیم. البته من با این منفی نگری شما (تو سر زدن و تسلسل و ...) موافق نیستم، اما زیاد وارد این بحث نمی شم چرا که می دونم موضوع تاپیک این نیست.

    من تفاوت های جسمی زن و مرد رو قبول دارم. برای اینه که همچنان فکر می کنم مسئولیت مالی خونواده نباید رو شونه زن بیفته. و زن حداکثر یک مکمل باشه.

    اما از نظر فکری مساوات رو قبول دارم. چرا که "عقل" در جستجوی حقیقته، و حقیقت زن و مرد نداره.

    مثلا یک حقیقت اینه که: تا به هدفت نزدیک نشدی، در موردش صحبت نکن. یعنی برو روی مسئله ت تمرکز کن، حداقل %70 درصدش رو که حل کردی، در موردش صحبت کن. حالا شما به این می گید یک خصوصیت مردونه اما من می گم این شرط عقله و زن و مرد نداره.

    انسان ها هرچه "عاقل تر" باشند بیشتر مخاطبشون رو می سنجند، و این هم زن و مرد نداره.

    از طرفی اگر دقت کرده باشید آقایونی که می گیم رفتن تو غار خودشون، هم این غار فقط برای همسرشونه! اونها هم گاها با یک دوستی رفیقی کسی به مسئله شون اشاره می کنند، اما دلشون نمی خواد به همسرشون بگن. چرا؟

    چون این مسئله برای اون هم مهمه، (یا حداقل حالات شوهرش براش مهمه) فکرش درگیرش می شه، در موردش صحبت می کنه، و همه اینها یعنی بهم خوردن تمرکز!

    من هم بعنوان یک انسان نمی خوام تمرکزم رو از دست بدم. برای همین وقتی مسئله ای دارم، اون رو با اطرافیانم مطرح نمی کنم، مخصوصا اونهایی که در اون مورد به نوعی دخیلن، یا در مورد من احساس مسئولیت بیشتری می کنند. چون حداقلش اینه که میان ازم می پرسن: سارا جون خوبی عزیزم؟!!!! و این جمله ایه که من نمی خوام بشنوم! در اون حالت نمی خوام کسی بهم توجه خاص نشون بده، چه برسه به اینکه پیگیر روند فکریم باشه.

    البته حتی اگر این خطرها هم وجود نداشته باشه، باز هم ترجیح می دم اول موضع خودم رو مشخص کنم، بعد در مورد اون مسئله صحبت کنم. برای همینه که مثلا خواستگارهام رو از نزدیک ترین دوستانم هم مخفی نگه می دارم. و وقتی %70 درصد به نتیجه رسیدم، با بعضی هاشون مشورت می کنم. به خیلی هاشون هم که اصلا نمی گم، یا وقتی مسئله تموم شد، ممکنه در صحبت هام اشاره کنم.

    آنی ما دیگه داریم با هم قاطی می شیم، چه مرد و چه زن می خوایم شایسته تر باشیم. مردهای بسیاری دارن علاقه شون به هنر آشپزی یا شیرینی پزی رو ابراز می کنند و ... در حالیکه قبلا اینکار رو نمی کردند، این نشونه زن شدنشون نیست، بلکه دیدشون به زندگی عوض شده.

    دید ما زن ها هم عوض شده. اگر سکوت رو بهتر ببینیم، ازش استفاده می کنیم. اگر هم برفرض کسی به اینکار مجبورمون کنه، بهمون ظلم نکرده. بلکه با ما مثل یک انسان برخورد کرده. اونقدر باهامونه صادق بوده که وقتی میلی بهمون نداره، نخواد حرفمون رو بشنوه. شاید همون فرد روزی می مرد که یک جمله از زبون ما بشنوه، شاید این خودمون بودیم که خرابش کردیم. شاید باید ریشه رو در جای دیگری جستجو کنیم. به قول یکی از دوستان، اگر ما عاشق یک گل می شیم، بخاطر زیبایی خود اون گله ...

