به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 21 از 31 نخستنخست ... 1112131415161718192021222324252627282930 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 201 تا 210 , از مجموع 306
  1. #201
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط پندار
    دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند.این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی.

    دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.پر از رنگ و بو .این دوستها جان می دهد برای مهمان بازی برای جوکهای خنده دار تعریف کردن برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز.برای خاطره های دم دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند
    این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ. می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای.

    اما دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.
    باید نرم دم بکشد.
    باید انتظارش را بکشی.
    باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی
    باید صبر کنی.
    آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی
    باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.
    خوب نگاهش کنی.
    عطر ملایمش را احساس کنی و
    آهسته جرعه جرعه بنوشی اش وبا آن زندگی کنی

    آقای محترم من زنت نیستم من یک قوری چایی هستم

    من تنها زنت نیستم گاهی می شوم یک قوری چایی که وقتی تو خسته ای و تازه از سر کار آمده ای آنرا جرعه جرعه بنوشی وتوی چشمهای من زل بزنی و با وقاحت مردانه ات بگویی هیچ چیز به اندازه یک قوری چایی خستگی آدم را در نمی برد تا من نگاهت کنم و لیوان چاییم ساعتها روی میز بماند و یخ کند



    حکایت دوستی ها

  2. 4 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (دوشنبه 26 بهمن 88)

  3. #202
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,419
    امتیاز
    286,911
    سطح
    100
    Points: 286,911, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,575

    تشکرشده 37,077 در 7,001 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط philosara
    در مورد جمله ذیل یه توضیحی را مناسب می بینم:
    نقل قول نوشته اصلی توسط ...........
    وقتی گفتم که دیدمش(منظور آن آقا پسر ) خواهرم گفت بودن کنار اینجور آدما خیلی خوبه میشه کلی چیز ازش یاد گرفت.
    [align=justify]

    خانمم، ازدواج ثبت نام در یک کلاس آموزشی نیست.

    این آقا شاید همکار یا دوست خوبی باشند، و شما بتونید ازشون یاد بگیرید. (البته خودم به شخصه از خیر یادگیری از خیلی از اشخاص می گذرم!)، ولی ازدواج حسابش جداست. پارامترهای دیگری رو باید در نظر گرفت.

    یک شخص دانا و با تجربه، الزاما همسر مناسبی نیست.
    [/align]

  4. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 28 فروردین 89)

  5. #203
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط philosara
    [align=justify]سلام مامفرد عزیزم

    منظور من از مشاوره، تمرکز روی همسرتون نبود، منظورم این بود که شما در پی ایجاد تغییر در خودتون باشید. شاید بهتر بود می گفتم روانشناس.

    اگر در پی تغییر هستید، باید این تغییرات رو روی خودتون اعمال کنید. چون همسرتون خیلی کمتر تحت کنترل شماست.

    از نظر من الان دو نکته در زندگی شما جلب توجه می کنه.


    1:: وابستگی.

    2:: واکنش های غیر واقعی.


    که به نظر می رسه بخش عمده واکنش های غیرواقعی تون هم متاثر از همین وابستگی باشه.


    فکر می کنم وابستگی تون رو خودتون هم قبول داشته باشید و نیازی به توضیح نداشته باشه. بنابراین فقط توجهتون رو به این نکته جلب می کنم که هرچه سریع تر به رفع این مورد بپردازید که هم زندگی برای خودتون شیرین تر بشه، هم برای همسرتون.

    اما راجع به مورد دوم:

    من طی تاپیک های شما متوجه برخی ناهنجاری های موجود در شخصیت همسرتون شدم (مثل لج بازی، پرخاشگری، منفعت طلبی، و ...) که شما سعی می کنید خودتون رو باهاش وفق بدید.

    این وفق دادن شاید به نظر خودتون یک حسن به حساب بیاد، اما "احساس بی ارزش بودن" رو به طرفتون القا می کنه.

