من يه حرفي ميزنم اما نميدونم كه براي شوهرتون تاثير داره يا نه؟اين پيشنهاد يه دوست به خودم بود كه به جوري تاثير داشت.
فيلم **انعكاس** رو بگيريد و وقتي شوهرتون منزل هست و ار نظر فكري ازاد اون رو ببينيد.نميدونم شايد يه جوري به خودش بياد
تشکرشده 45 در 28 پست
من يه حرفي ميزنم اما نميدونم كه براي شوهرتون تاثير داره يا نه؟اين پيشنهاد يه دوست به خودم بود كه به جوري تاثير داشت.
فيلم **انعكاس** رو بگيريد و وقتي شوهرتون منزل هست و ار نظر فكري ازاد اون رو ببينيد.نميدونم شايد يه جوري به خودش بياد
تشکرشده 73 در 47 پست
واقعاً نمي دانم چه بگويم. ولي به اين صبر و گذشت شما احسنت مي گم. من اگه بودم يه لحظه هم نمي موندم.
عميق ترين درد در زندگي مردن نيست، پنهان كردن قلبي است كه به اسفناك ترين حالت شكسته است.
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
سلام
به نظرم با توجه به پستهایی كه زدید تحلیل خوبی از مشكل همسرتون دارید. به هر حال شاید مستقیما نتوانید خودتون یا مشاور، شوهرتون را از این مسیر اشتباه برگردانید.، اما روشهای زمان بر و غیر مستقیمی برای تغییرات تدریجی مثبت وجود دارد.
1 - انرژی های روانی انسانها محدود هست. هروقت كانالهای موازی و مثبت باز شود، انرژی كمتری به سوی كانالهای مخرب روانه می گردد.
مثلا: اگر شما ترتیبی اتخاذ كنید كه لیست طولانی از علاقمندیهای شوهرتون را داشته باشید،همچنین فعالیت ها و شغلهایی را كه زیاد دوست دارد، می توانید با بازكردن چنین فایلهایی ، انرژی او را هدایت كنید.
مثلا اگر به كامپیوتر علاقه داره ،نرم افزارهای جدید...
اگر اهل شوخ طبعی هست... .سرچ و جستجوی كلی عكس و مطلب و جك و ...
اگر اهل جدول و مطالعه و رمان و فیلم هست... به همین ترتیب....
اگر اهل صحبت كردن و نظر دادن و خودشو بالاتر دونستن و ....، باید زمینه نظرخواهی از او را فراهم كنی و نقش معلم و سخنران را به او بدهی و مورد تشویقش قرار دهی.
2 - بعضی وقتها اعتماد به نفس پائین و ارزش قائل نشدن فردی به خودش ،زمینه لغزیدنش را بیشتر می كند. استفاده تدریجی از برچسب های مثبت بر اساس صفات خوبش و تحویل گرفتن در جمع و تنهایی و یافتن نقاط مثبت او و مانور روی آنها می تواند چنین خلاءهایی را كم كم پر كند.
3 - عدم پرده دری، هم مفید است.
4 - ترتیب میهمان، مسائل سورپرایز كننده ، شوخ طبعی، تفریح ، سینما، فیلم ، ...... هم می تواند مكمل خوبی باشد.
5 - توضیح احساسات خود را در بعضی موارد ، بدون تمسخر، ریشخند، دستور، انتقاد،توصیه یا .... به صورت خالص.
مثلا":
من دوستت دارم. و دوست دارم به من و بچه ها توجه كنی. و مواقعی كه می بینم چنین وقتی را می گذاری احساس خوشبختی می كنم. بازهم به احساس خوشبختی بیشتری نیاز دارم. خیلی خوشحال میشم تو هم از احساساتت برام بگویی.
من همه عالم و همه مردهای دنیا را كنار گذاشته ام... و از میان همه آنها به محبت هایت نیاز دارم. وقتی برایم وقت می گذاری و نوازشم می كنی... قند توی دلم آب میشه... پس بازهم به نوازشت محتاجم.
دریای آبی؛
اینها نسخه ای نیست كه امروز بپیچی و فردا جواب بگیری، خودت هم این را خوب می دانی.
به میزان استمرار و ثبات و صبرت در این مسیر مطمئن باش كم كم نتیجه مطلوب را خواهی گرفت.
اگر ما با كسی با تمام نقطه ضعفش ادامه می دهیم و جدا نمی شویم ،پس ناچاریم جهت كاهش نقطه ضعفهای زندگیمون سختی بكشیم و عمل كنیم.
راههای طعنه و بحث و جدل و كارآگاه بازی و درگیری و قهر و فشار و اخم و ... منجر می شود انرژی همسرتون بیشتر در كانالهای مخرب بیفتد. سعی كن كانالهای بیشماری در جهت های مثبت بگشایی این شاه كلید كاهش مشكلاتت هست.
