موضوع: +خواستگار ندارم

دوستان عزیز
سلام
از همتون ممنون ازتون می خوام برای حل این مشکل که به قول خودتون خیلیها درگیر آن هستیم البته با نوعهای مختلف یکی از خواستگارهای نا مناسبش شکایت داره-یکی از نداشتند خواستگار و ... بیایید با هم به این تاپیک مراجعه کنیم و پیشنهاد بدیم شاید بتونیم کم کم این مسائل و مشکلاتمون رو حل کنیم
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=18
این تاپیک مطلبی است که مدیر محترم همدردی با همین موضوع(من خواستگار ندارم) آغاز کرده اند
منتظر نظرات خوب و سازنده تان هستم

ایا واقعا راهی وجود نداره ادم راحتتر از اینا جفتشو پیدا کنه؟ چرا ما به خاطر نیازی که خدا خودش تو وجودمون و تو روحمون قرار داده عذاب بکشیم؟ ایا خواستن یه همراه مناسب حرامه؟ گناه هست؟ اخه چرا؟

اگر کسی نمیتواند چیزی را تغییر دهد صبر کند تا خدا آن را تغییر دهد

با سلام به عنوان کوچکترین فرد تالار پیشنهاد میکنم:
برنامه دکتر بانکی در خصوص مسائل ازدواج رو که ظهرها حدود ساعتهای 12 از شبکه 3 سیما پخش میشه رو نگاه کنین.
خیلی مفید و آموزندست.

خانومهای عزیز شما اصل مشکل رو نمی دونین از چی آب می خوره بعد دنبال حلش هستید
اونم فکر می کنید واسه اینه که آرایش نمی کنید یا به خودتون نمی رسید. ولی این نیست. مشکل در دو چیزه
1- چه باور کنید چه نکنید پسرها دیگر قصد ازدواج ندارند. مگر معدودی! علتش رو تو چند چیز 1- مشکلات مالی 2- توقعات دختران در عین اینکه این مشکلات رو می بینن و باز هم از توقعاتشون کم نمی کنن!
4- مسئولیتهای بسیار ناعادلانه مردان و زنان در ازدواج !3- جوگیری عمده دخترها که هنوز هم فکر می کنن باید بهترین نصیبشون بشه. کسی نیست بهشون بگه من چند تا بهترین داریم تو ایران!! که باید نصیب همه شما بشه. بابا پسر خوب اونقدرها هم زیاد نیستا!!
2- خانومها مسئولیت پذیر نیستن. اگر مردی مسئولیت پذیری رو تو یک دختر ببینه ورق بر می گرده

راستش منم اين مشكل رو دارم عليرغم ظاهر زيبا .ولي به من گفتن طلسمم كردن چون خواهرم هم اين مشكل رو داره.چند نفر اينو گفتن.يعني راسته؟

طلسم چیه عزیزم چرا اینقدر خرافاتی فکر میکنید؟

با سلام
به عنوان یک پسر از دید من شما نباید فکر این چیزها را بکنید هر کسی یک قسمتی داره و هر قسمتی یک وقت یکی قسمتش اینه که در 25 سالگی ازدواج کنه و یکی 30 و... پس نگران نباش.

خب نکته هایی که سورنا گفت تا حد زیادی صحت داره. ببینید اگر الان بخواهیم ریشه ی این مشکل را خلاصه کنیم باید بگم که با توجه به شرایط موجود اعم از اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و... ،ازدواج با توجه به مشکلاتش نمی صرفه. درست و غلطش رو نمی دونم اما خیلی از پسرها فکر می کنند که زحمت و مشقاتی که ازدواج براشون می یاره ناعادلانه است یعنی اونها هستند که سنگینی بار رو دوششونه و در این بین اگر همسری نصیبشون بشه که درکش از شرایط موجود پایین باشه دیگه نور علی نور میشه!! و با توجه به اینکه عمده فشاری که آنها رو ترغیب به ازدواج می کنه نیازهای غریزیشونه سعی می کنند در قالبی خارج از ازدواج دائم با این نیاز ها کنار بیان.
به نظر من در شرایط کنونی این دخترهای خوب و نجیب جامعه هستند که قربانی این وضعیت نابهنجار میشوند. اگر دقت کنید جامعه ما در تمامی عرصه ها بدون استثنا ء دارای کمبود و کاستی هاست مخصوصاً کاستی های فرهنگی و اجتماعی. کشور ما شده جنگ بین افراطیون سنتی و افراطیون تجدد گرا و یک عده ای هم که در وسط این طیف قرار می گیرند. فرهنگ ازدواج هم دستخوش تغییرات زیادی شده و هنوز نورم مشخص و دائمی جا نیفتاده و هر کس راجع به این مسئله عقاید و نظرات خودش رو داره.
من خودم به شخصه تنها راه آرامش نهایی رو ازدواج موفق می دونم. امیدوارم که مسائل و شرایط نامساعد اقتصادی و فرهنگی که مسبب این تاخیر ها در ازدواج شده کمرنگتر بشه. اما یک توصیه به دختر خانم های محترم: لطفاً فقط از دید خودتون به مسائل نگاه نکنید و خودتون رو جای خواستگار یا نامزدتون بذارید و از خود بپرسید اگر شما خودتون پسر بودید آیا شرایط بهتری داشتید و آیا توقعات همسرتان معقول است یا خیر.

شايد هم يه دليلش اين باشه كه پسرها راحت از دخترها سرويسهاي جنسي ميگيرند بدون دادن هيچ بهايي