    منظور فشار بیش از حد و غیر فنی در جهت ایجاد تغییر در طرف مقابل نیست. بلکه واکنش متعادل و متناسب، و موضع گیری معقول مد نظرمه.

    با مثال سعی می کنم براتون توضیح بدم:

    فرض کنید من به هر دلیلی عصبانی هستم، و سر مسئله ای که اتفاق افتاده، شروع می کنم به بحث با خواهرم. من عصبانی هستم، و این رو خودم می دونم. این عصبانیت باعث شده بی منطق بشم، و این رو خودم می دونم. می دونم که حرفی که دارم می زنم، و اصرارم روی یک موضوع، اصلا منطقی نیست. اگه حرف من به کرسی بشینه خواهرم خیلی به دردسر میفته، و من اینو می دونم. و ...

    حالا واکنش خواهرم چیه؟ سکوت.... و بعد این پاسخ که: باشه هرجور تو راحتی.


    بعد به من چه حسی دست می ده؟ اینکه اصلا اینقدر براش ارزش نداشتم که باهام وارد بحث بشه.

    و اینقدر من رو موجود غیر منطقی و غیر قابل انعطافی دید که حتی سعی نکرد نظرم رو تغییر بده.

    و ...

    این در شرایطیه که من می دونم خواهرم بهم وابسته نیست. اگه می دونستم وابسته ست، این برداشت هم اضافه می شد:

    ای بزدل!! می ترسی خلاف حرف من چیزی بگی و طردت کنم؟؟

    و مسلما اینطور ارزیابی می کردم که طرفم شخصیت با ارزشی نداره.


    و مامفرد باور کن هر عشقی ارزشمند نیست.

    ارزش محبت وابسته به ارزش قلبیه که این محبت ازش جاری شده.
    و ارزش قلب یک شخص، به میزان قدرت ها و زیبایی هاییه که از خالقش در خودش داره.
    که "عزت نفس" یکی از مهم ترین هاشونه.


    محبت وقتی ارزشمند می شه که از یک منطق قوی نشات گرفته باشه. مثلا شاید کسی بیاد و صفتی رو به من نسبت بده که من خودم می دونم فاقدش هستم. این شخص اگر کلی هم قربون صدقه من بره و ... نتیجه این می شه که من شرمنده ش می شم و شاید خیلی هم معذب بشم. اما در عین حال اینطور نتیجه می گیرم که ارزشگزاری هاش درست نیست. و بهش از نظر شخصیتی نمره بالایی نمی دم.

    اما شاید کسی با یک اشاره کوچیک به من نشون بده که فلان صفت من رو (که خودم برای بدست آوردنش تلاش کردم و از اون بابت به خودم افتخار می کنم) رو متوجه شده و تاییدش می کنه. این فرد فقط با یک اشاره، شاید حتی بدون کلام، به من نشون می ده که قدرت درک بالایی داره، و قادره به خوبی مسائل رو از هم تمییز بده.

    برای اینه که گاهی می بینی فردی اصلا فداکاری نمی کنه، ولی خیلی محبوبه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mamfred
    چرا یه مردی که همیشه بی محبتی می بینیه زنشو غرق محبت میکنه ولی یه زنی که همیشه محبت مبکنه باید مورد بی مهری قرار بگیره
    علتش اینه که در جای دیگری توانایی ها و ارزش های خودش رو اثبات کرده. و در نظر طرفش اونقدر ارزشمند جلوه می کنه، که ذره ای از محبتش دریاها می ارزه.

    خلاصه کنم مامفرد:

    چیزی که باعث می شه برای همسرت و بقیه اطرافیانت خواستنی بشی، همیشه میزان محبتی که بهشون می کنی نیست. بلکه شخصیتیه که از خودت به نمایش می گذاری.

    عزیزم رک گوییم بخاطر این بود که تمام تلاشم رو در جهت روشن کردن مسئله کرده باشم. هدفی نداشتم جز اینکه نظرم رو واضح بیان کنم.


    و البته این پست مکمل پست قبلیم بود.

    همراه با آرزوی بهترین ها.

