درود گلم به زندگی بخند!
.
بخند...!
.
بخند
.
بخند
.
بخند
.
خب بسه دیگه نیشتاتو ببند
اطلاعیه وزارت سلامتی:
از این پس برای گرفتن بلیت هواپیما علاوه بر
ارائه شناسنامه به ارائه وصیتنامه هم احتیاج است
تشکرشده 10,163 در 2,191 پست
درود گلم به زندگی بخند!
.
بخند...!
.
بخند
.
بخند
.
بخند
.
خب بسه دیگه نیشتاتو ببند
اطلاعیه وزارت سلامتی:
از این پس برای گرفتن بلیت هواپیما علاوه بر
ارائه شناسنامه به ارائه وصیتنامه هم احتیاج است
keyvan (یکشنبه 19 شهریور 91)
تشکرشده 791 در 202 پست
طبق توافق بنياد شهيد و شركت هواپيمايي از اين پس بجاي صدور كارت پرواز...
به مسافرين زنجير و پلاك داده ميشود....
*****
و خداوند زن را آفريد تا هيچ مردي به مرگ طبيعي نميرد.... :P
"سوره سكته آيه دق" !!!
*****
پشت هر زن موفق مردي است كه نتوانسته جلوي زنش را بگيرد....
****
و در آخر يك حقيقت زندگي:
هرچقدر به ديگران كمك كني چند برابرش از جايي كه فكرشو نميكني بهت كمك ميشه... ميگي نه؟؟؟
شماره حساب منو يادداشت كن..... :D
***
خداوندا !
مگذار آنچه را كه حق ميدانم بخاطر آنچه كه بد ميدانند كتمان كنم.... (دكتر شريعتي)
***
گاهي گمان نميكني ولي ميشود..... گاهي نميشود كه نمي شود....
گاهي هزار دور دعا بي اجابت است....
گاهي نگفته. قرعه به نام تو ميشود.....
***
shirin joon (یکشنبه 19 شهریور 91)
تشکرشده 791 در 202 پست
آنقدر دل اتم پر بود كه با شكافتنش دنيايي لرزيد...
دل من نيز پر بود. وقتي شكست سكوتي كرد كه به دنيايي مي ارزيد.....
*يه روز يه يارو سوار هواپيما ميشه. يهو هواپيما سقوط ميكنه.........................
........ اين قرار بود جوك باشه اما حادثه خبر نميكنه....!
****
پشت كنكوريه نذر ميكنه اگه دانشگاه قبول بشه... ننه اش رو با پاي برهنه بفرسته كربلا!!!
****
تو ميتوني 2 ميليون به من قرض بدي. ميدونم كه داري... كمكم كن به خدا بهت برميگردونم...
(التماس غضنفر به يك خودپرداز...)
****
.
.
.
.
.
.
من كه با تو تعارف ندارم عزيزم اگه چيزي بود همون بالا مينوشتم ....
****
شاد باشين!
shirin joon (چهارشنبه 02 دی 88)
تشکرشده 10,163 در 2,191 پست
قرص اکس را میندازن تو صندق صدقات شروع میکنه به وام دادن
===================================
اگه کسی بهت گفت خوشگلی، اول یه لبخند ملایم بزن...
بعد با مشت بزن تو چونش تا دیگه مسخرت نکنه!
====================================
این یک پیام داش مشتی!!!
داش سام عليك
با اجازت روغن ماشينتو خالي كردم به جاش خون جيگرمو ريختم تا هر وقت استارت زدي به عشقت بسوزم
ذت زياد..........
keyvan (پنجشنبه 05 آذر 88)
تشکرشده 791 در 202 پست
تپش قلبم شده مثل تبليغات پفيلا....
يكي واسه من ... يكي واسه تو.....
*****
تو جيغ و ويق زدي... جادو بودي دود شدي.. بالا رفتي تار شدي پايين اومدي پود شدي....
پير شدي گريه شدي .... جوون شدي خنده شدي .... خان شدي بنده شدي... خروس سركنده شدي....
ميوه شدي ... هسته شدي.... اميد شدي ياس شدي..... ستاره ي نحس شدي....خلاصه... آدم نشدي!:P
****
*در راه رسيدن به اوج با مردم مهربان باش چرا كه هنگام سقوط با همان مردم روبرو خواهي شد....
*امشب به خاطر غزل آخرم بخند.... امشب كه از هميشه شاعرترم بخند....
*تا پر شود نگاه من از رنگ زندگي.... تا حس بودنت شود باورم بخند....
