سلام yekmontazere عزیز
این همه صفت خوب و قشنگ گفتی ولی من نفهمیدم ولی هات یعنی چی؟
به نظرم همین ولی هات باعث میشه این همه صفت قشنگو گاهی بذاری کنار
تشکرشده 3,442 در 1,036 پست
سلام yekmontazere عزیز
این همه صفت خوب و قشنگ گفتی ولی من نفهمیدم ولی هات یعنی چی؟
به نظرم همین ولی هات باعث میشه این همه صفت قشنگو گاهی بذاری کنار
[align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]
تشکرشده 950 در 237 پست
همسرم
مهربون
رو راست
عاشق من
منظم
بلند نظر
خوش اخلاق
آرام
صبور
و....
صحبتهای من بر پایه نظرات شخصی ام می باشد و در زمینه مشاوره تخصصی ندارم
[size=medium]
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست
[/size]
tasnime_elahi (دوشنبه 18 مهر 90)
تشکرشده 291 در 66 پست
خيلي مهربون
نگران اينكه چيكار كنه من احساس خوشبختي كنم
سر به زير وچشم پاك
مريم صوفي (دوشنبه 18 مهر 90)
تشکرشده 113 در 39 پست
1.شوهر من یک آدم کاملا منطقی است
2. بیشتر از اینکه حرف بزنه عمل میکنه.
3.دوست داشتنش رو با رفتارهاش نشون میده.
4.در روابط من با خانوادش سعی میکنه کمترین حساسیتی ایجاد نشه و رفتارهای تحریک آمیز نشون نمیده
5.مهربون است.
6.اشتباهش را زود قبول میکنه ولی ممکنه به روی خودش نیاره.
7. تا جایی که میتونه ارزش ها را رعایت میکنه و نماز خون و مثبته.
8.تلاش میکنه اشتباهاتش رو جبران کنه
هامون (سه شنبه 19 مهر 90)
تشکرشده 222 در 43 پست
همسر من مهربون و با محبته
هر وقت بهش انتقاد میکنم قبول میکنه
آدم اخلاقیه
خیلی هوای منو داره مخصوصا بیرون و تو جمع
اصلا هم کینه ای نیست و زود از دلش در میآد
نمازخونه و با خانواده ام خیلی مهربونه.
ابراز علاقه زبونی بهم میکنه و خیلی تو رفتارش علاقه اش رو نشون میده.
همیشه شرایط پیشرفت منو فراهم میکنه.
تو اکثر مواقع باهام مشورت میکنه.
در کل دوسسسسسسسسسسسسسشششششششششش ششش دارم.
sali1987 (سه شنبه 19 مهر 90)
تشکرشده 496 در 196 پست
هرچی فکرمیکنم نمیتونم هیچی بگم ..........................
من که کینه ای ازش ندارم
این نیز بگذرد
زندگی زیباست ای زیبا پسند
تشکرشده 4,314 در 675 پست
1- خوش برخورد و خوش مشربه. با همه می تونه راحت ارتباط برقرار کنه.
2- خوش اخلاقه و دیر دلخور میشه
3- اجتماعیه و قانون مدار
4- چهره اش خیلی دلنشینه. چشم های عسلیش رو که نگو ...
5- مهربونه
6- خنده رو و شوخه
7- تحصیلکرده است و درک بسیار بالایی داره
8- باهوشه
9- تا بتونه وقت شناسه
10- خیلی با اراده است. اگه یه کاری رو شروع کرد، تا به نتیجه نرسونه ولش نمی کنه
11- بسیار نگاه مثبت و امیدوارانه ای به زندگی داره
12- خیلی هوای رابطه عشقولانه مون رو داره
13- به سرعت دلجویی می کنه و اگه لازم باشه معذرت خواهی.
14- آدم قوی ست. نمی ذاره هیچ وقت مشکلات سد راهش بشه
15- از نظر فرهنگی شبیهیم ( باباهامون در کمال تعجب کپی همن!!) حتی جو خانوادگی تقریبا یکسانی داریم.
16- خیلی حواسش به رابطه من و خانواده اش و خودش و خانواده ام هست. ( جوری که حتی خودش گاهی اصرار می کنه بریم خونه پدری من!)
17- در برابر اشتباهات دیگران منش بسیار بزرگوارانه ای داره
18- رابطه اش با خدا عالیه ... و همینطور شده ریسمان وصل من ...
19- تو تصمیم گیری هاش مستقل عمل می کنه. مشورت می کنه، اطلاعات می گیره و در نهایت خودش تصمیم می گیره و مسئولیتش رو هم می پذیره
20- نسبت به من بسیار احساس مسئولیت می کنه و کافیه لب باز کنم تا فراهم کنه ...
21- مشوق خوبیه برای هر تصمیم رو به جلویی که آدم بگیره. ( اونقدر که من تصمیم گرفتم با نفرتم از خیاطی کنار بیام و یه کارایی دارم می کنم )
22- سرشار از انرژی مثبته.
23- اگه بخواد از آدم انتقاد کنه خیلی نرم و ماهرانه می گه، جوری که نمی فهمی از کجا خوردی
24- تا بتونه توی کارهام (خونه یا بیرون) کمکم می کنه و خانه داری رو وظیفه خانوم خونه نمی دونه.
