به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 63
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    سلام ، ممنون از شما
    متاسفانه من مثل همیشه نتونستم خوب مشکلات ارتباطی خودمونو شرح بدم به همین خاطر از نظر خلیی ها که اینها رو میخونن شاید کوچیک و حتی مسخره هم بنظر بیاد اما همه اینها تو دل من ریشه دوونده و خیلی زجرم میده جوریکه همیشه ازدواج و انتخابمو به دید کاری تو زندگیم نگاه میکنم که میشد بیشتر روش فکر میکردم و این خیلی عذابم میده . فقط کسی که تو این حاله میتونه درک کنه من چی میگم. مرز بین محبت کردن و اقتدار برای من خیلی ناشناخته اس و نمیتونم تمییزش کنم. کاش یه دارویی برا این درد اختراع بشه

  2. کاربر روبرو از پست مفید reza.6012 تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (چهارشنبه 01 آذر 96)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1395-4-19
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,678
    سطح
    43
    Points: 4,678, Level: 43
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,125

    تشکرشده 159 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اتفاقا من از همون زمانی که تاپیک قبلیتون رو خوندم و نظر دادم که اقتدارتون رو تقویت کنید ولی این به این معنی نیست که خشونت به خرج بدید خیلی فکر کردم که واقعا چه رفتاری داشته باشید که مقتدرانه باشه چندتا مثال میزنم از رفتار اطرافیانم مثلا استادی داشتیم که همه ی دانشجوها چه دوسشون داشتند چه نه ولی همه برای این استاد احترام قائل بودن ورفتار این استاد رو تایید میکردن یادمه یه بار همه ی بچه ها برای به تعویق افتادن امتحان متحد شدن وامضا جمع کردن این استاد خیلی قاطع گفتن به هیچ وجه و حتی حاظر نشدن برگه رو ببینن گفتن اگر اسامی روببینم مطمئن باشید ازهمشون نمره کم میکنم چون تاریخ این امتحان قبلا مشخص شده بودو همه مجبور شدیم فرداش امتحان رو بدیم هیچ کس نمیگه این استاد بداخلاقه یا خشنه چون اتفاقا اگر برای دانشجویی مشکلی پیش حتما راهنماییشون میکنن

    ولی یه استاد دیگه فقط بخاطر تماس چندتاز دانشجوها قبول کردن فردا امتحان برگزار نشه فرداش که باهمین استاد درس داشتیم هرتاریخی رو میگفتن بلاخره یکی امتحان داشت یکی دیگه میگفت من اصلا نمیتونم اون تاریخ بیام دانشگاه تااینکه امتحان میانترم شد چند روز قبل از پایانترم اینطوری هم زحمت خود استادبیشتر شدهم در آخر تازه همه شاکی بودنحتی اونایی که استاد بهسازشون. ..


    یه استاد دیگه هم بود که اگر اخلاق ومهربانی جایزه نوبل داشت بدون شک به ایشون تعلق میگرفت ولی خب اقتدار تقریبا صفر ایشون مدیر گروه هستن قرار بود تاریخ امتحانات میانترم رو ایشون تعیین کنن این کارو هم کردن ولی هر دفعه فقط بخاطر خواست یک دانشجو اونم بخاطر دلایل واقعا غیر موجه تاریخ امتحان عوض میشد بدون در نظرگرفتن بقیه خلاصه اینقدر با مراجعه هر دانشجو به مدیرگروه محترم تاریخ امتحان رو عوض کرد که در آخر تصمیم براین شد هر استاد خودش تاریخ امتحان رو مشخص کنه

    خواستم با این مثالا مرز مهربونی واقتدار رو نشون بدم امیدوارم موفق شده باشم

    انشاءالله موفق باشید وتو زندگیه مشترک به آرامش برسید

  4. 5 کاربر از پست مفید نیلوفر:-) تشکرکرده اند .