*دوست داشتن بهترين شكل مالكيت است و مالكيت بدترين شكل دوست داشتن....
شاد باشين....
shirin joon (شنبه 04 اردیبهشت 89)
تشکرشده 4,222 در 1,018 پست
اولي: آقاي دكتر، من فكر مي كنم عينك لازم دارم. دومي: بله حتما! چون اين جا مغازه ساندويچ فروشي است!
--------------------------------------------------------------------------------
يك حقيقت زندگي: هر چقدر به ديگران كمك كني چند برابر ش از جايي كه فكرشو نمكني بهت كمك ميشه ميگي نه؟ شماره حساب منو يادداشت كن……….
--------------------------------------------------------------------------------
غضنفر هي نگاه به گوشيش ميكرده و ميخنديده ، بهش ميگن اس ام اس اومده ؟ ميگه آره ، ميگن چيه ؟ ميگه يكي هي اس ام اس ميده Low Battery !!!
ديوانه اولي: من وقتي رو كله ام واميستم خون توي سرم جمع ميشه، ولي وقتي روي پاهام واميستم، خون تو پاهم جمع نمي شه، مي دوني چرا اينجوريه؟
ديوانه دومي: خوب معلومه، چون پاهات مثل كله ات تو خالي نيستند!!!
--------------------------------------------------------------------------------
بچه از باباش مي پرسه: بابا! تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگي مي كنند يا با هم هستن؟
باباهه مي گه: بچه جون! اگه زنها با شوهراشون يك جا باشن كه اونجا ديگه بهشت نمي شه!
--------------------------------------------------------------------------------
حيف نون زنگ مي زنه ثبت احوال، مي گه: ببخشيد، اونجا ثبت احواله؟ من امروز احوالم خيلي خوبه، مي خواستم ثبت كنم!
--------------------------------------------------------------------------------
توي يك مهماني، يك خانمي رو مي كنه به حيف نون، مي گه: به نظر شما من چند سالمه؟ حيف نون مي گه: گفتنش يك خورده مشكله، اما يك كم كه دقيق مي شم مي بينم اصلا بهتون نمي ياد!
--------------------------------------------------------------------------------
حيف نون مي ره كارخانه چوب بري استخدام بشه، آقاهه مي پرسه: سابقه اي تو كار چوب بري داره؟
حيف نون مي گه: من مي تونم درختاي گردو به قطر يك متر رو در مدت يك دقيقه با تبر قطع كنم!
آقاهه خيلي تحت تاثير قرار مي گيره، مي گه: اين همه تجربه رو از كجا آوردي؟
حيف نون مي گه: از كوير لوت!
آقاهه مي گه: مرد حسابي! كوير لوت درخت گردوش كجا بود؟!
حيف نون مي گه: پس فكر كردي واسه چي ديگه اونجا درخت گردو پيدا نمي شه؟!
--------------------------------------------------------------------------------
معلم: كي مي دونه چرا هواپيما پروانه داره؟
رضا: آقا اجازه؟ براي اينكه خلبان عرق نكنه!
معلم: از كجا فهميدي؟
رضا: آقا اجازه؟ يه دفعه كه ما داشتيم فيلم تماشا مي كرديم، ديديم كه وقتي پروانه
[/color]
--------------------------------------------------------------------------------
يارو مي رسه به دوستش مي گه: حيف نون چي شده؟ خيلي به نظر ناراحتي؟
حيف نون مي گه: آخه اين هفته بدترين هفته برام بود، شنبه طلبكاره اومد در خونمون، يكشنبه ماشينم رو دزديدند، دوشنبه خونه مون آتيش گرفت، سه شنبه سكته ناقص كردم، چهارشنبه بابام فوت كرد، پنج شنبه زنم گم شد و از همه بدتر جمعه… زنم پيدا شد!
--------------------------------------------------------------------------
غضنفر تو جاده داشته رانندگي مي كرده ، يهو ميبينه يه كاميون داره از روبروش مياد،
ميزنه رو ترمز ميبينه ترمزش نمي گيره .
رفيقشو صدا مي كنه مي گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببين .
--------------------------------------------------------------------------------
حيف نون رفته بوده تئاتر، دوستش ازش مي پرسه: چطور بود؟
حيف نون ميگه: خوب بود، ولي آخرش رو نفهميدم چي شد. قست اول كه تموم شد يك پلاكارد نشون دادن كه نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد”
من ديگه حوصله نداشتم دو سال صبر كنم اومدم بيرون!