25- خیلی صبوره
26- رفتار هاش بسیار عاشقانه است و دلم رو لبریز می کنه از مهرش ...
27- صدای خوبی داره و استعداد آواز. گاهی که حواسش نیست و می زنه زیر آواز و من دلم قیلی ویلی می ره
28- سلائقمون تو خیلی موارد به هم شبیهه( از موسیقی گرفته تا غذا و دکور خونه و رنگ لباس و و و و ... )
29- با اعتیاد من (اینترنت) کنار اومده و حتی منقل و بافور رو خودش بدون اینکه من چیزی بخوام، واسم مهیا کرده
30- به من اعتماد داره و به حریم من احترام می ذاره.
31- به حق آزادی من در مورد باور و پوشش و ... احترام میذاره
32- آدم خلاقیه
33- چشم پاکه
34- راست گوئه
35- منشش همیشه باعث غرور و افتخار من شده.
36- با هر کس و از هر نظر مقایسه اش می کنم سَره.
37- امکان نداره زودتر از من بخوابه یا دست به غذا ببره.( لقمه اول غذا همیشه مال منه)
38- پایه مسافرت و بیرون رفتنه
40- کم پیش میاد بی حوصله بشه
41- آدم راز داریه
42- مناعت طبع داره
43- با روحیات و عواطف من کاملا آشناست و درکم می کنه
44- توی غذا سخت گیر نیست و هر وقت چیزی درست کنم، حتی یه ماست و خیار ساده،اون قدر تعریف می کنه که شرمنده می شم. اینجوریه که حتی پیاز خرد کردن من هم میشه عاشقانه ...
45- هر وقت کاری می کنم که اذیت میشه، برام فرصت جبرانش رو فراهم می کنه تا هم از دل خودش در بیاد هم من متوجه اشتباهم بشم. این کارش عالیه.
46- عیب های منو به رخم نمی کشه که شرمنده بشم. خیلی آقاست...
47- قلب رئوفی داره ... مخصوصا نسبت به بچه ها ...
48- اهل ریسک کردن و تجربه موقعیت ها و شرایط جدیده ...
49- قدرت تحمل ابهامش بالاست و می تونه صبوری کنه تا مثلا خودم براش چیزی رو روشن توضیح بدم
50- من اولویت زندگیشم و اینو تو حرف و رفتار به وضوح می تونم ببینم ...
51- ...
من خسته شدم از نوشتن و خوبی های همسرم تمام نشد ... باور می کنید همه چی اونقدر شیرینه که هنوز هم می ترسم از اینکه یه روز صبح بیدار شم و ببینم این ها همه، یک رویای دل انگیز بوده و دیگر هیچ ... می ترسم از اینکه یک روز دستم رو رها کنه ...
کاش برسه اون روزی که اینجوری سرمو بذارم رو شونه اش ... اون حرف بزنه، من عشق کنم. من نگاه کنم اون بخنده ... ما بخندیم خدا کیف کنه ... کاش ...
تشکرشده 4,871 در 817 پست
آويژه جان! يه كپي از ايشون نداري بديش به ما؟
تشکرشده 4,314 در 675 پست
سر افراز جونم. شرمنده همین یکی بود، تموم شد
گاهی بهش می گم خدا، اون لحظه که تصمیم گرفته اسم منو بنویسه کنار اسم تو، بد جور قات زده بوده ها! آخه من کجا و این فرشته کجا ....
یادم به این شعر سعدی اومد:
هرگز اندیشه نکردم که تو با من باشی
چون به دست آمدی ای لقمه از حوصله بیش؟! ...
تشکرشده 490 در 114 پست
یه اخلاق خوبی که شوهرم داره وقتی موقعیت کمک کردن به دیگران پیش میاد دریغ تمیکنه وبا اخلاقش روح بزرگی داره . خسته باشه غذا نخورده باشه نخوابیده باشه روزه باشه مانع نمیشه که به کسی کمک نکنه
نمونش اینه که در مدتی پاش شکسته بود و بیمارستان بود با پسری دوست شد که بخاطر دیه 80 میلیونی در زندان بود و شوهرم با این دوری راه و وقت گذاشتن و استراحت نکردن دنبال کارهای اون بود . چه روزهایی که پای درد و دل دوستش و خانوادش بود و بعد از یه سال دوستش از زندان آزاد شد وقتی مادر دوستش زنگ زد و آزادی پسرش رو مدیون همسرم میدونست و صدای شادی خونوادش میومد یه لحظه به خودم بخاطر داشتن شوهرم بالیدم چقدر صدای دوستش پر از زندگی بود و خونوداش دیگه پژمرده نبودن
یا اینکه دوست دیگری که شیشه مصرف میکرد رو شبانه و با یه نقشه به کمپ ترک برد و با کارشناسهای ترک دائم در ارتباط بود که دوستش را نجات دهد و وقتی دوستش به زندگی برگشت و دائم از شوهرم تشکر میکردن .در نگاهش فقط شادی موج میزد و من مردانگی را میدیدم
saint mary (سه شنبه 03 آبان 90), مریم85 (جمعه 30 فروردین 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)