يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ (بِكُمْ) عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِيبَتُكَ فِي السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ وَ أَزَالَتْكُمْ عَنْ مَرَاتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا
اى ابا عبد اللّه،هرآينه عزايت بزرگ و سنگين شد،و مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت،و سنگين و بزرگ شد مصيبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان،خدا لعنت كند امّتى را كه بناى ستم و بیداد را بر شما اهل بيت بنيان نهادند،و خدا لعنت كند قومى را كه شما را از مقامتان دور كرد،و از مرتبه هايتان بركنار نمود،مرتبه هايى كه خدا شما را در آنها جاى داد
عصر عاشورا ، حسین (ع) ، در کارزار نبرد ، خود را معطر میکند ، محاسن خود را ارایش میکند.. هرلحظه چهره مبارکش گلگون تر و برافروخته تر میشود.. چون میداند انتظار به سر رسیده است و لحظه ملاقات معبود فرا رسیده است… الدنیا سجن المومن.. دنیا برای مومن همچون زندانی است که در ان احساس خفگی میکند… چون میداند این دنیای دنی محلی نیست که شان جایگاه والای انسان را داشته باشد…. و چه انسانی والا مقام تر از حسین … حسینی که بهانه خلقت بود… و چه نوع مرگی عزتمندانه تر از شهادت… حسین اماده رفتن بود… ادمیان قدر او را ندانستند… همانگونه که قدر اجداد پاکش را ندانستند… همانگونه که قدر محمد و علی و فاطمه را ندانستند… همانگونه که نسلهای بعد او هم قدر فرزندانش را ندانستند… همانگونه که بعد از چند قرن ، هنوز هم ادمیان ، قدر فرزندش مهدی را نمیدانند و خدا انقدر مهدی اش را در پس پرده نگاه میدارد تا نسل بشر بفهمد فقط راه نجات و سعادتش در دستان این خاندان معصوم است…
اما حسین در عصر عاشورا ، وقتی یارانش را غرق در خون میبیند و عملا یاری گری ندارد و جز سپاه دشمن در برابر خود کسی را نمیبیند… طلب یاری دهنده میکند و فریاد "هل من ناصر ینصرنی " سر میدهد… حسین این ندا را برای مخاطبان کربلایی خود سر نمیدهد… حسین این ندا را برای نسل بشر سر میدهد… حسین این ندا را برای نسلها و قرنها میدهد… حسین این ندا را برای تمام انسانهایی میدهد که یک مرگ عزتمندانه را به زندگی به هر قیمتی ترجیح میدهند و تن به هر خواری و ذلتی نمیدهند… حسین این ندا را سر داد تا بگوید فقط انسانهای توانا مسئول نیستند بلکه هر انسان زنده ای مسئول است … هر انسان زنده ای مسئول انجام دادن وظایف دینی و شرعی خود در حد توان و به اقتضای زمان خود است… این اقتضا گاهی شکل جهاد در میدان مبارزه به خود میگیرد ، گاهی شکل جهاد نفس و گاهی شکل جهاد علم… و انچه حسین بعهده نسل بشر گذاشت این مسئولیت بود که وظیفه اش را در حد اعلی انجام دهد فارغ از نتیجه.. که اگر بنا بر نتیجه گرایی بود حسین بازنده میدان نبرد شد ولی در تمام اعصار ، زمین بَرنده ای ، بَرنده تر از حسین به خود ندیده است….
یکی از بزرگترین لذتها در ان دنیا هم نشینی با حسین است… ما مشتاق این هم نشینی هستیم ، در حالیکه ارباب ما قرنها پیش برای ما دعوتنامه این هم نشینی را فرستاده است….
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عليه السلام
خدايا شفاعت حسين را در روز ورود(به قيامت)نصيبم كن،و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسين و ياران حسين،آنانكه جانشان را در دفاع از حسين(درود بر او)بخشيدند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)