سلام به همه:
مثل اینکه صحبت از نامه نگاری به همسر شد اون هم از نوع عشقولانه!!!
ولی وقتی که یه خانم یا اقا عصبانی و سوپاپ هاش از کار افتاده دیگه نمی تونه عشقولانه بنویسه . پس چکار کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
اونها می تونند اول دق ودلی هاشون تو اول نامه سر هم خالی کنند و کم کم وقتی احتراق کمتر شد وسبک تر شدن وترمز گرفتن راهشون رو تغییر بدن و برن تو جاده ی محبت.:D
حتمامی گید چه طوری.؟
از کتاب رازهایی درباره عشق براتون می نویسم:
ابتدا از خشم و انزجار خود شروع کرده و سپس به سرزنش بپردازید بهخود اجازه دهید ،تمامی سطوح احساسی را تجربه کرده و از تمامی لایه های احساسی خود بگذرید،تا به هسته ی مرکزی که همان عشق می باشد،برسید.
نامه ی الن به رابرت.
رابرت عزیز،
تو خیلی خوخواه و خود محوربینی .از این که نمی خواهی وقت بیشتری رو بامن بگذرونی ازت متنفرم .ازاین که خودت رو این قدر غرق کار کردی،از دستت عصبانی ام.از این که رابطه و خانواده را نادیده می گیری از تو خشمگین هستم .اگر مشتری تو بودم همین الان دوست داشتی بامن حرف بزنی ،اما چون زنت هستم ،طوری رفتار می کنی که انگار هیچ چیز برات همیت نداره.
از این که می یای خونه و خیلی سرد با من برخورد می کنی،متنفرم .وقتی که هرشب خسته به خونه می یای و دوست نداری عشق ورزی کنی ،متنفرم.احساس ناامنی زیادی دارم،حالم به هم می خوره.تو خیلی بچه ای .وقتش رسیده یه خورده بزرگ بشی و این قدر کرخت و بی احساس نباشی.وقتی این طور دعوایمان می شود،خیلی می رنجم .وقتی این قدر منتظرت بودم برسی خونه ،اما وقتی تو می رسی و خیلی سرد با من حرف می زنی و نسبت به من بی تفاوتی ،خیلی دلم می شکنه و.می رنجم .وقتی کنارم می خوابی هیچ وقت سعی نمی کنی ،نزدیکم بشی و به من دست بزنی غمگین می شم و دلم می شکنه .دوست دارم بیشتر با هم عشق ورزی کنیم .ازاینکه این قدر کار می کنی و هیچ تفریحی نداری ،غمگین می شم . امشب که سرم دارد زدی و گفتی که یه زن نق نقو هستم ،دلم شکست .چون که فقط می خواستم بعداز شام وقت بیشتری با تو باشم.وقتی عشقم رو پس می زنی ،خیلی می رنجم .وقتی قلبتو به روی من می بندی ،قلبم به درد می یاد.
می ترسم این قدر زیاد کار کنی،که هیچ وقت فرصت نکنی با ما باشی .می ترسم ازدواجمان را خراب کنی .می ترسم پسرمان با احساس دوست نداشتنی بودن فبزرگ بشه. میترسم از من خسته بشی و خودتو غرق کارت بکنی و پشت اون ،خودتو پنهان کنی .می ترسم هیچ وقت احساس دوست داشتنی بودن به من ندی.می ترسم قلب و روحت رو ،به روی من باز نکنی و می ترسم میل و نیاز به صمیمیت با تو ،بیش از میل و نیاز تو به صمیمیت با من ،باشد.
متاسفم که بعضی وقتها یادم می ره به خاطر کار سختی که می کنی به تو بگم،متشکرم .متاسفم که امروزروز سخت و بدی داشتی.متاسفم که امشب تاازدرامدی تو ،به تو پریدم . مشکلاتم را یک دفعه روی سرت خراب کردم .متاسفم که امشب دعوایمان شد .متاسفم کاری کردم که نمی تونی به من اعتماد کنی و نگرانی هایت را بامن درمیان بگذاری.می خوام به من اعتماد کنی .
می خوام که بتونیم دوباره به هم نزدیک بشیم.می خوام مثل یک تیم باشیم.می خوام اوقات رمانتیک بیشتری رو با هم بگذرانیم .دوست درامعضبی وقتها به تو کمک کنم با احساس تنهایی نکی .دوست دارم بدونم که تو منو دوست داری و هیچ وقت هیچ احساس نا امنی دررابطه با ازدواج و رابطه مان نداشته باشی .دوست دارم با احساس امنیت تمام خودتو رها کنی و احساساتت رو بیرون بریزی .دوست دارم باهم خوشبخت بشیم.
عزیزم خیلی دوستت دارم .شب ها وقتی سر کاری ،دلم خیلی برات تنگ می شه .تو برای من همه چیزی .خیلی خوشحالم از این که با توزندگی می کنم ،وبه خاطرکا ر سختی که می کنی به تو افتخار می کنم .ازاین که تو کارت موفق هستی ،به تو افتخار می کنم .تو مرد فوق العاده ای هستی .از این که ذهنی بازداری و با هوشی ،به تو افتخار می کنم.
خیلی خوشحالم که دیگران ،همیشه تحسینت می کنند .می دونم که توهم می خوای بامن باشی ،اما بار مسئولیت و فشار زیادی روی خودت احساس می کنی .دوست دارم بیشتر با هم سعی کنیم ،تا ازدواج فوق العاده ای داشته باشیم.
چون که ازدوج خیلی خوبی داشتیم ،می خوام همین طور ی ،ادامه داشته باشه .از همان روز اولی که دیدمت عاشقت شدم و هم چنان دوستت دارم .خوش گذرانی و تفریح با تورو خیلی دوست دارم.بیا دوباره با هم اشتی کنیم و مثل قبل همدیگر رو دوست داشته باشیم.
عجب تفکر شطرنجیی داشته خانم!!!! .اول احساسات نه خوب! بعداحساسات خوب ورنگی! و درست زدن به هدف (ایجاد عشق ،ماندگاری عشق)تازه افزودن عشق.
به نظر شما ایا این اقا ی رابرت کیش و مات نشده؟؟؟
حاالت ونوع نوشتار نامه های این چنینی:
1-خشم ،انزجار و سرزنش
2-رنجش ،غم و اندوه
3-ترس و ناامنی
4-ندامت ،پشیمانی و احساس مسئولیت
5-خواسته ،تمایلات و ارزوها
6- عشق ،بخشش ،درک متقابل و قدردانی
امیدوارم همیشه درزندگی متفکرانه و اگاهانه وتکنیکی عمل کنید و موفق باشید.
در قسمت بعدی رابرت به الن نامه می نویسه پس حتما دنبال کنید !براتون می نویسم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)