مدیرهمدردی (شنبه 11 دی 89)
تشکرشده 6 در 4 پست
آقاي مدير از اينكه جوابم را دادين 1دنيا متشكرم جالبه كه با وجود مشاوره هاي زياد برخي راه كارهاي شما برايم تازگي داشت والبته نظريه ي- ساده بگم- در مورد كسب لذت.البته بقيه هم لطف دارن
اما سوالي دارم بين ما دعوا وپرده دري زياد پيش امده حتي كار به جاهاي باريكتر هم رسيده اگه لازم ديديد كه بدونيد خصوصي براتون ميفرستم.
ايشون الان خيلي خيلي من را به عمد وبا اصرار تحقير مي كنه البته بدون رودر بايستي بگم واقعا نه تعريفاش منو شاد ميكنه نه تحقيراش آنچنان ناراحت توي دلم واقعا ارزشي براش قائل نيستم .و براي خودم آنچنان ارزش قائلم كه حرف خيلي ها مهم نيست. اما بخاطر حفظ حرمت بچه ها تو جامعه بايد زندگيمو نگهدارم هديه ميخرم خودمو آراسته مي كنم و هر كار ديگه اي كه زن هاي ديگه انجام مي دن برا تحكيم زندگيشون. دلم با مرد ديگه اي هم نيست هم اعتقادات مذهبي دارم هم نيازي احساس نمي كنم. اما با خودم فكر مي كنم شايد بتونم برش گردونم چون اگه بخواد ادامه بده مجبور به جدايي ميشم . شايد بخاطر وجود خود بچه ها. از خودم (در اين زمينه )گذشته ام مسئول زندگي دو بچه هستم كه شايد هريك از اون ها روزي دنيا را تغيير بده هميشه فكرمي كنم اديسون، امام خميني و... خيلي هاي ديگه يك نفر بودند اما دنيا را تغيير دادن حالا با اين وجود بنظر شما آيا باز هم ميتونم ادامه بدم واميدوار به برگشتنش باشم؟
تشکرشده 6 در 4 پست
از همه دوستان متشكرم. من خيلي راه ها رفته ام شايد همين كه تا حالا ظاهر زندگيم حتي براي بچه ها حفظ شده نشان دهنده همينه! اما چيزي ديده ام كه پاك نا اميدشده ام! شرايط شايد 20 سال آينده ام را در وجود زن و مردي با نوه اي آماده ازدواج . مرد ..... همان بود در اين سن. شديداً فكر جدايي به سرم زده حاضر نيستم در آن سن شرمنده نوه ام باشم ومسخره شوهرم با اين كار او ديگر به چشم يك مرد خوشبخت با خانواده اي خوب... مصداق( زاهدان چون جلوه بر محراب ومنبر مي كنند ژون به خلوت مي روند....) نمي شوم ! دوباره دلشكستگي و نا اميدي به سراغم آمده. آيا راهي هست ؟"با اين وضعيت به اميد سلامت رابطه مان ماندم اگر چنين نشود پس اشتباه است اشتباه!
تشکرشده 16,567 در 3,447 پست
عزیزم تو می توانی معجزه کنی . جلوی آینه برو و با خودت خلوت کن . به اشتباهات خودت فکر کن به تحقیرهایی که مردت را کرده ای . به صورت نازنین خودت نگاه کن و بگو که می توانی مسئولیت حفظ رابطه با زن است ، به خودت قول بده که می توانی تغییر کنی ، خواهی دید که همسرت هم تغییر خواهد کرد . هم به لحاظ ظاهری به خودت برس و هم به لحاظ اخلاقی و روانی در خودت تجدید نظر کن . مطمئن هستم تا دیر نشده موفق خواهی شد . فقط خیلی زود . معجزه نجات زندگی ات در دستان توانای توست . به دنبال دلیل در شوهرت نباش در خودت جستجو کن . قظعا موفق می شوی و او هم تغییر خواهدکرد.
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
سلام دریای آبی
زندگی در قبال دریافت هزینه به ما می دهد آنچه را كه در پی آن هستیم.
شما باید اول انتخاب كنید كه از زندگی دقیقا چه می خواهید؟
مرزها و خطوط قرمزت را برای ادامه به زندگی زناشویی یا جدایی پررنگ كن.
و بعد هزینه های هر انتخابی را پذیرا باش.
1 - شما هم آزاد هستید كه پیگیر جدای ات باشی.
2 - و هم آزادی كه پیگیر بهتر كردن زندگی ات.(جدا از اثرات تخریبی فعالیت های اشتباه همسرت)
در هر كدام از این انتخابها به دنبال نتیجه نباش. سعی كن كه هر كدام را انتخاب می كنی ، رنجهایش را بپذیری، و سختكوشانه در آن قدم برداری و امیدوار باشی.
شما در ابتدا می توانی با توجه به نتایج احتمالی هر كدام از این راهها انتخاب كنی.
اما وقتی قدم در آن مسیر گذاشتی نباید هر روز به موفقیت یا شكست های احتمالی بیندیشی،چون سست می شوی، چون مضطرب می شوی.
