موضوع: زندگی بدون عشق

خواهر خوبم
با توجه به مطالب خوب و قشنگی که دوستان گفتند.
شما میتونید از همین حالا شروع کنید به اینکه عاشقانه زندگی کنید. البته سعی کنید اطلاعات خوبی رو بدست بیارید و در مورد آگاهی هایی که کسب میکنید بشینید خوب فکر کنید اونم چند رو ز یا.... تا اونها رو واقعا حس کنید.
به این مساله فکر نکنید که شما حق انتخاب نداشتید . اکثر کسانی که عشق های قبل از ازدواج داشتن دیگه حاضر نیستند همو ببینند
از کجا معلوم شما با کسی که دوستش داشتید ازدواج میکردید و وقتی از واقعیت ها زندگی سر در میاوردین متوجه میشدید که چقدر اشتباه کردید پس قدر همسرتون رو با این خصوصیات خوبی که خودتون گفتید رو بدونید شما یا خودتون انتخاب خوبی رو داشتین.وشاید بشه گفت عاقلانه بوده شرط ازدواج موفق اینه که اول عاقلانه انتخاب کنید بعد عاشقانه زندگی کنید وفعلا هم ناراحت نباشید تازه اول راه هستید پس قدمهای محکم واستواری رو بزراید تا بعدا پشیمون نشید که از اول زندگیتون که بهار اونه استفاده بجا نکردید
باور کنید خاله من هم همینطور بود. اینقدر به همسرش توجه کرد بر خلاف میلش تا اینکه الان مثل شمع و گل پروانه اند عاشقانه همدیگر رو دوست دارن

برا ی همسرتون نامه های عاشقانه بنویسید
حرفهای عاشقانه بزنید.ادای عاشقها رو در بیارید
کارهایی که کسانی عاشق میشن شما هم همون کارها رو بکنید
بالاخره نتیجه خواهید گرفت

نوشته اصلی توسط sib_h66

ممنون از حنان عزیزم
حنان عزیز اگر یه چیزی بگم باورت میشه ؟از 20 خصوصیتی که ذکر کردی شوهر من حداقل 17 .18 تاشو داراست اما منناشکرم.من همیشه دوست داشتم همسر ایندم رو خودم انتخاب می کردم چون از این عشق بازی ها خوشم می اومد اما این رو هم بگم برای من که از یک خانواده مذهبی بودم غیر ممکن بود و بر عکس ازدواج من کاملا سنتی بود بازم خدا رو شکر

عزيزم واقعا خوشي زده زير دلت مردي با اين خصوصيات خوب رو واقعا دوست نداري؟؟بابا توقعاتت در حد تيم ملي هم نيست در حد المپيكه
خانمي شما فقط و فقط وفقط بايد ديدت رو به همسر خوبت عوض كني...هيچ آدمي كامل و 100% نيست مگه خودت ايده آل ترين زن دنيا براي همسرتي؟همه ي ما خوبي و بدي رو يكجا داريم.....
از يه جهاتي دقيقا مثل هم فكر ميكنيما

سلام دوست عزیز
امیدوارم که با نظرات اعضای تالار نظرت در مورد همسرت عوض شده باشه و زندگی خوبی در کنار همسرت داشته باشی . راستش منم دقیقا مشکل شمارو دارم یه ازدواج کاملا سنتی که فرصتی برای شناخت و آشنایی بیشتر با همسرم نداشتم در حالیکه من هم اصلا انتظار چنین ازدواجی رو نداشتم و میخواستم خودم همسرمو انتخاب کنم الان هم با اینکه اون دیوانه وار منو دوست داره ولی من هیچ علاقه ای بهش ندارم مه هنوز عقد هستیم و عروسی نکردیم خواهش میکنم اگه تغییری در رفتارت ایجاد شد نتیجه رو برای من هم بنویس ممنون میشم

سلام پریان جان
مگر شما بدون علاقه ازدواج کردین؟چه خانم چه آقا باید اول ازدواجشان را نمی گم عاشق باشن ولی خوبه یه کم علاقه یا عشق دروجودشان باشه تا بتوانند پروبالی به عشق ورویاهایشان بدهندوپرورش دهندآدم که بدون علاقه یعنی حد علاقه اش دراندازه صفرباشد سخت می شود عشقی بوجود آورد تابتواند آب وتابش دهد وجودیه کم علاقه مثل بودن یه دانه بذر هست دردستانتان که می توانید خودتان با رفتارهایتان پرورش وبزرگش کنید تابالقوه آن بالفعل شود وسایه اش درزندگیتان بیافتد. وهمینطور دوستمونکه این تاپیک را گذاشتن ایشون هم دراشتباهند که میخواهند عشق خودش را درزندگی یهویی نشان دهد نه باید خودتان عشق را درزندگیتان پررنگ کنید.

