به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 111
  1. #31
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    ای خدا این وصل را هجران مکن
    سرخوشان عشق را نالان مکن

    باغ جان را تازه و سرسبز دار
    قصد این مستان و این بستان مکن

    چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن
    خلق را مسکین و سرگردان مکن

    بر درختی کآشیان مرغ توست
    شاخ مشکن مرغ را پران مکن

    جمع و شمع خویش را برهم مزن
    دشمنان را کور کن شادان مکن

    گر چه دزدان خصم روز روشنند
    آنچ می خواهد دل ایشان مکن

    کعبه اقبال این حلقه است و بس
    کعبه اومید را ویران مکن

    این طناب خیمه را برهم مزن
    خیمه توست آخر ای سلطان مکن

    نیست در عالم ز هجران تلختر
    هرچ خواهی کن ولیکن آن مکن
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  2. #32
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-11-24
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 116 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    ناله ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
    پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو
    خواه رومی، خواه تازی، من نخواهم غیر تو
    از جمال و از کمال و لطف مخدومی بگو
    هم بسوزی ، هم بسازی ، هم بتابی در جهان
    آفتابی، ماهتابی، آتشی، مومی بگو
    گر کسی گوید که آتش سرد شد باور مکن
    تو چه دودی و چه عودی، حی قیومی بگو
    ای دل پران من تا کی از این ویرانه تن
    گر تو بازی بر پر آنجا ور تو خود بومی بگو

  3. #33
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    سلمک الله نیست مثل تو یاری
    نیست نکوتر ز بندگی تو کاری
    ای دل گفتی که یار غار منست او
    هیچ نگنجد چنین محیط به غاری
    عاشق او خرد نیست زانک نخسبد
    بر سر آن گنج غیب هر نره ماری
    ذره به ذره کنار شوق گشادست
    گر چه نگنجد نگار ما به کناری
    آن شکرستان رسید تا نگذارد
    سرکه فروشنده ای و غوره فشاری
    جوی فراتی روان شدست از این سو
    کاین همه جان ها ز آب اوست بخاری
    از سر مستی پریر گفتم او را
    کار مرا این زمان بده تو قراری
    خنده شیرین زد و ز شرم برافروخت
    ماه غریب از چو من غریب شماری
    گفت مخور غم که زرد و خشک نماند
    باغ تو با این چنین لطیف بهاری
    هفت فلک ز آتش منست چو دودی
    هفت زمین در ره منست غباری
    دام جهان را هزار قرن گذشتست
    درخور صیدم نیامدست شکاری
    هم به کنار آمد این زمانه و دورش
    عاشق مستی ز ما نیافت کناری
    این مه و خورشید چون دو گاو خراسند
    روز چرایی و شب اسیر شیاری
    جمع خرانی نگر که گاوپرستند
    یاوه شدستند بی شکال و فساری
    رو به خران گو که ریش گاو بریزاد
    توبه کنید و روید سوی مطاری
    تا که شود هر خری ندیم مسیحی
    وحی پذیرنده ای و روح سپاری
    از شش و از پنج بگذرید و ببینید
    شهره حریفان و مقبلانه قماری
    چون به خلاصه رسید تا که بگویم
    سوخت لبم را ز شوق دوست شراری
    ماند سخن در دهان و رفت دل من
    جانب یاران به سوی دور دیاری
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  4. #34
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-11-24
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 116 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    بشنو از نی چون حکایت میکند
    از جداییها شکایت می‌کند
    کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
    ار نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
    سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
    تا بگویم شرح درد اشتیاق
    هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
    باز جوید روزگار وصل خویش
    من به هر جمعیتی نالان شدم
    جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم
    هرکسی از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من
    سر من از ناله‌ی من دور نیست
    لیک چشم و گوش را آن نور نیست
    تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
    لیک کس را دید جان دستور نیست
    آتشست این بانگ نای و نیست باد
    هر که این آتش ندارد نیست باد
    آتش عشقست کاندر نی فتاد
    جوشش عشقست کاندر می فتاد
    نی حریف هرکه از یاری برید
    پرده‌هااش پرده‌های ما درید
    همچو نی زهری و تریاقی که دید
    همچو نی دمساز و مشتاقی که دید
    نی حدیث راه پر خون می‌کند
    قصه‌های عشق مجنون می‌کند
    محرم این هوش جز بیهوش نیست
    مر زبان را مشتری جز گوش نیست
    در غم ما روزها بیگاه شد
    روزها با سوزها همراه شد
    روزها گر رفت گو رو باک نیست
    تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست
    هر که جز ماهی ز آبش سیر شد
    هرکه بی روزیست روزش دیر شد
    در نیابد حال پخته هیچ خام
    پس سخن کوتاه باید والسلام
    بند بگسل باش آزاد ای پسر
    چند باشی بند سیم و بند زر
    گر بریزی بحر را در کوزه‌ای
    چند گنجد قسمت یک روزه‌ای
    کوزه‌ی چشم حریصان پر نشد
    تا صدف قانع نشد پر در نشد
    هر که را جامه ز عشقی چاک شد
    او ز حرص و عیب کلی پاک شد
    شاد باش ای عشق خوش سودای ما
    ای طبیب جمله علتهای ما
    ای دوای نخوت و ناموس ما
    ای تو افلاطون و جالینوس ما
    جسم خاک از عشق بر افلاک شد
    کوه در رقص آمد و چالاک شد
    عشق جان طور آمد عاشقا
    طور مست و خر موسی صاعقا
    با لب دمساز خود گر جفتمی
    همچو نی من گفتنیها گفتمی
    هر که او از هم‌زبانی شد جدا
    بی زبان شد گرچه دارد صد نوا
    چونک گل رفت و گلستان درگذشت
    نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت
    جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
    زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای
    چون نباشد عشق را پروای او
    او چو مرغی ماند بی‌پر وای او
    من چگونه هوش دارم پیش و پس
    چون نباشد نور یارم پیش و پس
    عشق خواهد کین سخن بیرون بود
    آینه غماز نبود چون بود
    آینت دانی چرا غماز نیست
    زانک زنگار از رخش ممتاز نیست

