موضوع: **همسر عزیزم ....

با سلام : خوشحالم و مسرورم از اینکه پویایی تالار همیشه حفظ می شه! عشق یعنی علاقه شدید قلبی و بر چهار نوع تقسیم شده است عشق حسی عشق خیالی عشق عقلانی عشق عرفانی . یقینا همه ما در دو قسم اول یعنی حسی و خیالی استاد هستیم ! ولی چاشنی آن یعنی در تعقل و عقلانی کردن عشق دچار مشکل می شویم . حاشیه نمی روم ولی همسرآینده باید هم کف و هم مرام باشه این شرط لازم است ولی کافی نیست ! عاشق نباشیم ازدواج مفهومی ندارد و عین مرده متحرک می مانیم و ما دنبال آن معشوقی هستیم که ما را به معشوق حقیقی مان برساند!
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد!

سلام صبا 2009

نيازهاي زنان از مردان:

1-او مي خواهد مقدم ترين شخص براي شوهر باشد
2-او از شما ميخواهد كه نيازهايش را بالاتر از هر چيز ديگر بدانيد
3-او از شما ميخواهد فكر كنيد كه براي شما هيچ زني مانند او جذاب نيست
4-او از شما ميخواهد نزد دوستان و اقوام خود به او افتخار كنيد
5- او از شما ميخواهد به خود بباليد كه او همسر شماست
6- او از شما ميخواهد كه عشقتان را به او ثابت كنيد
7- او از شما ميخواهد فكر كنيد وي زيباترين زن دنياست
8- او از شما ميخواهد فكر كنيد او كيست و آنچه او ميكند كمتر از معجزه نيست
9-او توجه ظريف و عاشقانه شما را در دوره اي كه احساتش تابعي است از هورمون هايش ميطلبد
10-او نياز و انتظار دارد هر روز به او بگوئيد كه چقدر دوستش داريد
11-او از شما ميخواهد با تمام قلبت به سخنانش گوش كني
12-او از شما ميخواهد هرگز(بايد)را به او تحميل نكنيد
13-او از شما ميخواهد احساسات خود را با او در ميان بگذاريد
14-او از شما ميخواهد اگر مشكلي در زندگي وجود دارد به مشكل حمله كني و نه با او كج خلقي كني

باسلام
همسرم من هم که حدود یکسالی هست زندگی مشترکمان را شروع کردیم
باید بگم ازگل به هم کمتر نگفتیم

عشق من به اوبی اندازه بود ولی اوکلی فقط میگفت بعداز ازدواج نسبت به من احساس دوستی پیدا کرده ....
اما باگذشت زمان باید بگم اوبه من بیش ازمن به او احساس علاقمندیش اوج پیدا کرده هم درصحبتاش هم دررفتارهایش متوجه علاقه زیادش نسبت به خودم شدم گرچه گفتارمن بیشتر ازابراز عملی ام هست اما اوبیشتر عملی هست تاگفتاری....خلاصه صد نه هزارویک آفرین به خودم باانتخاب همسری به این ماهی ومتدینی...(دوست منو هم مثل خودش ببره بهشت ...چه عالی).....دنیا که فنا پذیرهست اما آنجایی که جاویدان میشیم دلم میخواد باهم باشیم....

سلام:

یادمه اون زمان که این تاپیک باز شد هیچ زمان جرات نمی کردم واردش بشم ولی حالا:



همسر عزیزم دوستت دارم انقدر که خدا می داند و نمی دانی چگونه لحظات سرد بی تو بودن را تاب آوردم..
وقتی به گذشته نگاه می کنم روزهایی که بی تو زندگی کردم نمی دانم با کدامین توان از خواب بر می خواستم ..نفس می کشیدم و کار می کردم...
نمی دانی الان که دستان گرمت .دستان کوچکم را می فشارد چگونه سیراب می گردم و چگونه هزاران بار خدای را شکر می گویم که روزگار بی تو بودن به من شهامت جنگیدن و صبر کردن داد..

دوستت دارم..

انفدر دوستت دارم که نمی دانم چگونه سخن بگویم..
صدای دلنشینت را که می شنوم تا اوج پرواز می کنم و وقتی قلبم به لرزه می افتد می فهمم که تمام روزهای بی تو بدون را زندگی نکرده ام ..
و

اکنون....
اکنون که چشمانت پیش رویم است
اکنون که دستانم در دستت است
اکنون که صدایت در گوشم است
اکنون که فرشتگان الهی گل بارانمان کرده اند
اکنون که می دانم با تو تا هزاران فردا خواهم رفت
اکنون که می دانم تو هم روزهای دوری از من را با غصه سپری کردی
اکنون که می دانم برای داشتن من چقدر شجاع بوده ای
اکنون که کنارم هستی
از اعماق قلب عاشقم به تو
بهترینم می گویم....

عزیزم دوستت دارم تا آخرین روز...........

همسر عزيزم.....خوشحالم كه آخر هفته بعد از يك ماه مي بينمت.....خوشحالم كه با تمام مشقتي كه در اين چند ماه كشيدم بلاخره ديروز تصميم قطعي ام رو گرفتم و براي هميشه با تو همسفر ميشم....هر جا كه باشيم با هم هستيم....
خوشحالم با اينكه تو به قدرنيازم بهم فرصت ندادي اما تونستم بلاخره با خودم و احساساتم كنار بيام و انتخاب كنم...انتخابي كه تمام زندگيم رو تحت تاثير قرار ميده....
باز هم خوشحالم كه بعد از يك ماه دوري مي بينمت....
خيلي خيلي دوستت ميدارم....