سلام
هنرمند عزیز متاسفانه متوجه موضوع و جواب من نشدید لطفا دوباره بخونید مطالب قبلی را
تشکرشده 38 در 30 پست
سلام
هنرمند عزیز متاسفانه متوجه موضوع و جواب من نشدید لطفا دوباره بخونید مطالب قبلی را
تشکرشده 496 در 278 پست
اره اقا حامد شايد متن اولم اينجوري نشون بده كه تايپيك و نخوندم ولي دو تا متن دوم رو جواب كلي بود و فكر كنم جواب سوال شما باشه من نمي دونم اين تايپيك و باز كردي كه فقط نظرها را بدوني يا اينكه نه به همدرديهاش و به نظراتش احتياج داري
متاسفانه بعضي از بحثهاي اين تالار به گونه اي شده كه ادم ديگه درد و از شوخي نمي تونه تشخيص بده . مي گن براي زنگ تفريح خوبه ، مي گن در كنار اين همه غم خنده هم خوبه ولي به شرط اينكه اينجوري قاطي نشه من واقعا نمي فهمم كه شما توي اين مشكل گير كردين يا فقط نظر خواهي من همينجا از مدير تالار مي خوام كه يك جايي باز كنند كه مختص تايپيكهاي نظر خواهي و ...... باشه تا ادم بدونه داره چي كار مي كنه
امروز همان فردايي است كه ديروز نگرانش بوديم
honarmand (یکشنبه 12 اسفند 86)
تشکرشده 2,229 در 569 پست
سلام hamed ،
در اینکه انسان جسوری هستی که با طرح زوایای مختلف زندگیت ضمن آشنایی با دیدگاههای مختلف
حرفهای زیادی را به جان خریدی شکی نیست اما در اینکه چقدر این حرفها ، نظرات و راهنماییهای دلسوزانه دوستان توانسته و می تواند راهگشا و حلال مشکلاتت باشد کسی چیزی نمی داند الا خودت..
پاسخت برایم عجیب بود چون درست یا غلط نتوانستم باور کنم که صرفا برای استفاده ی عموم این تاپیک را باز کردی (هرچند با توجه به عاملیت خودت در باز کردن بحث و پیشینه ی ذهنی دوستان در این خصوص ، حداقل بحث سازنده ای اتفاق افتاد که به نفع همه است) و نتوانستم بفهمم نتیجه ای که از طرح این موضوع گرفتی چیست و حرفهایی که زدی یعنی چه ؟...
فارغ از درست و غلط یا بجا و نابجا بودن برداشتها و پیرو تبعات نظرسنجی که ایجاد کردی می خواهم احساس کنونیم را در این خصوص بگویم و می دانم که ممکن است ضمن اینکه زیادی پررنگ باشد از موضوع اصلی هم پرت شده باشد اما ...
چیزی که برایم ناراحت کننده است و نتوانستم علیرغم میل باطنی از آن بگذرم احساسی ست که نسبت به نوع تلاش شما برای احیاء دوباره ی زندگیتان دارم . شاید مقایسه ی غلطی باشد ضمن اینکه نمی خواهم در خصوص آقایان و بویژه شما بی انصافی کرده باشم اما وقتی نوع برخورد شما (به عنوان یک مرد )در این خصوص را در کنار مشکلات مشابه و گاه بدتری که از سوی تعدادی از خانمهای عضو تالار مطرح شده می بینم (با لحاظ تمام اشتباهات طرفین و حق و حقوقهای دیده و نادیده گرفته شده ) ناچار می شوم اعتراف کنم که شاید اگر یک دهم درصد حساسیت ، گذشت ، صبوری ، سماجت و جدیت اکثریت خانمها در حفظ زندگی مشترک را عده ای از آقایان محترم داشتند شاید این همه مشکل وجود نداشت ...
برای اثبات این مدعا خواهش می کنم مجددا سری به انجمن های تالار مشاور خانواده بزنید ... ملاحظه می فرمایید که شما از جمله معدود مردانی هستید که از مشکلتان حرف زدید . از این بابت از شما ممنونم اما فکر می کنم علیرغم این حضور خاضعانه رویه ی شما در طرح موضوع و انتظاری که برای حل
مشکل دارید رویکردی مردسالارانه و خودخواهانه دارد ....
آخ ... آخ از مردسالاری و حقوق نوشته و نانوشته اما مسلم و قاطع مردان این سرزمین که فقط تن پوشش عوض شده است ...
طاهره (جمعه 31 اردیبهشت 89)
تشکرشده 496 در 278 پست
شايد شكل قشنگتر بيان حرفهاي من نوشته هاي طاهره جون باشه
تشکرشده 38 در 30 پست
سلام
بسیار خوب من هرچه در رفع سو تفاهم و سو برداشت تلاش کنم نمیتوانم ظاهرا.
طاهره عزیز و همه دوستان یه بار دیگه موضوع را بخونید و فارغ از اسم حامد جواب بدید و نظر بدین .
دوستانی که خیلی جدی به موضوع نگاه میکنند بهتره جوابی ندن چون همین که این بحث مطرح بشه خوانندگان استفاده میکنند به نظر سنجی یا درد واقعی آن چندان توجه نمیکنند.