    maadar (چهارشنبه 01 آذر 96), masamasa (چهارشنبه 01 آذر 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 آذر 96), آناهیتا۲۷ (چهارشنبه 01 آذر 96), بی نهایت (چهارشنبه 01 آذر 96)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    محبت این طور نیست که مدام قربون صدقه برید یا پول خرج کنید و ....
    بهترین محبتی که میتونید به همسرتون بکنید این هست که بهانه جویی نکنید. غر نزنید. خودتون رو دوست داشته باشید . ورزش و تفریح بکنید. هرکاری که بتونه شما رو مشغول و شاد بکنه . مثل ادامه تحصیل . ورزش. هنر . کلاس زبان یا هر چیز که علاقه دارید. شما باید سرگرم بشید.
    اگر محبت به درد نخور انجام بدید مثلا بیشتر از قبل تو کار خونه کمک کنید یا پول بیشتر بدید یا .... اینها باعث ایجاد توقعات بیشتر در وجود شما میشه و در مقابلش انتظاراتی خواهید داشت و اگر دریافت نکنید که مسلما هم دریافت نخواهید کرد باعث دلخوری و عصبانیت درونی شما میشه و بدنبالش بهانه های مختلف و دعواها بوجود میاد. بهترین محبت شما به همسرتون این هست که توجهتون رو از همسر به خودتون برگردونید. شما باید به هر نحوی خودتون رو سرگرم کنید. شماباید سرگرم و مشغول باشید . سعی کنید وقت ازادتون رو پر کنید . خصوصا ورزش .
    یک محبت دیگری که میتونید به خانواده تون بکنید ایجاد تفریحات مشترک هست . کارها و سرگرمی هایی که هردو دوست دارید رو پیداکنید. باید روش فکر کنید و وقت بزارید و عمل کنید. مثلا میتونید چند تا دی وی دی تهیه کنید خصوصا فیلم های کمدی و شادی اور و یک ساعت اخر شب یا روز تعطیل باهم ببینید .اگر به بازی هایی مثل شطرنج یا تخته نرد و پاسور و منج و غیره علاقه دارید با همسرتون بازی کنید حتی شرط بندی های خنده دار انجام بدید و محیط خونه رو شاد کنید و هردو لذت ببرید. اینها میشه محبت کردن. از محبت کردن شما هم باید لذت ببرید. و در مقابلش توقعی نداشته باشید . پس کارهایی که باعث ایجاد توقع در شما میشه محبت محسوب نمیشند. برای ایجاد تفریحات مشترک خلاقیت داشته باشید.
    یادتون باشه غر زدن ممنوع . وقتی هم میخواهید انتقاد کنید محترمانه و همراه با جملات مثبت باشه. بدون سرزنش و توهین و تحقیر.

    در مورد خانواده ها .

    شما خودتون باید بتونید راه مناسب رو با توجه به شرایط هر دوخانواده و خودتون و همسرتون پیدا کنید.

    پیشنهادمن این هست که از همسرتون بخواهید یک برنامه منظم برای دیدارهای مشترکتون ایجاد کنند. به همسرتون بگید که بی نظمی و بدون برنامه بودن شما رو مضطرب میکنه . واز ایشون بخواهید یک برنامه منظم تهیه کنند. در مرحله اول باید اعتماد ایشون رو جلب کنید و مطمین باشند شما قصد ندارید اخلالی در دیدارهای خانوادگی ایشون بوجود بیارید. میتونید بگید ما هر دو مختار هستیم هر چقدر دوست داریم به دیدار خانواده هامون بریم. ولی برای دیدارهای مشترک بهتر هست برنامه ریزی کنیم. مثلا یک هفته 5 شنبه به دیدن خانواده شما و هفته بعد به دیدن خانواده من بریم و در این بین هرکدام که خواستیم بیشتر خانواده رو ببینیم تنهایی به دیدنشون میریم. و این برنامه فقط مال دیدارهای مشترک و رسمی هست. اگر همسرتون بپذیرند شما یک قدم جلو می افتید و دیگه مجبور نمیشید برای هر دیدار از خانواده به همسرتون اصرار کنید و طبق برنامه پیش میرید و ارامش بیشتری دارید و برای دیدارهای خارج از برنامه از خانواده همسرتون هم اجباری برای شما نخواهد بود و میتونید خارج از برنامه ایشون رو همراهی نکنید. اگر برنامه مشخصی داشته باشید میتونید با خواهر تون هم هماهنگ کنید تا روزهایی که شما به خانه پدری میرید ایشون هم بیان اونجا و دور هم باشید و همدیگر رو ببینید. فرزندتون هم میتونند با دیگر نوه ها بازی کنند. البته برای پذیرش این یرنامه اصرار نکنید سعی کنید طوری رفتار کنید که خانمتون رو هدایت کنید و ایشون فکر کنند برنامه ریز اصلی خودشون هستند و اجباری در کار نیست . عجول هم نباشید و زمان بهشون بدید تا فکر کنند و صبور باشید و با مهربانی و حسن نیت صحبت کنید و در جملات و لحن کلامتون اون حس جنگ و کشمکش رو نداشته باشید.

