سلام دوستای گلم
ممنونم که همراهیم میکنید و تنهام نمیذارید
حسین 40 برادر خوبم
امیدوارم بتونم قضیه رو از چشم و دیدگاه شما ببینم.ممنون که برام نوشتین
زندگی خوب عزیزم
حرفات رو جز به جز و چند بار خوندم و عالی بود...سپاسگزارم ازت
مهندس خانوم گل
دعایی رو که گفتی پیدا کردم و دارم میخونم..ممنونم ازت
سنجاب عزیزم
من انقدرا هم زندگی عالی ندارم...به هر حال منم با همسرم اختلافاتی دارم و قطعا مشکلاتی هم داریم باهم...منم قبول دارم خدا همه چیز رو تمام و کمال باهم نمیده به انسانها...اما یه زندگی عادی حق همه است...خدا این نعمتو به تک تک شماها و من بده...
ارم گلم
حق با شماست...راست میگی ادم از لحظه بعدی خودش خبر نداره....توکلم به خداست.من عشقی به حیوونا دارم که هیچ وقت نمیتونم ازشون دریغ کنم...
دوست خوبم esm
ممنون که برام نوشتی...متاسفانه موقیعتش رو ندارم...فعلا هنوز سرکار میرم و تا پایان ترم باید برم...همسرم هم که درگیر کار و ...هست و نمیتونه همراهیم کنه.انشالله خوب که شدم اولین کارم همینه....
ب
یشترین چیزیکه ازارم میده این روزا نوسانات روحی و خلقیمه...یکروز کاملا خوبم و یکروز ناراحت و بی حوصله...با قضیه سقط هم راحت کنار اومدم...گهگداری بهش فکر میکنم اما زود منحرف میکنم ذهنمو...اما نمیدونم خلقیاتم رو چطور کنترل کنم...اگر کسی چیزی به ذهنش میرسه بهم بگه...ممنون میشم...
روانپزشک به همسرم گفته بود که ممکنه تا سالها با قضیه سقط کنار نیاد ( یعنی من) و نیاز به مصرف داروهای ضد افسردگی و ...داشته باشه..اما من حالم خوبه خداروشکر و در مورد اون قضیه خیلی کمتر دارم اذیت میشم...
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)