تشکرشده 496 در 278 پست
پس اين موضوع شوخي مطرح شده و نبايد جدي بهش نگاه كرد خب اره در اون صورت بايد بگم كه جاي ما اينجا نيست چون ما مطالب اين سايت و جدي مي گيريم مگر اينكه شكل شوخي وار اون معلوم باشه اگه قرار باشه كه ما مطالب و شوخي بگيريم كه اون وقت بيكار نيستيم بشينيم اينجا و براي هم دردو دل كنيم . شما مي تونستيد بالاي تايپيكتون بنويسيد فقط در حد نظر خواهي تا اينجوري ما يا وارد نشيم يا در حد نظر خواهي جواب بديم . ولي وقتي همچين چيزي نمي بينيم فكر مي كنيم كه اقا حامد مي خواد واقعا اينكارو بكنه و ناراحت مي شيم و به خاطر ناراحتيمون كمي تند صحبت مي كنيم تا هر طور شده ايشون و از اين عمل بازداريم . واينجوري مي شه كه باعث ناراحتي اقا حامد هم مي شيم چون اگه حرفش جدي بود اين تند صحبت كردن مارو مي زاشت هم بر دلسوزي و ناراحتي نه پيش داوري و قضاوت مبني بر اسم حامد . چون شوخي بوده و ايشون سر كيف بودن حرفهاي ما باعث ناراحتيشون شده در هر صورت ببخشيد
تشکرشده 115 در 67 پست
سلام اقا حامد همچنین مسئله ای پیش خواهد امد اما اول تلاشات رو برای بهتر کردن وشادی قبلی کردی ایا به این نتیجه رسیدی که دیگر کاری نمونده انجام دهی برای بهبود این زندگی اگر به این نتیجه رسیدی که هر چه توانستی کردی پس ادامه فایده ندارد چون دیگر زندگی کردن نیست زنده بودن است
برای کسی که ایمان دارد هیچ چیز غیر ممکن نیست .فقط کافیست ایمان داشته باشید
تشکرشده 23 در 16 پست
با عرض معذرت آرزوی عزیز اگر در زندگی تفاهم به معنای واقعی کلمه وجود نداشته باشد و انها 10 الی 15 سال با هم زندگی کنندبه احتمال زیاد بعد از 15 دربیمارستان روانی ها از ادامه زندگی خود ابراز خوشنودی خواهند کرد تمام
((زندگی یک شوخی بزرگ است ))
پس(( ناملایماتش)) را جدی نگیریم
تشکرشده 9 در 7 پست
سلام حامد جان
من که توی زندگی مشترکم واقعا" خسته ودلزده شدم چون به هیچ کدوم از ارزوهام که نرسیدم هیچ که همه چیزم رو هم از دست دادم و واقعا" دیگه حالم از هر چی عشق و عاشقی هست بهم می خوره از طلاق هم می ترسم چون تحمل عواقب بعدش رو هم ندارم . خیلی وضعم خرابه نه؟؟
laleh (سه شنبه 08 مرداد 87)
تشکرشده 4 در 3 پست
سلام
چرا نمي خواهيد با اين واقعيت و بدون تعصب كنار بيائيد كه هيچ لزومي براي ادامه يك زندگي بدون هيچ علاقه و جذابيتي وجود ندارد .
زن و شوهري كه در طول هفته بارها و بارها با هم درگيري دارند و مدام يا زن يا شوهر به طور مستقيم و غيرمستقيم اذعان مي كنند كه تو ديگر آنطور نيستي ، از تو خسته شده ام و حرفهايي از اين قبيل بعد از سالها و بعد از مشاورهاي طولاني ، گاهي واقعاً هيچ مشاوره اي كارگشا نيست چون به نظر من زندگي با قلب انسان سروكار دارد وقتي قلب انسان ديگر حاضر نباشد براي كسي بتپد و تنها ادامه زندگي اجبار باشد به خاطر آبرو ، به خاطر بچه يا هر چيز ديگري اين زندگي نيست بلكه خيانت است در حق فرصتي كه خداوند براي زيستن به ما عطا كرده ، چرا در فرهنگ ما اينطور جا افتاده كه زن و شوهر چه يكديگر را بخواهند و چه نخواهند بايد تا آخر با هم باشند چون به هم تعهد دارند ! آيا بهتر نيست اين سوال مطرح شود كه تعهد نسبت به چه چيزي دارند ؟ و اصلا معناي زندگي مشترك چيست ؟ آيا واقعاً معناي زندگي مشترك اين است كه مدام در حال تلاش براي رسيدن به تفاهم باشيم تا از تعهدمان حفاظت كرده باشيم . آيا واقعاً بايد مدام در حال ساختن عشق باشيم كه شايد اين عشق پذيرفته شود آنهم براي يك لحظه يا يك روز يا چند هفته و نه بيشتر و دوباره روز از نو روزي از نو ، آيا اين همان گدايي كردن عشق نيست ؟ زندگي بدون عشق يعني تنها نياز دو تن به جسم يكديگر و تنها ارضا شدن جسم ها ؟ و عشق يعني يكي شدن دو روح با هم يعني حتي جسم هم براي يكي شدن روح در خدمت است و تنها وسيله اي بيش نيست براي يكي شدن دو روح و احساس ، براي كامل ترشدن رابطه ، بهتر نيست تكليف هر دو طرف روشن شود و يك بار براي هميشه اين سوال مطرح شود كه آيا مرا در ازاي چيزي كه هر روز بايد به تو تزريق كنم دوست داري ؟ آيا مي تواني بدون من به زندگي ادامه دهي ؟ اگر جواب مثبت بود مطمئن باشيد ادامه زندگي به درد نمي خورد حتي با وجود بچه ها ؟ من نمي دانم چرا در دنياي غرب آه بچه ها دامن گير كسي نمي شود ؟ بهتر نيست در مورد تربيت كودكان و بچه ها تجديد نظر كنيم و آنها را از كودكي با اين مسائل آشنا سازيم . مطمئناً بچه ها بسيار فهيم و باهوش اند . موفق باشيد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)