    البته این حالت سکوت می تونه بیمارگونه هم بشه، که این دیگه به زن یا مرد بودن طرف برنمی گرده.

    بحث اونقدر کلی شده که من دارم همزمان در مورد چند مقوله با هم صحبت می کنم!

    به بحث اولیه برمی گردم. اینکه بعضی دوستان گاها به مسئله روحی شون اشاره می کنند، اما حرف نمی زنن.

    شما این رو به حالات مردونه مربوط دونستید، ولی من اینطور فکر نمی کنم.

    اجازه بدید همین جمع چند نفره رو مثال بزنم. آنی، فرشته مهربان، سارا، صبا، فیلوسارا، گل مریم.

    در این جمع گل مریم گاهی اشاره می کنه، اما چیزی نمی گه. اما چرا من باید فکر کنم برخوردش مردونه ست؟ چرا فکر نکنم برخوردش مثل آنی، فرشته مهربان، صبا، و فیلوساراست؟

    آنی هم هیچوقت درد دل نکرده! بلکه درگیری های فکریش رو تلویحا نشون می ده. (مثل مرد ها!!!) اون مسائل میان و میرن و آنی هیچ حرفی ازشون نمی زنه.
    فرشته هم درد دل نکرده. اون هم حتما مسائلی داره، اما خودش داره حلشون می کنه، و ما ثمره افکارش رو در تاپیک هاش می بینیم.

    یادتونه در تاپیک keyvan صبا اشاره کرد که همین مسائل رو داره؟ اما دیگه ما رو شریک شک هاش نکرد، رفت که خودش مسائلش رو حل کنه.

    حالا یک چرا مطرح می شه. چرا آنی، فرشته، صبا، فیلوسارا، و خیلی از دوستان دیگرمون اینطورند؟ چون صفات مردونه دارن؟ نه!! چون این شخصیتشونه.

    در این جمع ساراست که بیشتر از همه احساساتش رو ابراز می کنه. (rsrs1380 ) چرا؟ چون سارا زنه؟ نه! چون شخصیتش اینطوره.

    حالا در مورد گل مریم چی؟ آیا برخورد خاص گل مریم هم از شخصیت خاصش نشات نمی گیره؟ من می گم همینطوره. کسی مجبورش نکرده که سکوت کنه، ما همه بهش اثبات کردیم که شنوای حرفهاش هستیم.

    پس مریم به اندازه کافی احساس امنیت می کنه، به اندازه کافی به علاقه ما به خودش اطمینان داره، اما هنوز هم صلاح می بینه که صحبت نکنه. بعد می بینیم وقتی سر نماز حالاتی رو تجربه می کنه، بدون اینکه بپرسیم در شادی معنویش شریکمون می کنه.

    خوب من همه اینها رو به حساب شخصیتش می گذارم. و فکر نمی کنم اسیر سکوت شده باشه، بلکه مسئله دیگری داره که خودش داره حلش می کنه.

    البته مطمئن نیستم منظور شما اصلا گل مریم بوده باشه. به هرحال از همه دوستانی که مثالشون زدم، عذر می خوام. خواستم به قول آقای سنگرتراشان مثال های مصداقی بزنم، امیدوارم کسی رو ناراحت نکرده باشم. [/align]

  18. 5 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (پنجشنبه 16 مهر 88)

  19. #20
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: چرا بعضی اعضاء در مورد مشکلاتشون سکوت می کنند؟!

    مرسی سارا
    واقعا قانع شدم .
    تو از انواع شخصیت گفتی و من نظرم انواع سکوت است ولی آن را هم با ذهن خودم تا حدی درک کردم .
    ناظر بحث خواهم بود تا دوستان هم نظرات خود را ارائه دهند.

  20. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (پنجشنبه 16 مهر 88)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  3. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  4. تفاوت سنی 8 سال، آیا از یک نسلیم؟
    توسط jodiabot در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 05 فروردین 90, 23:53
  5. تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت !!!
    توسط erfan25 در انجمن عشق
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 16 آبان 88, 13:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.