اگر تصمیم به بازسازی زندگی كردی. باید این قدرت و توان را در خود داشته باشی یا كسب كنی، كه مستقل از همسرت فعالیت هایت را تنظیم كنی. اگر او sms زد و شما روشت و نحوه صحبتت و تعاملت عوض شد. پس شما مستقل از او نیستی ، پس نمی توانی تغییرش دهی. چون تو عكس العمل رفتار او هستی. (نه مربی با ثبات و مستقل از او)
اما اگر تصمیم به جدایی گرفتی. باید هزینه و زحمت تنها بودن، و مشكلاتش را با آغوش باز بپذیری، و مانند شكست خوردگان در جامعه نباشی. و با افسوس به گذشته خود احساس بدبختی نكنی یا در توهم آینده یا ترس از آینده خود را ملول نكنی.
شما باید یكبار برای همیشه این دو راهی را با توجه به توانمندی و اعتقادات و شخصیت خود انتخاب كنی.
اما قوانین انتخاب را دقت كن:
1 - انتخاب مطلق خوب و انتخاب مطلق بد وجود ندارد و هر كدام راه را انتخاب كنی برای خود ضعف هایی دارد.
2 - هر انتخابی مسئولیت هایی را به دوشت می اندازد و هزینه هایی لازم دارد. اینها هزینه انسان بودن است و در این موضوع هر فردی مستقل از دیگری حتی همسرش باید عمل كند و نسبت به تفكرات و اعتقاداتش دست به انتخاب و پرداخت هزینه بزند.
3 - به جای اضطراب دائمی و تنش به خاطر فكر كردن به نتیجه كارهایت. بهتر است هر روز و هر ساعت و هر دقیقه سعی كنی قدمهای صحیح و درستی را برداری. قدمهای صحیحی كه در آغاز آن انتخاب و در پیامد آن تلاش و استمرار هست به بهترین جا منتهی می شود.
پس به دنبال یك نتیجه راحت و ساده نباش. چون وجود ندارد.
4 - متاسفانه دنیای بی نهایت بزرگ برای تو روز به روز كوچك تر شده است. آنقدر كوچك كه به همسرت ، و آنهم به یك رفتار غلط آن ختم شده است.
تو الان =او ( نحوه ارتباط او با جنس مخالف شده ای)
در حالیكه تو یك انسان آزاد، با اراده و تصمیم گیری هستی. می توانی با او باشی یا جدا شوی.
و در هر دو صورت می توانی در مسیرت مستقل از او بوده و روی او تاثیر مثبت بگذاری یا فعالیت های سازنده خودت را روی خودت و فرزندانت برنامه ریزی كنی.
5 - شاه كلید موفقیت،آرامش و رشدت در این اصل اساسی زندگی نهفته هست. كه رنجها را هدفمندانه و آگاهانه انتخاب كن و از آنها بهره بگیر و حتی لذت ببر.
عمری با ترس رنج.... زندگی كردی. چند روزی رنجهایت را هدفمند كن و در مسیری كه دوست داری از آنها بهره بگیر.
تشکرشده 6 در 4 پست
از اين در عجبم كه چه چيزي به او اجازه مي دهد اينطور گستاخانه نزد من، با وجودي كه ميداند مي فهمم، پيام رد و بدل كند بخندد و يا غمگين شود.با اصرا وجديت وپيگير ساعتها روي مبل جلو تلوزيون حتي زمان پخش برنامه هايي كه اگر بچه ها كوچكترين سرو صدايي بكنند خشمگينانه آنها را دور ميكند كه فرصتي هرچند اندك از برنامه را از دست داده. نميدانم سخت بر سر دوراهي ام وبچه ها مسئله بزرگ زندگيم هستند با جديت وپيگيري آيا مي توان عشقي چنين آتشين را فراموش كرد؟ يا بهتر است فرصت با او بودن را به او بدهم؟
تشکرشده 0 در 0 پست
با سلام امیدوارم احساستون بهتر شده باشد ولی یک پیشنهاد دارم خواهش میکنم از زاویه جدیدی به موضوع نگاه کنید اینکه همسرتون از یک موضوع رنج میبرد مثل عدم تحقق آرزوئی و یا حس اینکه شما نتوانید در اون موضوع ایشان را درک کنید منظورم این نیست که شما برای ایشان کافی نیستید بلکه کشف افکار هست بعضی وقتا ما اینقدر گرفتار حواشی هستیم از درک موضوعات خیلی ساده هم عاجز می شویم البته حرفهای منو در حد یک پیشنهاد ببینین امروز با این سایت آشنا شدم بعدا سعی میکنم بیشتر حرف بزنم
تشکرشده 4,202 در 1,430 پست
دوست عزيز لطفا به تاريخ آخرين ارسال توجه كنيد....
چهار شنبه, ۰۷th اسفند, ۱۳۸۷, ۱۳:۰۵ عصر
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)