  5. #35
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    ای خجل از تو شکر و آزادی
    لایق آن وصال کو شادی

    عشق را بین که صد دهان بگشاد
    چون تو چشمان عشق بگشادی

    ای دلا گرد حوض می گشتی
    دیدی آخر که هم درافتادی

    ز آب و آتش چو باد بگذشتی
    ای دل ار آتشی و ار بادی

    دل و عشق اند هر دو شاگردش
    خورد شاگرد را به استادی

    اولا هر چه خاک و خاکی بود
    پیش جاروب باد بنهادی

    تا همه باد گشت آبستن
    تا از آن باد عالمی زادی

    زاده باد خورد مادر را
    همچو آتش ز تاب بیدادی

    کرمکی در درخت پیدا شد
    تا بخوردش ز اصل و بنیادی

    عشق آن کرم بود در تحقیق
    در دل صد جنید بغدادی

    نی جنیدی گذاشت و نی بغداد
    عشق خونی به زخم جلادی

    چون خلیفه بکوفت طبل بقا
    کرد خالق اساس ایجادی

    یک وجودی بزرگ ظاهر شد
    همه شادی و عشرت و رادی

    شمس تبریز چهره ای بنما
    تا نمایم سخن بعبادی
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  6. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-11-24
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 116 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
    من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

    در شهر یکی کس را هشیار نمی‌بینم
    هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

    جانا به خرابات آ تا لذت جان بینی
    جان را چه خوشی باشد بی‌صحبت جانانه

    هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی
    و آن ساقی هر هستی با ساغر شاهانه

    تو وقف خراباتی دخلت می و خرجت می
    زین وقف به هشیاران مسپار یکی دانه

    ای لولی بربط زن تو مست تری یا من
    ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه

    از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
    در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه

    چون کشتی بی‌لنگر کژ می‌شد و مژ می‌شد
    وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

    گفتم ز کجایی تو تسخر زد و گفت ای جان
    نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه

    نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل
    نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه

    گفتم که رفیقی کن با من که منم خویشت
    گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه

    من بی‌دل و دستارم در خانهء خمارم
    یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

    در حلقهء لنگانی می‌باید لنگیدن
    این پند ننوشیدی از خواجهء علیانه

    سرمست چنان خوبی کی کم بود از چوبی
    برخاست فغان آخر از استن حنانه

    شمس الحق تبریزی از خلق چه پرهیزی
    اکنون که درافکندی صد فتنهء فتانه

  7. #37
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    یکی مطرب همی خواهم در این دم
    که نشناسد ز مستی زیر از بم

    حریفی نیز خواهم غمگساری
    ز بی خویشی نداند شادی از غم

    همه اجزای او مستی گرفته
    مبدل گشته از اولاد آدم

    مسلمانی منور گشته از وی
    مسلم گشته از هستی مسلم

    چو با نه کس بیاید بشمری ده
    ده تو نه بود از ده یکی کم

    خدایا نوبتی مست بفرست
    که ما از می دهل کردیم اشکم

    دهل کوبان برون آییم از خویش
    که ما را عزم ساقی شد مصمم

    دهلزن گر نباشد عید عید است
    جهان پرعید شد والله اعلم

    پراکنده بخواهم گفت امروز
    چه گوید مرد درهم جز که درهم

    مگر ساقی بینداید دهانم
    از آن جام و از آن رطل دمادم

    مرادم کیست زین ها شمس تبریز
    ازیرا شمس آمد جان عالم
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  8. #38
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-11-24
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 116 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    عاشقی پیداست از زاری دل
    نیست بیماری چو بیماری دل
    علت عاشق ز علتها جداست
    عشق اصطرلاب اسرار خداست
    عاشقی گر زین سر و گر زان سرست
    عاقبت ما را بدان سر رهبرست
    هرچه گویم عشق را شرح و بیان
    چون به عشق آیم خجل باشم از آن
    گرچه تفسیر زبان روشنگرست
    لیک عشق بی‌زبان روشنترست
    چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت
    چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت
    عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
    شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
    آفتاب آمد دلیل آفتاب
    گر دلیلت باید از وی رو متاب

  9. #39
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    فقر را در خواب دیدم دوش من
    گشتم از خوبی او بی هوش من
    از جمال و از کمال لطف فقر
    تا سحرگه بوده ام مدهوش من
    فقر را دیدم مثال کان لعل
    تا ز رنگش گشتم اطلس پوش من
    بس شنیدم های و هوی عاشقان
    بس شنیدم بانگ نوشانوش من
    حلقه ای دیدم همه سرمست فقر
    حلقه او دیدم اندر گوش من
    بس بدیدم نقش ها در نور فقر
    بس بدیدم نقش جان در روش من
    از میان جان ما صد جوش خاست
    چون بدیدم بحر را در جوش من
    صد هزاران نعره می زد آسمان
    ای غلام همچنان چاووش من
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  10. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-11-24
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    114

    تشکرشده 116 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گلچین اشعار مولانا

    ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
    معشوق همین جاست بیایید بیایید
    معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
    در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
    گر صورت بی​صورت معشوق ببینید
    هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
    ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
    یک بار از این خانه بر این بام برآیید
    آن خانه لطیفست نشان​هاش بگفتید
    از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
    یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
    یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
    با این همه آن رنج شما گنج شما باد
    افسوس که بر گنج شما پرده شمایید


 
صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.