    شما یک خانواده سه نفره هستید . اگر برنده بشید هر سه باهم برنده خواهید بود و اگر بازنده بشید هر سه با هم میبازید. مطمین باشید امکان نداره یکی از شما برنده بشید و دیگری بازنده. شما پیشنهادات من رو با توجه به روحیات همسرتون و خانواده ها و شرایط خودتون تغییراتی بدید و راهکار مناسب رو با مشورت همسرتون پیدا کنید.

    موفق باشید
    ویرایش توسط maadar : چهارشنبه 01 آذر 96 در ساعت 13:51

  6. کاربر روبرو از پست مفید maadar تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (چهارشنبه 01 آذر 96)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    خیلی بهترو اثرگذار تر خواهد بود که تعریف اقتدار و محبت از جانب آقایون تالار بیان بشه.

    اما مثال زیر شاید بتونه به صورت موردی در روشن تر کردن مرز بین محبت و اقتدار کمی موثر باشه.

    همسرم به من می گه فلان کار را انجام نده ، من برخلاف میلش اون کار را انجام می دهم .

    اقتدار همسرم در این موارد : با من سرسنگین می شود تا من علت سرسنگینی ایشون را جویا بشوم و روی موضع خودشون مصمم هستند .

    محبت همسرم در این شرایط : مایحتاج من و بچه ها را تامین می کند حتی شاید بیشتر از قبل توجه می کنه که به چه چیزهایی نیاز دارم . با بچه ها مهربان تر می شوند . با آنها بازی میکند . اما با من سر سنگین هستند. با من قهر نیستندو یا دعوا نمی کنند حتی در صورت نیاز حرف هم می زنند .

  8. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (چهارشنبه 01 آذر 96)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام و تشکر
    درست می فرمائید من باید شروع به تغییر کنم. فکر کنم بتونم . فقط یه سوال : در مورد نحوه برخورد ایشون با خانواده من مخصوصا مادر و خواهرم که بسیار سرد و خیلی خیلی رسمی و سر سنگین هست چه راهکاری هست؟ لازم به توضیحه من مثل ایشون با خانواده همسرم برخورد نمیکنم . تو این چند سال بارها و بارها در موردش صحبت کردم و حتی غیر مستقیم خیلی ها رو مثال زدم ولی ایشون اصلا حتی قبول نمیکنن که رفتارهاشون به ایجاد دوری بین خانواده ها منجر میشه!
    سوال بعدی : ((
    قتدار همسرم در این موارد : با من سرسنگین می شود تا من علت سرسنگینی ایشون را جویا بشوم و روی موضع خودشون مصمم هستند )
    این یه مورد تقریبا میشه گفت خیلی و یا همیشه اتفاق افتاده که بخاطر رفتار ناشایستی از ایشون من چند روز باهاشون سرسرنگین بودم اما موندم تو کف که حتی ازم بپرسن دلیل ناراحتیم چی بوده تا من توضیح بدم . معمولا بعد چند روز که از ایشون خبری نمیشه خودم به ناچار کوتاه میام و همه دلخوریهامو میریزم تو خودم دریغ از یه بار سوال از ایشون!!! مثال عینی زجر من تو زندگیم با همسرم همین قضیه اس که سایر روابط و کارهامو خراب و خرابتر میکنه . تازه به کسی هم نمیتونم بگم چون محکوم به این میشم که مشکلمم خیلی کوچیکه و این که دیگه چیزی نیست. این باعث میشه چند هفته بعد این قضیه سر یه موضوع کوچیک ناخودآگاه بیفتم رو دنده لج و نتیجه ش تنهایی و فکر و خیال و معده درد و بی معنی شدن این زندگیه

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    ایشون در نوع رفتارش با خانواده همسر شما مختار هست ، به هر حال خصوصیات اخلاقی خاص خودش را داره ، این حرفم تاییدی بر رفتار اشتباه ایشون نیست.

    منظور اینه که نمی شه کسی رو اجبار به کاری کرد اما می شود ایشون رو با رفتارهاتون ترغیب کنید.