    [/align]

  6. 5 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (سه شنبه 18 اسفند 88)

  7. #204
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط m25teh
    فکر میکنم انتخاب این مسیر تلخ برای نجات 60 سال ، بهتر از انتخاب مسیر راحت برای چند صباحی سنجیده تر و عاقلانه تر باشه .

  8. 5 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (پنجشنبه 21 مهر 90)

  9. #205
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,055
    امتیاز
    146,788
    سطح
    100
    Points: 146,788, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,660

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009
    وقتی تنها میشی بدون خدا همه رو بیرون کرده که خودت باشی و خودش ...




    این جمله عجیب به دلم نشست .

  10. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 16 اسفند 88)

  11. #206
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط طاهره
    گاهی باید آدم لحظه بود.آدم تصمیم های ناگهانی.آدم وسط راه رفتن که همه تند و تند می رن یهو واستاد.وسط اخم و قهر و دعوا یهو گفت دوستت دارم.وسط خنده و شادی یهو دپرس شد و وسط دپرسی یهو خندید.زندگی یعنی همین.حالا که زندگی گاهی غیر قابل پیش بینی می شه.وقتی که گاهی زندگی کاری می کنه که دستشو نخونیم ما هم کاری کنیم که زندگی دستمونو نخونه.

    http://www.cloob.com/profile/blog/one/username/tabassom_11/logid/1071969

  12. 6 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (سه شنبه 25 اسفند 88)

  13. #207
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
    نقل قول نوشته اصلی توسط lمریم




    از اونجایی که این اواخر جواب بیشتر سوالامو از طریق افراد و کارشناس های برجسته دین گرفتم و قانع شدم باید بگم که در هیچ کجای دین حرفی از درستی ریختن آبرو نشده ،چه آبروی دیگران چه آبروی خودمون
    در هیچ کجا گفته نشده که وقتی من و تو و... در جایی خطایی،اشتباهی، و احیانا گناهی کردیم و بعد توبه کردیم و دیگه تکرار هم نشد و با خلوص نیت به فکر ادامه زندگی بودیم باید در آینده به خاطر اون گناه و اشتباه، آبروی خودمونو ببریم و بگیم مثلا در فلان تاریخ فلان کار رو کردم و...
    با تایید نظر مریم عزیز باید بگم که :

    خدایی که ما را آفریده بر تمام زوایای وجود ، نیازها ، آسیب پذیریها و عوامل رشد ما اشراف کامل دارد ، و برنامه های که تحت عنوان دین به وسیله انبیاء به بشر رسانده که آخرین و کاملترینش دین اسلام است ، ناظر بر باید و نباید هائیست که مبتنی بر این علم و اشراف کاملی که بر بنده هایش دارد است .

    لذا در همین دین مبین :

    اقرار به گناه فقط برای خدا مجاز است و تاکید شده خود افشایی در مورد گناهی که ترک و توبه در رابطه با آن صورت گرفته پیش نیاید و فقط خدا مطلع باشد ( که حکمتهای زیبا و ظریفی دارد که مجال بیان آن اینجا نیست ) . و اما چون انسان نیاز به تخلیه اثرات منفی گناه در وجود دارد ، خدا تاکید بر این دارد که وقت توبه اشتباه و گناه را دقیق در محضر خودش عنوان کنیم و از آن اظهار پشیمانی و بعد ترک ( عدم تکرار ) را داشته باشیم . و فراوان هم آیات و روایات در مورد لطف و محبت خدا بر توابین داریم ، از جمله " ان الله یحب التوابین " .