سلام sib_h66

به هر دليلي،درست يا نادرست،ازدواج ميكنيم،اما بدون عشق نبايد ازدواج كنيم.در هر مرحله اي از روابط تان با جنس مخالف هستيد مي توانيد شعله عشق را بر افروزيد و از گرما و تشعشع آن به عرش برسيد پس براي اينكار بياييد ويژگيهاي منفي و مثبت شوهرتان را روي يك برگه كاغذ ياداشت نماييد و از او هم بخواهيد تمام صفت هاي مثبت و منفي شما را ياداشت كند.حالا با هم به بحث و بررسي براي تغير و تقويت اين صفتها بنشينيد شايد ديدگاه شما در مورد بعضي از نقاط منفي او به خطا رفته باشد و يا در واقع همسرتان داراي اين نكته هاي منفي كه نوشته ايد نباشد و اين مثلا كم حرفي او بدليل خستگي از كار و اين قبيل مسائل باشددر ضمن تغير بعضي از رفتار در افراد نياز به صرف زمان دارد و هميشه هم انتظار نداشته باشيد همه خصوصيت هاي منفي او را برطرف كنيد چرا كه شما خودتان هم نمي توانيد همه رفتارهاي منفي خود را اصلاح كنيدگاهي ممكن است شما رفتارهاي منفي همسرتان را با كلمه هاي سرزنش آميز،اتقادگونه و تحقير آميز بيان كنيد و او را عصباني و لجباز كنيد ارزشها و خواسته هاي همسرتان را بيابيد و آنها را با ارزشها و خواسته هاي خودتان هماهنگ كنيد.سعي كنيد در باره همسرتان اطلاعات جديد كسب كنيد از دوستانش و از خانواده اش در باره كودكي او و در باره سليقه ها و نيازهايش پرس و جو كنيد مثلا از مادرش بپرسيد چه غذايي را زياد دوست داره يا اينكه براي تولدش كادو بخرم يا فقط يه كارت تبريك بهش بدم؟و...بپذيريد كه همه انسانها در حال تغيرند.زندگي و احساسات آدمي در حال تغير و تحول است و ما ما نيز بايد براي يافتن اطلاعات جديد،نقشهاي جديد و راههاي جديد در لذت بردن و عشق ورزي بكوشيم اگر فقط به رفتارهاي منفي همسرتان توجه كنيد و خوبيها و نكته هاي مثبت او را نبينيد روابطتان حالت خصمانه و كينه توزانه اي به خود ميگيرد و اعتماد به نفس شوهرتان را ضعيف ميكند او قدرت عمل،قدرت تصميم گيري و ابراز وجود را در مقابل شما از دست ميدهد و نگرش او نسبت به خودش منفي و سرزنش آميز ميشود همين نگرش منفي باعث ناكامي و افسردگي او ميشود شما فقط به فكر رفع عيبهاي همسرتان هستيد و در فكر اصلاح خود و پذيرش نكته هاي منفي خود نيستيد فقط به عيبهاي همسرتان گير ميدهيد و به جاي اينكه تفاوتها را از ميان برداريد در مقابل عيبها حالت تدافعي ميگيريد و سرگرم كارهاي شخصي خود ميشويد كه از همسرتان فرار كنيد.شما زيادي وسواس به خرج ميدهيد و ام در مورد اينكه شما حتي از سكس با همسر لذت نميبريد ربطي به اينكه شما از همسرتان خوشتان نمي آيد ندارد و اين موضوع بدليل عدم نرسيدن شما به ارگاسم كامل جهت يك رابطه صحيح ميباشد بهتر است در رين زمينه شما و همسرتان به يك مشاور مراجعه كنيد تا همسر شما را راهنمايي نمايد انشاالله موفق ميشويد

دلداده ی عزیز ممنونم از اینکه به تایپیک بنده جواب دادین . آره عزیزم من از همون اول هیچ علاقه ای به همسرم نداشتم حتی قبل از عقد ولی چون همه ازش تعریف میکردند که آدم خوبیه من فکر میکردم بعد ازدواج نظرم در موردش عوض میشه و میتونم دوستش داشته باشم با اینکه آدم خیلی خوب و مهربونیه ولی من روزبروز بیشتر ازش فاصله میگیرم و هیچ علاقه ای نسبت به اون در من بوجود نمیاد نمیدونم باید چیکار کنم !!!

سلام دوستان عزیزم
چند دفعه به سایت مراجعه کردم و دیدم دیگه پس هز 17 ارسال ارسالی دیگه نشده.از راهمایی هاتون خوشحال می شدم و یه جوری بهم قوت قلب میداد ولی دیگه جوابی به دستم نرسید