    همسر شما یک نفر است ، برای من جای سوال هست چطور یک نفر می تونه روی همه خانواده تاثیر بگذاره؟ برای رفع مشکل بهتره خانواده و اطرافیان تحت تاثیر رفتارهای سرد ایشون قرار

    نگیرند. ازرفتار همسرتون در مقابل خانواده ها گلایه دارید ؟!! شما جو خانواده را گرم و با نشاط کنید. سردی رفتار ایشون رو با رفتار مثبت و پر انرژی تون از دیده ها پنهان کنید جوری که دیگه

    رفتار سرد ایشون به چشم نیاد یه جوری فوکوس رو از روی ایشون بردارید.

    اگر ایشون دوست ندارند رفت و آمد داشته باشند ، شما رفت و آمد خودتون را با خانوادتون داشته باشید و ایشون رو در جریان هیچ اتفاقی قرار ندهید.

    در مورد سوال دومتون ، به عنوان مثال ایشون بر خلاف خواسته شما به منزل مادرتون نمی آیند ، و شما از این بابت ناراحتید ، در این شرایط با جدیت به ایشون بگید من قصد دارم بروم اگر شما نمی آیید پس در منزل بمانید تا من برگردم. وبدون بحثی به منزل مادرتون بروید . وقتی هم برگشتید خوشحال و شاداب باشید . که بدانند از خانوادتون انرژی مثبت دریافت کرده اید .

  11. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Glut.tiny (جمعه 03 آذر 96), نیلوفر:-) (پنجشنبه 02 آذر 96), بارن (جمعه 03 آذر 96)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام ، اینکه چند وقت نبودم تصمیم گرفتم رو خودم متمرکز بشم ولی باور کنید هنوز مشکلاتی تو زندگی ما هست که نمیدونم ریشه ش از کجاس. اینکه (( من خودم رفت و آمد کنم و همسرم رو در جریان هیچ اتفاقی قرار ندم)) که از خداشه فاصله ها بیشتر بشه و اینکه ایشون مختار هست درسته اما فکرشو بکنین منم بگم مختارم با خانوادش رفت و آمد نکنم اونوقت بچه ما عموو دایی و عمه و خاله نمیخواد آخه اینکه نمیشه . صفا و صمیمیت زورکی نیست اما نبودنش همه چی رو به کام من یکی تلخ میکنه . اصلا فسفه زندگی مشترک چیه مگه؟ اگه هر کی مختاره هر جور دلش خواست رفتار کنه و تعهدی در قبال خانواده همسرش نداشته باشه که بهتره هیچکسی اصلا ازدواج نکنه. مثلا خواهرم از چند روز قبل شب یلدا مارو دعوت کرده خونه شون بلافاصله خانمم زیر لفظی به من میگه شب یلدا تولد داداشمه. شما بگید آخه ............. اگه بگم باز دوستان میگن عجز و ناله و غرغر میکنی. سر کوچکترین مسایل ما مشکلاتتمون خودشو نشون میده دیگه خسته شدم بخدا

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 مهر 97 [ 19:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-11
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,263
    سطح
    28
    Points: 2,263, Level: 28
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 15 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام در رابطه با شب یلدا شما برو خونه خواهرت ایشونم برن تولد برادرشون حالا ک خانمتون با شما هیچ جا نمياد شما خودت تنهایی از زندگیت لذت ببر شما ميتوني اقتدارت رو با بی تفاوت بودن ب مسایل مهم خانمتون نشون بدی چون خانم شما هرکار خواسته انجام داده و شما هم پا ب پاش بودين بی تفاوتی شما براش گران تموم ميشه ب روش خودش باهاش مقاله کنید.