--------------------------------------------------------------------------------
به حيف نون مي گن برو استخر شيرجه بزن تو آب، بعدش بيا بالا شامپو گلرنگ رو تبليغ كن… خلاصه ميره بالا و شيرجه ميزنه، ولي از بخت بد سرش مي خوره به كف استخر… بعد از يه مدت بالاخره مياد بالا، رو مي كنه به دوربين، مي گه: مي خوام سالاد درست كنم!
--------------------------------------------------------------------------------
حيف نون داشته براي دوستانش تعريف مي كرده: “رفته بودم جنگل، كه ناگهان يه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هي مي دويدم، خرسه هم هي پشت سر من مي دويد و ليز مي خورد… من هي مي دويدم، خرسه هم هي پشت سر من مي دويد و ليز مي خورد…”
دوستاش مي گن: “حالا خوبه تا اينجا رسيدي خودت رو خراب نكردي!”
حيف نون مي گه: “پس فكر كرديد براي چي خرسه ليز مي خورد؟”
--------------------------------------------------------------------------------
مردي مي ره پيش كشيش تا اعتراف كنه. مي گه: من در زمان جنگ جهاني دوم به يك مرد در خانه خودم پناه دادم.
كشيش مي گه: خوب اين كه گناه نيست!
مرد مي گه: ولي من بهش گفتم براي هر يك هفته اي كه در خانه من بمونه بايد ۵ دلار بپردازه.
كشيش مي گه: درسته كه كارت خوب نبوده، ولي تو با نيت خوبي اين كار رو انجام دادي.
مرد مي گه: اوه! متشكرم! خيالم راحت شد. فقط يه سوال ديگه…
كشيش مي گه: بگو فرزندم.
مرد مي گه: آيا بايد بهش بگم كه جنگ تموم شده؟
--------------------------------------------------------------------------------
حيف نون مي ره كتابخونه، داد مي زنه يه ساندويچ بدين با سس اضافه.
آقاهه بهش مي گه: آقا! اينجا كتابخونه هست.
حيف نون مي گه: ببخشيد… بعد يواش در گوش آقاهه مي گه: يه ساندويچ بدين با سس اضافه!
—————————
شعبده بازي روي صحنه هنر نمايي مي كرد كه ناگهان گفت: حالا يك خانم بيايد روي صحنه تا من كاري كنم كه غيب شود!
مردي از ميان جمعيت برخاست و گفت: آقاي شعبده باز! چند لحظه صبر كن تا من بروم مادر زنم را بياورم!
—————————
مادر: احمد! اگر من به تو ۱۰ تا بادام بدهم كه آنها را به طور مساوي با جواد تقسيم كني، چند تا به او مي دهي؟
احمد: سه تا!
مادر: ببينم! مگر تو حساب كردن بلد نيستي؟
احمد: چرا مامان من بلدم، ولي جواد كه بلد نيست!
—————————
به حيف نون گفتن واسه زلزله بم چه كمكى كردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالي بود، ايشالا زلزله بعدي!
—————————-----------------------------------------------
احمد: مامان! اجازه مي دهي بروم با اكبر بازي كنم؟
مادر: نه پسرم، اكبر بچه خوبي نيست. آدم بايد هميشه با دوست بهتر از خودش بازي كند.
احمد: پس اجازه بدهيد اكبر بيايد با من بازي كند!
gole maryam (شنبه 21 آذر 88)
تشکرشده 402 در 153 پست
حتما"براي شيريني مطلب گل مريم جوك را جك نوشته ! يا درستش همينه ؟:D
omed (شنبه 21 آذر 88)
تشکرشده 3,465 در 1,036 پست
هردوش درسته
پلیس به یه معتاد میرسه میگه : ایست بی حرکت !
معتاد با اون آهنگ گوشنوازش میگه : کو حرکــــــــــــت !
m.mouod (شنبه 02 اردیبهشت 91)
تشکرشده 14,121 در 2,560 پست
sms مثل فاتحه می مونه برای هرکسی بفرستی روحش شاد میشه:P
بالهای صداقت (شنبه 02 اردیبهشت 91)
تشکرشده 791 در 202 پست
روزي پسر ملانصرالدين به مرد محترمي بي احترامي كرد و به او بد و بيراه گفت....
ملانصرالدين براي عذرخواهي به پيش آن مرد رفت و گفت: او خر نفهمي است هرچه باشد جاي پسر شماست!
خوب است از گناه چنين كره خر ناداني بگذري و كينه او را به دل نگيري....
shirin joon (شنبه 21 آذر 88)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)