    حتماً شنیده ای جریان کفن دزدی که در آخرین بار کفن دزدی مواجه با جسد دختر جوان تازه فوت شده ای می شود که بعد از برگرفتن کفنش دست به عمل شنیعی میزنه و اما بعد بلافاصله عذاب وجدان به سراغش می آید و .... زیر بار این عذاب به سراغ یا پیامبر صلوات الله علیه یا امام علی (ع ) می رود و عنوان می دارد من گناه بزرگی مرتکب شده ام ، و معصوم (ص یا ع) بلافاصله می گوید برو توبه کن ، می گوید گناه من خیلی بزرگ است و اظهار ناامیدی از بخشش خدا می کند ، و معصوم علیه السلام باز ارجاع به توبه می دهد ، و هر چه او می خواهد عنوان کند چه کرده پیامبر (ص) یا امام (ع) باز داری می کند از این که گناهش را عنوان کند و...... ( بقیه ماجرا بماند ) و این جز برای این نیست که حکمت در این توصیه نهفته که بازگویی گناه را نکنید .

    به نظرم شما هنوز از عذاب وجدان آن خطای 18 و 20 سالگی خلاص نشده ای و میل به اقرار برای کسانی که قصد ازدواج با آنها را داری از این است ، در حالی که اگر یک بار با اقرار به تمام زوایای خطا و اشتباهاتت نزد خدا از او بخشش خواسته و عهد به حتی جبران با در پیش گرفتن پاکی را داشته باشی و دیگه حتی در ذهن خودت هم آن خاطرات را مرور نکنی خلاص می شوی ، و همین برایت کافی خواهد بود که دیگران که محق تر از خدا و خودت نسبت به خودت نیستند ، پس وقتی با خدای خود و خودت حسابت را صاف کرده ای و نزد این دو راه صداقت و درستی را در پیش گرفته ای و خشنودی از بازگشت از اشتباه و عدم تکرار آن ، آرامش پیدا می کنی . و نیاز به باز گویی برای دیگران نمی بینی .

    ممکن است بعضی این به ذهنشان برسد که این صداقت نیست ، باید گفت اولاً ما حکیم تر از خدا نیستیم ، آن هم خدایی که تاکید بر صداقت و راستی دارد ( و در سوره اسرا آیه ی مستقیمی در این رابطه دارد ) ، پس این روند را باید از مصداق بی صداقتی بیرون کشید ( چون صداقت و عدم صداقت در مورد جریان زندگی است ، یعنی فعل و رفتار جاری ماست که امتداد دارد ، مثلاً بعضی عادات و رفتارها که ما داریم و در جریانه که اگر حق طرف ما باشد که بداند و ما پنهان کنیم ، عین دروغگویی و بی صداقتی است )
    مثلاً در مورد کسانی که سالهایی را بدون عذاب وجدان و بدون اعتقاد به غلط بودن این کار ارتباط جنسی ( نامشروع ) با دیگران پیش از ازدواج داشته اند و با این تفکر که گذشته من مال منه آنرا پنهان می کنند از همسر آینده ، این مصداق بی صداقتیه ، چرا ؟ چون تفکر و نوع نگاه پدید آورنده آن رفتارها در وجود فرد در جریانه و ترک نشده و آن هم ایدئولوژی و بینش او نسبت به روابط است و لذا ممکنه فرد در امتداد زندگی با همسرش هم مشکلاتی را توجیه و بهانه برای مجاز دانستن خودش به خیانت به همسرش بداند و.....

    و یا کسی که این رفتار را حتی با اقدام به ازدواج هم ترک نکرده و نمی کند اما آنرا پنهان می دارد ، اینها دیگر نفاق است و لذا فرد موظف است صداقت را درپیش گرفته وبیان دارد .

    و کسی که چنین نمی کند بیانگر آن است که خودش هم اذعان دارد که رفتارش غلط است و به همین دلیل پنهان می دارد ، در این صورت سلامت اینگونه فردی مورد سئوال است و اگر توصیه می شود که گذشته جنسی فرد مورد توجه قرار گیرد ( البته نه تجسس بی مورد ) برای یافتن گره های احتمالی رفتاری و فکریِ در جریان در وجود فرد و کلاً تشخیص سنخیت یا عدم سنخیت است .

    و به نظر بنده مسئله شما هیچ کدام از این موارد نیست .