  14. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    شما لطفا لجبازی نکنید، به قدر کافی گرفتار لجبازی و جنگ ذهنی هستید، اگر جدال ذهنی تون رو تموم کنید راه حل ها رو هم پیدا میکنید، اغراق در نوشته هاتون کاملا مشخص هست، خانم شما قطع رابطه با کل خانواده شما نیست، عامل تاثیر گزار اساسی در ایجاد اختلافات هم خود شما هستید، اگر خانومتون به قول خودتون قطع رابطه کرده بود خواهراتون شب یلدا دعوت نمی‌کردن و اگر خانومتون همانگونه بودندکه شما از خصوصیات بدشون اینجا تعریف کردید انتظار میرفت در مقابل این دعوت برخورد بی ادبانه داشتن و دعوایی هم راه می انداختن و به نظر شما زیر لفظی و به عقیده بنده مودبانه موضوع تولد برادرشان رو مطرح نمی کردند، به عقیده من شما دید منفی،و بد بینانه ای نسبت به همسرتان و خانواده اش دارید و همین باعث میشه واقعیات رو متوجه نشید و تحریف کنید. شما در حد زیادی لجبازی و دید منفی دارید لطفا به نام اقتدار و مردانگی و از این جور حرفها به این لجبازی و کشمکش و جنگ اعصاب دامن نزنید،
    اگر خانومتون هم مثل شما مقابله به مثل کنند و وارد جنگ شده باشند باید بگم متاسفانه نه تنهاهر دو بازنده هستید که آسیب شدیدی هم به فرزندتان وارد میکنید، بچه بیشتر از خاله و عمه و دایی و عمو که بیشتر مواقع هیچ گلی هم به سر کسی نزدن، به هماهنگی بین پدر و مادر و آرامش محیط خونه نیاز داره، اگر اشتباه نکنم مادر همسرتان ، عمه شما هستند، شما که ازدواج فامیلی کردید باید این چیزها رو بهتر متوجه بشید، شما لطفا بچه رو وارد این جنگ و جدال نکنید وقتی بزرگ شد خودش به عنوان یک انسان آزاد و مستقل تصمیم میگیره که با کی رفت و آمد کنه و با کی نکنه، در مورد شب یلدا هم شام هر کجا دعوت هستید برید اونجا ، عصر یا بعد از شام هم برید خونه اون یکی
    قبلا هم با همسرتان کاملا در مورد ساعت رفت و آمد و مقدار زمانی که در هر کدوم از منزل‌ها میخواهید باشید به طور عادلانه توافق کنید و کاملا برنامه ریزی بکنید. به جای اینکه از همین حالا به فکر ایجاد جنگ شب یلدا باشید به فکر راه حلی برای توافق و خوشگذرانی باشید، لطفا شب یلدا رو بخاطر این چرت و پرت ها به کام خودتون و همسرتان تلخ نکنید، زندگی خیلی ساده تر از اونی هست که شما فکر میکنید، اگر سخت بگیرید ، سخت میشه، سهل بگیرید ، اسون

  15. 3 کاربر از پست مفید maadar تشکرکرده اند .

    masamasa (شنبه 25 آذر 96), نادیا-7777 (یکشنبه 19 آذر 96), آیـدا (جمعه 17 فروردین 97)

  16. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    سلام و ممنونم
    maadar عزیز بسیار ممنونم که وقت میزاری و مشکلات منو میخونی و البته راه حل ارائه میدی. زخمها و عذاب روحی من وقتی غیر قابل تحمل میشه که هیچکسی حرفمو باور نمیکنه چون باورش برا همه سخته یعنی هیچکسی باور نمیکنه که یه آدم اینقدر تلافی جو باشه و محبت کردن در او بی تاثیر باشه انگار که من بدهکار الطاف خانواده ش هستم!!!! لطفا و خواهشا باور کنید . مثال: مدتهاس که خانمم عکس خواهر زاده شو گذاشته پروفایلش تو گوشیش . در کمال محبت و نرمی بهش میگم ببین دخترمون یه عکس خوشکل داره بذارش پروفایلت ( نا سلامتی ما دیگه خودمون فرزند داریم) میدونید چی میگه؟ می فرمایند که خواهر زادش با بچه ش براش هیچ فرقی نداره تازه شما خودت پروفایلت فلانه و بهمانه ( من حرکت ایشون رو نکرده بودم) منم میگم خانمم اگه مشکلی بوده چرا به وقتش نمیگی میزاری وقتی من چیزی رو مطرح میکنم با لحن تلافی و مقابله مطرح میکنی. شما بگید بد گفتم ؟ در آخرش بهشون گفتم از شما بخاطر علاقه ای که به خانواده و بچه ات داری واقعا ممنونم !!!!!! اینه داستان زندگی مشترکمون این فقط یکیشه


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میل به ازدواج در کنار ترس از آن ، راه حل چیست ؟
    توسط یه آدم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 تیر 94, 15:02
  2. همسرم پشت من نیست
    توسط hamdard20 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 مرداد 93, 09:00
  3. چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن دین و روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 خرداد 93, 03:00
  4. در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 10:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.