    پس با تکیه به توبه پذیری خدا و عهد خود بر عدم تکرار ( درسهای آن اشتباهات ) آنها را حتی نزد خود هم یاد آوری نکنید چه رسد به دیگری .




    با تشکر از فرشته ی عزیز

    به نظر من این مطلب میتونه جواب حنان عزیز در تاپیک زیر باشه


    http://www.hamdardi.net/thread-11042-post-102589.html#pid102589

  14. 4 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (پنجشنبه 21 مهر 90)

  15. #208
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقاب نوشته :

    قبلا هم اشاره کردم فرد محدود به زمان و مکان است... اندیشه یک فرد است که پایدار می ماند/

    بنابراین نیازی به حضور مدیر همدردی نیست..
    شما که اندیشه ها و تفکرات ایشان آگاهید .. پس چرا نشسته اید خب اندیشه ایشان را پیاده کنید!

  16. 3 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (سه شنبه 10 فروردین 89)

  17. #209
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,055
    امتیاز
    146,788
    سطح
    100
    Points: 146,788, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,660

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط نقاب

    حجاب یعنی ظاهر مورد تایید شریعت. با این حساب حجاب شمال: پوشش..گویش.. و منش افراد است.

    دقت داشته باشید خداوند در قرآن کریم در آیاتی حجاب را حتی در نوع راه رفتن..و صحبت کردن هم گرامی می دارد و اشاره می فرماید حجاب باید در این گونه موارد هم رعایت شود.


    بنابراین هرگاه سخن از حجاب می آید باید تمامی جوانب را مورد بررسی قرار داد.

  18. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 12 اردیبهشت 89)

  19. #210
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mostafun
    به نظر من آدم بايد قبل از هر چيز تكليفش رو با خودش مشخص كنه. اينكه چي براش مهم هست و چي نيست. نه تنها به خاطر ازدواج، براي همه ي كارهاي زندگي به نظر من اين لازمه.
    1. اول از همه بايد اصول تغيير ناپذير زندگيش رو بشناسه. اصولي كه حاضر باشه از جونش بگذره، اما از اونا نگذره. مثلا براي ما كه عمدتا مسلمان هستيم، "اصول دين"، اعتقاد به خدا، نماز خواندن و . . . مي تونه از اين موارد باشه. شايد يه نفر يه سري اصول ديگه اي هم براي زندگيش داشته باشه (لزما ديني نباشه). فراموش نكنيد كه اين اصول (بعد از اينكه مشخص شدند و يقين حاصل شد كه "اصول" هستند) به هيچ وجه قابل معامله، اغماض يا كوتاه آمدن نيستند.
    2. در برخي از موارد مرتبط با اصول جاي تخفيف و تسامح موجود داره كه اغلب توي "فروع" ديده ميشه. مثلا درسته كه نماز واجبه، اما سختگيري در اينكه اونو اول وقت بخونيم يا آخر وقت ديگه به فرد بستگي داره. يا براي يه خانم كه حجابش چادر باشه يا مانتو و روسري و . . . . اين موارد گرچه به همان "اصول" مرتبطند، اما خيلي انعطاف پذيرترند.
    3. بعضي از مسايل هم كه كاملا سليقه اي هستند و به قول معروف "مباح"! مثل اينكه يه نفر از چه نوع غذايي خوشش بياد، به كجا مسافرت بره، به چه رنگي علاقه داشته باشه و .... در كل تاثيري در روند زندگي (معنوي منظورم هست) نداشته باشه.
    .
    در مورد ازدواج، به نظر من در مورد اول، بايد 100 درصد تفاهم وجود داشته باشه، در مورد دوم بالاي 60 درصد تفاهم و تفاهم در مورد سوم هم البته مهم هست، اما "حياتي" نيست.
    http://www.hamdardi.net/thread-11165-post-103687.html#pid103687


  20. 3 کاربر از پست مفید digitalman تشکرکرده اند .

    digitalman (سه شنبه 24 فروردین 89)


 
صفحه 21 از 31 نخستنخست ... 1112131415161718192021222324252627282930 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.